qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

نور هدایت

بسم الله الرحمن الرحیم

«أعوذ بالله السَّمیع العَلیم مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ»
«الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ الصَّلَاةِ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا وَ طبیبِ نُفوسِنا وَ شَفیعِ ذنوبِنا أَبِاالْقَاسِمِ امُصْطَفی مُحَمَّدٌ اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد و عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْمَعْصُومِينَ»
«اللّهُمَّ الْعَنْ أبَا الشُّرُورِ وَ أتباعَهُ، فی کُلِّ لَحْظَهٍ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ، بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلْمک»
«اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ»
صلواتی برای امام رضا _علیه‌السلام_ مرحمت بفرمایید.
«اللّهُمَّ صَلّ علی مُحِمَّدٍ وَ آلِ محَمَّد»

پذیرش هدایت‌یافته بودن خود
نکته قابل ذکر این است که ما بپذیریم در مسیر هدایت قرار داریم. همان‌طور که از قبل، به ما عقل داده‌اند، همان‌طور که انبیا و ائمه _علیهم‌السلام_ درباره خدای متعال به ما معرفت داده‌اند و همان‌طور که دل ما را محکم کردند تا ما از ایمان خوش‌مان بیاید، همان‌طور نیز باورها را در قلب و جان ما، از قبل به ودیعه گذاشته‌اند. خداوند در قرآن می‌فرماید:
حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمان‏؛ «ایمان را برای شما دوست‌داشتنی قرار داد.»
و همان‌طور که ما را از کفر متنفر کرده‌اند. مثل اینکه شما از زباله یا نجاست بدت می‌آید. این، هدایت است. از عدل خوشت می‌آید. از ظلم بدت می‌آید. این، هدایتی است که شامل حال شما شده است.
پس این مسأله اول که قبول کنیم ما هدایت شده‌ایم.

نعمت باور دینی صحیح؛ مهمتر از مکاشفه و خواب و…
مسأله دوم این است که در هدایت، این‌طور نیست که انسان فکر کند قرار است کشف و کرامتی اتفاق بیفتد. مکاشفه‌ای می‌خواهد بشود. یک دفعه می‌خواهد علم یا دریچه نوری به روی ما باز شود. یا ارتباطی می‌خواهد ایجاد شود. اینها را ما ساخته‌ایم. یعنی به ما تلقین شده است. عموم مؤمنان درگیر این حرف‌ها هستند؛ در حالی که مهمتر از آن، این باورهای دینی است که در وجود ما است. نه اینکه آدم، خواب خاصی را ببیند. حالا شما خواب خیلی خوبی را هم ببینید، اتفاقی نمی‌افتد. مهم آن است که در وجود شما باور دینی ایجاد شده، ولی شما آن را نمی‌بینید.
شما به‌دنبال مکاشفه هستی، می‌گویی: من چرا خواب نمی‌بینم؟ من چرا نور نمی‌بینم؟ من چرا…؟ اما نمی‌گویی: چرا خدای متعال من را با خودش و با ائمه _ علیهم‌السلام _ آشنا کرد؟ این مکاشفه نیست؟! این کشف نیست؟! اینکه شما معاویه را قبول نداری و از او کراهت داری، این علم نیست؟! – کسی که اگر قبولش داشته باشی به جهنم می‌روی – خدا کاری کرده است که شما علی _ علیه‌السلام _ را قبول داری و بهشتی هستی؛ اما تو داری این را در وجود خودت انکار می‌کنی. مثل کسی که به‌دنبال یکصدهزار تومان می‌گردد، ولی سلامتی یک میلیون تومانی‌اش را نمی‌بیند. شما الان یک جفت کلیه سالم داری که به‌خوبی کار می‌کند؛ و اگر بخواهی پیوند کلیه بزنی – تازه اگر پیوند بگیرد – چه هزینه‌ای باید متحمل بشوی؟ این را نمی‌بینی؟!

رغبت به دینداری، بدون معجزه
پس آن چیزی که مهم است، آن است که در ما «رغبت» باشد. رغبت به چه چیزی؟ به اینکه می‌خواهیم متدیّن باشیم. اما اینکه شما منتظر باشید اتفاقی بیفتد، مثل اینکه برای قوم صالح، شتر از کوه بیرون آمد. مگر با ناقه‌ صالح چه کردند؟ آن را پی کردند (کشتند). اگر واقعاً آن معجزه، چیزی برای مردم داشت، نباید آن را پی می‌کردند. نباید آیه خدا را از بین می‌بردند؛ اما چرا این‌طور شد؟ چون آن اتفاق اصلی نیفتاده بود.
عده‌ای نزد عیسی _ علیه‌السلام _ آمدند و به ایشان گفتند: از خدا بخواه مائده‌ای برای ما (سفره‌ای پر از غذا) بیاید. حضرت عیسی _ علیه‌السلام _ گفت: چرا مائده؟ چه چیزی را می‌خواهید با آن ثابت کنید؟ گفتند: ما می‌خواهیم آن را ببینیم. آیه نازل شد که اگر کسی بعد از آمدن مائده، مخالفت کرد، دیگر گمراه و جهنمی شده و به عذاب الیم گرفتار می‌شود. مائده را نیز دیدند و هدایت نشدند. از کوه طور، نور بیرون آمد، فایده نکرد. شتر بیرون آمد، فایده نکرد. چاه زمزم را نیز دیدند، فایده نکرد. نوزاد در گهواره حرف زد؛ اما برای آن مردم فایده نداشت.
امروزه نیز همین است. الان نیز اگر آن اتفاق‌ها بیفتد، مردم، همان برخوردها را خواهند داشت.

