اهمیت ظرف وجودی آماده در دریافت معنویت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ الصَّلَاةِ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا وَ طبیبِ نُفوسِنا وَ شَفیعِ ذنوبِنا أَبِاالْقَاسِمِ امُصْطَفی مُحَمَّدٌ اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد و عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْمَعْصُومِينَ.
اللّهُمَّ الْعَنْ أبَا الشُّرُورِ وَ أتباعَهُ، فی کُلِّ لَحْظَهٍ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ، بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلْمک.
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ.
صلواتی برای امام رضا مرحمت بفرمایید.
اللّهُمَّ صَلّ علی مُحِمَّدٍ وَ آلِ محَمَّد.
ظرف وجودی آماده؛ شرط دریافت رحمت خاص
به میزانی که ما ظرف وجودیمان ظرفیت داشته باشد، دریافت داریم و غیر از آن، سروصدایی بیش نیست. ظرف و وعاء انسان است که محل دریافت بوده و زمینههای خیر به سوی آن سرازیر شده و انسان، آنها را دریافت میکند. بالاترین قابلیت نیز از آنِ مؤمن است که این دریافت را به صورت کامل میگیرد. البته منظور از مؤمن، این است که در همان موقع، مؤمن باشد؛ چون حالات انسان تغییر میکند و همین مؤمن ممکن است در لحظهای نفاق، شرک و یا کفر بر او چیره شود. مثلا در حال ریا کردن است! در این حالات، ظرف وجودیاش یک ظرف آلوده است. مؤمن اگر در حال انجام معصیت باشد، ایمان از وجوش بیرون میرود و اینگونه نیست که کسی بگوید من همیشه مؤمن هستم! نه! آن لحظه و آنی که آن رحمت در حال سرازیری است و ظرف وجود، قرار است آن را بگیرد، در آن لحظه وجود مؤمن باید آماده باشد.
کسالت؛ تضعیف کننده دریافت معنوی
حتی کسالت مانع است. لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى؛ «به نماز نزدیک نشوید در حالتی که مست هستید.» با اینکه فردی هم مؤمن و هم ظرف وجودیاش آماده است، ولی بهخاطر کسالت، جذب پایینی دارد. به همین دلیل است که برخی افراد زحمت زیادی میکشند، اما مسیر زیادی را طی نمیکنند. دو نفر پنجاه سال در حوزه هستند، اما هنوز به اندازه پنج روز به جلو نرفتهاند! اما گاهی یک نفر به اندازه پانصد سال جلو رفته است. از آن طرف بعضی افراد نیز هستند که دائم مشغول خودشان هستند؛ اینکه میگویند نفسانیّت، همین است! دائم در این افکار غوطهور است که این چه شد و آن چه شد؟ این کار را نباید انجام میدادم! فلان مکان نباید میرفتم! این کار را باید میکردم و… . کل عمرش درگیر همین امور است و بیخود میگذرد.
وسوسههای شیطانی؛ مانع از دریافت معنوی
فردی که دائم درگیر وسوسههای شیطان است نیز جذب معنوی پایینی دارد. مثل انسانهای وسواسی که مدام در صحت وضو یا عبادت خود شک میکنند. این فرد دائم در حال دفع شیطان است؛ مثل کسی که غذایی را جلوی روی او گذاشتهاند و او دائم در حال دور کردن مگسها است؛ در نهایت نیز غذا را از جلویش برمیدارند و میگویند: بفرمایید بروید. یعنی گاهی درگیر خودش و گاهی درگیر شیطان است.
آرزو؛ مانعی جدی برای دریافت معنویت
آرزو نیز جذب معنویت را شما ممکن است با خودتان بگویید انشاالله قصد دارم به فلان رتبه برسم؛ درست است که فقط یک کلمه گفتهاید، اما در وجودتان دنیایی درست کردهاید که ثمرهاش فقط مشغولیّت است. علامت آن، عدم رضایت از خود است. هر کس میخواهد بداند خدا از او راضی است یا نه! بنگرد که آیا خودش از خودش راضی است؟ رضایت خدا را ابتدا در رضایت از خود نشان میدهند. خدا وقتی از کسی راضی شد آرامش، رضایت درونی و یقینی به او میدهد که دیگر به این امور و آن رضایت توجه ندارد. برایش کافی است و وقتی مینگرد همه چیز را بر سر جای خودش میبیند با اینکه شاید به نظر بعضیها هیچچیزش سر جایش نباشد. اما برای او که طبق تکلیف و وظیفه کار کرده، همه چیز سر جای خودش است. او آن کاری را که باید انجام میداده، انجام داده و اینقدر نیز از نظر معنوی جلو آمده است.
