qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

ارتباط با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)


الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم المصطفی محمد و آله الطاهرین.

اللهم اللعن ابا الشرور و اتباعه فی کل لحظةٍ من الأزل الی الأبد بعدد ما احاط به علمک.

اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ الی سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة.
صلواتی برای امام زمان (علیه السلام) مرحمت بفرمایید.

امشب خیلی شب مهمی است، شما هم هوشیاری به خرج دادید و امشب را هم با عظمت برگزار کردید. گاهی غفلت می‌شود، افراد نمی‌دانند شب بیست و سوم چه فرقی دارد با آن دو شب. لذا این غفلت باعث می‌شود آن عنایت ویژه به آن‌ها نشود.
به نقلی ولادت با برکت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) امشب است. در بحار الانوار نقل می‌کند، نقل قوی‌ای هم هست که امام زمان (عجل الله) شب بیست و سوم ماه رمضان به دنیا آمده و این خصوصیت می‌تواند باشد چرا که قضیه بیست و سوم یک ارتباط ویژه‌ای با حضرت دارد. باز یک نقل دیگری هم از معصوم به ما رسیده که وقتی بیست و سوم می‌شود روز جمعه است، یک ندایی بین زمین و آسمان از ناحیه جبرائیل امین در عالم منتشر می‌شود که مردم، امام زمان (عجل الله) می‌خواهد ظهور کند به حرفش گوش بدهید و او را اطاعت کنید.
ببینید این در بیست و سوم ماه رمضان است، شاید هم یک دلیلش این باشد که لطف خداست مردم در 23 شب ماه رمضان با عبادت‌هایی که انجام می‌دهند پاک بشوند، و بعد از بیست و سوم متصل به ظهور حضرت بشوند، جزو سربازان حضرت بشوند که این مدت ماه رمضان یک فرصتی باشد برای آمادگی ما برای استقبال از امام.
این خیلی مهم است، صلواتی مرحمت بفرمایید.

عزیزان امشب دست توی جیبشان بکنند و همه صدقه بدهند، این صدقه‌ها خیلی مهم است، کم و زیادش مهم نیست، هر کسی به اندازه توانش بدهد. خیلی کارها با این صدقات شما انجام می‌شود، شریک باشید، عرض کردم، حضرت فرمود: هر یک درهم دو میلیون درهم حساب می‌شود. (حالا یک چیز هم بگویم از آن سوء استفاده نکنید) در روایت دارد اگر مؤمنی از دنیا رفت، حساب کردند دیدند توی بعضی از وجوهاتش، از لحاظ مالی اموری که به گردنش بوده و نپرداخته، از این‌ حساب‌ها برمی‌دارند. ببینید یک شب می‌شود هزار ماه، یک درهم هم می‌شود الفی الفاً، دو میلیون!
امام جواد (علیه السلام) فرمودند: شب بیست و سوم خیلی امید هست که شب قدر باشد.
حضرت فرمود: مواظب باشید در شب بیست و سوم امام حسین (علیه السلام) را زیارت کنید، یاد کنید اباعبدالله را، (زیارت را هم که می‌دانید هم از راه دور هست، هم از نزدیک. با چی؟ با این زیارتی که امام باقر (علیه السلام) یاد دادند. انگشت‌هایتان را بیاورید بالا
«صلی الله علیک یا ابا عبدالله, صلی الله علیک و رحمة الله و برکاته» این زیارت است. در جلد 98 بحار صفحه 100 است. من هیچ موقع آدرس نمی‌دهم ولی این چند تا را عمداً نوشتم که دوستان فضلایی که توی جلسه هستند مراجعه کنند این‌ یک روایت خوبی است)، حضرت فرمود: 124 هزار پیغمبر با او امشب مصاحفه می‌کنند! کسی که به امام حسین (علیه السلام) سلام داد، 124 هزار پیغمبر با او مصاحفه می‌کنند، دست می‌دهند. این ارزش شما است. وقتی کنار امام حسین (علیه السلام) قرار می‌گیری خوشمزه می‌شوی، خوش قیافه می‌شوی، شیرین می‌شوی، مقام می‌گیری. نمی‌گوید من با فلان آقا بایستم عکس بگیرم، انگار با اباعبدالله (علیه السلام) عکس گرفته، هستی دارد او را نگاه می‌کند.
زهرای مرضیه (سلام الله علیها) شب بیست و سوم دیگر نمی‌گذاشت بچه‌ها بخوابند، از صبح خواب‌ آنها را مواظبت می‌کرد تا شب بیست و سوم نخوابند. حتی دارد که صدیقه طاهره (سلام الله علیها) ظرف آب می‌گذاشتند کنار بچه‌ها که بیدار باشند، این آب‌ها را می‌ریختند توی صورت‌شان که بیدار بمانند.

