qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

فراز ۵_۱اللَّهُمَّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِكَ الَّذِينَ لا يَفْتُرُونَ مِنْ تَسْبِيحِكَ، وَ لا يَسْأَمُونَ مِنْ تَقْدِيسِكَ، وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ، وَ لا يُؤْثِرُونَ التَّقْصِيرَ عَلَى الْجِدِّ فِى أَمْرِكَ، وَ لا يَغْفُلُونَ عَنِ الْوَلَهِ إِلَيْك.(۱)
بارخدایا، درود فرست بر فرشتگان حامل عرشت، همان‌ها که از تسبیح تو سست نمی‌گردند، و از تقدیس و تنزیه تو ملول و دل‌زده نمی‌شوند، و از عبادت تو در نمی‌مانند، و در راه اجرای فرمان تو کوتاهی و سستی را بر تلاش و کوشش ترجیح نمی‌دهند، و از شیدایی به سوی تو غفلت نمی‌ورزند.

امام_علیه‌السلام_داره راجع به ملائکه و حاملان عرش و ملائکه مقرب پروردگار در قالب دعا صحبت می‌کنه.
اون چیزی که برای ما از این مطلب حاصل میشه مهمه.
دریافت ما از این دعا چیه؟
حضرت برای حاملان عرش دعا میکنه؛
یک معنای اینکه ما این و بخوانیم و بدانیم چیه اینه که، وقتی شما به لحاظ معرفت و علم فهمیدی که در تدبیر این عالم ملائکه‌ای دخالت دارند که این ملائکه در تسبیح و تقدیس پروردگار هستند و کوتاهی ندارند‌، در وعاء(ظرف) وجودی شما یک استحکام اعتقادی ایجاد میشه؛
مثلا یه وقت میگن این مملکت به هم ریخته است، یه موقع هم برعکس میگن، این مملکت رهبر داره، رئیس‌جمهور داره، اداره‌ی اطلاعات داره، نیروی انتظامی داره، این آدم یه جور دیگری تو این مملکت زندگی می‌کنه؛ وقتی فهمید که یکی از اجزای اینها هست و یکی دیگر از فایده‌هاش اینکه شما حس نمی‌کنی خودت تنهایی، بلکه می‌بینی امری تحت یک امر دیگری است و به همین ترتیب ادامه داره تا به عرش میرسه.
الان دو تا ملک سمت راست و چپ من و شما هستند که علی‌الدوام، اعمال خوب و بد ما را می‌نویسند که اینها، تحویل بعدی میدن و حسابرسی میشه؛ مکافات، پاداش، جزا، عذاب، نعمت، بلا …
این اعتقاد مهمه، اینکه آدم فکر کنه یه موجودی به نام انسان به دنیا آمده، داره نفَس می‌کشه، ۲ روز هم می‌خوره، راه می‌ره، ازدواج می‌کنه و بعدش هم دفن می‌شه تا اینکه بفهمه به محض یک چشم به هم زدن می‌شه؛
(يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ)(غافر/۱۹)؛ این دوجور زندگی است اعتقاد آدم متفاوت میشه.
(اللَّهُمَّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِكَ):
خدایا صلوات و درود بر حاملان عرش تو؛
عرش یک خبر از عالم خلقت پروردگار است.
(الَّذِينَ لا يَفْتُرُونَ مِنْ تَسْبِيحِكَ):
فرشتگانی که از تسبیح تو باز نمی‌مانند؛ یعنی تو هم از تسبیح خداوند نباید باز بمانی، نباید (سُبْحانَ‌الله) از دهنت بیفته.
(وَ لا يَسْأَمُونَ مِنْ تَقْدِيسِكَ، وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ):
در عبادت کم نمیارند، عبادت، پشت عبادت و یک نکته‌ی دیگر اینکه همه اجزای عالم روی عبادت داره اداره میشه؛ یعنی اون کسی که کارگزار هست، اول از باب بندگی کار انجام می‌ده، بعد اون کاری که به عهدش هست رو انجام می‌ده و الّا خدا کار روی دوش اهل‌عبادت نمی‌گذارد. امیرالمؤمنین_علیه‌السلام_هم هر چقدر قدرت داره درِ خیبر و جابجا می‌کنه، فاتح خیبره زره‌اش پشت نداره، همه‌ی اینها سرجای خودش اما حضرت علی_علیه‌السلام_بندگی خدا را کرده که علی شده، این بعدش باعث شده که همه‌ی اونها به ایشان اضافه بشه.
ما هم همین‌جوری هستیم؛
اگر روی عبادت خودمون کار بکنیم، علم ما جای خودش رو پیدا می‌کنه، یعنی این وضع وزن عبادی من، این علم رو برای من ایجاد می‌کند و الّا اگر اون علم هم بیاد برای من ناشناس است روایت خوانده میشه، ولی اگر من نماز شب خوانده باشم این روایت برای من معنا میشه. اگر بین‌الطلوعین هزار تا (لااله‌الاالله)گفتم، اون معنایی که از این روایت لازم دارم در این کلاس به من حالی می‌شود و الّا میشه چهار تا کلمه که از این‌ در که بیرون می‌رم، از ذهنم می‌ره، اینجا از روایت لذت می‌برم اما وقتی رفتم هیچ چیز برام نداره! این ظرفی که من و برای پذیرش آماده می‌کنه عبادت است؛ مثل اینکه شما اگر حافظه نداشته باشید درس‌های مدرسه و دانشگاه رو نمی‌تونی بخونی؛
اینجا فهم و عبادت و عبودیت می‌خواهد اگه با عبادت اومده باشی وقتی گفته بشه یا اباعبدالله یه چیزی می‌فهمی اما اگه با معصیت آمده باشی یه چیز دیگه می‌فهمی

