پخش زنده
بسم الله الرحمن الرحیم
زمان غیبت(محرم)
«الحَمْدُ لله رَبِّ العالَمین الصَّلوةُ وَالسَّلامُ علیٰ سَیِّدِنا وَنَبِیِّنا وحَبیبِ قُلوبِنا وَطَبیبِ نُفوسِنَا وَشَفِیعِ ذَنوبِنا اباالقاسِمِ المُصْطَفیٰ مُحَمَّد و آلِهِ الطّاهَرین الْمِعْصومینَ المُکَرَّمین؛
اللّهُمَّ الْعَنْ أبَاالشُّرُورِ وَ أتْباعَهُ فِی کُلِّ لَحْظَهٍ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ، بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلمُک؛
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
صلواتی برای امام عصر-علیهالسلام- مرحمت کنید.
ببینید ما الان در زمان غیبت امام زمان-علیهالسلام- هستیم. زمان غیبت یک خصوصیاتی دارد که دانستن این خصوصیات خیلی مهم است؛ یعنی اینکه آدم بداند در چه زمانی هست خیلی مهمتر از این است که بداند در چه مکانی هست.
گاهی یک مکان، خیلی شرافت دارد؛ آدم باید بداند یک مکان مقدس است؛ مسجد است، حسینیه است. گاهی هم زمان، مقدس است؛ شب قدر، نیمهی شعبان، عرفه، موسم حج و…
اینها زمان هستند ولی مقدساند. زمان غیبت هم، زمان رخصت است، زمان تخفیف و آسان گرفتن بر شیعه است. خدا میخواست شیعه در یک استراحتی به سر ببرد. خدا یک بهرهمندی برایش در نظر گرفته است.
شخصی نزد حضرت-علیهالسلام- آمد و پرسید: آقا! ظهور چه موقع است؟
حضرت-علیهالسلام- فرمود: حالا چرا دنبال ظهور هستی؟
(به تعبیر من) گفت: بالأخره امام زمان-علیهالسلام- میآید و دنیا پر از عدل و داد میشود.
حضرت-علیهالسلام- فرمود: نه! الان خوب است.
گفت: چطور؟!
حضرت-علیهالسلام- فرمود: الان ایام عافیت است.
اگر حضرت-علیهالسلام- تشریف بیاورند جناب عالی باید کارهای سختی انجام بدهی؛ مثلا شش ماه در سرما و گرما سر یک قله نگهبانی بدهی؛ اما الان اینطور نیست. الان دوران عافیت است. خدا به همین تکالیف ساده راضی شده است؛ آن چیزی که خدا از آن راضی است، مهم است. خدا به یک ولیفقیه راضی شده است؛ به یک مرجع تقلید راضی شده است؛ به اطاعت زن از شوهرش راضی شده است. مگر یک شوهر چقدر در خانه دستور دارد! رضایت یک پدر برای یک دختر و پسر کافی است. تمام شد. ما دنبال رضایت هستیم .
حضرت-علیهالسلام- فرمود: راضیترین زمان، این زمان است.
«قَالَ أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعِبَادُ مِنَ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ أَرْضَی مَا يَكونُ عـَنْهُمْ إِذَا افْتَقَدُوا حُجَّةَاللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ لَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ وَ لَمْ يَعْلَمُوا مَكَانَهُ وَ هُمْ فِی ذَلِكَ يَعلَمٓونَ أَنَّهُ لَمْ تَبطلْ حُجَّةُاللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ لَا مِيثَاقُهُ فَعِنْدَهَا فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً» «زمانی که بندگان به خدای بزرگ نزدیک شوند و خدا از ایشان بیشتر راضی است، زمانی است که حجت خدای تعالی از میان آنان ناپدید گردد و ظاهر نشود و آنان جایش را هم ندانند با این همه بدانند که حجت و میثاق خدا از بین نرفته و باطل نشده است. در آن حال در هر صبح و شام چشم انتظار فرج باشید.» (کافی/ج۲/ص۱۲۷)
خدا هیچ زمانی از مردم اینقدر راضی نبوده است. «اَرْضیٰ ما یَکُون»، عصر غیبت راضیترین زمان است. گول ظاهر را نخورید. ظاهرش بد است اما باطن خیلی خوبی دارد.
یکی از خوبیهای زمان غیبت این است که باطل میدان ندارد. خدا در زمان غیبت امام زمان-علیهالسلام- ، به باطل میدان نداده است. فرعون چند سال فرعون بود؟ حکومت بنیامیه هزار ماه طول کشید. ولی الان اهل باطل اینقدر میدان ندارند؛ تا یک کمی بالا میآیند تو سرشان میخورد. در روایت دارد هر موقع حاجیان رمی جمرات میکنند تمام نقشههای باطل به هم می ریزد؛ سرنخها را از دست میدهند؛ دوباره برای سال جدید نقشه میریزند. یعنی نقشهها همیشه به روز است؛ برای امسال است.
یک زمانی مرز ما خرمشهر بوده است. الان کجا هستیم؟! الان بحث این است که ما بابالمندب را میبندیم یا باز میگذاریم! تنگهی هرمز را باز بگذاریم یا نه! سر به سر ما نگذارید تا نبندیم. این قدرت حق است. حق میداندار میشود.
حالا بحث اصلی من این نیست؛ بحث من چیز دیگری است. برای دست گرمی و آمادگی گفتم.
آن چیزی که در زمان غیبت مهم است این است که شما برنامه داشته باشید. تحت برنامه باشید.
چطور میگویید مثلا یک بستهی تربیتی است؛ یک بستهی فرهنگی است؛ یک بستهی اقتصادی است؛ اینجا هم همین است. یک بستهی معنوی هست. من فکر میکنم حدودا چهل تا برنامه داریم که باید در این چهل تا برنامه باشیم تا در زمان غیبت احساس رشد کنیم.
مثلا میگویم زیارت عاشورا خواندن یک برنامه است؛
شما فکر نکنید یک زیارتنامه است، نه! با زیارتنامههای دیگر متفاوت است. صد تا لعن در آن هست. آقای حقشناس-رحمةاللهعلیه- یک روشی برای خواندن زیارت عاشورا دارند که خیلی خوب است. صد تا تکبیر دارد یک سلام دارد یک لعن دارد؛ دوباره صد تا تکبیر دارد؛ دوباره متن زیارت عاشورا را میخوانی؛ دوباره از اول صد لعن و صد سلام را میگویی؛ نمازش را میخوانی؛ دعای علقمه را هم میخوانی. این نشان میدهد که زیارت عاشورا یک برنامه است. فقط یک زیارتنامه نیست. زیارت جامعه برنامه است. آلیاسین و امینالله خوب هستند ولی برنامه نیستند؛ زیارت جامعه برنامه است. لذا حضرت-علیهالسلام- فرمود: جامعه جامعه! عاشورا عاشورا! نافله نافله!
خود نافله که با نمازهای واجب بشود پنجاه و یک رکعت مهم است. از نشانههای شیعه است. چرا از نشانههای شیعه است؟ چون برنامه است.
شما فکر نکنید یک زیارتنامه است، نه! با زیارتنامههای دیگر متفاوت است. صد تا لعن در آن هست. آقای حقشناس-رحمةاللهعلیه- یک روشی برای خواندن زیارت عاشورا دارند که خیلی خوب است. صد تا تکبیر دارد یک سلام دارد یک لعن دارد؛
شما باید قبل از نماز صبح، نافلهی صبح داشته باشید. شما باید برنامهی نماز جماعت داشته باشید؛ نماز جماعت برنامه است. مثل ناهار خوردن. آقا ناهار خوردن هم برنامه است.
شما نمی توانید شکمتان را گرسنه نگه دارید؛ شب باید شام بخورید ولو یک لقمه نان. شما یک رگی دارید به نام رگ عشاء. کسانی که شام نمیخورند و کوتاهی میکنند و شبها به خودشان گرسنگی میدهند، خوابشان طولانی است. عشاء یک رگی در معده است؛ ستون فقرات که پشت سر شماست این رگ از داخل معده، این ستون را سرپا نگه میدارد. وقتی فشار به آن میآورند دیسکش بیرون میزند. مثل این خانههایی که میخواهند بسازند، گود میکنند. برای اینکه ساختمان کناری خراب نشود، تیرکهایی بغل آنها میگذارند تا این خانه برنگردد و به آن شمعک میگویند. رگ عشاء هم تقریبا همین کار را در بدن برای ستون فقرات انجام میدهد. کسانی که شام نمیخورند این رگ شل میشود، دیگر توانایی ندارد؛ لذا گفتند شکمتان خالی نباشد.
پس شام خوردن برنامه است؛ صبحانه خوردن برنامه است؛ ناخن گرفتن برنامه است.
من یک موقع میدیدم که آقای بهجت-رحمةاللهعلیه- یا آقایون دیگر یک چیزی پهن میکنند، اصلا یک مراسم دارند برای ناخن گرفتن؛ «بِسْمِالله و بِالله و عَلیٰ مِلَّةِ رَسولِالله» یک ناخن میگرفتند؛
«بِسْمِالله و بِالله…» یک ناخن دیگر میگرفتند.
مثل نماز شب، نماز شب را چطور فهمیدی! نماز صبح را چطور فهمیدی و یاد گرفتی که قنوت دارد و … ناخن گرفتن هم همینطور است. فقط نمیدانی که این ناخن گرفتن هم برنامه است، توجه نکردی. کسی نبوده که به تو یاد بدهد. ولی ما اینها را دیدیم. بعد ناخنها را در یک کیسه جمع میکردند، وصیت کردند که چون جزئی از بدن من است همراه من با من دفن کنید .آنها کجای برنامه هستند، ما کجا هستیم! اینها همه برنامه است.
مثلا نجاست و پاکی؛ آدم مواظب نجاست پاکی باشد؛ یعنی پاک باشد. استبراء انجام بدهد. وقتی رفت دستشویی و ادرار کرد، چیزی نماند که وقتی حرکت کرد ترشح کند به بدنش بریزد و نجس باشد. پس یک برنامهایی دارند به نام استبراء.
یک برنامه، غسل جمعه است. چقدر مهم است! اینقدر مهم است که خیلیها در قبر، بدنشان به خاطر غسل جمعه سالم میماند.
حضرت-علیهالسلام- فرمود: غسل جمعه، ضعف وضوهای شما را در طول هفته جبران میکند. یک موقع شما وضو گرفتی حواست نبوده آرنجت خشک مانده و نماز خواندی؛ این غسل جمعه جبران آن است. برنامه است.
ازدواج برنامه است؛ شما نمیتوانی بگویی من نمیخواهم ازدواج کنم یا خانم بگوید که حالا میخواهم دانشگاه بروم! برنامه است. اصلا این زمان دارد. اگر زمانش را از دست بدهی، برنامه را به هم زدی. لذا مؤمن اگر در برنامه باشد افسردگی نمیگیرد. ما هیچ دین و مذهبی نداریم که به اندازهی شیعه تنوع داشته باشد. خیلی مردم به دنبال تنوع هستند. غذاها و دسرها را متنوع میکنند. مدهای متنوع برای چیست!؟ میخواهند همیشه جدید باشند و روحیه پیدا کنند. بالاترین تنوع در مذهب ماست؛ یک دفعه محرم میشود، همهجا سیاهپوش میشود و مردم مشکی میپوشند. بعد از اینکه محرم تمام میشود لباسهای مشکی را درمیآورند سفید و روشن میپوشند. با این کار چقدر به افراد نشاط دست میدهد، چون از سیاهی به روشنایی آمدند. کسانی که همیشه سفید پوشیدند، این نشاط را نمیفهمند. اگر همیشه روز باشد، شب نباشد اصلا روز معلوم نمیشود که روز است؛ روز قشنگ است به خاطر شب که طولانی است. دوازده ساعت شب بوده است، حالا روز برایت اینقدر جذاب است.
مثلا ماه رمضان را ببینید؛ کل سال بخور بخور بوده یک دفعه ماه رمضان ترمز دستی را میکشد؛
دوازه ساعت گاهی چهارده ساعت نمیخورند. این چقدر تنوع است؛ چقدر روح و جسم پالایش میشود.
یک دفعه اعتکاف؛ سه روز خودش را زندانی میکند با هیچکس حرف نمیزند؛ تماس نمیگیرد. البته اعتکافهای ما ابتدای کار است، شبیه اعتکاف است. موبایل هم با خودشان میبرند. موبایل را نباید با خودت ببری؛ ارتباط باید قطع باشد. باید خودت را زندانی بکنی با هیچکس نباید تماس بگیری. ما آن موقعها میرفتیم مسجد امام حسنعسگری-علیهالسلام- آقایان علما و مراجع تشریف میآوردند؛ پرده میزدیم؛ یک نفری، یک نفر بودند. سکوت محض بود. سحر تا صبح ناله میزدند. وقتی از اعتکاف بیرون میآمدی، یک حال عجیبی بود.
ببینید پس تنوع است.
صبح دو رکعت است، ظهر چهار رکعت است، مغرب سه رکعت. نماز جمعه دو تا قنوت دارد. نماز عید فطر نُه تا قنوت دارد. نماز میت چطور است! نه وضو دارد نه غسل دارد. با کفش هم میخوانی. ببین چقدر قشنگ است.
اینها در برنامههای ماست. کس دیگری چنین برنامههایی ندارد.
پس شما باید خودت را در برنامه قرار بدهی. هر موقع دیدی برنامهای هست، در برنامه باش؛ بر اساس برنامه زندگی کن. رفتن به عیادت مریض باید جزء برنامهات باشد؛ ملاقات یک مریض ملاقات خداست؛ در روایت دارد مریض وجهالله است.
خدا دکتر ریاض را رحمت کند، دکتر علماء بود؛ اهل پاکستان بود، مستبصر هم بود و شیعه شده بود. ایشان در بیمارستان کامکار مسئول و سرپرست بخش عفونی بود؛ میگفت از آرزوهای من است که مریض، من را صدا بزند! میدوید. گفتم: آقای دکتر! برای چی شما اینقدر میل دارید بالای سر مریض بروید! همهی دکترها از عفونیها فرار میکنند؟! میگفت: اینها وجهالله هستند؛ وقتی مریض را میبینی انگار خدا را میبینی، چهرهاش اینطور است. هر موقع به مطبش که در نیروگاه بود میرفتم، اول وقت به ما وقت میداد، ما میرفتیم، یک اتاق داشت تا نماز امام زمان-علیهالسلام- را نمیخواند کارش را شروع نمیکرد؛ وقتها را هم بعد از نماز میداد.
آقا فخر-رحمةاللهعلیه- میگفت: من در خواب دیدم؛ امام رضا-علیهالسلام- در صف مریضهای ایشان نشسته است. ببین چه اعتباری! این یعنی حضرت-علیهالسلام- به ایشان توجه داشته است.
پس عیادت مریض برنامه است.
صلهی رحم برنامه است؛ کسانی که صلهی رحم ندارند، روزیشان یک بیستم، یک چهلم هست، عمرشان هم کم است. حضرت-علیهالسلام- فرمود: گاهی یک صلهی رحم سیسال به عمر آدم اضافه میکند. برنامه است؛ باید شما برنامه را داشته باشی.
دادن وجوهات برنامه است. شما فعلا برو و خمست را حساب کن، وقتی حساب کردی یعنی میتوانی تصرف کنی؛ الان هم ندادی، ولی حساب کن. آن آقا میگوید شما مثلا دویست هزار تومن بدهکارید؛ یعنی به ذمهی شماست؛ ولی اگر نروی و حساب نکنی هر چه مصرف میکنی، حرام است. غسلت هم باطل است. بروید و حساب کنید؛ افتخار کنید. یک دفترچه داشته باشید به عنوان دفترچهی خمس؛ بگو آقا برای من حساب کن. میگوید آقا شما فلان مقدار بدهکاری، میگویی آقا من ندارم بدهم، خداحافظ شما. بعدا هم ندارم بدهم، از دنیا هم رفتی المفلس فی امانالله هستی؛ حساب کردی و رفتی. دیگر کسی یقهی کسی را نمیگیرد. میگویند نداشت که بدهد، اگر داشت، میداد؛ و الّا برای چی حساب کرد. زرنگ باش! بچه شیعه باید زرنگ باشد. شما وقتی این کار را کردید خودت را نجات دادی، اموالت را نجات دادی، پس زمینه را طوری فراهم کنید که در برنامه باشید.
پدر و مادرت را آسایشگاه نفرست؛ بهزیستی نفرست؛ از خدا بخواه در عوض اینکه پدر و مادرت را نگه میداری به شما با عافیت مقام بدهند. یکدفعه در نسلت مرجع تقلید میگذارند! اما اگر بیاعتنا شدی و پدرت را بردی و آنجا گذاشتی، بیچاره میشوی.
یک موقع من میدیدم حاج آقای بهجت-رحمةاللهعلیه- پولهایی که داشت جدا جدا برای صدقه کنار میگذاشت. ولو کم، صدقه بدهید. خدا به پول من و تو احتیاج ندارد؛ این صدقه برای خودت است. مثلا دیشب شما حدودا شش میلیون تومان برای امام حسین-علیهالسلام- پول دادید، اصلا هم معلوم نشد. هر کسی هرچی داشت داد، دیشب سود کردی، اینکه برداشتی خوردی که سود نکردی.
رسول خدا-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- گوسفندی
ذبح کردند. یکی از زنهای حضرت-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- که در خانه بود و مزاحم همه چیز بود؛ دید رسول خدا-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- گوشتها را بیرون میدهد؛ آمد و ایستاد و مثل همیشه شروع به غرزدن کرد و گفت: پس برای خودمان چی؟ حضرت-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- فرمود: این هم برای خودمان، بیا و ببر. این زن وقتی گرفت، حضرت-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- فرمود: همهی آن گوشتهایی که دادیم برای خودمان بود؛ این را که برداشتی ما از دست دادیم.
در زمان رسول خدا-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- چهار تا برادر بودند که پدرشان فوت کرد. اینها از خرما فروشان عمدهی مدینه بودند. به رسول خدا-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- گفتند: یا رسولالله! پدر ما فوت کرده ما دوست داریم انبار خرما را در این چهل روز خیرات کنیم؛ دلمان میخواهد شما تشریف بیاورید و این خرماها را تقسیم کنید. حضرت-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- فرمود: عیب ندارد؛ آمدند آستینها را بالا زدند، افراد زیادی هم برای کمک آمدند. آن مقداری که حضرت-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- میتوانستند خرماها را تقسیم کردند تا انبار خالی شد. حضرت-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- با این چهار پسر حرکت کردند تا بیرون بیایند، یک خرمای له شده جلوی پای حضرت-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- افتاده بود، برداشت رو به این چهار نفر فرمود: اگر پدر شما این خرما را در حیات خودش با دست خودش میداد، به مراتب پیش خدا بالاتر بود از اینکه پیغمبر آخرالزمان یک انبار خرما را به نیت پدرتان خیر کرد.
کلاه سرت نرود! ورّاث نشستهاند، نقشه میکشند که بابا افتاد چه کار کنیم؟ برای خودت یک فکری بکن! بنا به تناسبت چیزی برای خودت پیش بفرست.
پس همهی اینها برنامه است؛
ازدواج برنامه است؛ حج برنامه است. بچهها خودتان را برای حج آماده کنید در سن جوانی بروید، در دعاهایتان از خدا بخواهید. در دعای ماه رمضان است که «اللهمَّ الرْزُقْنا حَجَّ بَیْتِکَ الحَرام» چه خوب است در جوانی بروی و طوافها را کامل و قشنگ انجام بدهی.
یک آقایی آمده بود حج و میگفت من سیصد و شصت بار طواف انجام دادم. آفرین! سیصد و شصت بار طواف، جزء مستحبات است. حج عمره انجام داده بود. حالا ما که برویم، در طواف معمولی خودمان هم کم میآوریم.
پس در زمان غیبت ولی خدا هستیم.
رساله! به رساله اهمیت بدهید، زیاد بخوانید. آقایان، خانمها! مشکل ما در جمهوری اسلامی فقط بیتوجهی به رساله است؛ مردم رسالهای تربیت نمیشوند؛ شورای شهر تربیت شدهی رساله نیستند؛ شهردارها تربیت شدهی رساله نیستند.
نمیخواهم بگویم همهی کاستیها از اینجاست، اما آن مقداری که شما ضعف میبینید به خاطر این است. اگر کسی واجب و حرام را بفهمد، رسالهای تربیت بشود، مال کسی را جابجا نمیکند؛ حلال خودش را هم خیر میکند چه برسد به حرام!
الان چقدر اختلاس در جاهای مختلف هست؟! چقدر اوضاع خراب است! به خاطر همین است. کسی که واجب و حرام را بفهمد، دنبال این درآمدها نمیرود.
رساله خوندن واجب است، قرآن خواندن مستحب است؛ اگر قرآن نخواندی یک مستحب را ترک کردی ولی اگر رساله نخواندی یک واجب را ترک کردی؛ رساله انجام واجب و ترک حرام را به ما یاد میدهد.
دوستان! با این ولایتی که شما دارید، با این نوری که در قلب شماست و با این عشق و علاقهای که خدا نسبت به اهلبیت-علیهمالسلام- در وجود شما ریخته، این محبتی که از حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- در دلهای شماست، تمام مراحل کمال را طی میکنید. فقط یادتان باشد در برنامه باشید! اگر درون برنامه نبودید، برایتان برنامه میریزند؛ برای شما خندوانه درست میکنند. اینکه شما دهنتان تا آخر باز شود و قهقهه بزنید که نشاط نیست! نشاط باید از درون باشد.
یک هفته سحرها بیدار شو! هیچ عبادتی هم نمیخواهد انجام بدهی؛ سحر بلند شو، اهل سحر باش؛ ببین چقدر نشاط داری، چقدر دوست داری کار انجام بدهی، وقتی تا ظهر خوابیدی و سحر نداشتی، خندوانه هم کاری نمیتواند انجام بدهد، موسیقی هم نمیتواند کاری انجام بدهد؛ این سرو صدا، به ماها که اصلا نمیسازد؛ با گروه خونی من و شما که جور نیست، بعضیها هستند که واقعا به آنها میسازد!
یک بنده خدایی می گفت: آقا شما چرا با موسیقی مخالفت میکنی! ما اینجایی که گاوداری داریم، موسیقی پخش میکنیم، شیر گاوها خیلی زیاد میشود. گفتم: بله موسیقی برای گاو همینطور است! ولی خدا این را برای من و شما قرار نداده، برای اون حیوان قرار داده است؛ تازه این حرفی است که شما می زنید من که خبر ندارم، واقع قضیه چیست!
وصلیاللهعلیمحمدوآله.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کرج؛ هیأت رزمندگان؛ نورالشهداء؛ محرم۱۴۴۰؛ شبهفتم؛ ۹۷/۶/۲۵