آیه 62
وَقَالَ لِفِتْيَانِهِ اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُمْ فِي رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَهَا إِذَا انقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛
«ﻭ [ﻳﻮﺳﻒ] ﺑﻪ ﻛﺎﺭﮔﺰارانش ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﻮﺍﻟﺸﺎﻥ [ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﭘﺮﺩﺍختهاند] ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﺪ، ﺍﻣﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﮔﺸﺘﻨﺪ [ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ] ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑازﮔﺮﺩﻧﺪ.»
به دستور یوسف نبی قرار شد مأموران هرچه برادرهایش بابت بارهایشان پرداخته بودند را در همان بارهای گندم مخفی کنند و به آنها برگردانند. یوسف این را قرار داد برای اینکه باعث شود آنها دوباره برگردند. یعنی اگر بخواهند دوباره اینقدر گندم بگیرند، پول داشته باشند.
رفقا! اگر با این نگاه قرآن را بخوانید که آیات مربوط به حیل (حیلهها) و همینطور روایات مربوط به آن را استخراج کنید، خیلی خوب است.
حییل، حیلههایی است که در روایات و آیات یاد میدهد (چارههایی که انسان در یک سری امور لازم دارد؛ بهگونهای که اگر این چارهها را انسان نداند، گاهی امورش مختل میشود.)
مثلاً این چه فکری است که اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُمْ فِي رِحَالِهِمْ شما اگر این را در بار آنها بگذاری إِذَا انقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون باعث اسباب خوشحالی و اسباب برگشت آنها میشود.
مثلاً ببینید شما اگر بخواهید یک قوری را بردارید، چاره میخواهد، باید یک دستگیرهای باشد که بتوانید آن را بردارید. گاهی میبینید نگهداری بچهای که دارد گریه میکند حیله میخواهد. یا یک موقعی زن انسان، در یک وضعیتی است که انسان را بین محذور میگذارد، آن موقع حیله میخواهد. مؤمن باید صاحب حیله باشد. وقتی صاحب حیله شد در هر موضوعی راه فرار هست. این خودش علم است و بهترین علمها همین است.
آقای بهجت(ره) داستانی را نقل میکردند: بین دو تا از پادشاهان جنگ شده بود. یکی از آنها که دیگر شکستش حتمی بود، نزد چوپانی میرود. این چوپان به یکی از سردارهای پادشاه خنجری میدهد و میگوید: من میتوانم شما را پیروز کنم. اگر شما از پشت این کوه بروید یک شیاری به اندازه یک اسب است که میتوان ارتش را از آن عبور داد. دیده نیز نمیشوید. اگر شما از اینجا بروید، از پشت دشمن درمیآیید و میتوانید آنها را شکست دهید. آن پادشاه وقتی دید چوپان راست گفته است، پنج هزار دیناری که چوپان بابت آن خنجر میخواست را به او داد. این شیار باعث نجات آن پادشاه شد. خیلی ساده. این یک حیله است.
گاهی نگهداشتن لب تاپ در یک وضعیتی حتی روی دست، حیله است. هر چقدر فکر جولان کند باعث حیله میشود؛ خرج کردن، اینکه انسان به اندازه یک انار خوردن لباسش را تمیز نگه دارد که آب انار روی لباسش نریزد، آب کم مصرف کردن برای اینکه اسراف نشود و باعث نگردد که هزینههای زندگی زیاد شود، همه اینها حیله است.