(وَ لا يُؤْثِرُونَ التَّقْصِيرَ عَلَى الْجِدِّ فِى أَمْرِكَ):
امر خدا هم عبادت و بندگی است؛ از قرآن فارغ شدی ذکر بگو، از ذکر فارغ شدی نماز بخوان، از نماز فارغ شدی روایت بخوان، از روایت فارغ شدی همین‌طور؛ شما خودت رو توی عبادت و بندگی قرار می‌دی اونوقت اگه اینا برای پروردگار خالص شود میوه تولید می‌کند
در شجره‌ی طیبه الطاعةبعدالطاعة می‌شود

وَ إِسْرَافِيلُ صَاحِبُ الصُّورِ، الشَّاخِصُ الَّذِى يَنْتَظِرُ مِنْكَ الْإِذْنَ، وَ حُلُولَ الْأَمْرِ، فَيُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَى رَهَائِنِ الْقُبُورِ.(۲)
و اسرافیل دارنده‌ی صور، که چشم‌انتظار اجازه و فرود آمدن فرمان توست تا در صور بدمد و خاک‌افتادگان و گروگان‌های گور را رها و بیدار کند.

(وَ إِسْرَافِيلُ صَاحِب الصُّورِ):
حضرت دارد تشکیلات عالم بالا را معرفی می‌کند؛ اسرافیل این فرشته عظیم خدا که می‌خواد در صور بدمه و همه از قبرها بیرون بیایند ….
می‌خواد قیامت به پا کند.
(الشَّاخِصُ الَّذِى يَنْتَظِرُ مِنْكَ الْإِذْنَ، وَ حُلُولَ الْأَمْرِ، فَيُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَى رَهَائِنِ الْقُبُورِ):
همه در گرو این صور هستند؛ اگر این، در صور ندمه، همه خواب هستند. این قدرت پروردگار است. خدا همه‌ی این قیامت رو در صور گذاشته و ترسی هم ندارد. از حضرت سؤال کردند که شما واقعا یک همچین علمی دارید؟ حضرت فرمود: اگر خداوند این علم رو به یک پشه داده باشه استبعاد داره؟ گفت: نه، حضرت فرمود: خوب به ما هم داده است. خدا نفخه در صور قرار داده است

وَ مِيكَائِيلُ ذُو الْجَاهِ عِنْدَكَ، وَ الْمَكَانِ الرَّفِيعِ مِنْ طَاعَتِكَ.(۳)
و میکائیل که نزد تو بلند پایه و دارای جایگاهی رفیع از طاعت توست.

و میکائیل که روزی هر کس رو به موقع می‌رساند، یه بچه مورچه که به دنیا آمده غذا می‌خواد، باید غذای این رو بهش برسونه، غذای یه کرم آماده است، غذای یک نهنگ، که روزی دو تن غذا می‌خورد آماده است.

وَ جِبْرِيلُ الْأَمِينُ عَلَى وَحْيِكَ، الْمُطَاعُ فِى أَهْلِ سَمَاوَاتِكَ، الْمَكِينُ لَدَيْكَ، الْمُقَرَّبُ عِنْدَك.(۴)
و جبرئیل، امین وحی تو که آسمانیان فرمان بردارش‌اند و نزد تو گرامی و در آستانت مقرب است.
َ
(ِ وَ جِبْرِيلُ الْأَمِينُ عَلَى وَحْيِكَ، الْمُطَاعُ فِى أَهْلِ سَمَاوَاتِكَ):
که در آسمان حرفش خریدار دارد و به هر ملکی هرچی بگوید از او اطاعت می‌کنند .
(الْمَكِينُ لَدَيْكَ، الْمُقَرَّبُ عِنْدَك):
اونی که نزد توست جایگاه دارد.

وَ الرُّوحُ الَّذِى هُوَ عَلَى مَلَائِكَةِ الْحُجُبِ.(۵)
و روح که بر فرشتگان حجب گمارده شده است.

روحی که در فرشتگانی که در پرده هستند گمارده شده که منظور فاطمه‌زهرا_سلام‌الله‌علیها_است؛ روح خود صدیقه‌طاهره_سلام‌الله‌علیها_است.

و‌صلی‌الله‌علی‌محمد‌و‌آله.