پخش زنده
بسم الله الرحمن الرحیم
اهمیت اعتقاد صحیح مؤمن به توحید (محرم)
الحَمْدُ لله رَبِّ العالَمین الصَّلوةُ وَالسَّلامُ علیٰ سَیِّدِنا وَنَبِیِّنا وحَبیبِ قُلوبِنا وَطَبیبِ نُفوسِنَا وَشَفِیعِ ذَنوبِنا اباالقاسِمِ المُصْطَفیٰ مُحَمَّد وآلِهِ الطّاهَرین الْمِعْصومینَ المُکَرَّمین؛
اللّهُمَّ الْعَنْ أبَاالشُّرُورِ وَ أتْباعَهُ فِی کُلِّ لَحْظَهٍ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ، بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلمُک؛
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
صلواتی برای امام عصر-علیهالسلام- مرحمت کنید.
این بحثی که میخواهم عرض کنم؛ بسیار مهم است؛ خواهش میکنم دقت کنید.
اهمیت اعتقاد صحیح مؤمن به توحید
خیلی از اموری که ممکن است برای ما سؤال باشد؛ جوابش در چهارچوب این بحث داده میشود.
مؤمن در قبول توحید و موحد شدن به نحوی مشکل و مانع دارد. همانطور که غیر مؤمن و کافر راجع به قبول توحید مشکل دارد. گاهی در جریان ایمان اتفاقاتی برای مؤمن میافتد که مثل کافر؛ کفر وجودش را میگیرد؛ چون در اعتقاد توحیدش تزلزل پیدا میشود و کارآمدی خود را از دست میدهد. و اولین اثرش این است که حمایت خدا را از دست میدهد و مثل کافر میشود.
قاعدهی اصلی این است که قرار نیست در این عالم هیچ اتفاق بدی برای مؤمن بیفتد؛ هیچ اتفاقی!
قرار است همه چیز سر جایش باشد؛ قرار است مؤمن در عافیت مطلق زندگی کند؛ مثل بهشت!
آنجایی برای مؤمن اتفاق ناخوشایند میافتد که در اعتقاد توحیدش اشکال پیش میآید
یا حالت شرک پیدا میکند؛ یا حالت کفر پیدا میکند و یا چیزی از نفاق در وجودش بهوجود میآید.
در روایت آمده است:
«دَآؤُكُمُ الذُّنُوبُ، وَ دَوآؤُكُمُ الإِْسْتِغْفارُ» (مستدركالوسائل/ج۱۱/ص۳۳۳)
مشکلات شما به خاطر ذنوب است؛ به خاطر گناهانتان است. ذنوب گاهی اعتقادی است!
«وَ دَوائکم الاِسْتِغْفار» و دوایش توبه و استغفار است؛ برگشت به خدا !
علت سختیهای معصومین-علیهمالسلام-
حالا از اینجا مطلب را بهتر گوش کنید!
ببینید خدا به خاطر اینکه این سرمایهی بزرگ که توحید است، لطمه نخورد؛ چه هزینهای کرده است!
مگر کسی بهتر از پیغمبر خدا-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- در این عالم وجود دارد؟ بهترین مخلوق خدا پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- است، ولی میبینید که پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- اینقدر سخت روی زمین زندگی کرد.
میفرماید: «مَا أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیتُ»
(كشفالغمة/ج۲/ص۵۳۷)
یعنی هیچ پیامبری به اندازهی رسول خدا-صلیالله- آزار ندید.
چرا؟ مگر نعوذبالله پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- توحیدش مشکل داشت؟ چه اتفاقی میافتد که پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- هزینه میدهد؟ طوری در دنیا سختی میبیند که انگار خدایی ندارد، بلاهایی بر سر پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- میآید که گویا دعاهایش اصلا به جایی نمیرسد!
این هزینه دادن برای چیست؟
به خاطر این است که ما راجع به پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- داریم خطا میکنیم، نگاهمان راجع به پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- غلط شده؛ از مسیر صحیح خارج شده؛ که بدانیم حضرت-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- یک پیامبر است؛
«إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ» (کهف/۱۱۰) است
«اللَّهُمَّ لَا تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَهَ عَیْنٍ أَبَداً»
(زادالمعاد/ج۱/ص۳۳۲) است
همه چیزش از خداست.
ولی ما پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- را اینطور نمیبینیم. گویی آمده جای خدا بنشیند!
حالا خدا میخواهد چه کار کند؟ خدا میخواهد ثابت کند که خودش خداست و فرستادهاش یک پیغمبر است. دیگر هر کاری لازم است که خدا انجام دهد تا مردم بفهمند که ایشان یک پیغمبر است نه خدا؛ انجام میدهد!
همهی بلاهایی که سر پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- آمد؛ به همین دلیل بود. خدا میخواست ثابت کند که این یک بشر معمولی است؛ منِ خدا پیغمبری را به او دادهام؛ تا زمانی که من بخواهم او پیغمبر است، و اگر زمانی بخواهم از او بگیرم هیچ نیست.
دقت کنید! پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- هزینهی خرابکاری ما را داده است، ما راجع به پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- اشتباه کردیم. دیدیم پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- معجزه دارد؛ گفتیم این که دیگر نمیتواند بشر باشد، این خدا است!
این قضیه ادامه پیدا کرد تا به امیرالمؤمنین-علیهالسلام- رسید و سختتر شد، یعنی اعتقاد مردم عمیقتر شد، البته مؤمنین نه مخالفین؛
مخالف که همیشه مخالف است. مؤمن در مورد علی-علیهالسلام- اشتباهش مضاعف شد؛ علی-علیهالسلام- را طوری نگاه کرد که انگار عین خداست، اصلا خود خداست؛ چرا نباشد؟! حالا امیرالمؤمنین-علیهالسلام- با همسرش و بچههایش باید بلاهایی را تحمل کنند که معلوم شود بشر است؛ مردم بگویند نه این کجایش خدا است؟ اگر خدا بود مگر میتوانستند دستش را ببندند؟ پس عاجز است. حتی سلمان-رحمةاللهعلیه- میگفت ما تا حالا میگفتیم علی-علیهالسلام- اینچنان و آنچنان است، ولی حالا کم آوردیم!
رسول خدا محمد مصطفی-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- فرمود: یا علی! اگر نمیترسیدم بلایی که بر سر برادرم عیسی-علیهالسلام- آمد بر سر تو هم بیاید، راجع به تو مطالبی را به مردم میگفتم که وقتی راه میروی آنها غبار کفشت را مقدس و مبارک بشمارند و توتیای چشمشان کنند. میترسم از تو چیزی بگویم.
چه مطالبی از علی-علیهالسلام- نزد پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- بوده که فقط خودش میدانسته؟
دوستان! پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- از علی-علیهالسلام- هیچ چیزی نگفته، حتی آنجا که بحث غدیر است باز هم چیزی نمیگوید. قرار است او را معرفی کند ولی معرفی نمیکند. سه مرتبه جبرئیل نازل شد؛ ولی باز هم پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- این کار را نمیکند. نهایتا تهدید میشود: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» «و اگر انجام ندهی پیام خدا را نرساندهای» (مائده/۶۷)
پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- که دلش میخواهد علی-علیهالسلام- را معرفی کند؛ از خدا میخواهد ولی به دلیل عواقب کار میترسد. علی-علیهالسلام- هم که نمیخواهد این اتفاقات بیفتد.
این ما هستیم که تحمل نداریم؛ زود یک نفر را بزرگ میکنیم؛ یک نفر را همهکاره میکنیم؛ به حد خدایی میرسانیم؛ یک لقبهایی میدهیم که خودمان تعجب میکنیم.
یک پدر که در خانه هست؛ خدا او را میشکند که بچهها فکر نکنند او خداست! بدانند جایگاهش پدر است. خدا مادر را میشکند؛ چون دارد در نظر اهل خانه خدا میشود.
خدا ولیّ تدبیر است. یعنی سادهترین امر مثل این در که باز و بسته میشود هم به ارادهی خداست، این چراغ که خاموش و روشن میشود به امر خداست، نه اینکه شما آن را روشن و خاموش میکنید. یک زمانی این امکان نبوده ولی الان خدا اجازه داده که باشد.
شما به امر خدا نفس میکشید، ریه هیچکاره است! ریه برای فریب دادن است. قلب بهانه است؛ قلب را چه کسی به کار میاندازد؟ آیا قلب چنین هنری دارد؟ اینها همه با تدبیر خدا است.
الان در جامعهی ما همین حالت به وجود آمده؛ باید ابراز عجز کنیم؛ باید همه عجز ما را ببینند.
ببینید الان عراقیها دارند پول جمع میکنند که وقتی ایرانیها میآیند؛ برای کرایهی رفتوآمد مشکلی نداشته باشند. این برای ایرانیها خوب است؛ تا آنها را غرور نگیرد و نگویند: این ما هستیم که همه چیز را به عراق فرستادیم و از شما پذیرایی میکنیم.
ما اینطور هستیم که وقتی یک مقدار اتفاقاتی میافتد فکر میکنیم خبری هست؛ نه خبری نیست!
اگر شما کنار هر امری که اتفاق میافتد؛ خدا را نبینی و مؤمن هم باشی خدا بیچارهات میکند!
آنقدر بیچارهات میکند که میگویی من فکر میکردم این آقا همهکاره است ولی هیچکاره است.
گفتیم رئیسجمهور بیاید همه چیز حل میشود ولی نشد.
ما فکر میکردیم ولی فقیه دارد بدون خدا کار میکند، بدون امام زمان-علیهالسلام- کار میکند ولی دیدیم نه اینطور نیست. خود ولی فقیه هم میگوید: خدا باید لطف کند؛ امام زمان-علیهالسلام- باید لطف کند؛ حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- باید لطف کند.
مردی خدمت امام صادق-علیهالسلام- آمد و پرسید: آقا! چرا امام حسین-علیهالسلام- اینطوری کشته شد؟ خوب نبود یکطور دیگر کشته میشد؟
حضرت-علیهالسلام- فرمود: توحید و خدا در قتلگاه ثابت شد! حسین-علیهالسلام- خدا را ثابت کرد.
یعنی چه؟ یعنی حتی وقتی دست امیرالمومنین-علیهالسلام- بسته بود؛ باز مردم باور نکردند که علی-علیهالسلام- خدا نیست. در مورد امام حسن-علیهالسلام- هم با اینکه مردم به ایشان یا مُذلّ المومنین میگفتند، باز همین حالت پیش آمد.
تا زمانیکه امام حسین-علیهالسلام در قتلگاه به آنوضع کشته نشد؛ زن و بچهاش آنطور اسیر نشدند؛ مردم قبول نکردند که اینها امام هستند و خدا کسی ديگر است. بعد آن، قبول کردند.
ببینید این دیدگاه چقدر مهم است.
وقتی من به حرم امام رضا-علیهالسلام- میروم یا الله نمیگویم. فقط میگویم: یا علیبنموسیالرضا-علیهالسلام-
درست هم همین است. ولی یا علیبنموسیالرضایی که خدا همهی این فضائل را به او داده! حالا چه من بگویم “یاالله” و چه بگویم “یا علیبنموسیالرضا” فرقی ندارد.
چون وقتی من میدانم منظورم از “یا علیبنموسیالرضا-علیهالسلام” چیست؛
این همان توحید است.
وقتی پدر خانه یک چیزی تهیه میکند و به منزل میآورد؛ در واقع خدا کمک کرده که این همه توانایی دارد.
این همه قدرت و توان و برکت ولی فقیه از خداست؛ نه از خودش؛ خدا به ایشان داده. وقتی رئیس جمهور بود؛ ما کاری با ایشان نداشتیم؛ ولی وقتی ولی فقیه شد؛ یک شأن جدیدی پیدا کرد. و خدا به اندازهی شأن جدید، فهم و قدرت و همه چیز دیگر که لازمهی مقام ولایت بود؛ به ایشان داد.
هنوز هم همان خداست. و اتفاقا ایشان بهتر از همه در این حوادث خدا را شناسایی میکند؛ که چهقدر نیاز به این خداست.
من باید مشکلم را در رابطه با مسئلهی “دیدگاه” حل کنم. نباید بگویم پول من؛
ببینید اخیرا بهخاطر مسئلهی دلار چند نفر سکته کردند!
پول من یعنی چه؟ یک تکه کاغذ است؛ اعتبار دیروزش آنقدر بود؛ اعتبار امروزش اینقدر است.
قارون-لعنةاللهعلیه- با همهی اموالش سقوط کرد. تا قبل از آن همه دوست داشتند؛ بهجای قارون-لعنةاللهعلیه- باشند؛ ولی وقتی آن اتفاق افتاد؛ گفتند: خوب شد ما قارون نشدیم.
خدا به همه ثابت خواهد کرد؛ آن بهترینی که همه دوست دارند جای او باشند؛ به وضعی برسد که دیگران بگویند: خوب شد ما جای او نیستیم!
مثلا شما در تصادفات ببینید؛ کسی که یک ماشین بسیار گرانقیمت دارد؛ حدود ششصد میلیون تومن که اصلاً در ذهن ما هم نمیگنجد؛ تصادفی میکند که استخوانهای همهی سرنشینها خرد میشود. زنده هم میمانند؛ ولی دارند زجرکش میشوند.
بعد دیگران میگویند: خوب شد ما این ماشین را نداشتیم. چون همین ماشین باعث شد؛ سرعت راننده بالا برود؛ همین ماشین بهدردنخور خودمان خیلی خوب دارد ما را میبرد و میآورد!
یوسف-علیهالسلام- را زیبایی و قشنگیاش در چاه انداخت.
همه اول میگفتند: ای کاش ما مثل یوسف-علیهالسلام- زیبا بودیم؛ ولی بعد فهمیدند نه؛ خوب شد مثل او نیستند. این بلاهایی که سر یوسف-علیهالسلام- آمد؛ اصلا نمیارزید!
لذا اگر دماغ آدم کج و زشت باشد؛ ارزش دارد که کاری به کارش نداشته باشند.
بعضیها هم که خودشان را بزک میکنند؛ نهایتا به ضررشان میشود. بهخصوص آقایان نباید این کار را بکنند که توجه یک نفر را جلب کنند.
مثل آن شخصی که این کار را کرد و دست آخر فهمید؛ یک زن شوهردار با او رابطه برقرار کرده و کلید منزلش را هم به او داده و نهایتا
نیروی انتظامی به منزلش آمده و همه و حتی شوهرش مطلع شدند. بعد هم همه چیز را گردن آن مرد میاندازد که تا خانه دنبالم کرده و مزاحمم شده و….
باید معلوم شود که خدایی هست؛ که روزیدهنده است؛ که قدرتدهنده است و اوست که امنیت میدهد؛ نه نیروی انتظامی، نه سپاه و نه ارتش و…
این موشکهایی که ایران به دشمن زد؛ اینها هنوز گزارشش را ندادهاند. آنقدر این اتفاق برای آنها عجیب و وحشتآور است که نمیخواهند کسی متوجه شود!
چون این موشکها نقطهزن هستند؛ یعنی درست به هدف اصلی میخورند.
چهل نفری را که در این حمله زدند؛ جزو مغز متفکرهای مهم بودند که آمریکاییها اینها را مدتها آموزش دادهبودند. اینها چنین جایی
را مورد حمله قرار دادند!
ببینید اینجا خدا است. میشد که آنها آن شب مرخصی بروند و آنجا نباشند. ولی خدا خواست که باشند و نابود شوند.
خرمشهر را همین خدا آزاد کرد.
همین خدا ما را در بیست و دو بهمن از جهنمی که پهلوی ساخته بود؛ آزاد کرد.
هنوز هم همان خداست.
اگر توحید ما خدشهدار نشود؛ اگر ما توحیدمان را خوب حفظ کنیم؛ یعنی مابقی امور را تحت توحید و ارادهی خدا ببینیم؛ خدا هم بهترین را برای ما رقم میزند.
پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- هم به اندازهی خودش پیغمبر است.
امیرالمؤمنین-علیهالسلام- دون پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- است.
فاطمه زهرا-سلاماللهعلیها- بعد از امیرالمؤمنین-علیهالسلام- است.
در تشخیص اشتباه نکن.
امام زمان-علیهالسلام- یک جایگاه ویژهای بین ائمه-علیهمالسلام- دارد.
اگر اینها را درست نبینی به اشتباه میافتی!
وقتی شما به زیارت امیرالمؤمنین-علیهالسلام- میروی باید زیارت ایشان را بالاتر از زیارت امام حسین-علیهالسلام- بدانی. چون امام علی-علیهالسلام- پدر امام حسین-علیهالسلام- است. امام حسین-علیهالسلام-هر چه قدر بزرگ باشد؛ دون امیرالمؤمنین-علیهالسلام- است.
اگر اینها را درست دیدیم و تشخیص دادیم؛ همه چیز سرجایش و با عافیت رقم میخورد.
چون همه چیز به اعتقاد بر میگردد. عمل در مرحلهی آخر جبران میشود.
برای همین است که سفارش شده سورهی توحید را زیاد بخوانید.
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيم؛ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»
ببینید بعد «هَوَ اللهُ» که «اَحَد» آمده برای چیست؟ برای ایناست که یادت باشد؛ خدا را دو تا نکنی.
«اللهُ الصَّمَد»؛ خدا بینیاز است.
میخواهد بینیازی خدا را هم به تو بفهماند. «لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ»
از اینجا توضیح میدهد که شما دو تا شدن را در بچهدار شدن میبینی؛ در پدر شدن میبینی؛ این هم نیست؛ این را از ذهنت پاک کن.
یک وجود یکتا در عالم هست که دارد همه کار میکند. هیچکس دیگر کارهای نیست؛ هیچکس!
رسول خدا تمام مقامش این است که بگوید:
«اللَّهُمَّ لَا تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَهَ عَیْنٍ أَبَداً» (زادالمعاد/ج۱/ص۳۳۲)
چرا امیرالمؤمنین-علیهالسلام- مظهر
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد» است؟
چون علی-علیهالسلام- «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را خوب معرفی کرد.
هیچکس به اندازهی علی-علیهالسلام- مظهر «قُلْ هُوَ اللَّهُ» نشد.
در هر قدمی که بر میدارید خدا را در نظر بگیرید.
این ذوات مقدسه هم بهترین واسطههای خدا هستند. به اذن خدا همه کار انجام دادند و میدهند. و خدا همهی خداییاش را به اینها داده؛ اما به اذن الله.
عزیزان! اگر خدا به کسی قدرت داد؛ مرده را هم زنده میکند. اگر خدا به کسی قدرت داد؛ مریض را هم شفا میدهد.
لذا شما ببینید وقتی شخصی خدمت معصوم-علیهالسلام- رفت و گفت: آقا ما مریض داریم؛ حضرت-علیهالسلام- فرمود: اجازه بدهید من دو رکعت نماز بخوانم؛ بعد دعا کنم.
ولی ما چه میگوییم؟ میگوییم آقا انشاالله مریضت خوب میشود. ما چه کسی هستیم که پیشبینی کنیم؛ مریض دیگران خوب میشود یا نه؟!
باید بگوییم یک صدقهای بده؛ یک توسلی کن؛ مقداری تخممرغ به فقیر بده؛ انشاالله که مریضت خوب بشود.
نگو من دعا میکنم مریضت خوب بشود! شما اگر راست میگویی امور خودت را درست کن که هر کار میکنی باز مشکل داری!
وصلیاللهعلیمحمدوآله.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شبجمعه؛ بیستوچهار محرم۱۴۴۰؛ ۹۷/۷/۱۲