qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

معرفت به اهل‌بیت علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

اهل‌بیت علیهم السلام؛ اسماء الهی
علی _ علیه‌السلام _ اسم خداست. این اسم حکایت از ذات خدا دارد. همچنان که شما به کسی می‌گویید: حسن، در حقیقت ذات او را صدا می‌زنید. ائمه _ علیهم‌السلام _ اسماء حسنای پروردگارند. اسم‌هایی که صدا زدن آنها مثل صدا زدن پروردگار است. این فهم و معرفتی است که شیعه باید به‌دنبال آن برود و آن را پیدا کند. این معرفت به این احتیاج دارد که ما اسمی را که صدا می‌زنیم، شناسایی کنیم. الان شما مثلا می‌گویید: سیب یا انار. شما انار طلب نمی‌کنید. انار را وقتی طلب می‌کنید که می‌شناسید و می‌دانید که الان فصل انار است. پس معرفت امام _ علیه‌السلام _ لازم شده، چون ضرورت پیدا کرده است؛ زیرا شما می‌خواهید خدا را صدا بزنید. وقتی می‌خواهید خدا را صدا بزنید، باید خدا را به اسم صدا بزنید؛ و باید اسم او را بدانید. اسم خدا همین ذوات مقدسه هستند. بنابراین برای اینکه اسم را صدا بزنید باید این اسم را نیز بشناسید.

ارتباط با خدا؛ بعد از شناخت اهل‌بیت علیهم السلام
از همین‌رو گفته شده است که اولین و آخرین چیزی که مؤمن احتیاج دارد معرفت امام است. معرفت همان اسمی که از اسماء حسنای پروردگار است و می‌خواهد با این اسم، بدون واسطه، خدا را صدا بزند. به همین جهت اگر کسی به‌دنبال معصوم _ علیه‌السلام _ نرفت، خدا اسم دیگری ندارد. در این صورت، یدالله خدا مبهم است. مثل اینکه بگویی من میوه می‌خواهم. میوه چه چیزی است؟ اگر گفتی یدالله و فهمیدی که امیرالمؤمنین _ علیه‌السلام _ یدالله است، تازه فهمیده‌ای که چه چیزی می‌خواهی. پس خواست تو الان درست شد. تا انسان اسم را نفهمد و نشناسد و به آن معرفت پیدا کند، خدا را صدا نزده با اینکه فکر می‌کند صدا زده است.

معرفت به خدا به اندازه معرفت به اسماء الهی
در آیه وَ علَّمَ آدَمَ الْأسماءَ کُلَها «و [خدا] همه نام‌ها را به آدم آموخت.» لیوان و کف‌گیر و… چیزهایی نبود که ملائکه نمی‌دانستند. اسماء حسنای خدا به آدم تعلیم داده شد؛ یعنی ذوات مقدسه. از همین‌رو ایمان برای حضرت آدم ایجاد نشد مگر به مؤمن شدن به همین ذوات مقدسه.
بنابراین هر کسی به میزانی که اسماء خدا را می‌شناسد و معرفت به اینها دارد، به همان مقدار از خدا بهره‌مند است. مثلاً کسی که به حرم امام رضا _ علیه‌السلام _ رفته و نمی‌داند که از امام رضا _ علیه‌السلام _ بخواهد یا از خدا؟! این آدم، تقریباً گمراه است. یک گمراه آشکار؛ چون واقعاً نمی‌داند، اشتباه می‌گیرد. یا اسم را ذات می‌گیرد. یا ذات را اسم فرض می‌کند. این همان گمراهی‌هایی است که به‌وجود می‌آید.
خدای متعال همان‌طوری که اسم اعظم دارد و عاصف‌بن‌برخیا با کمک آن، تخت بلقیس را جابه‌جا می‌کند، می‌گوید: قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ؛ «كسى كه نزد او دانشى از كتاب [الهى‏] بود، گفت: «من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم بزنى، برايت مى‏آورم.» در حالی که علم ناچیزی در دست او بود.
اما حضرت می‌فرماید: همه علم نزد من است. وقتی می‌شنوید که ۲۷ حرف از علم، نزد امام زمان _ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف _ است؛ و تا کنون فقط دو حرف از آن در عالم است، می‌فهمید که همه علم خدا پیش آنهاست. همچنین، اینکه عقل صد جزء دارد و ۹۹ قسمت آن در دست اهل‌بیت _ علیهم‌السلام _ است؛ و خداوند تنها یک جزء از آن را به همه عالم داده و با وجود آن، مردم می‌گویند: ما عاقل‌ایم.

واسطه قرار داده شدن «اسم الله» نه خود «الله»
پس تا معرفت نسبت به اسماء در ما شکل نگیرد، ما خدا را اصلاً صدا نزده‌ایم. حتی وقتی می‌گوییم: «یا الله یا الله یا الله!» حتی تا آنجایی که خدا در قرآن می‌خواهد بگوید: «الله الرَّحْمن الرَّحِیم» و نمی‌گوید: «بالله الرَّحْمان الرَّحِیم»؛ بلکه می‌گوید: «بِسم الله»؛ یعنی دوباره اسماء را واسطه قرار داده و می‌گوید: به اسم من. اسم را برای الله واسطه قرار می‌دهد: «بِسِْم‌الله‌الرَّحْمنِ‌الرَّحِیم» (به اسم الله، نه به الله).

