بسم الله الرحمن الرحیم
معیارهای رشد جامعه، خانواده و فرد
مقدمه
آنچه خارج از وجود ماست، از جمله دنیا و اجتماع، با معیارهای خاص خود حرکت میکند. خانواده با معیارهایی غیر از معیارهای اجتماع و فرد شکل میگیرد، یا از بین میرود. وجود ما نیز تابعی از اجتماع، خانواده و خود ماست. کسی که همه وقتش را برای اصلاح یکی از اجتماع یا خانواده و یا خودش صرف کند، چه در امور معنوی و چه در امور دنیایی، میسوزد و تلف میشود. خدا اینگونه قرار داده است که این سه حلقه با همدیگر پیش برود.
معیارهای مؤثر بر رشد جامعه
اول: حقمحوری
آنچه ساختار درست اجتماع را شکل میدهد، قبول حق و کنار گذاشتن باطل – منهای سلیقهها – است. الان سلیقهها خیلی با هم فرق دارد، اما اگر جهتگیری جامعه به سمت حق شکل پیدا کند، کافی است. لذا در زمان امیرالمؤمنین _علیهالسلام_ با اینکه غاصبان خلافت، باطل بودند و ضربه میزدند؛ اما چون رسول خدا _صلیاللهعلیهوآله_ جامعه را به گونهای شکل داده بود که در جهت حق حرکت کند، حضرت پذیرفت که ۲۵ سال در خانه بنشیند و امر را به آنها بسپارد. حضرت میفرماید: انسان باید در راه باشد، هرچند با لغزش.
لذا در جامعه باید حق و باطل نمایان باشند؛ یعنی مردم حق را بشناسند و از آن پیروی کنند؛ و باطل را تشخیص داده، از آن اجتناب نمایند. همین که مردم به این شناخت برسند، کفایت میکند؛ و لازم نیست اصرار داشته باشیم که جامعه از هر لحاظ درست عمل کند. لذا همین جامعه تحتتأثیر شرایط متفاوت، یک روز معاویه را و روز دیگر امیرالمؤمنین _علیهالسلام_ را انتخاب میکند.
دوم: ایستادگی گروهی خاص به پای حق
پس از آنکه کلیّت جامعه در جهت حق شکل گرفت، نیاز است که گروهی پای حق ایستادگی کنند؛ حتی اگر عده معدودی باشند. امروزه رهبر انقلاب در تهران یار پیدا کرده است. لذا تا حرف نادرستی زده میشود، صد نفر هستند و جواب میدهند. اما در گذشته، امام خمینی _رحمةاللهعلیه_ چنین کمکی را نداشتند و لذا باید تمام حرفها را خودش میزد و در جزئیترین مسائل شخصاً وارد میشد. مثلا وقتی زنی در رسانه بهجای اینکه حضرت زهرا _سلاماللهعلیها_ را الگوی معرفی کند، گفته بود: الگوی من اوشین است. امام فوراً واکنش نشان داد. همچنین، وقتی ایشان دیدند که در تیتراژ پایانی یک فیلم، همه گریمورها مرد بودهاند و بازیگران زن، گریمور جداگانه نداشتهاند، موضعگیری کردند. اما الان اینطور نیست و اگر کسی مطلب نادرستی بگوید، فلان روزنامه عکسالعمل نشان میدهد. بنابراین یک عده باید پای کار باشند.
در زمان امیرالمؤمنین _علیهالسلام_ هفده، هجده نفر مثل مالک اشتر، مقداد و سلمان، در کنار حضرت بودند و همین تعداد کفایت میکرد. این عده هستند که نیرو ایجاد میکنند. از همینرو دشمن با اینکه تلاشهای بسیاری کرده، نتوانسته است در طول آن مدت طولانی کاری از پیش ببرد. ما باید جزء این گروه باشیم و در حد توانمان پای کار بایستیم؛ مثلا یک پرچم برای عزاداری اهل بیت _علیهمالسلام_ نصب کنیم، دو نفر را قانع کنیم و… . البته تلاطم جامعه در مسیر حرکتش، حتمی و اجتنابناپذیر است. امیرالمؤمنین _علیهالسلام_ فرمود: من باور نمیکردم مردم مرا رها کنند و سراغ دیگران بروند.
فاکتورهای دیگری نیز در مورد رشد جامعه وجود دارد که بیش از این به آنها نمیپردازم.
معیارهای مؤثر بر رشد خانواده
اول: عدم اختلاف بین زن و شوهر در اداره خانواده
آنچه درباره خانواده اهمیت بهسزایی دارد این است که زن و مرد در کلیّت اداره خانواده، طبق هر مبنایی که انتخاب میکنند، اختلاف نداشته باشند. لذا در مدیریت خانواده یا باید زن تابع مرد شود یا مرد تابع زن. یعنی با اینکه باید مرد محور خانواده باشد، اگر زن اصرار دارد که بهجای مرد خانه باشد، شوهر باید کوتاه بیاید؛ زیرا اساس خانواده در خطر است و تربیت فرزندان دچار مشکل خواهد شد. خسارت قبول مدیریت زن کمتر از خسارت اختلاف خانوادگی و از هم پاشیدن زندگی است. بههمین خاطر، هارون _علیهالسلام_ نیز وقتی موسی _علیهالسلام_ از او پرسید: چرا گذاشتی بنیاسرائیل گوسالهپرست شوند، جواب داد: ترسیدم مردم دچار تفرقه شوند. پس باید از تفرقه و اختلاف دوری کرد، حتی اگر به قیمت گوسالهپرست شدن عدهای تمام شود؛ زیرا میتوان مردم را دوباره هدایت کرد؛ اما عوارض اختلاف و تفرقه قابل جبران نیست.
دوم: رسیدگی به فرزند صالح و رها کردن فرزند ناصالح
به بچهای که اهل و صالح است، رسیدگی کنید و فرزند نااهل را که دیگر گوش به حرف نمیکند، رها کنید و دندانش را بکنید. نهایتاً برایش دعا کنید. برای فرزندی که حرف پدر را با تمام دلسوزی و تجربه پدر، نمیپذیرد، چکار میتوان کرد؟ باید زمان بگذرد و خودش تجربه کند تا درستی حرف پدر را بفهمد. قرآن میفرماید: قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً؛ «خود و خانوادهتان را حفظ کنید». یعنی خانواده را نیز باید در حد توان حفظ کرد؛ وگرنه باید فقط خودتان را نجات دهید و برای هدایت خانواده زمینه را فراهم سازید.
سوم: رشد مرد و زن با یکدیگر
حضرت فرمود: خوب است زن و مرد با یکدیگر رشد و کمال پیدا کنند. این درست نیست که زن جاهل بماند و مرد عالم شود. خانوادهای که مردش عالم و زنش جاهل است، از هم خواهد پاشید. ببینید، حضرت زهرا _سلاماللهعلیها_ از چه علمی برخودار بود! حضرت خدیجه کبری _سلاماللهعلیها_ نیز در ابتدای ازدواجش با پیامبر _صلیاللهعلیهوآله_ آن کمالاتی را که بعداً کسب کرد، اصلا نداشت. وقتی نرجس خاتون _سلاماللهعلیها_ به خانه امام حسن عسکری _علیهالسلام_ آمد، حضرت ابتدا حکیمه خاتون _سلاماللهعلیها_ را مربی ایشان قرار داد.
چهارم: تلاش زن و مرد برای انجام تکلیف
آنچه در نهایت برای ما میماند، انجام تکلیف است. انجام تکلیف نیز به قدرت نیاز دارد؛ مثلا اگر توان داشتیم به این جلسه بیاییم، تکلیفمان همین است؛ وگرنه همین که نیّت آمدن به اینجا را داشته باشیم، کافی است. برای کسی که قدرت رفتن به نمازجمعه یا زیارت امام رضا _علیهالسلام_ را ندارد، نیّت رفتن به آنجا، کفایت میکند. باید به تکلیف عمل کنیم.
صدیقه طاهره _سلاماللهعلیها_ خانواده را بهگونهای شکل داد و محور آن شد که علی _علیهالسلام_ توانست در آن خانواده، علی باشد و علی بماند.
