qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

۱۰۰*آقاسیدروح الله کاشانی که هم بحث مابود با آقای اصفهانی یک مَنشِ آقایی داشت وقتی دِه می رفت، باخودش پول می برد. به بچه‌ها پول می‌داد، می‌دیدند که هزاری به بچه ها می‌داد. از همان اول ثابت می‌کرد که من احتیاجی به شما ندارم. هزاری ها که برمی‌گشت هیچ، آنها می‌دیدند این یک طلبهٔ معمولی نیست خونه‌ای که به او می‌دادند، پذیرایی که از او می‌کردند و پاکتی که به او می‌دادند متفاوت بود اینها خیلی مهم است(یاقوم مااسئلکم علیه مالاً……) خدا اجر، پاداش و مزد ما را می‌دهد .