«یرید الله بکم الیسر» خدا به برکت علی (علیه السلام) و بچه‌های علی (علیه السلام) بنا گذاشته،‌ اراده کرده به شماها آسان گرفته بشود «یرید الله بکم الله الیسر و لایرید بکم العسر قال الیسر علی فلان فلان و العسر» خدا اولی و دومی را عسر قرار داد که هر کسی به طرف آن‌ها برود زندگیش سراسر نکبت و سختی می‌شود.
در کتاب مصباح المتهجد، جلد 2، صفحه 630 حضرت فرمود: دعای «اللهم کن لولیک» را شب بیست و سوم زیاد بخوانید. بچه‌ها هر موقع کارتان گیر کرد یا می‌خواهید گیر نکند همین «اللهم کن لولیک» ذکرتان باشد، ما ذکری بالاتر و به این آسانی و کاملی برای فرج نداریم.
«اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً»
(حتی تسکنه)؛‌ تا این که بیاوری ساکنش کنی.
(و تمتعه فیها طویلاً)؛ مدت طولانی حکومت کند.
حکومت حضرت دو تا نقل است؛ یکی سیصد و نه سال است، یکی هم هزار سال. کمترین آن سیصد و نه سال است که حضرت حکومت می‌کند، حکومت نه هر حکومتی! حضرت وارد کوفه می‌شود آن موقع دیگر همه طی الارض دارند، توی یک لحظه، توی یک چشم به هم زدن می‌روند کوفه و می‌آیند. خب همه شیعیان فهمیدند، حضرت نماز جمعه می‌‌خواهد بخواند. نماز جمعه قبلی خلوت بود، بعداً که اعلام شد حضرت نماز جماعت می‌خواند مردم فهمیدند می‌آیند. می‌آیند جمعیت زیاد می‌شود، خبر به حضرت می‌رسد، حضرت شب تا صبح یک مصلی درست می‌کند، هر در فاصله‌اش تا در بعدی بیست و چهار کیلومتر است. مصلی هزار تا در دارد! هر دفعه که می‌آیند مردم جا نمی‌شود، حضرت شب تا صبح مصلی را به قدرتش بزرگ می کند. چطور توی یک چشم به هم زدن آصف بن برخیا تخت بلقیس را برای سلیمان آورد. آن موقع اگر سلیمان باشد دربان حضرت است، شک نکنید. عیسی (علیه السلام) نگهبان درِ خانه‌اش هست، شک نکنید. موسی (علیه السلام)، پیغمبر اولو العزم من الرسل است، تا مقام امام زمان (عجل الله) را شنید به این مقامات طمع کرد، گفت: خدایا می‌شود من امام زمان بشوم؟ جبرائیل نازل شد گفت: موسی خدا از تو غضبناک شده و اگر یک بار دیگر این از دهان تو دربیاید من مأمورم رگ گردن تو را بزنم، گفت چشم. بعد گفت: حالا امت امام زمان (عجل الله) را هم من دیدم، امتش هم خیلی عجیب است، می‌شود من جزو امتش بشوم؟ گفت باید بپرسم. خدا اجازه داد حضرت عیسی و حضرت موسی جزو امت حضرت بشوند. ببین مقام را! حضرت عیسی (علیه السلام) می‌آید پشت سر حضرت نماز می‌خواند. پیغمبر هم هست، حضرت تعارفش می‌کند، می‌فرمایند نه، أولی این است که شما بایستید و منِ پیغمبر پشت سر شما نماز بخوانم. این مقام حضرت است، خدا می‌خواهد مقام نشان بدهد. بهترین امت هم ما هستیم؛ امت مهدی آل محمد.
یک چیزی به خاطر امام، به ما دادند که به هیچ کس ندادند آن هم عقل است، یک عقل مخصوص به ما دادند، آن چیست؟ حضرت فرمود: «کالمشاهدة» انگار اینها امام زمان را هر روز می‌بینند. این قدر توی عقائدشان محکم هستند.
حضرت موسی صبح یک معجزه نشان می‌داد، ظهر که می‌آمدند شک می‌کردند می‌گفتند یا موسی یک معجزه دیگر نشان بده و الا ما الان دیگر اعتقاد نداریم. بعد از ظهر و عصر هم یک دانه، شب هم موقع خواب یک دانه. یک عصا داشت، یک عصا خدا به او داد که شصت تا کار می‌کرد، خدا این‌ها را دیگر می‌شناخت. عصا را می‌زد این‌ها می‌آمدند هوس انار می‌کردند، یک عده‌شان می‌گفتند انگور می‌خواهیم، یک عده می‌گفتند انجیر می‌خواهیم، این درخت همه‌ی این‌ کارها را می‌کرد ولی بالاخره باز هم گوساله‌پرست شدند! ولی هزار و خرده‌ای سال است موسای ما رفته، اما شک نکردیم. این مال ما نیست، مال شما هم نیست، این مال آن قلبی است که به خاطر امام، خدا به شما داده، چون خدا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را غایب کرد، تلافی کرد.
ببینید چون خدا امام ما را از روی مصلحت برد تلافی کرد، حالا که حجت خدا را بردم نور حجت خدا را دیگر نبرم. نورش توی قلب‌مان است. لذا با امام زمان‌تان ارتباط دارید. امام زمان حرف‌تان را می‌خرد، «غیر مهملین لمراعاتکم» امشب یک شب خاصی است. شما مشغول ذکر باشید و مشغول اللهم کن لولیک، سوره قدر، استغفار، تبسیح حضرت زهرا، نورِ جلسه را بالا ببرید. شما هر کدام‌تان که می‌آیید با خودتان یک نور می‌آورید. یعنی فکر نکنید نورش همین جور یک چیزی دارد، همه‌ی شما اگر بروید، این جا دوباره تاریک می‌شود، نه به خاطر برق و این‌ها، نه. هر مؤمنی که می‌آید نور با خودش می‌آورد. از نورتان استفاده کنید جلسه را نورانی‌تر کنید. من هم با روایاتم می‌خواهم نورانی‌تر بشود.
«کلامکم نور» کلام اهل بیت (علیهم السلام) نور است. کسی کلامش نور نیست، تاریکی است، همه تاریکی است. کلام قرآن، کلام نور است. کربلایی کاظم وقتی قرآن را فهمید، طلبه‌ها آمدند امتحانش کنند یک آیه نوشتند این واوهایی را که داشتند می‌نوشتند نیت کردند که آیه قرآن نباشد و همین طوری یک واو بگذارند. واو هم بود توی آیه ولی نیت کردند که آیه نباشد و جزو حروفات باشد. کربلایی کاظم نگاه کرد گفت: این واوها واو قرآن نیست! گفتند از کجا فهمیدی؟ گفت: حروف قرآن نور دارد،‌ من نور آن را می‌بینم. کلام اهل‌بیت (علیهم السلام) نور است، زیارت عاشورا نور است، «اللهم کن لولیک» نور است. جوشن کبیر نور است، کتاب فارسی که نیست، روزنامه که نیست، بولتن نیست، مجله نیست، مثنوی مولوی نیست که تاریکی بیاورید، حافظ نیست که شما را مشغول کند، بعد هم بگویید لسان الغیب است. این خبرها نیست، آن طرف معلوم می‌شود لسان الغیب، قرآن است؛ صحیفه سجادیه است. آن طرف می‌فهمند که عمر و وقتشان را بخاطر این چیزها هدر دادند. بنای خدا این است، روایت نور است، ببینید «کتب الله الجهاد علی الرجال و النساء» هم خانم‌ها باید بروند جهاد، هم آقایان. چه کسی می‌گوید جهاد مال مردها است؟ خانم‌ها هم برای جهاد آماده باشند. مدام می‌گویند چرا حق ما را مساوی قرار نمی‌دهید. ما بد کاری می‌کنیم که می‌گوییم خانم‌ها سربازی نروند، چرا این جا نمی‌گویید حقوق زن و مرد چرا مساوی نیست؟! شما تا حالا می‌دانستید که زن‌ها جهاد نباید بروند و جهاد ندارد. نخیر جهاد دارند! من رفتم روایتش را پیدا کردم. «کتب الله الجهاد علی الرجال و النساء» هم بر مرد جهاد هست هم بر زن. «و جهاد الرجل بذل ماله» مرد دست کند توی جیبش پول بدهد، «و نفسه» جانش را بدهد، «حتی یقتل فی سبیل الله».
«و جهاد المرأة أن تصبر علی ما تری من قضاء زوجها و غیرته.» و جهاد زن این است که بر اذیت و غیرت شوهرش صبر کند. نیاید بگوید این مرد بد دل است، این بد دل است یعنی چی؟! مرد است، تشخیص می‌دهد، می‌گوید این آقا یک جور دیگر دارد حرف می‌زند، رفتارش را می‌فهمد، به شما می‌گوید مواظب باش. چرا می‌گویی بد دل است!!

روایت بعدی:
«قال علیه السلام: «اعز العز» بهترین عزت این است «العلم» دانا باشد آدم، خوش فهم باشد، آقایان، خانم‌ها بچه‌هایتان را بفرستید طلبه بشوند، یک چیزی بفهمند، با نور آشنا باشند، الان که دیدید دیگر مدارک هم به درد نمی‌خورد، لیسانس و فوق و… به درد نمی‌خورد. داشتند حوزه را هم آلوده می‌کردند می‌گفتند دکتری! دکترای افتخاری به مقام معظم رهبری دادند ایشان قبول نکرد فرمود من همان طلبه می‌خواهم باشم. حالا طلبگی نمی‌روید الان دیگر آسان شده در شبکه‌های مجازی طلبگی را دنبال کنید، آن را هم نمی‌توانید، از یک اهل علم استفاده کنید. علم‌تان را بالا ببرید، ببینید عزت توی علم است، «لإنّ به» به خاطر این که با علم «معرفة المعاد» حلال و حرام را می‌فهمید «و المعاش» می‌فهمید چه جوری زندگی کنید. شما الان این طلاق‌ها را توی دادگاه ببینید، یک نفر از آنهایی که آمدند برای طلاق، طلبه نیستند، چرا؟ چون به این‌ها یاد می‌دهند که زندگی چقدر مهم است، زن چقدر با ارزش است، بچه چقدر با ارزش است. کانون زندگی باید گرم باشد. (حالا کسی نگوید یک طلبه را ما در دادگاه پیدا کردیم، من درصدی دارم می‌گویم که یک نفر نیست) طلبه می‌فهمد که نباید زندگی‌اش این جوری باشد. «و اذل الذل» ذلیل‌ترین ذلت‌ها جهل است. چرا؟ «لإنّ صاحبه اصم» چون کَر هست، نمی‌داند چی به چیست، نمی‌داند چه کار باید بکند، نمی داند زندگی چیست، نمی‌داند بزرگتر کوچک‌تر یعنی چه، نمی‌فهمد این آدمی که الان آمده توی مسیرش قرار گرفته می‌خواهد منحرفش کند، می‌خواهد از خوشی‌ها دورش کند. «لإنّ صاحبه اصم» چرا که صاحبش کر است آن کسی که جاهل است. «ابکم» لال است، «اعمی» کور است، حیران است لذا باید علم را زیاد کرد، با چی؟ با قرآن خواندن، با چی؟ با رساله خواندن، با چی؟ با نهج‌البلاغه، با چی؟ با صحیفه سجادیه. اینها باعث می‌شوند که من بفهمم راه کجاست. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)می‌فرمایند: «و لولا ما عندنا من محبة صلاحکم» که محبت ما نسبت به شما این است که می‌خواهیم شما اصلاح بشوید، ما دست بردار شما نیستیم، «و رحمتکم» به شما رحم داریم، سفارش‌تان را خدا به ما کرده. (این حدیث از خود امام زمان است) «و الاشفاء علیکم» دوستتان داریم، دلمان برای شما می‌سوزد، پیش خدا شما را دعا می‌کنیم، اسم شما را می‌بریم، می‌گوییم این‌ها گریه‌ کن‌های حضرت زهرا (سلام الله علیها)هستند، می‌گوییم این‌ها گریه‌کن‌های امام حسین (علیه السلام) هستند، این‌ها برای ما لباس سیاه پوشیدند، می‌گوییم این‌ها چای ریختند، گریه کردند، و این جوری دارند از ما پذیرایی می‌کنند. اگر این جوری نمی‌بود که ما دنبال اصلاح شما نبودیم، به شما رحم نداشتیم، دل‌مان برای شما نمی‌سوخت «لکنا عن مخاطبکم فی شغل» روی‌مان را از شما برمی‌گرداندیم.
امام زمان (عجل الله) از ما روی خودش را برنمی‌گرداند.

موسی بن جعفر (علیه السلام) از خانه‌شان آمد بیرون که به مسجد برود، دید یک جوانی رفته نجاست خورده مست کرده، مستی او تمام شده و دارد برمی‌گردد، جوان دید موسی بن جعفر (علیه السلام) دارد مسجد میرود، خجالت کشید روی خودش را به دیوار کرد تا امام او را نبیند، حضرت زد روی شانه‌اش فرمود: هر موقع هم که شما یک غلطی کردید باز هم پیش ما بیایید و روی‌تان را از ما برنگردانید. عنایت‌ها پیش ماست، لطف پیش ماست، توجه هم پیش ما است.
الان هم همین است، یک گزارش تا حالا به امام زمان (عجل الله) از زندگیت دادی؟! پنج دقیقه با امام زمان حرف زدی؟! گفتی آقا من مشکل دارم، مادرم مریض است، پدرم مریض است؟! هی رفتی به این و آن گفتی! شما بیا یک خرده با حضرت صحبت کن،‌ وقت بگذار بگو آقا من رعیت شما هستم، شما امام من هستی، شما هم که همه جا حاضری، امامی، دستت باز است، به من قدرت بده، فلان چیز را به من بده. دوبار، سه بار این جوری با امام خودت حرف بزن بعد ببین جواب‌ها برای شما می‌آید. یک عریضه بنویس. آقا برای امام زمان (عجل الله) نامه بنویسید، عریضه، توی منتهی الامال هست، توی جمکران هم هست. حالا نمی‌خواهد بروید تا جمکران، همین جا بنویس دفنش کن. آن عالم می‌فرماید: اگر مردم می‌دانستند عریضه چقدر زود به دست حضرت می‌رسد، جواب‌ها را چقدر زود می‌دهد این جوب‌ها پر از عریضه می‌شد.