تأثیر حضرت فاطمه-سلام الله علیها- بر شخصیت امیرالمؤمنین-علیه السلام-
همه این مقدمات برای بیان این مطلب بود که صدیقه طاهره _سلاماللهعلیها_ خانوادهای را شکل داد و محور آن شد که علی _علیهالسلام_ توانست علی باشد و علی بماند. زنی که باعث شده مرد نتواند قابلیتهایش را نشان دهد، یک جایی را خراب کرده است. امیرالمؤمنین _علیهالسلام_ به تنهایی نمیتوانست، علی باشد؛ لذا خدا فاطمه زهرا _سلاماللهعلیها_ را کفو او قرار داد. یک بخش از امیرالمؤمنین بودن حضرت، وابسته به این بود که حسن و حسین _علیهماالسلام_ تربیت شوند؛ و این کار بهدست حضرت زهرا _سلاماللهعلیها_ صورت میگرفت.
استادی داشتم که خودش شخصاً در امور مختلف وارد میشد؛ ذبح گوسفند، رفع اختلافات خانوادگی، برپا کردن جلسه و… . من نمیدانستم با چه بیانی به ایشان بگویم: نباید شخصا برای این امور اقدام کند؛ بلکه باید ایشان محور باشند تا دیگران همه این کارها را انجام دهند. در خواب دیدم که ایشان با چند پزشک عمل جراحی سنگینی را انجام میدهند و هر یک از ابزار کار را از یکی از پزشکها میگیرد. با دیدن این خواب به ایشان گفتم شما بنشینید و هر کاری را به یکی از رفقا بسپرید. ایشان گفت: خدا پدرت را بیامرزد؛ ای کاش این مطلب سی سال پیش به من گفته میشد! با این روش، کارهای زیادی توسط ایشان انجام شد، بدون اینکه خسته و اذیت شوند.
حضرت فاطمه-سلام الله علیها- کانون حلّ مشکلات اطرافیان
گاه زن در موقعیت و محوریتی قرار میگیرد که با تحمّل سختیها و مشکلات، در موفقیتهای مرد شریک میشود. صدیقه طاهره _سلاماللهعلیها_ در شعب ابیطالب در سن شش، هفت سالگی چگونه پیامبر _صلیاللهعلیهوآله_ را سر پا نگه داشت؟! نُه سال داشت که وارد خانه امیرالمؤمنین _علیهالسلام_ شد و تا آنجا به حضرت کمک کرد که پس از شهادتش فرمود: «قَلَّت حیلَتی». با اینکه در رحلت پیامبر _صلیاللهعلیهوآله_ حضرت هیچ تکان نخورد. در وجود حضرت زهرا _سلاماللهعلیها_ این ویژگی بود که پیامبر _صلیاللهعلیهوآله_ را نگه میداشت؛ لذا طبق آنچه در حدیث کساء آمده است، هر وقت رسول الله _صلیاللهعلیهوآله_ و نیز سایر آل عبا، مشکل پیدا میکردند، به خانه حضرت زهرا _سلاماللهعلیها_ میرفتند.
اصل، ماندن در خانه؛ بیرون رفتن، در حد ضرورت
برخی زنان گمان میکنند در خانه ماندن موضوعیت ندارد؛ حال آنکه چنین نیست؛ بلکه در خانه بودن این ثمرات را دارد: زنی که در خانه میماند میتواند به مردش کمک و فرزندانش را خوب تربیت کند. زنی که از خانه بیرون رفت، حتی اگر جامعة الزهرا باشد، حواسش به این طرف و آن طرف است. زن جامعة الزهرایی، زن خانه نیست؛ از کارهای مربوط به خانهاش کم میگذارد و معجزه نیز نمیتواند بکند.
حال اگر ضرورت پیش آمد که جامعة الزهرا برود تا زنان دیگر را تربیت کند و اگر نرود، جامعه مشکل پیدا میکند، باید به حد ضرورت اکتفا کند و این ضرورت را توسعه ندهد و کارهای آنجا را به خانه نیاورد. زن باید بداند که بهوسیله او این مرد سر پا است و فرزندان از وجود او شکل میگیرند و تربیت میشوند. این قابلیت را خدا در وجود زن قرار داده است.
تربیت صحیح فرزندان؛ باارزشترین کار
من گاهی در مشاورههایم به خانمها میگویم: شما از همان بُعد مادرانه که برای فرزندانتان زحمت میکشید، برای شوهرتان نیز استفاده کنید. اگر شوهر شما حالات بچهگانه دارد، با او مانند بچههایتان رفتار کنید و ناراحت نشوید که چرا شوهر من اینطوری است. محور باشید و نگذارید محوریت شما کمرنگ شود. هیچچیز باارزشتر از درست تربیت شدن فرزندتان نیست؛ و این، جز با رعایت این مطلب ممکن نیست. بچه اگر خوب تربیت شود، بازوی پدرش خواهد شد و اگر بد تربیت شود، در مقابل پدرش خواهد ایستاد. فقط مادر عاقل و فهمیده میتواند فرزند را خوب تربیت کند.
پس توصیه حضرت زهرا _سلاماللهعلیها_ به بودن زن در داخل خانهاش، ظلم به زن نیست؛ بلکه با رعایت آن، صدها کار انجام میشود؛ «ادْني ما تَکُونُ مِنْ رَبِّها اَنْ تَلزَمَ قَعْرَ بَيْتِها؛ نزديكترين اوقات زن به خداى خود هنگامى است كه در کنج خانه خود باشد.» این توصیه یک حکیم است، نه یک انسان معمولی.
جهاد زنانه
پیامبر اکرم _صلیاللهعلیهوآله_ فرمود: «جَهَادُ المَرْأَةِ حُسْنُ التَبَعُّل» «جهاد زن، خوب همسرداری کردن اوست». این روایت چه معنایی دارد؟ حضرت فرمود: اگر زنی شوهری را که او را رنج میدهد تحمّل کند، در بهشت با حضرت زهرا _سلاماللهعلیها_ همنشین خواهد شد.
شارع حکیم اهمیت حفظ بنیان خانواده را در نظر دارد که چنین توصیهای میکند. بنیان خانواده باید حفظ شود. فرزندان شیعه باید خوب تربیت شوند. امام خمینی _رحمةاللهعلیه_، سیدحسن نصرالله، سردار قاسم سلیمانی و… مادران خوبی داشتهاند که اینطور تربیت شدهاند. پدر، سهم خودش را به گونه دیگری دارد.
پیامبر _صلیاللهعلیهوآله_ میفرماید: «الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَات؛ بهشت زیر پای مادران است». در همین دنیا نیز بهشت زیر پای مادران است، یعنی آرامش خانه به آنها وابسته است. به همین دلیل است که ایشان میفرماید: من بوی بهشت را از فاطمه _سلاماللهعلیها_ استشمام میکنم.
حضرت زهرا-سلام الله علیها-؛ دختر، همسر و زنی کامل
صدیقه طاهره _سلاماللهعلیها_ به زنهای ما نشان داد با اینکه زن است، میتواند پیامبر _صلیاللهعلیهوآله_ را نگه دارد و حضرت در حقش بفرماید: «امِّاَبِیها»؛ یعنی برای من مادری کرد. امیرالمؤمنین _علیهالسلام_ درباره ایشان فرمود: «بَقِیَّةُ النُّبُوَّة»؛ یعنی حضرت در خانه ما پیامبری و خلأ ایشان را پُر کرد. اهل بهشت حضرت را «تُفّاحَةُ الفِردوس» خطاب میکردند؛ و آنهایی که توحید را درک میکردند، به ایشان میگفتند: «دُرَّةُ التُّوحید».
هرگونه کار برای دین به توفیق حضرت زهرا-سلام الله علیها-
از روی علم و یقین میگویم: هر کسیکه چیزی دارد و کاری برای دین از دستش برمیآید، همین الان یک نخ از چادر حضرت زهرا _سلاماللهعلیها_ را در دست دارد؛ چه این را بفهمد و چه نفهمد. حضرت زهرا _سلاماللهعلیها_ امّالمؤمنین است؛ برای ما مادری کرده است که شیعه شدهایم؛ وگرنه ما الان با دستِ بسته نماز میخواندیم و همگی نوکر آلسعود بودیم. این رهبری که الان داریم، به برکت حضرت زهرا _سلاماللهعلیها_ است. خیلی خدا را شکر کنید که چنین مادری و عقایدی دارید.