۵۸۹* حضرت موسی را ببینید دراز کشید و گفت خدایا من الان محتاجم که یک خیری از جانب خودت به من برسانی.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: موسی در جریان آن فرار علف خورده بود که شکمش سبز شده بود، از خدا یک لقمه نان خواست و گفت خدایا امروز برای من یک لقمه نان بفرست. که دختران شعیب آمدند، دلو آب را برایشان کشید، به خانهی شعیب دعوت شد، فقط نان میخواست، اما هم زن به او دادند، هم شغل به او دادند و هم پیامبر شد. «الدعا مخ العبادة».