قبول دین، بدون معجزه و خواب
مگر با معجزه می‌خواهد چه اتفاقی بیفتد؟ آن اتفاق الان نیز افتاده و ما دین را قبول کرده‌ایم. قرار بود مردم با معجزه، پیامبر-صلی الله علیه و آله وسلم- را قبول کنند؛ ما بدون معجزه، او را قبول کرده‌ایم. ما بدون دیدن پیامبر-صلی الله علیه و آله- او را قبول کرده‌ایم.
امتیازاتی که مؤمن باید در وجودش داشته باشد را جابه‌جا کنید. متأسفانه گرفتار یک سری مباحث جدید شده‌ایم که بین ماها به نام عرفان، زیاد پخش می‌شود. همه آنها خیالات است. شخصی در چهارصد جلسه سخنرانی یک ساعته، از خواب‌هایش تعریف کرده و چقدر انسان‌ها را گمراه کرده است. مثل اینکه شما مشهد بروید و جای خوش‌منظره‌ای را برای استراحت ببینید. اینها از مُبَشرات است. نباید به‌دنبال خواب باشید. نباید به‌دنبال این باشید که تا دو رکعت نماز خواندید، شب، خواب خاصی را ببینید.

حقیقت؛ گمراه نبودن
حقیقت آن است که شما الان گمراه نیستید. اینکه می‌بینید بچه صالح دارید. اینکه خداوند زن صالح یا مرد صالحی را نصیبت شما کرده است. می‌بینید معارف را دارید می‌فهمید. واجبات را دارید عمل می‌کنید. محرمات را دارید ترک می‌کنید. می‌بینید در بین این همه مردم که گمراه‌اند، شما هدایت شده‌اید. اینها حقیقت است. پس نباید دوباره مشغول چیزهایی شد که گمراهی حساب شود.

لایق درک کرامت شدن با قرائت روزانه هزار آیه قرآن
قرآن حقیقتی است که برای تو آمده است. غافل نشو! الان در خانه‌ات قرآن وجود دارد؛ این معجزه است؛ اگر راست می‌گویی و به‌دنبال معجزه هستی، از این قرآن هر روز هزار آیه بخوان! سه، چهار ماه خودت را امتحان کن. روزی هزار آیه بخوان. یعنی هر هفته یک ختم قرآن داشته باش. اگر توانستی این کار را انجام دهی، برایت ثابت می‌شود که شأنیت دریافت کرامت را نیز داری. چون این کرامت الان جلوی شما است. اگر می‌خواهی ببینی آیا ظرفیت درک کرامت را داری، روزی هزار آیه قرآن را بخوان. مگر شما نمی‌گویی می‌خواهم امام زمان _ علیه‌السلام _ را ببینم. حالا فعلاً نامه امام زمان _ علیه‌السلام _ را بخوان. نامه‌ای است که هزار خط دارد. ببین خوشت می‌آید آن را بخوانی؟ نامه امام زمان _ علیه‌السلام _ نامه خداست. نامه خدا که بالاتر از آن است. خوب! آن را بگیر و بخوان. زیارت عاشورا، حدیث قدسی است؛ آن را بخوان. زیارت جامعه را اگر می‌توانی هر روز بخوان؟
هزار آیه بخوان. واجباتت را نیز انجام بده و محرمات را نیز ترک کن؛ تا سه ماه، اینها را انجام بده. اگر دیدی واقعاً این کار را می‌کنی، بدان که ظرفیت داری و می‌توانی انتظار داشته باشی که خدا چیزهایی را به‌عنوان معجزه و کرامت به شما نشان دهد.

کرامت و… برای انسان‌های مواظب
چیزهای دیگری نیز وجود دارد که سخت است؛ وقتی نماز صبح‌ها دارد قضا می‌شود، دیگر به کسی ایراد نگیر؛ بلکه یقه خودت را بگیر. نگو که چطور در زمان‌های قدیم کرامت‌ها بوده و الان برای ما نیست. آنها راه دیگری را می‌رفتند. مواظب بودند. چون مواظبت می‌کردند، خدا قطعاً چیزهایی را به آنها نشان می‌داد. خواب خوب، دیدار حضرت، توفیق، عنایت، برکت و… اینها همه برای مؤمن است. دعای امام زمان _ علیه‌السلام _ پشت‌سر انسان‌ها است، ولی نه برای هر کسی؛ بلکه برای عده‌ای است که دائم به سرمایه‌ای که به ‌آنها داده‌اند، اضافه کرده‌اند.

برچسب‌ها: