qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

وابستگی عالم به محبت حضرت زهرا-سلام الله علیها-


«الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ الصَّلَاة وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا وَ طبیبِ نُفوسِنا وَ شَفیعِ ذنوبِنا أَبِاالْقَاسِمِ امُصْطَفی مُحَمَّدٌ اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد و عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْمَعْصُومِينَ وَ لَعْنَةُ الله عَلی أعْدائِهِمْ أجْمَعین»
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»
«اللهم‌صل‌علی‌محمد‌و‌آل‌محمد»

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ»
ناشناخته بودن مقامات حضرت زهرا-سلام الله علیها-
قصه زهرای اطهر، صدیقه طاهره _سلام‌الله‌علیها_ یک قصه بسیار پیچیده و دور از دسترس ذهن و فکر بشر است. فقط گاهی به دلایلی، یک رمز‌گشایی‌هایی و ظهور و بروزی از مقامات بلند ایشان شده است تا راه گم نشود.
تغذیه مؤمن، غذایی است که باید از ناحیه چهارده نور پاک به او رسیده و سرازیر شده باشد. برای این معنا، چهارده، عدد کامل است. لذا برای اینکه مؤمن، معرفتش ناقص نباشد، خدای متعال باب دیگری را لطف کرده و این مقدار از مقامات حضرت زهرای مرضیه _سلام‌الله‌علیها_ را بروز داده است؛ وگرنه معلوم نبود برای بیان این مقدار نیز شأنیتی باشد.

مملوّ بودن ادعیه از معارف اعتقادی
ما اگر بخواهیم مقداری از این مقامات را درک کنیم، باید در دعاهای حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ تحقیق کنیم. من تعمّد دارم که بگویم: ما باید برنامه‌ای بگذاریم و روی دعاها کار اعتقادی انجام دهیم. یعنی مبانی اعتقادیمان را از ادعیه پیدا کنیم:
«سُبْحَانَ ذِي الْجَلالِ الْبَاذِخِ الْعَظِيمِ سُبْحَانَ ذِي الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِيفِ سُبْحَانَ ذِي الْمُلْكِ الْفَاخِرِ الْقَدِيمِ»
این عبارت‌ها را ببینید؛ اینها عبارت‌های ساده‌ای نیستند:
«السَّلامُ عَلَيْكِ يا مُمْتَحَنَةُ إِمْتَحَنَكِ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَك»
ببینید، مفهوم «قبل از خلقت» چه عبارت عجیبی است!

محروم بودن اغیار از برکات معنوی حضرت زهرا-سلام الله علیها-
حضرت فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ هجده نماز دارند. اینکه اجازه داشته باشیم در سجده به حضرت بگوییم: «یا مَوْلاتى يا فاطِمَةُ اَغيثينى» خیلی بااهمیت است. حالا بعضی‌ها می‌گویند: می‌شود به‌جای «یا الله»، «یا فاطِمَة» نیز بگوییم. ببین اصلا این کجا و آن کجا؟ اینکه چهارصد بار در سجده بگویی «یَا ‌فاطِمَة»؛ اینها برای ما نیست. یک موقع کسی فکر نکند اینها برای ماست. نه! بلکه اینها طُفیلی به ما رسیده است. اینها نمازهای واجب خود معصوم بوده و ائمه _علیهم‌السلام_ اینها را می‌خوانده‌اند. آنها می‌خواندند و بهره‌اش را نیز می‌بردند. آن نیز در یک پرده سرّ که دشمن نبیند و نتواند از اینها استفاده کند.
الان نیز همین است. هر کسی نمی‌تواند نمازهای حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ را بخواند؛ دعای حضرت‌ صدیقه و زیارتنامه ایشان نیز همین‌طور است.
شما ببینید پیامبراکرم _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ قبر دارد، امیرالمؤمنین _علیه‌السلام_ قبر دارد، امام حسن _علیه‌السلام_ و امام حسین _علیه‌السلام_ نیز قبر دارند. این اولین استفاده مؤمن است. ولی صدیقه طاهره _سلام‌الله‌علیها_ قبر ندارد. بقیه‌اش نیز همین‌طور بوده است.

القاب حضرت زهرا-سلام الله علیها- نشان از عظمت ایشان
القاب حضرت را ببینید:
«دُرّة‌التّوحید»، «تُفّاحة‌الفردوس»، «برزخ‌النبوَّةوالامامة»، «ام‌ُّالاَئِمّة»، «ام‌ُّالمُؤمِنین»، «ام‌ِّابیها»، «آیةالله‌العُظْمی» و… .
امام صادق _علیه‌السلام_ ۱۳۵ لقب برای آن بانو می‌شمارد. حضرت نُه اسم دارد که مخصوص خود خداست. ما نیز می‌گوییم: فاطمه، زهرا، مبارکه، راضیه، مرضیه، محدثه و…؛ ولی اینها اسم‌هایی است که خود خدا هر موقع می‌خواهد، حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ را به این نام‌ها صدا می‌کند؛ و این خیلی مهم است.

سرّ بودن حضرت زهرا-سلام الله علیها- برای پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-در ابتدا
خدا در ابتدا حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ را بر پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ کسی که هیچ‌چیز برایش سرّ نبود و همه چیز برایش آشکار بود، سرّ قرار داد و بعدا برایش آشکار کرد. وقتی جبرئیل سیب را آورد و آن را دو نیم کرد، نوری تجلّی پیدا کرد. حضرت سؤال کرد: این نور چیست؟ ایشان نمی‌دانست که آن، نور فاطمه زهرا _سلام‌الله‌علیها_ است. خدای متعال این امر را کتمان کرد و پوشش قرار داد. این مسأله‌ای است که باید زبان باز شود و قلب‌ها آماده باشد. به زبان من نیز جاری شود و بتوانم آن مقداری که می‌توانم بفهمم را بگویم.

گام آخر نور هدایت و ایمان با حضرت فاطمه-سلام الله علیها-
خداوند می‌خواهد هدایتی را در اعلا مرتبه شکل دهد که یک هدایت معمولی نیست. چون اسلام خودش نیز یک نوع هدایت است؛ زیرا کسی که از کفر به اسلام درمی‌آید و مسلمان می‌شود، هدایت نیز می‌شود.
با وجود اینکه ایمان نیز مرتبه‌ای از هدایت است، اما خود، دارای مراتبی است؛ بعضی‌ها ایمان اصیل و واقعی دارند؛ اما ایمان بعضی عاریتی است و فقط پوسته‌ای ظاهری از ایمان را پذیرفته‌اند. حتی آنان که ایمان اصیل دارند نیز ایمانشان دارای مراتبی است.
مثلا شما به میوه‌ای نگاه می‌کنید و فکر می‌کنید که رسیده است، همه ظواهر یک میوه رسیده را دارد، ولی رسیده نیست. لحظه‌ای وجود دارد که میوه در تابش خورشید قرار می‌گیرد و ماده‌ای به میوه منتقل می‌کند. آن لحظه، لحظه رسیدن میوه است.
در روایتی حضرت می‌فرماید: دخترهای شما مثل زردآلو هستند. تعبیر حضرت این است: اگر زردآلو را به موقع نچینید باد و آفتاب خرابش می‌کند. چه لحظه‌ای این اتفاق می‌افتد؟ شما قیافه زردآلو را که می‌بینید، انگار رسیده است. برای فهم این مطلب درک دیگری لازم است. هدایت نیز همین‌طور است. شما فکر می‌کنید طرف هدایت شده است، ولی آن هدایتی که بند آخر این قسم هدایت است، از ناحیه‌ صدیقه‌ طاهره _سلام‌الله‌علیها_ به مؤمن رسیده و آنگاه ایمانش کامل و مستقر می‌شود. پیش از آن پر از ایمان مُستَودَع است؛ یعنی هنوز زمینه نفاق در او وجود دارد. لذا در روایت دارد که حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ مانع و سپر نفاق است. یعنی میوه ایمان، هر لحظه احتمال دارد که آفت بزند. مؤمن از هر ناحیه ممکن است آفت بپذیرد، مخصوصاً از ناحیه نفاق؛ چون امکان ندارد بتوان زمینه نفاق را از بین برد. نفاق با ایمان خیلی نزدیک است. تمام بو و طعم و رنگی که ایمان دارد، بدلش در نفاق نیز هست. این مطلب خیلی عجیب است.
لذا در روایت دارد که گاهی شیطان به فردی که گمراه شده است، یک حال معنوی می‌دهد که به اشتباه می‌افتد. فکر می‌کند این حال معنوی برای ایمان اوست. نمی‌داند برای شیطان و برای نفاق است. وقتی ابن‌ملجم می‌آید پیش حضرت علی _علیه‌السلام_ و حضرت به او خبر می‌دهد که تو قاتل من هستی، ابن‌ملجم که منافق است و خودش را مؤمن می‌داند، می‌گوید: اگر قرار است من شما را بکشم، بگویید: کدام دست من است؟ شما آن دست را قطع کنید. ببینید که تا چه اندازه نفاق پوشیده است. امکان ندارد کسی بتواند از نفاق نجات پیدا کند، حتی اگر منتسب به امیرالمؤمنین _علیه‌السلام_ باشد.
همان‌طور که پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ به ولایت امیرالمؤمنین _علیه‌السلام_ اقرار کرد؛ پدر و مادرش (عبدالله و آمنه) را نیز از قبر بیرون می‌آورد تا آنها را نیز از ایمان به امیرالمؤمنین _علیه‌السلام_ بهره‌مند کند.
در یک مرتبه دیگر نسبت به صدیقه طاهره _سلام‌الله‌علیها_ است؛ در ارتباط با صدیقه طاهره _سلام‌الله‌علیها_ است که این امر تمام می‌شود، یعنی آن میوه نارسیده ایمان در تابش صدیقه طاهره _سلام‌الله‌علیها_ از نرسیده بودن درمی‌آید.

محبت به فاطمه زهرا-سلام الله علیها-؛ تنها راه رسیدن به ولایت امیرالمؤمنین-علیه السلام-
یک نکته معرفتی به شما می‌گویم که برای اولین بار است آن را می‌شنوید. وقت آن است که در این شب ولادت بگویم که تمام امت پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ در امتحان فاطمه زهرا _سلام‌الله‌علیها_ مرتد شدند. امیرالمؤمنین _علیه‌السلام_ اصل ولایت است. اینها حفاظ کافی و لازم را نداشتند تا به آن ولایت دست پیدا کنند؛ این حفاظ باید از ناحیه صدیقه‌ طاهره _سلام‌الله‌علیها_ ایجاد می‌شد. لذا رسول‌خدا _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ این عبارت: «مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی» از زبانش نمی‌افتاد. ما کجا درباره امیرالمؤمنین _علیه‌السلام_ چنین تعبیری را به این اندازه داریم که درباره صدیقه طاهره _سلام‌الله‌علیها_ آمده است؟
چون رسیدن به ولایت امیرالمؤمنین _علیه‌السلام_ و قبول آن امکان ندارد. حالا شما بگو من ولایت را قبول دارم؛ چطوری می‌خواهید این را به این مرحله برسانید؟ مگر به همین سادگی ممکن است؟! این موضوع، امری است که باید در وجودتان شکل بگیرد؛ و آن، محبت صدیقه طاهره _سلام‌الله‌علیها_ است. حضرت فرمود: در صد جا به دردتان می‌خورد؛ یکی همین جاست که می‌خواهید علی _علیه‌السلام_ را قبول کنید، یکی آنجاست که می‌خواهید خدا را قبول کنید.
به عنوان مثال، شما پرتقال را ببینید، پرتقال را ولایت فرض کنید؛ یک پرتقال چه موقع پرتقال است؟ وقتی این پوست، رویش قرار می‌گیرد، وگرنه پرتقال بدون پوست یک‌ ساعت نیز دوام ندارد؛ یعنی روی درخت اگر این پرتقال بدون آن پوست باشد، خورشید آن را از بین می‌برد. باد خشکش می‌کند. چه جریانی پرتقال را پرتقال می‌کند و آن را نگه می‌دارد تا بماند؟ بله! پوست است.
پوست در یک تعبیر، اسلام است و از نگاهی دیگر، اسلام نیست؛ چون اسلام نیز نتوانست این کار را بکند. اگر اسلام یک چنین کاری از دستش برمی‌آمد باید مردم به امیرالمؤمنین _علیه‌السلام_ می‌رسیدند. چرا مردم، علی _علیه‌السلام_ را پیدا نکردند؟ محبت فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ است که این ولایت را پوشش می‌دهد؛ و آن را در یک حفاظی نگه می‌دارد؛ و به‌صورت مستمر آن را ساطع می‌کند.

حضرت فاطمه-سلام الله علیها-؛ جدا کننده نفاق از ایمان
مؤمن نیز همین‌طور است. مؤمن تا در محبت صدیقه طاهره _سلام‌الله‌علیها_ نیاید، ایمانش آفت می‌خورد. لذا در روایت این‌گونه است: یا علی! تو مؤمن را از غیرمؤمن جدا می‌کنی؛ ولی فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ منافق را از مؤمن و نفاق را از ایمان جدا خواهد کرد. اگر این نفاق باقی می‌ماند، دیگر از ایمان خبری نبود.

گره خوردن امر هدایت عالم به محبت فاطمه زهرا-سلام الله علیها-
لذا خدای متعال، امر عالم را با محبت و ولایت صدیقه طاهره _سلام‌الله‌علیها_ گره زده است. چگونه؟ خدا پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ را معرفی کرد. گفت: پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ را بین خودتان حفظ کنید، به او احترام کنید و رضایتش را به‌دست آورید؛ ولی در روایتی بیان شده است که قلب پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ است. اگر شما فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ را آزار بدهید گویا شما آن کار را با پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ کرده‌اید.
آزار فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ باعث ناراحتی و آزار پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ است؛ باز هم پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ از شما ناراضی می‌شود. اگر شما خود پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ را راضی نگه دارید، ولی عدم رضایت فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ باز هم بی‌رضایتی پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ را به‌دنبال دارد.
پس ببینید به رضایت پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ کار تمام نشد. به رضایت علی _علیه‌السلام_ نیز کار تمام نشد. لذا خداوند در حدیث قدسی خطاب به پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ چنین می‌گوید؛ «لَولاک لَما خَلَقتُ الاَفلاک، لَولا عَلیٌ لَما خَلَقتُکُما، لَولا فَاطِمَةٌ لَما خَلَقتُکُمَا؛ اگر تو نبودی افلاک را نمی‌آفریدم؛ اگر علی نبود تو را نمی‌آفریدم؛ اگر فاطمه نبود شما را نمی‌آفریدم.»
یا در حدیث دیگری دارد که پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ می‌فرماید: من، شمس‌ام؛ علی _علیه‌السلام_ قمر است؛ فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ زهره است؛ حسن و حسین _علیهماالسلام_ فرقدان هستند. بعد حضرت می‌فرماید: وقتی شمس می‌رود، قمر هست؛ قمر نیز که می‌رود، زهره هست. برزخ النبوة و الامامة.

