qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

به مناسبت شهادت امام حسن‌عسکری-علیه‌السلام-

«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
الحَمْدُ لله رَبِّ العالَمین الصَّلوةُ وَالسَّلامُ علیٰ سَیِّدِنا وَنَبِیِّنا وحَبیبِ قُلوبِنا وَطَبیبِ نُفوسِنَا وَشَفِیعِ ذَنوبِنا اباالقاسِمِ المُصْطَفیٰ مُحَمَّد و آلِه الْمِعْصومینَ المُکَرَّمین سِیَّما بَقیَّة الله فی الاَرَضین.
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
صلواتی برای امام عصر-علیه‌السلام- مرحمت کنید.

آفرینش ما اتفاقی نبوده است، بلکه ما صاحب عقیده و مکتب هستیم، یک نگاه ما به قیامت و یک نگاه ما به وحی است و به حجت خداوند که در پس پرده‌ی غیبت است هم نظر داریم، این‌ امور از اعتقادات ماست و دشمن چنین اعتقاداتی ندارد، دشمن دنیا را در همین ظواهر می‌بیند، وجودش وابسته به همین دنیاست و با دنیا فرو می‌ریزد برای همین خودکشی می‌کند، ناهنجاری پیدا می‌کند و افسرده می‌شود، اما مؤمن این‌طور نیست.
مگر علی-علیه‌السلام- “امیرالمؤمنین” نبود! مگر اول شخص عالم وجود نبود!؟ مگر علم اولین و آخرین را نداشت!؟ مگر قدرت اولین و آخرین نبود!؟ دست حضرت-علیه‌السلام- را بستند، همسرش را کتک زدند و خانه‌ی ایشان را هم آتش زدند، اما افسرده نشد! چون هدف داشت؛ لذا حضرت-علیه‌السلام- دوباره سرپا شد، زندگی تشکیل داد، دوباره حرکت آفرید و حیات را در اسلام دمید.
شما امام حسین-علیه‌السلام- را ببینید! در کربلا از همه چیز خود گذشت و آن‌ها را هزینه کرد، به غیر از وجود گرامی امام سجاد و امام باقر-علیهماالسلام دیگر چیزی برای ایشان باقی نماند، از حضرت زینب-سلام‌الله‌علیها- هم چیزی باقی نماند برای همین حضرت-سلام‌الله‌علیها- نتوانستند در مدینه زندگی کنند و با همسر خود -جعفر- به شام حجرت کردند، دوباره در آن‌جا زندگی تشکیل دادند و دوباره از ابتدا حرکت آغاز شد، مانند این‌که اصلا هیچ اتفاقی نیفتاده است؛ شما فکر کنید بلاتشبیه مثل یک سرمایه‌گذاری است که سرمایه‌‌‌ی او در بازار از بین می‌رود، دوباره سرمایه‌‌ی خود را می‌آورد باز هم می‌سوزد و…
دستگاه خداوند را ببینید، حجت خود را پنهان می‌کند، یک زمان حکمت این بود که قبله‌اش را هم تغییر دهد، یک موقع هم حکمت این بود که حجت او خانه‌نشین باشد و به جای ذوالفقار بیل در دست بگیرد و بیل بزند؛ اهل‌بیت -علیهم‌السلام- برای ما الگو هستند، حالا تا یک مقدار زندگی ما بالا و پایین می‌شود، همه چیز را به یک شکل دیگر معنا می‌کنیم؛ مثلا می‌گوییم شاید ما آدم بی‌خودی هستیم، گنهکاریم و…!
این حرف‌ها کدام است!؟ شیعه با پشتوانه کار می‌کند، پشتوانه‌‌ی او خود خداوند است؛ لذا چون پشتوانه دارد، حیات هم دارد. دشمن هر چه‌قدر مطالعه و برنامه‌ریزی می‌کند، تصمیم می‌گیرد و نقشه می‌ریزد باز هم موفق نیست؛ اتفاقا تمام مغز متفکرهای ایران را هم جذب کردند؛ مثل سروش، مهاجرانی و… یک عده هم در داخل کشور اتاق فکر برای آن‌ها بودند، در گزارش‌های خود به این نتیجه رسیدند که مردم در روز سیزده آبان به گدایی روی می‌آورند، بدبخت می‌شوند و دیگر نان برای خوردن پیدا نمی‌کنند، اما این‌طور نشد، چون ما با اعتقادات‌مان زندگی می‌کنیم.
«وَ الله لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لاَ يَنْجُو مِنَ اَلْهَلَكَةِ فِيهَا إِلاَّ مَنْ ثَبَّتَهُ اَللَّهُ عَلَى اَلْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ اَلدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ» «سوگند به خدا! حضرت مهدی-علیه‌السلام- آن‌قدر در غیبت به سر می‌برد که در زمان غیبت طولانی‌ خود کسی از هلاکت نجات نمی‌یابد، مگر کسی که خدای بزرگ او را بر عقیده‌ی امامت مهدی-علیه‌السلام- ثابت گرداند و به او توفیق دهد که برای تعجیل فرج ایشان دعا کند.» (کمال‌الدین/ج۲/ص۳۸۴)
امشب، شب امامت امام زمان-علیه‌السلام- است و فردا صبح حجت خدا، مهدی صاحب‌الزمان-علیه‌السلام- در حالی‌که پنج سال دارند – سال ۲۵۵ به دنیا آمدند و سال ۲۶۰ به امامت رسیدند- امور را به دست می‌گیرند، یک فرد پنج ساله یدالله، عین‌الله، آیت‌الله العظمی و اسم خداوند است، هستی در قبضه‌ی قدرت او است و حیات در تمام عوالم وجود بسته به حیات ایشان است.
ما هزار عالم داریم و کوچکترین آن‌ها عالم ماست، این فرد پنج ساله با این‌که غایب هستند سرپرستی تمام عوالم وجود را به عهده گرفته‌اند، البته در واقع حضرت-علیه‌السلام- غایب نیستند و همواره سی نفر همراه ایشان هستند، اگر سی نفر حضرت-علیه‌السلام- را می‌بینند و ایشان را همراهی می‌کنند، پس ایشان غایب نیستند، بلکه در نزد ما و از نظر ما غایب هستند.

شیخ مفید-رحمة‌الله‌علیه- فرمودند سی نفر از احوال حضرت-علیه‌السلام- این‌که ایشان کجا می‌روند، چه کار انجام می‌دهند، چه کار باید انجام بدهند و… مطلع هستند؛ حضرت-علیه‌السلام- از طریق همین سی نفر کارهای خود را انجام می‌دهند، این سی نفر باز هم به سی نفر دیگر متصل‌ هستند و آن‌ افراد هم باز به سی نفر دیگر متصل‌ هستند.

یک فردی تعریف می‌کرد که روی پل حجتیه بودم ‌که یک نفر به شانه‌‌ی من زد، سلام علیک و احوال‌پرسی کرد و گفت حضرت-علیه‌السلام- به شما سلام رساندند، چون شما جزء شاگردهای ممتاز حوزه هستید و خوب درس می‌خوانید این مبلغ را برای شما فرستادند. من پرسیدم شما چه کسی هستید؟ گفت من از طرف حضرت-علیه‌السلام- با شاگردهای ممتاز ارتباط دارم و باید به کسانی‌که خوب درس می‌خوانند رسیدگی کنم، بعد چند تا تذکر هم داده بودند که مباحثات شما باید این‌‌طور باشد و…
هیچ امری اتفاقی نیست، شما فکر کردید که شیعه به‌طور اتفاقی یک‌دفعه ترقی کرد، جان گرفت و دوباره بزرگ شد! متوکل تمام دین را وارونه کرد، ولی شیعه دوباره سرپا شد یا فکر کردید که شیعه در زمان معتضد و معتمد همین‌‌طور آمد و کار را به دست گرفت؟! این‌طور نیست! عالم حساب و کتاب دارد و این سر و صداها بی‌خود است؛ الان یک فیلم عجیب و غریب درست می‌کنند بعد پشت صحنه‌‌ی آن را نشان می‌دهند و می‌گویند که ما این کار را کردیم که مثلا وقتی هنرپیشه‌ای از این‌ مکان پایین می‌افتد، مردم فکر کنند از هزار متر پایین افتاده است! پس تمام آن فیلم است.
حضرت-علیه‌السلام- هر زمان که بخواهد بین کفار اختلاف می‌اندازد، هر موقع لازم باشد آتش‌سوزی راه می‌اندازد و یک ایالت را آتش می‌زند؛ چه کسی می‌تواند این کار را انجام دهد؟! یا یک قتلی درست می‌شود و یک نفر از خودشان را می‌کشند! فردی که ستون اول روزنامه‌های معروف را می‌نوشت، همین آقایی بود که در سفارت عربستان او را از بین بردند؛ یعنی مخالف اول جمهوری اسلامی و تئوریسین وهابیت بود، خب عاقبتش این شد. این‌ افراد کار خود را با چهار پایه و رکن در دنیا پیش می‌برند، خبرنگار برای آن‌ها یکی از این چهار رکن است و فکر قتل این خبرنگار اشتباه بود، چون‌ یک رکن اصلی آن‌ها فرو ریخت.
امام حسن عسگری-علیه‌السلام- می‌فرمایند: «وَ الله لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لاَ يَنْجُو مِنَ اَلْهَلَكَةِ فِيهَا إِلاَّ مَنْ ثَبَّتَهُ اَللَّهُ عَلَى اَلْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ اَلدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ» سوگند به خدا! حضرت مهدی-علیه‌السلام- آن‌قدر در غیبت به سر می‌برد که در آن زمان غیبت طولانی‌ کسی از هلاکت نجات نمی‌یابد، مگر کسی که خدای بزرگ او را بر عقیده‌ی امامت مهدی-علیه‌السلام- ثابت گرداند و به او توفیق دهد که برای تعجیل فرج ایشان دعا کند.»‌ (کمال‌الدین/ج۲/ص۳۸۴) امام غایب و مردم هلاک می‌شوند، اصلاً خداوند این کار را انجام‌ می‌دهد و امام را غایب می‌کند برای این‌که همه قرار است از بین بروند و هلاک شوند؛ مگر در جریان غدیر نبود که تمام مردم به غیر از هفده نفر هلاک شدند، خدای متعال باکی ندارد که صد نفر بیشتر باقی نماند، خداوند با همان صد نفر دوباره کار را شروع می‌کند.
«إِلاَّ مَنْ ثَبَّتَهُ اَللَّهُ عَلَى اَلْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ» «مگر کسی که خدای بزرگ او را بر عقیده‌ی امامت مهدی-علیه‌السلام- ثابت گرداند.» مواظب باشید که عقیده‌ی شما نسبت به امام زمان سست نشود! نگویید پس چه شد، چرا حاجت‌های ما برآورده نمی‌شود؟! چرا امام زمان-علیه‌السلام- نمی‌آید؟! اصلا این‌ امور به ما ربطی ندارد، مگر ما چه کاره هستیم؟ ما چه می‌دانیم خداوند در عالم چه کار می‌کند؟ یک روایت خیلی عجیبی است‌ که هر موقع مردم وقت ظهور را تعیین کنند و یک خبری درج کنند، حتی وقت را هم بفهمند، خدای متعال دوباره ظهور را عقب می‌اندازد؛ یعنی اگر قرار باشد حضرت-علیه‌السلام- در همین زمان ظهور کنند، خداوند زمان آن را دوباره به عقب می‌اندازد.
«لاَ يَنْجُو مِنَ اَلْهَلَكَةِ فِيهَا» از هلاکت نجات پیدا نمی‌کنند مگر کسانی که «إِلاَّ مَنْ ثَبَّتَهُ اَللَّهُ» خداوند آن‌ها را به قول ثابت حفظ کرده است «عَلَى اَلْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ اَلدُّعَاءَ» و آن‌ها را موفق به دعا‌ در تعجیل فرج می‌کند «بِتَعْجیلِ فَرَجِهِ.»

اگر می‌خواهید بدانید و بفهمید که آیا شما را به قول ثابت نگه داشته‌اند یا نه، ببینید که اهل دعا برای فرج هستید یا نه؟ اگر دیدید این توفیق را به شما داده‌اند که برای فرج دعا کنید، جمکران بروید، صدقه بدهید و برای فرج کار کنید، پس شما جزء آن کسانی هستید که خداوند می‌خواهد «ثَبَّتَهُ اَللَّهُ» ولی اگر دیدید نسبت به امام زمان بی‌خیال هستید آن قول ثابت را از شما گرفته‌اند، پس این دو امر است «اَلْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ اَلدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ»

غیبت به این معناست که ارتباط از طرف ما قطع است، بعد از جریان غیبت کبری سال ۳۲۹ به بعد کسی نمی‌تواند ادعا کند و بگوید که من با حضرت-علیه‌السلام- صحبت می‌کنم، دیگر چنین ارتباطی برای هیچ‌کس نیست، ولی از آن طرف حضرت-علیه‌السلام- از روی حکمت و از روی علم امامت تشخیص می‌دهند که مثلا الان ملاقاتی با آقای مهزیار-رحمة‌الله‌علیه- باید انجام شود؛ الان باید با آقای مدرس-رحمة‌الله‌علیه- ملاقاتی باشد؛ الان باید ملاقاتی با آقای بروجردی-رحمة‌الله‌علیه-صورت بگیرد؛ با آقای بحرالعلوم و شیخ مفید-رحمة‌الله‌علیهما- هم می‌شود ملاقات کرد؛ با این فردی هم که در گذرخان کاهو می‌فروشد یا با آن کلیدسازی که در اصفهان است هم ملاقاتی صورت بگیرد.
یک‌سری از ملاقات‌ها هم است که صلاح نیست فرد امام زمان-علیه‌السلام- را بشناسد، اگر بشناسد ادعا می‌کند.
حسین‌بن‌روح-رحمة‌الله‌علیه- خادم شلمغانی بود، همه می‌گفتند شلمغانی استوانه است، پس چرا کنار رفت؟! بعد هم مورد لعن واقع شد. چرا حسین‌‌ بن ‌روح-رحمة‌الله‌علیه- که اصلاً احتمال نمی‌رفت نایب سوم شد؟! حضرت-علیه‌السلام- فرمودند: به خاطر این‌که حسین‌ بن ‌روح کتمان سر داشت.
یک فردی را می‌بینید که کافی است در خواب یک آقایی را ببیند که شال سبز انداخته است، می‌گوید من امام زمان را دیدم! پس صلاح نیست که امام زمان-علیه‌السلام- را بشناسد؛ لذا خیلی از افراد امام زمان-علیه‌السلام- را به وفور می‌بینند.
آقای اثناعشری را خدا رحمت کند، آقایان همه اتفاق داشتند که ایشان سر و سری در این مسائل دارند، حتی من خودم حضوری در مورد همین قضیه مسائلی را از ایشان شنیدم. ایشان می‌فرمودند: مردم حضرت-علیه‌السلام- را هر روز به اندازه‌ی موهایی که بر سر آدم‌هاست می‌بینند، البته به تعداد موهای کسانی‌که موهای پرپشت دارند

مومنین هر روز امام زمان-علیه‌السلام- را ملاقات می‌کنند، ولی حضرت-علیه‌السلام- را نمی‌شناسند، چه‌قدر هم خوب است که ایشان را نمی‌شناسند، چون پشت سر آن دیگر ادعا نیست و این خیلی خوب است.
امام زمان-علیه‌السلام- بر روی شما تاثیر گذاشته است که شما طلبه شدید، مگر شما خودتان طلبه شدید؟! مگر شما خودتان قم را پیدا کردید!؟ مگر شما خودتان موفق شدید که محبت اهل‌بیت-علیهم‌السلام- را در دل خود قرار بدهید!؟ مگر شما خودتان موفق شدید و توفیق دارید که این کارها را انجام بدهید!؟ نه، این‌ امور از علائم وجود حضرت-علیه‌السلام- است.
حضرت-علیه‌السلام- در نامه‌ای به شیخ مفید-رحمة‌الله‌علیه- نوشته‌اند «فَاِنّا نُحيطُ علماً بِاَنبائِكُم ، وَ لا يَعزُبُ عَنّا شیءٌ مِن أخبارِكُم» «ما بر اخبار و احوال شما آگاه هستیم و هيچ چيز از اوضاع شما بر ما پوشيده و مخفی نمی‌ماند.» (احتجاج/ج۲/ص۴۹۷) «فَاِنّا نُحيطُ علماً بِاَنبائِكُم» ما به خبرهای شما احاطه داریم، حضرت-علیه‌السلام- این امر را با تأکید فرمودند تا ما اشکال نگیریم «وَ لا يَعزُبُ عَنّا شیءٌ مِن أخبارِکُم» و هیچ امری از شما بر ما پنهان نیست، حتی زمانی که شما سر درد دارید، امام زمان-علیه‌السلام- مطلع است؛ لذا نزد حضرت-علیه‌السلام- شکایت ببرید و بگویید من سر درد دارم، چون امام مطلع است و برای ما دعا می‌کند.
امام زمان-علیه‌السلام- از داخل یخچال شما مطلع است، اگر‌ حضرت عیسی-علیه‌السلام- از اموال شما خبر می‌داد‌، امام زمان-علیه‌السلام- از جیب شما، از عقاید شما و از ضعف‌های من و شما مطلع است و صاحب ماست.
ما امام زمان داشته باشیم بعد این‌‌طور زندگی کنیم؟! فکر کنیم بی‌صاحب هستیم؟! توصیه‌ی من به دوستان این است که جمکران بروند، دوستانی که دغدغه دارند، فکر می‌کنند و می‌خواهند یک قدم‌هایی بردارند تا به یک قله‌هایی برسند، جمکران جمکران را از یاد نبرند.

شما می‌دانید که خود مکه فرودگاه ندارد، چون آن‌جا کانون مغناطیس است و تعادل هواپیما به هم می‌خورد، روس‌ها در مطالعه‌ای که درباره‌ی خانه‌ی کعبه داشتند، دیدند ریشه‌ی خانه‌ی کعبه جمکران است! یعنی آن‌طرف خانه‌ی خداوند‌ و این طرف هم جمکران است، البته آن‌ها که جمکران نمی‌دانند، بعدها که مطالعه کردند فهمیدند که این‌جاست برای همین است که اگر کسی دو رکعت نماز در جمکران بخواند، مثل آن می‌ماند که در خانه‌ی خداوند، بلکه در بیت‌العتیق نماز خوانده است.
برای فرج امام زمان-علیه‌السلام- از جمکران زیاد استفاده کنید، علما به جمکران زیاد رفت و آمد داشتند، مردم را به جمکران دعوت کنید؛ مثل زائر مشهد، زائر امام زمان-علیه‌السلام- باشید، این‌ امور به شما کمک می‌کند و دغدغه‌هایی که بعضی از شما دارید ان‌شاالله جواب داده ‌می‌شود.
هیچ‌کدام از اخبار شما بر امام زمان-علیه‌السلام- پنهان نیست، مگر شما در دعای کمیل نمی‌خوانید «وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي مَلأََتْ اَرْكَانَكُلِّ شَيْ ءٍ» اسما اهل‌بیت-علیهم‌السلام- است که همه جا را پر کرده‌ است.
ما باید به عنوان یک معتقد خیلی از قصه‌ی امام زمان-علیه‌السلام- استفاده کنیم؛ یعنی به این سمت برویم و این را به عنوان یک راهکار ببینیم که خدای متعال در آخرالزمان قرار داده است که حضرت-علیه‌السلام- می‌خواهند تشریف بیاورند و امور عالم را اداره کنند.
از امشب که شب شهادت امام حسن عسکری-علیه‌السلام- و فردا که روز امامت حضرت مهدی-علیه‌السلام- است، باید توجه ما نسبت به امام زمان-علیه‌السلام- بیشتر شود و یادمان باشد که این دوران، دوران امامت است و خدای متعال می‌خواهد به واسطه‌ی امام حیّ امور را جلو ببرد؛ لذا این کار را انجام می‌دهد و نتیجه را هم حاصل می‌کند.
در روایتی از امام حسن عسگری-علیه‌السلام- است که از علامت‌های مومن پنج چیز است «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ‏ خَمْسٌ‏ صَلَاةُ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» (الوسائل‌الشیعه/ج۱۴/ص۴۷۸)
از نشانه‌های مؤمن پنج چیز است که یکی از آن‌ نشانه‌ها ۵۱ رکعت نافله، یکی زیارت اربعین، یکی هم انگشتر به دست راست کردن، یکی هم تعفیر، یعنی صورت را به خاک گذاشتن و یکی هم جهر به “بسم الله الرحمن الرحیم” است، ما برای این‌که خودمان را نزدیک کنیم باید این کارها را انجام بدهیم.

«السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.»
اباصلت از یاران و اصحاب امام حسن عسکری-علیه‌السلام- است، ایشان می‌گوید شنیدم که حضرت-علیه‌السلام- بستری است؛ لذا خودم را از راه دور به ایشان رساندم، دیدم سم کار خودش را کرده است و آثار رفتن پیداست؛ لذا کنار حضرت-علیه‌السلام- قرار گرفتم. حضرت-علیه‌السلام- می‌فرمودند جگرم جگرم، سپس خطاب به من فرمودند: اباصلت! تشنگی خیلی طاقتم را برده است، داخل اتاق برو و آقازاده‌ام را صدا کن تا بیاید و شربتی آب بر دهانم بگذارد.
اباصلت می‌گوید دیدم آقا زاده‌ای در سجده است؛ لذا نشستم تا نمازش تمام شد و خبر امام حسن‌عسگری-علیه‌السلام- را به ایشان رساندم، سراسیمه آمدند، یک کاسه آبی آماده کردند و مقابل دهان امام عسکری-علیه‌السلام- آوردند.
امام عسگری-علیه‌السلام- آب را نوش جان کردند و فرمودند: مهدی جانم! تو حجت خدا روی زمین هستی، بعد فرمودند: من را وضو بده.
من دیدم که آقا، ایشان را وضو دادند و لحظاتی نگذشت که چشم از جهان فرو بستند.
«لا یَوْم کَیوْمِکَ یا اَباعَبْدِالله» مدام داخل گودال می‌فرمودند: جگرم جگرم جگرم! اما صدایش به جایی نرسید، یک موقع ببیند سینه‌اش سنگین شد «الشِّمرُ جَالِسٌ علیٰ صَدْرِهِ»
حسین جان.

وصلی‌الله‌علی‌محمدوآله