فقه؛ ملاک عمل در دوران غیبت امام زمان_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _
بسم الله الرحمن الرحیم
لزوم ترسیم زندگی بر اساس فقه، در زمان غیبت
خداوند را بهخاطر همه نعمتهایش شاکریم. بهخصوص بهخاطر نعمت بزرگ «ولایت» و اینکه «هدایت»ش را شامل حال ما کرده است. چهارده معصوم را به ما معرفی کرده و محبت آنها را در دل ما قرار داده است؛ دشمنانشان را به ما معرفی کرده و بغض و کینه آنها را در دل ما قرار داده است. اینها نعمتهای بزرگ خداست که باید یادآوری و شکرش بهجا آورده شود. در این صورت است که خدا نعمتش را کامل میکند.
گاهی اینگونه به ذهن خطور میکند که زندگی در زمان غیبت امام عصر_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _ باید بر چه اساسی شکل بگیرد تا انسان با عافیت زندگی کند؟ باید توجه داشته باشیم که زمان غیبت از علوم خدای متعال است. اینطور نیست که ما بهطور اتفاقی وارد دوران غیبت شده و ولیّ عصر_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _ نیز بهصورت تصادفی غایب شده و همه ما به نحوی و از روی ناچاری در یک مسیر و برنامه خاصی قرار گرفتهایم؛ بلکه برنامه غیبت آن امام و قبل و بعد و حین آن، همگی از علم خدا سرچشمه میگیرد. لذا زندگی در زمان غیبت بر اساس فقه طراحی شده و میبایست تکتک افراد، فقیه شوند. اگر فردی با فقه آشنا نباشد، نمیتواند مسیر دوران غیبت را به سلامت طی کند. بایدها، نبایدها و حدود، معلوم شده است؛ معلوم شده که با چه کسانی معامله کنیم؛ با چه کسانی رفاقت داشته باشیم؛ با چه کسی ازدواج کنیم؛ فرزندانمان را چگونه تربیت کنیم؛ زندگیمان را بر چه اساسی تنظیم کنیم؛ نسبت به همسایه، فامیل، دشمن، اجتماع و… چه وظیفهای داریم. همه این تکالیف واضح است. از همین رو دوران غیبت در دایره مرجعیت شکل گرفته است. یعنی مراجع تقلید، به جامعه و مؤمنین شکل میدهند. به همین خاطر است که «ولایت فقیه» پس از گذشت سالیان دراز شکل گرفته است. علمای زیادی خواستهاند ولایت فقیه را برقرار کنند، اما جامعه ظرفیت آن را نداشته است.
معلوم بودن تکلیف همه در فقه
هر فردی باید تکلیف فقهی خود را بفهمد. تکلیف هر فردی غیر از تکلیف دیگران است. به عنوان مثال: فردی باید نماز امروز خود را اول وقت و دیگری باید آن را در وقت دوم بخواند؛ شخصی باید نمازش نشسته و دیگری ایستاده باشد؛ یکی باید روزه بگیرد و دیگری باید بخورد؛ یکی مسافر است و دیگری حاضر؛ تکلیف یک نفر این است که امسال ازدواج کند و دیگری نه؛ این فرد باید خمس بدهد و بر دیگری واجب نیست. اگر شما دیدید جایی از زندگیتان خالی است و نمیدانید در آنجا چه کاری باید انجام دهید، بدانید که در آنجا فقه برای شما روشن نیست. تکلیف برای یک مرجع تقلید و پایینتر از او، یک عالم دینی نیز معلوم است؛ میداند چه باید بگوید؛ چگونه معامله کند؛ چگونه زندگی کند و… . لذا زمان غیبت، زمان فقاهت است.
دوران غیبت؛ دوران فقاهت
برخی در این دوران، به اشتباه به دنبال امام زمان_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _ میگردند! این در حالی است که آن حضرت تشریف بردهاند؛ و اگر قرار بود ظاهر باشند، شیعیان را مطلع میکردند. ولیّ عصر_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _ خودشان در توقیعی فرمودهاند: «وَ لا تَحاوَلُوا کَشْفَ ما غُطِّىَ عَنْکُمْ؛ درباره آنچه از شما پوشیده شده است، کنجکاوی نکنید.» یعنی در پی این نباشید که به آنچه از شما پنهان شده، سَرَک بکشید و خبر بگیرید. به ما گفتهاند: منتظر باشید؛ خود انتظار مهم است. پس در دوران غیبت وظیفه ما آموختن فقه است که با خواندن رساله توضیح المسائل میسّر میشود. ما باید رسالهخوان باشیم. در کنار قرآن و مفاتیح باید رساله را نیز بخوانیم و مسألهدان شویم؛ در این صورت خلأی باقی نمیماند که لازم باشد کسی آن را پُر کند. اما اگر این خلأ ایجاد شده باشد، شیطان آن را پر میکند.
ملاک، فقه و رساله است
در هر قضیهای، پای هر صحبتی و در هر جایی، ملاکتان فقه و رساله باشد. یعنی اگر جایی میروید و میخواهید رفتاری انجام دهید و یا اینکه از شما میخواهند کاری بکنید، باید آن رفتار، برخلاف شرع نباشد. ملاک این است که یک امر، خلاف شرع و یا عقل نباشد. همین را از ما میخواهند. لذا حتی اگر یک یهودی برای ما صحبت کند، مادامی که صحبتهایش برخلاف شرع و عقل نباشد، آن را اخذ میکنیم؛ زیرا اینگونه صحبتهای مطابق شرع و عقل، اصلا از آن او نیست. امام باقر-علیه السلام- فرمود: «الحِکمةُ ضالّة المؤمن؛ حکمت، گمشده مؤمن است.» مثلا اگر الان حکمت نزد یک یهودی باشد، ما باید آن را از او اخذ کنیم. به شرطی که من ملاکِ تشخیصِ نظرِ شرع و عقل را در اختیار داشته باشم. از همین رو تا وقتی که این ملاک را ندارم، اصلا سراغ حرف او نمیروم و صحبتهایش را گوش نمیدهم.