شأن ما نزد اهل‌بیت _ علیهم‌السلام _؛ همانند شأن آنها نزد خداوند
چرا خدای متعال، اسم را واسطه قرار می‌دهد. این، آن معجزه و رحمانیت پروردگار است که ما را قابل و لایق دانست که با اینکه آن مراحل نورانی را طی نکرده بودیم و جسم‌مان از علیین گرفته نشده بود – برخلاف روح‌مان – و با اینکه شأنیتی برای شناخت پروردگار نداشتیم، از نوع خودش را به‌عنوان کمک و جبران کمبود ما قرار داد. خداوند متعال این‌گونه قرار داده است که آن شأنی که ائمه _ علیهم‌السلام _ پیش او دارند، ما همان شأن را با اسماء اینها داشته باشیم.

جنبه ایجابی معرفت؛ تلاش برای شناخت اهل‌بیت _ علیهم‌السلام _
این، آن معنایی است که باید ایجاد شود. این معنا، یک جنبه سلبی و یک جنبه ایجابی دارد. جنبه ایجابی‌اش همین است که ما باید به ائمه _ علیهم‌السلام _ معرفت پیدا کنیم. این معرفت در این کتاب‌ها و روایات نیست؛ اینها اسرار خودشان را به هیچ‌کس نگفته‌اند. روایات، تنها اشارات و کنایاتی از آنها است. چیزی که باعث می‌شود مؤمن به آن معرفت برسد، عنایت خود معصوم _ علیه‌السلام _ در وجود فرد است. حضرت فرمود: یک نقطه نورانی باید در وجود فرد ایجاد شود. این نقطه نورانی توسعه پیدا کند و همه قلب را بگیرد. هرگاه همه قلب را گرفت، آن معارف، یکی پس از دیگری می‌آید.

جنبه سلبی معرفت؛ تبرّی حقیقی
درک و دریافت معارف، امکان ندارد، مگر اینکه جنبه سلبی‌ این قضیه نیز درست شود. جنبه سلبی قضیه را امام جواد _ علیه‌السلام _ فرموده است: «معادات»؛ حالت معادات باید داشته باشید. یعنی باید نسبت به دشمنان اهل‌بیت _ علیهم‌السلام _ حالت عداوت پیدا کنید.
این عداوت و بغض به‌معنای لعن و صبّ نیست؛ لعن و صبّ برای زبان است. یعنی اینکه باید در وجود فرد، تبری حقیقی ایجاد شود. آن تبری حقیقی اگر در وجود آدمی ایجاد شد؛ و همچنین عصمتی نیز به او دادند که گناه نکرد؛ وقتی با آن تبری واقعی، لعن کرد، آن شأن از لعن، برای او زمینه را فراهم می‌کند تا برای این قرب خاص، آماده شود. در غیر این صورت تا آن تبری‌ها، واقعی نشده، در کنار این لعن‌ها نیاز به استغفرالله گفتن نیز داریم. یعنی باید استغفار و لعن بگوییم تا ان‌شاءالله زمینه فراهم شود که آن لعن حقیقی که دوری از معصیت است، ایجاد شود.

عصمت از گناه؛ اولین گام شناخت اهل‌بیت _ علیهم‌السلام _
اولین مرحله شناخت و معرفت نسبت به معصوم _ علیه‌السلام _ از اینجا شروع می‌شود که می‌فهمد عصمت دارد و اصل، گناه نیست. از اینجا به بعد، قدم‌های رو به معصوم _علیه‌السلام_ ایجاد می‌شود.
ما قبل از این مرحله هستیم؛ یعنی شرایط را به‌گونه‌ای فراهم می‌کنیم که کم‌کم اجازه بدهند تا آن معرفت حقیقی نسبت به معصوم _ علیه‌السلام _ را دریافت کنیم. وقتی این را پیدا کردیم، می‌شود: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! ایمان بیاورید.» یعنی ای کسانی که ایمان آورده‌اید! حالا داخل شوید. آمِنُوا دوم، قسمت داخلی منزل است. ما الان بیرون آن منزل قرار داریم. الان از بیرون به آن ذوات مقدسه احترام می‌گذاریم و عرض ارادت می‌کنیم. تازه از بیرون این اندازه فایده و برکات و خوبی‌ها دارد؛ و آفت‌ها از ما جدا می‌شود. ولی آن چیزی که اصل قضیه بوده و به افرادی مثل سلمان و چهار نایب خاص امام عصر _ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف _ داده شده، مرحله دیگری است. مرحله‌ای که وقتی که آنها به آنجا قدم گذاشتند، عصمت به آنها داده شد. آنها آن مرحله قرب را پیدا کردند.
به همین خاطر، ایام خاص مثل روزهای شهادت اهل‌بیت _ علیهم‌السلام _ ظرف قابلی است که انسان به اندازه‌ای که توجه به آنها پیدا کرده و آنها را فهمیده است، او را از آن مواهبی که برایش در نظر گرفته‌اند، بهره‌مند می‌کنند.

برچسب‌ها: