qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

نشاط و شادابی با برنامه‌های معنوی

مقدمه
گاهی حالات ما تغییر می‌کند؛ حالات معنوی ما شدت و ضعف پیدا می‌کند؛ گاهی در انسان یأس و گاهی غصه ایجاد می‌شود. گاهی انسان کم می‌آورد. این درست است.

استفاده از تأثیرات خوراکی‌ها برای سلامت بدن

به میوه‌ها نگاه کنید؛ در فصل تابستان خیار، خربزه، هندوانه، طالبی و… وجود دارد. در بدن نیاز به ویتامین‌هایی است که با این میوه‌ها تأمین می‌شود. شما اگر بخواهید گرمای تابستان را خوب طی کنید باید کاهو بخورید. کبد دچار حرارت می‌شود و برای دفع آن باید کاهو با سکنجبین بخورید. در فصل خرماپزان، کاهو نیز کافی نیست؛ باید خیار را رنده کنید و با سکنجبین بخورید. شما اگر این نیاز را تأمین نکنید، کبد شما در اثر مواد گوشتی و چربی نمی‌تواند کار تصفیه را انجام دهد؛ طحال نیز نمی‌تواند کار تصفیه را خوب انجام دهد. لذا شما می‌بینید که به مغزتان فشار می‌آید؛ در نتیجه، اعصابتان در گرما به‌هم می‌ریزد.
گفته شده است در تابستان به بدنتان سِدر بزنید؛ در زمستان حنا بزنید؛ حنا را در یک بطری با آب، رقیق کنید و بعد از شست‌وشوی بدن، آن آب حنا را به بدنتان بزنید تا سرما شما را اذیت نکند. این راجع به بدن است که عرض و طول آن معلوم است.

استفاده از برنامه‌های معنوی برای سلامت روح و روان
اهل بیت _علیهم‌السلام_ در معنویات برنامه دارند. همین جلسه را در نظر بگیرید اگر شما که جمعی از مؤمنان از جاهای مختلف با عقاید خوب و اهل‌بیتی هستید، دور هم جمع نشوید، ذکر اهل‌بیت _علیهم‌السلام_ نگویید، در این جلسه گریه نکنید، در جشن‌ها نخندید، غذا و چای اهل‌بیت _علیهم‌السلام_ را نخورید، در بدنتان از لحاظ معنوی کمبود ایجاد می‌شود و باید آن را جبران کنید. شنیده‌ام که درباره خیلی از علمای مرحوم شده گفته‌اند: آرزوی ما این است که برگردیم و در این جلسات روضه شرکت کنیم.
اگر به حرم حضرت معصومه _سلام‌الله‌علیها_ و حرم امام رضا _علیه‌السلام_ نروید، کمبود دارید؛ بعد می‌گویید: چرا دلم سنگینی می‌کند؟! خوب کمبود دارید و باید آن را با زیارت جبران کنید. جمکران نمی‌رود! صله‌رحم ندارد! وقتی اقوامت را ندیدی، یعنی به بخشی از وجودت ویتامین لازم نرسیده است؛ نمی‌دانی چرا بی‌حوصله‌ای؟ چون عمه‌ات را ندیده‌ای. دیدن عمه، خودش یک نشاطی دارد. خاله یک روحی دارد؛ اگر پیش خاله‌ات رفته‌ای و برایت مانند یک آدم عادی بود و با او احساس نشاط پیدا نمی‌کنی، بدان که قسمتی از وجود معنوی‌ات را خراب کرده‌ای. اگر مشهد نرفتی و هیچ اتفاقی برایت نیفتاد، بدان که خرابکاری بزرگی از شما سرزده است.

لزوم برگزاری مجلس اهل‌بیتعلیهم‌السلام در منزل
شما باید در منزلتان جلسه برگزار کنید. این مطالبه اهل‌بیت _علیهم‌السلام_ از شماست. این تعداد جمعیتی که اینجا هست، وقتی از اینجا رفتند تا هفته دیگر باید هر کدام در منزلشان یک روضه برپا کنند؛ هرچند فقط خودشان باشند. یک پرچم بر درِ خانه بزنند و یک حدیث کساء بخوانند؛ اگر کسی از همسایه‌ها آمد بهتر، اگر کسی نیامد، طوری نیست. این تعداد روضه تشکیل شود، می‌دانید چقدر بلا را از مردم برمی‌دارد؟

دفع دشمنی‌ها و نقشه‌های شیطان با برنامه‌های معنوی
کشور ما که مانند اروپایی‌ها اداره نمی‌شود. ببینید الان دوران فتنه جدید است؛ دوران خاصی از دشمنی است؛ آیا این همه دشمنی‌ها که با ارتش و سپاه و اداره اطلاعات می‌شود را ما می‌خواهیم دفع کنیم؟ بخش زیادی از آن با همین جلسات است. قضیه پیاده‌روی اربعین چقدر در زمین‌گیر شدن داعش تأثیر داشت! کسانی که پیاده رفتند آیا اسلحه در دست داشتند؟ در روایت دارد: وقتی در مراسم حج، هر سال حاجیان رمی جمره می‌کنند، همین سنگی که به یک ستون می‌زنند، با اینکه این ستون، آن ستون نیست؛ اصلا در زمان حضرت ابراهیم-علیه السلام- که ستون نبود؛ ایشان به یک طرف سنگ زد؛ حالا شارع آنجا را خواسته است که رمی جمرات باشد. هر سال که می‌روند و رمی جمره می‌کنند، تمام نقشه‌های شیطان در یک سال از بین می‌رود. یعنی شیطان نقشه دو سال پشت سر هم ندارد که به‌هم دوخته شده باشد؛ هر سال بریده می‌شود. ختم صلوات که می‌گیرید، دشمن زمین‌گیر می‌شود. لعن که می‌فرستید، صدقه که می‌دهید، حرز که می‌نویسید، همین‌طور.

تهیه کردن حرز برای دفع خطرها
برای خودت حرز بنویس، حرز امام جواد _علیه‌السلام_ و امام رضا _علیه‌السلام_. وقتی به منزل حمید بن قحطبه رفتند، خدمتکار از حضرت اجازه گرفت که لباس‌های ایشان را بشوید. می‌گوید: وقتی من جیب‌های حضرت را خواستم خالی کنم و تحویل ایشان بدهم، در هر جیب ایشان یک حرز پیدا کردم! آمدم عمامه حضرت را بشویم دیدم در عمامه نیز یک حرز است. با اینکه امام است. آیا امام هشتم حرز می‌خواهد ولی من و شما به حرز نیاز نداریم؟! این همه که الان در تصادفات کشته می‌شوند، نشان می‌دهد که ما به حرز نیاز داریم.

سفره انداختن برای دفع بلا و جلب روزی
آقا یک سفره در خانه‌ات بینداز، هرچند که نان و پنیر بدهی؛ اگر در خانه‌ات نمی‌توانی سفره بیندازی, ده تا ساندویچ درست کن، در خیابان بین مردم پخش کن و بگو نذری است، همه نذری را قبول می‌کنند. با این کار بلا را دفع کن.
اگر روزی‌ات کم است، در روایت دارد: در حالی‌که روزی‌ات کم است، اطعام بده. پول قرض کن و اطعام بده؛ ملائکه وقتی می‌بینند شما با اینکه دستت خالی است، داری اطعام می‌دهی برایت دعا می‌کنند.

دعا برای افزایش حافظه
می‌گوید: حافظه‌ام کم و ضعیف است؛ خوب! به ما آموخته‌اند که بعد از نماز واجب بگو:
«سُبْحانَ مَنْ لا یَعْتَدی عَلی اَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحانَ مَنْ لا یُاخِذُ اَهْلَ الاَرْضِ بِألْوانِ الْعَذابِ سُبْحانَ الرَّئوف الرَّحیم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فی قَلْبی نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً اِنَّکَ عَلَی‌ کُل‌ِّشیءٍ قدیر» ؛ این دعا را بخوان تا حافظه‌ات محکم شود.

ایجاد نشاط در زندگی با قرائت قرآن و خواندن دعاها و اذکار و روضه
اگر مریض شدید حمد شفا بخوانید. تربت سیدالشهداء _علیه‌السلام_ بخورید. حال اگر ما هیچ‌کدام از این کارها را انجام ندهیم، درست است که بگوییم: آقا من ناراحتم و غصه‌دار می‌شوم؟
قرآن بخوان تا دلت نورانی شود. اگر قرار باشد دل من که قرآن نخوانده‌ام و دل آن کسی که خوانده، هر دو، نورانی شود؛ بین من و او نباید فرقی باشد؛ آیا این ممکن است؟! زیارت عاشورا و زیارت جامعه بخوانید تا شیطان را این‌گونه از خودتان دور کنید.
من یک آقایی را در مشهد دیدم که نشسته و دارد ذکر می‌گوید. کنارش نشستم و گفتم: شما ذکرتان چیست؟ گفت: ده مرتبه صبح و غروب این ذکر را که در مفاتیح است می‌گویم:
وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ؛ «خدایا پناه می‌آورم به تو از همزات شیاطین و پناه می‌برم به تو از اینکه شیاطین بالای سرم حاضر شوند.»
چهار قل (سوره‌های توحید، ناس، فلق و کافرون) و «آیةالکرسی» را بخوانید؛ اینها اذکار دم‌دستی ماست که هر روز به آن احتیاج داریم. بعد ببینید چه نشاطی پیدا می‌کنید؛ بعد ببینید روحتان چقدر پرتو دارد. نه تنها خودت؛ بلکه دیگران نیز که تو را می‌بینند احساس آرامش می‌کنند. زیرا شما آیة الکرسی خوانده‌ای؛ نماز امام زمان خوانده‌ای؛ جمکران رفته‌ای؛ قرآن خوانده‌ای؛ سفره‌دار هستی و… .
من همیشه به رفقای خودم سفارش می‌کنم: روزی دو دقیقه روضه بخوانند؛ روضه علی‌اصغر بخوانید، بعد ببینید چگونه حالتان عوض می‌شود.

قرائت دعاهای صحیفه سجادیه
صحیفه سجادیه بخوانید؛ مثلا دعای زیر که برای پدر و مادر است. ببینید، امام سجاد _علیه‌السلام_ برای والدین چه دعایی می‌کنند:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ»؛
خداوندا! بر محمد بنده‌ات و رسولت درود فرست.
«وَ اخْصُصْهُمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ وَ سَلامِكَ»؛
خدایا! اینها را به بالاترین صلوات و رحمت و برکات و سلام‌هایت برسان. آیا ما چنین دیدی نسبت به والدینمان داریم؟
«وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ وَ الصَّلاةِ مِنْكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»؛
خدایا! با پدر و مادرم در نزد خودت با کرامت برخورد کن.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَلْهِمْنِى عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَّ إِلْهَاما»؛
خدایا! به من الهام کن در مورد وظیفه‌ای که نسبت به والدینم دارم، علم پیدا کنم.
«وَ اجْمَعْ لِى عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَماماً»؛
همه این علم‌ها را به من بده.
ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِى بِمَا تُلْهِمُنِى مِنْهُ»؛
خدایا! کمکم کن، به این علمی که درباره وظیفه‌ام نسبت به پدر و مادرم داده‌ای، عمل کنم و آن احترام لازم را به ایشان داشته باشم.
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِى أَهَابُهمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ»؛
خدایا! طوری باشد که پدر من برایم مانند یک پادشاه جبار و خشمگین که از او می‌ترسم باشد؛ یعنی در دل من چنین هیبتی از او باشد؛ این‌طور نباشم به محض اینکه پدرم با من یک شوخی کرد، من نیز با او شوخی کنم؛ و نه اینکه با چشمم به پدرم اشاره کنم که آن بالش را به من بده؛ یا پایم را در حضورش دراز کنم؛ بلکه در محضرش مؤدب باشم و هیبت او برای من مانند هیبت سلطان عسوف باشد.
«وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرّءُوفِ»؛
من نیز مانند یک مادر مهربان بهترین نیکی را در حق آنها انجام دهم.
«وَ اجْعَلْ طَاعَتِى لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّى بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِى مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ».
خدایا! این احترامی که من می‌خواهم به آنها داشته باشم را روشنی چشم من قرار بده.

شادابی و نشاط واقعی با معارف شیعه
پس مجموع آنچه در معارف شیعه وجود دارد، شادابی و نشاط ایجاد می‌کند؛ نه اینکه بنشینید و خندوانه را نگاه کنید و بخندید. آیا این از معارف شیعه است؟ آیا خدا می‌پسندد؟ اگر این کار درست بود پیامبر ما نیز باید همین کار را می‌کرد. چرا ایشان تبسم می‌کرد نه قهقهه؟ اصلا فرض کنیم این برنامه‌ها برای عده‌ای کاملا خوب باشد؛ آیا شیعه باید دنبال خندوانه برود؟ بعد به نام خندوانه هر عقیده و راهکاری را به ما تحمیل کنند. ما راه را گم کرده‌ایم و اشتباه رفته‌ایم که گرفتار چنین افرادی شده‌ایم. ما پیرو مراجع هستیم. مراجع ما چگونه زندگی می‌کنند؟
ما نشاط عالم را داریم. آیا بچه‌شیعه‌ها و هیأتی‌ها تا به حال یک قرص اعصاب خورده‌اند؟ با اینکه چهار، پنج ساعت عزاداری می‌کنند و در سرتاسر محرم و صفر سیاه می‌پوشند. بعضی نشاط ندارند و لذا مجبورند این برنامه‌ها را نگاه کنند و بی‌خود بخندند و ادای خندیدن را درآورند و بعد نیز بگویند: این کارها نشاط می‌آورد. در حالی‌که نشاطی که با باز شدن دهان بیاید، با بسته شدن آن نیز می‌رود. وقتی کسی با یک غوره سردی‌اش کند، با یک کشمش نیز گرمی‌اش می‌کند. نشاط باید از درون بجوشد.