افزایش درک با محبت به فاطمه زهرا-سلام الله علیها-
تا اینجا همه مطالب، مقدمه بود. نتیجه بحث که اصل صحبت است در ادامه می‌آید:
ما در وجودمان چیزی به نام سلامتی داریم که اگر نباشد، مریضی را نمی‌فهمیم. علم این‌گونه نیست؛ ما در وجودمان چیزی به نام علم نداریم که با نبود آن احساس کنیم که جاهل هستیم. این را باید از راه دیگری بفهمیم. ولی عدم سلامتی را می‌فهمیم. شما در بدنتان چیزی به نام سیری دارید که وقتی نباشد، گرسنگی را می‌فهمید. همچنین، چیزی به نام سیراب بودن دارید که اگر در وجود شما نباشد، تشنگی را نمی‌فهمید. در ایمان نیز همین است. به برکت محبت فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ ما یک درکی از ایمان داریم. لذا می‌بینید وقتی توسط مؤمن معصیتی صورت می‌گیرد، می‌فهمد که از رده ایمان بیرون رفته است. اگر این فهم خوب نمی‌بود، ما در معصیت قرار می‌گرفتیم؛ ولی نمی‌فهمیدیم که ایمانمان از بین رفته است. آنهایی که به فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ مؤمن نشده‌اند این را نمی‌فهمند. لذا شراب می‌خورد، زنا می‌کند و نماز نیز می‌خواند؛ اما اصلا متوجه نمی‌شود که تغییری در حالت ایمانی‌اش اتفاق افتاده است. برای همین است که شما می‌بینید خلفا با جدیّت پای کار می‌ایستادند و ادعا می‌کردند که برحق هستند. مثل کسی که نمی‌فهمد گرسنه است، هلاکتش در همین است.
هر چقدر محبت فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ در دل مؤمن زیاد شود درکش بالا می‌رود. وقتی در یک شبهه قرار می‌گیرد، می‌فهمد از دایره ایمان بیرون رفته است. تا آن شبهه‌ای را که مرتکب شده جبران نکند، آرام نمی‌گیرد. اینکه گفته شده است که محبت حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ صد جا به درد می‌خورد، یکی از آنها همین حالت است. آنهایی که مؤمن هستند و راحت معصیت می‌کنند، این حد از ایمان را ندارند که بفهمند چه از دست داده‌ند. ولی مؤمن محبّ فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ این‌طوری نیست.

جبران کاستی‌های ایمانی با فاطمه زهرا-سلام الله علیها-
وقتی کسی این حساسیّت را پیدا کرد و فهمید که یک گوشه ایمانش پریده است و می‌خواهد جبران کند؛ این حالت سخت‌تر از حالت درک به وجود آمدن نقصان در ایمان است. چگونه می‌خواهد جبران کند و برگردد؟ این برگشت امکان ندارد.
شما ببینید، در اعمالی که ما قبل از خواب و بعد از بیدار شدن داریم، این است که شما تسبیح حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ را موقع خواب بگویید؛ موقعی که صبح بیدار شدید نیز بگویید. این است که شما صبح تا شب هرگونه زندگی کرده‌اید و هر اتفاقی که افتاده است، شما ندانسته از ایمان دور می‌شوید. به همین دلیل است که وقتی ملائکه و شیاطین بالای سرتان آمدند، آنها نیز سهم خودشان را می‌خواهند. تا تسبیح حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ را می‌گویید، شیاطین می‌روند و ایمان می‌ماند.

مؤمنان و ائمه مسلّح به سپر محبّت حضرت زهرا-سلام الله علیها-
رفقا! خودتان را به سپری که از ناحیه صدیقه طاهره _سلام‌الله‌علیها_ هست، مسلّح کنید. من می‌خواهم به شما بگویم ائمه _علیهم‌السلام_ نیز به این سلاح، مسلّح بوده‌اند؛ البته آنها در یک مرتبه بالاتر.
یک سلاحشان، علم فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ بوده که با همه علم‌ها فرق داشت. ما از حضرت شاید سی تا روایت بیشتر نداریم؛ ولی روایت‌های ایشان عجیب است. در حدیثى از امام صادق _علیه‌السلام_ آمده است که فرمود: «اِنَّ الْمُؤْمِنَ یَنْظُرُ بِنُورِ الله» مؤمن با نور خداوند مى‌نگرد و حقایق را می‌بیند. امام باقر _علیه‌السلام_ می‌فرماید: «إذا عَلِمَ اللهُ حُسنَ نیةٍ مِن أحَدٍ إکتَنَفَهُ بِالعِصمَةِ» هرگاه خداوند ببیند کسی حسن‌نیّت دارد، او را در پناه خود حفظ می‌کند. یک مصداق این حسن‌نیّت، جریان ارادت به صدیقه ‌طاهره _سلام‌الله‌علیها_ است.

حظّ بردن همه انبیا و اوصیا و اولیا از برکات معنوی حضرت فاطمه-سلام الله علیها-
همه آنهایی که در شیعه ممتازند، مثل آقای بروجردی _رحمة‌الله‌علیه_، امام خمینی _رحمة‌الله‌علیه_، میرزای شیرازی _رحمة‌الله‌علیه_، سیدبن‌طاووس _رحمة‌الله‌علیه_، شیخ‌مفید _رحمة‌الله‌علیه_، سلمان فارسی و… حظّ جداگانه‌ای از حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ برده‌اند. من این را با تحقیق می‌گویم. شما خود ائمه _علیهم‌السلام_ را ببینید، حظّشان را از فاطمه زهرا _سلام‌الله‌علیها_ برده‌اند. امیرالمؤمنین _علیه‌السلام_ و پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ نیز همین‌طور. «امّ‌ابیها» یعنی اینکه رسول خدا _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ حظّش را از فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ برده است. جبرئیل نیز همین‌طور.

ویژه بودن صحنه‌های فاطمی قیامت
در قیامت کل جریان رسول‌خدا _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ و ائمه _علیهم‌السلام_ یک طرف؛ اما صحنه‌های مربوط به حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ برای خودش یک تشکیلات خاص دارد. «اینَ الفَاطِمیون؟» ورود حضرت به قیامت کاملا علنی و قابل توجه است. پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ نیز وارد می‌شود؛ انبیای الهی _علیهم‌السلام_ نیز وارد می‌شوند؛ اصلا اینها ذکر نمی‌شود؛ اما اینکه حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ دارد وارد می‌شود در صحنه قیامت بیان می‌شود.

کم‌کاری ما در بهره‌گیری از حضرت زهرا-سلام الله علیها-
لذا اگر دیده‌اید که خداوند به ما لطف کرده و بی‌دردسر حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ را به ما معرفی کرده، دعاها و نمازهای حضرت در اختیار ماست؛ تسبیحات حضرت در اختیار ماست – که ایشان چهار تسبیح دارد –؛ محبت فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ در اختیار ماست؛ اینها ما را غافل نکند. نه! الان ما نیز مثل بقیه‌ایم؛ مثل همان‌هایی که اصلا حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ را نمی‌شناسند. خدا شاهد است که این‌طوری هستیم. مانند این است که فاطمه زهرا _سلام‌الله‌علیها_ را نداریم. مثل همان‌هایی که فاطمه زهرا _سلام‌الله‌علیها_ را نمی‌شناسند، هیچ استفاده‌ای از ایشان نمی‌کنیم. وقتی روایت می‌گوید: محبتش، فقط محبتش، نه معرفتش، در صد جا به درد می‌خورد، این شوخی نیست.
معلوم است که درک نداریم. اگر درک داشتیم که مجلسش را زودتر می‌آمدیم. همه کارهایمان را انجام داده‌ایم و بعد راه افتاده‌ایم که برویم مجلس حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_؟! این‌طور نمی‌شود طی مسیر کرد. بله! وقتی شما حرم امام رضا _علیه‌السلام_ رفتید و یک دست به سینه گرفتید و گفتید: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِی بْنِ موسَی الرِّضا» فکر کردید بارتان را بسته‌اید؟ اینجا نیز همین‌طور می‌آیید. اگر حرم امام حسین _علیه‌السلام_ را تبدیل به حضرت عبدالعظیم _علیه‌السلام_ کردید و گفتید آقا فرموده است که زیارت عبدالعظیم _علیه‌السلام_، زیارت امام حسین _علیه‌السلام_ است؛ سپس رفتید آنجا و فکر کردید که زیارت امام حسین _علیه‌السلام_ رفته‌اید؛ این‌طور آمدن در جلسه حضرت فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ نیز درست است؛ ولی این نیست.

بهره بردن کامل پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-و ائمه از حضرت فاطمه-سلام الله علیها-
شما تعظیم و تکریم پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ نسبت به فاطمه زهرا‌ _سلام‌الله‌علیها_ را ببینید. برای او به قامت می‌ایستد. در حرکت با فاطمه زهرا‌ _سلام‌الله‌علیها_ ، هر موقع با هم راه می‌رفتند، حضرت هیچ موقع مدام به محاذات و کنار دخترش نبوده است؛ بلکه مرتّب جایش را عوض می‌کرده تا در زاویه‌های مختلف، جلوه‌های حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ را ببیند.
ببینید، پیامبر است و دستش از کمالات و مقامات معنوی پر است؛ ولی این حالت را دارد. جبرئیل که مخصوص پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ است، هر وقت وحی را می‌آورد، جلوی در خانه زهرای مرضیه _سلام‌الله‌علیها_ می‌آمد.
نه ماه حضرت رسول _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ آمده به خانه فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ و به ایشان سلام داده است. یعنی بهره‌اش را از فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ برده است. او را می‌بویید و می‌بوسید. مرتب می‌گفت: فاطمه.
امام صادق _علیه‌السلام_ را ببینید، اینها چگونه بهره برده‌اند؟! شخصی می‌آید و می‌گوید آقا! خدا دختری به من داده است. حضرت می‌فرمایند: مبارک است؛ قدمش خیر است. می‌پرسند اسمش چیست؟ می‌گوید: فاطمه. تا می‌گوید فاطمه، امام صادق _علیه‌السلام_ چند دفعه سرشان را تا نزدیک زمین پایین می‌آورند و بلند می‌کند و سپس می‌گویند: فاطمه! فاطمه! فاطمه! دختر این آقاست! فاطمه زهرا _سلام‌الله‌علیها_ که نیست. فقط اسمش شبیه آن بانو است. بعد حضرت به این مرد سفارش می‌کنند که مواظبش باش!

جایگاه رفیع حضرت زهرا-سلام الله علیها- در بهشت
در روایت دارد وقتی اهل بهشت مستقر می‌شوند، همه سر جایشان هستند؛ هر کسی جای خودش است؛ خانه‌ها و ویلاها و قصرها معلوم است؛ و…، آنهایی که در بهشت مستقرند، وقتی به آسمان بهشت نگاه می‌کنند، ستاره‌هایی را مثل همین دنیا که ما می‌بینیم، می‌بینند. می‌پرسند آن ستاره‌ها چه کسانی هستند؟ می‌گویند: آن ستاره جای حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ است. آنها جایشان آنجاست.

راه رسیدن به مقام محبت حضرت زهرا-سلام الله علیها-
این را نیز بگویم که رسیدن به آن مقامات، دور از دسترس نیست. فقط همّت می‌خواهد. همین تسبیح حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ این دیگر کجا کاهلی دارد؟ مگر سخت است که انسان، شب‌ها موقعی که می‌خواهد بخوابد و صبح که می‌خواهد بلند شود، آن را بگوید. نماز حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ چه کاهلی دارد؟ انسان می‌تواند وقتی راه می‌رود آن را بخواند. گاهی می‌تواند به سجده برود و بگوید: یا فاطِمَة! یا فاطِمَة! یا فاطِمَة! یا همین که راه می‌رود بگوید: یا مَوْلاتی! یا مَوْلاتی! یا مَوْلاتی!

