لزوم داشتن استاد
سؤال: آیا پیدا کردن و داشتن استاد را فلاسفه و عرفا باب نکردهاند و آیا روایات اهلبیت(علیهم السلام) کافی نیست؟
پاسخ: روایت داریم «هَلَكَ مَنْ لَيْسَ لَهُ حَكِيمٌ يُرْشِدُهُ» (كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط – القديمة)، ج 2، ص 113)؛ هلاک شد کسی که استاد بالای سرش نبود. به عرفا چه کار دارد، حتماً ما استاد میخواهیم، اصلاً نظام حوزه، استاد و شاگردی است. در اخلاق هم همینطور است. ما گاهی از آقای خوشوقت(ره) مطلبی را میپرسیدیم که خودمان جوابش را میدانستیم؛ با وجود این، زنگ میزدیم و میگفتیم حاج آقا اینجا چه کار کنیم؟ ایشان هم همان جوابی را که خودمان میدانستیم، میداد؛ ولی میگفتیم نَفَس حاج آقا کمک میکند. از آقای بهجت(ره) میپرسیدیم آقا فلان کار را انجام بدهیم یا نه؟ پس استاد تأثیر دارد. هلاک شد کسی که بالای سرش استادی نبود که او را ارشاد و راهنمایی کند. منتها درباره استاد دو چیز را در نظر بگیرید: خلاف عقل اگر گفت نپذیرید، خلاف شرع هم اگر گفت نپذیرید؛ بقیهاش عیبی ندارد. اگر آقای بهجت(ره) هم چیزی خلاف عقل گفت، نمیپذیریم. یعنی ممکن است آقای بهجت(ره) یک مسأله شرعی درست را به شما بگوید؛ ولی شما توانایی انجام آن را ندارید؛ لذا برای شما خلاف عقل میشود، در اینصورت شما ملزم نیستید آن را انجام بدهید و باید رهایش کنید. یک موقع من از حاج آقا پرسیدم که برخی استخاره میکنند، اما خلافش را عمل میکنند؛ ایشان فرمود عیبی ندارد.