فراز ۱۰_۸
(أَوْ يُقِرُّوا بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَك):
و یا تسلیم بشود و اقرار کند به اینکه تو خدا هستی؛ لاالهالاالله.
زمانی بوده که مردم نمیگفتند خدا، ولی الان این مردم میگویند خدا! موحد هستند و با اینکه گناه دارند و فاسقالعمل هم هستند ولی میگویند خدا! این خیلی بهتر از این است که در بلادی باشیم که کافر باشند، در یک بلدی باشیم که مشرک باشند، این خودش ارزش است و اینکه مردم خدا میگویند، باید برایتان ارزش باشد. حالا ممکن است طرف، در عمل فاسق باشد، یا در عمل نتوانسته خودش را برساند و یا آن زمینهها برایش فراهم نشده است.
اللَّهُمَّ وَ اعْمُمْ بِذَلِكَ أَعْدَاءَكَ فِى أَقْطَارِ الْبِلادِ مِنَ الْهِنْدِ وَ الرُّومِ وَ التُّرْكِ وَ الْخَزَرِ وَ الْحَبَشِ وَ النُّوبَةِ وَ الزَّنْجِ وَ السَّقَالِبَةِ وَ الدَّيَالِمَةِ وَ سَائِرِ أُمَمِ الشِّرْكِ، الَّذِينَ تَخْفَى أَسْمَاؤُهُمْ وَ صِفَاتُهُمْ، وَ قَدْ أَحْصَيْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِكَ، وَ أَشْرَفْتَ عَلَيْهِمْ بِقُدْرَتِكَ.(۹)
بارخدایا! این سرنوشت را نسبت به همهی دشمنانت در سراسر عالم روا بدار؛ اعم از هند، روم، ترکستان، خزر، حبشه، نوبه، زنگبار، سقالیه، دیلمان، و دیگر ملتهای مشرکی که از نام و نشانشان بیخبریم و تو با معرفت خویش، شمارشان را میدانی و به قدرت خود بر آنان اشراف داری.
حضرت میفرماید: خدایا این دشمنانی که کشته یا اسیر میشوند و دماغشان به خاک مالیده میشود؛ این را به همهی دشمنانی که در هند و روم و ترک و در هر نقطهی عالم که زمینهی دشمنی با نظاماسلامی و با اسلام دارند را سرایت و اینها را در همان حالت، ذلیل و شکستخورده قرار بده.
اللَّهُمَّ اشْغَلِ الْمُشْرِكِينَ بِالْمُشْرِكِينَ عَنْ تَنَاوُلِ أَطْرَافِ الْمُسْلِمِينَ، وَ خُذْهُمْ بِالنَّقْصِ عَنْ تَنَقُّصِهِمْ، وَ ثَبِّطْهُمْ بِالْفُرْقَةِ عَنِ الاحْتِشَادِ عَلَيْهِمْ.(۱۰)
بارخدایا! مشرکان را با مشرکان مشغول دار تا از دستبرد به مرزهای مسلمانان بازمانند و از نیرو و تعداد آنان کم نما تا از مسلمانان نکاهند و میانشان تفرقه افکن تا علیه مسلمانان همدست نگردند.
(اللَّهُمَّ اشْغَلِ الْمُشْرِكِينَ بِالْمُشْرِكِينَ عَنْ تَنَاوُلِ أَطْرَافِ الْمُسْلِمِينَ ):
خدایا مشرکین را به جان یکدیگر بینداز.
یکی از کارهای خداوند متعال این است؛
(اللهُمَّ اشْغَلِ الظّالِمینَ بِالظّالِمین) و این واقعا خیلی خوب است چون این مشغول بودن ظالمین به ظالم در عالم، باعث بقای مؤمن است و الّا اگر این نبود مؤمن حریف ظالم نمیشد.
الان صدام را خودِ آمریکاییها از پا درآوردند، آن ریشهای که او در ظلم دوانده بود از بین بردنش، کار ما نبود، فقط کار آمریکاییها بود.
الان هم خدا دارد همین کار را در دنیا انجام میدهد؛
در همین سوریهای که داریم از آن طرفداری میکنیم، یک وجه باطنی هم وجود دارد،
اینها نوادگان و نتیجههای همان معاویه و بنیامیه بودند که در همین سر و صدا به درک واصل شدند، خیلی از کسانی که فراخوان شدند و آمدند، آنجا برایشان یک باتلاق شد، ظالمینی بودند که اگر میماندند بعداً به جان مسلمانها میافتادند. لذا خدا این را فراهم کرد و اینها در آنجا از بین رفتند و الّا ما به این آسانی اینها را گیر نمیآوردیم.
همینها به حساب منافقین رسیدند، امثال نوری مالکی، اردوغان و طوایفشان اصلاً قابل اعتماد نیستند، خیلی از اینها، بدتر از پوتین هستند چون پوتین به یک سری ضوابط برای حفظ دنیایش قائل است ولی اینها قائل و قابل اعتماد نیستند و یکجا، پشت ما را خالی میکنند.
(وَ خُذْهُمْ بِالنَّقْصِ عَنْ تَنَقُّصِهِمْ):
خدایا اینها را به تنگ بیاور و محاصره کن و در آنها نقص ایجاد کن که در ما نقص ایجاد نکنند. چقدر اینها زاد و ولد کردند، کثرت جمعیت داشتند ولی در یک جنگ به درک واصل شدند، الان در سیستان مناطق سنینشین که زیاد زادوولد دارند یک مرضی به جان مادرها افتاده که دارند میمیرند!
(وَ ثَبِّطْهُمْ بِالْفُرْقَةِ عَنِ الاحْتِشَادِ عَلَيْهِمْ):
خدایا بین آنها تفرقهای بینداز که ما در تفرقهی آنهاها ایمن باشیم و نتوانند بین ما تفرقه بیندازند.
خلاصه، خدایمتعال یکجوری مؤمن را حفظ میکند و نمیگذارد که مؤمن از بین برود.
وصلیاللهعلیمحمدوآله.