رشد معنوی پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم-با حضرت زهرا-سلام الله علیها-
وقتی شما می‌شنوید که چادر حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ روی پل صراط باقی می‌ماند، مگر نخ‌های یک چادر چقدر است؟ تمام اهل عالم حتی انبیاء _علیهم‌السلام_ که نجات پیدا می‌کنند، به رشته‌های چادر صدیقه طاهره _سلام‌الله‌علیها_ نجات پیدا کردند. پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ در آن مقامی که پیامبر بوده، می‌بیند باید سرعت بیشتری پیدا کند، لذا از نخ چادر صدیقه طاهره _سلام‌الله‌علیها_ می‌گیرد و آن جهش معنوی را انجام می‌دهد.

استغاثه امام زمان_ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف _ به حضرت زهرا-سلام الله علیها-
امام زمان _علیه‌السلام_ با آن کار تعجب‌برانگیزش دارد به حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ استغاثه می‌کند؛ مدد می‌گیرد. امام زمان _علیه‌السلام_ در مقام فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ مبهوت است. امام زمان _علیه‌السلام_ آن‌طور دارد یاد می‌کند.
آنها استغاثه دارند؛ حالا من که در چاهم، من که در آن قعر ظلماتم، من باید بیشتر صدا بزنم. استغاثه برای من است؛ برای کسی است که در چاه است. آن که بیرون چاه است که استغاثه ندارد؛ ولی می‌بینیم که امام زمان _علیه‌السلام_ نیز دارد استغاثه می‌کند! اما من که در منجلاب همه بدی‌ها هستم و بدتر از آن، اینکه اصلا نمی‌فهمم که در منجلاب هستم، استغاثه نمی‌کنم و زهرای اطهر _سلام‌الله‌علیها_ را صدا نمی‌زنم.

تجلیل خداوند از فاطمه زهرا-سلام الله علیها-
وقتی جبرئیل از خدا می‌پرسد: زیر کساء چه کسانی هستند، خداوند می‌گوید: فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ است و پدرش؛ فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ است و شوهرش؛ فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ است و فرزندانش. ببین خدا با چه حظّی می‌گوید. چون می‌خواهد فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ را مرتب تکرار کند. این‌طوری به جبرئیل می‌گوید که زیر کساء، فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ است.

بالاتر بودن مقام حضرت فاطمه-سلام الله علیها- از حضرت موسی-علیه السلام-
آقای بهجت _رحمة‌الله‌علیه_ می‌گفت: وقتی که زهرای اطهر _سلام‌الله‌علیها_ در حدیث کساء می‌گوید: «قال الله» اصلا گفت‌وگو بین خدا و فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ است.
موسی _علیه‌السلام_ که راه می‌افتد و به کوه طور می‌رود، انسان فکر می‌کند ایشان – که کلیم است و با خدا صحبت می‌کرده، خدا را نیز می‌دیده است. خدا برای اینکه این را از ذهن‌ها پاک کند، درخواست موسی _علیه‌السلام_ که گفت: خدایا! ما می‌خواهیم تو را ببینیم و جواب لَنْ تَرَانِی؛ «هرگز مرا نخواهی دید.» را می‌شنود؛ که فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا؛ «پس چون پروردگارش به كوه جلوه نمود، آن را ريز ريز ساخت، و موسى بيهوش بر زمين افتاد.» آن تجلّی، نور دندان امام حسین _علیه‌السلام_ بوده است. – حضرت موسی _علیه‌السلام_ نور دندان امام حسین _علیه‌السلام_ را تحمل نکرده است؛ ولی فاطمه _سلام‌الله‌علیها_ می‌گوید: «قال الله»

اختیار همه هستی در دست حضرت زهرا-سلام الله علیها-
در روایت دارد که سقف خانه‌ حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ متصل به عرش بوده است. روزنه‌ای داشته که هر موقع پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ می‌خواسته به معراج برود، از آنجا می‌رفته است. یعنی اینکه همه هستی پیش حضرت زهرا _سلام‌الله‌علیها_ بوده است.
السَّلام عَلَیْکِ یا‌ فاطِمَة! السَّلام عَلَیْکِ یا‌ فاطِمَة!