موانع؛ از بین برنده تأثیر اذکار
دقت کنید و ببینید که چقدر موانع وجود دارد. به همین دلیل است که آن ظرف، بزرگ و پر نمیشود. شما ببینید چقدر ذکر گفته میشود! اما چرا اذکار اثر ندارد؟! چقدر زیارت عاشورا خوانده میشود! اما چرا زیارت عاشورا اثر نکرده و مثل کسی که اصلا در مسیر نبوده حرکت میکند؟
«تَفَکُّرَ سَاعَةٍ» برای قلبهای آماده
گاهی برای فردی آمادگی خیلی بالایی وجود دارد و با یک «تَفَکُّرَ سَاعَةٍ» با وجود اینکه عمل زیادی نیز انجام نداده است، اما بار معنویاش را میبندد. امام صادق-علیه السلام- میفرماید: «تَفَكُّرَ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ؛ یک لحظه تفکر بهتر از یک سال عبادت است.» بله! کار زیادی انجام نداده است؛ اما ظرف وجودیاش در آن لحظه تفکر، آماده بود، در نتیجه، همه آنچه باید پیدا میکرد و میگرفت را گرفت. تصمیمات خوبی را اتخاذ کرد، از یک چیزهایی گذشت، راه را پیدا کرد و از تردید بیرون آمد.
تعلقات دنیا؛ مانع دیدن حقایق
امور دنیا متعلق به ما است و ذاتاً مشغله نیست؛ بلکه مرکبی است که قرار است انسان، سوار آن شود. وگرنه امام زمان_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _ همین کنار ما بوده و فاصله ما با ایشان به اندازه یک پوست پیاز است. اما چرا ما متوجه نمیشویم؟ این موانع نمیگذارند. آن لحظهای که این موانع وجودی حل و برداشته شود، امام زمان_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _ حاضر است.
در مرگ نیز همین است، هنگام مرگ چون همه تعلقات از بین میرود، انسان، همه چیز را میبینید؛ همه فرشتهها و چهارده معصوم-علیهم السلام- را میبیند. یعنی بین ما و اموات، به اندازه پوست پیاز فاصله است که آنها ما را میبینند، اما ما آنها را نمیبینیم. اینکه میگوییم: «پوست پیاز» تعبیر از روایت است.
کفایت عمل اندک با ظرف وجودی آماده
بنابراین خیلی دست و پا زدن در کار لازم نیست. مسأله اصلی آمادگی ظرف است. قُوا اَنْفُسَکُمْ؛ خودتان را حفظ کنید» مراقب خودتان باشید! در غیر این صورت هر اندازه عمل زیاد نیز داشته باشید، آن اعمال، اثر اصلی را ندارد، اگرچه دائم در حرم و مسجد و در حال ذکر و توسل باشید. یکی از این امور کافی است که اثری داشته باشد. اینکه شما میبینید گاهی ترقّیای هست، مربوط به همان یک دقیقهای است که آمادگیمان خوب بوده است. همین مقدار رشد اگر هست مربوط به همان لحظه آمادگی است. نه اینکه بهخاطر هزار بار رفتن و آمدن باشد.
نتیجه رفع موانع معنوی؛ معیّت با امام زمان_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _
در روایت دارد که قرار است فقط دو رکعت نماز پذیرفته شود. یعنی هنوز دو رکعت خوانده نشده است. البته که خوانده شده است؛ اما شیطان نمیگذارد. شرک، کفر، نفاق، عاق، تعلقات و آرزوها نمیگذارند. این میشود که انسان قدم از قدم برنمیدارد. وگرنه راه خیلی کوتاه است. اگر کسی میخواهد قدم بردارد، راه خیلی کوتاهی است. لازم است که وقتی را بگذارد و در حالات خودش بیندیشد؛ اینکه چه چیزی را باید از وجودش حذف کند و خودش را راحت کند؟ این گرفتگی و مانع، متعلّق به چیست؟ از آن مانع اخلالگر، دوری کند. بعد از این، معیّت امام زمان_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _ را خواهد فهمید.
امام زمان_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _ با دست پر آمده است؛ اما هر بار که میآید بدون هیچ نتیجهای برمیگردد. چقدر چیزها با خود آورده است که به ما بدهد، اما چون از طرف ما آمادگی نیست، دوباره برمیگردد. چقدر ملائک در جلسه با دستهای پر میآیند، اما وقتی میبینند که آمادگی نیست، دوباره برمیگردند. رحمت پروردگار که از کسی قطع نمیشود.
زحمت کم با قلب آماده
کسانی مثل شیخ مفید(ره) که گیرایی خوبی دارند را ببینید، در چه زمان کوتاهی چه کارهای بزرگی به ثمر رساندهاند. خیلی از این بزرگان، کمتر از پنجاه سال عمر کردهاند؛ اما با وجود این عمر کوتاه، موفقیتهای بزرگی کسب کردهاند! چگونه؟ از نظر تعداد، کارهای کمی انجام دادهاند؛ اما همان اندک را خوب انجام دادهاند. اما فردی مثل من، صد کار انجام میدهم، اما هیچکدام را نمیپذیرند. مثل کسی که مقدار زیادی کالا خریده و در خانه انبار کرده است؛ اما با گذشت زمان، قیمتها پایین آمده و کسی از او نمیخرد. دستگاه پروردگار نیز همینگونه است. برای همین ما باید کمی به خودمان آمده و آن وجودی که مسألههای فراوانی دارد – و خودمان نیز در آن گم شدهایم – را بررسی کنیم و آن مسائل را یکییکی بیرون آورده، شناسایی کرده، حل کنیم.
بندگی؛ مسیر و هدف اصلی زندگی
مثلا همین طلبگی! از طلبگی چه میخواهید که دائم در این فکر هستید که من باید به آنجا برسم؟ آنجا کجاست؟! میگوید: من باید فلان مدرک را بگیرم. مدرک را میخواهید چه کنید؟ مگر مدرک را در قبر میشود گذاشت؟! یا اینکه آیا امام زمان_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _ تشویق به این کار کرده است؟! من اگر میخواندم به آنجا میرسیدم! آنجا کجاست؟! بندگی است دیگر! و قرار است که همه بندگی کنند. بندگی نیز کار خیلی عجیب و غریبی نیست. خیلی از این کتابهایی که ما الان میخوانیم در صدر اسلام نبوده است. زمان امیرالمؤمنین و امام صادق-علیه السلام-خیلی از این علوم نبوده و ما خودمان به تدریج آنها را پدید آوردهایم. در زمان ائمه سه یا چهار کتاب بیشتر نبوده است: قرآن، نهج البلاغه و… ؛ بعدها اصول کافی نیز آمده است. نمازها و عبادات معلوم بوده که چه هستند. ما اطرافمان را بیش از حد شلوغ کردهایم. برخی امور را خودمان ساخته و میگوییم باید به این برسیم. یک فهمهای عجیب و غریبی را در اصطلاحات ثقیلی که پدید آوردهاند، تراشیدهایم. حضرت میفرمود: ما برای شما مسیر واضح گذاشتهایم. چراغها روشن است، مسیرتان نیز روشن است، در مسیر واضح حرکت کنید.
دغدغهها؛ اصلیترین موانع
خلاصه کلام اینکه دغدغههایتان را حل کنید و بدانید همین دغدغهها مانع است؛ درست یا غلط؛ یعنی حتی اگر درست هم باشد، اما وقتی به عنوان دغدغه در وجود شماست، خوب نیست. این را از وجودتان خدا و خودتان را خلاص کنید.
کارساز اصلی؛ آنچه امام زمان_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _ برای ما خواسته
بگذارید آنچه امام زمان_ عجلاللهتعالیفرجهالشریف _ میخواهد بریزد در این ظرف، بریزد. ببینید، آن حضرت خیری را آورده است تا اگر ما اجازه دهیم آن را در وجود ما بریزد. در وجود ما همان کارساز است و کار را حل میکند.