qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

سرمایه‌گذاری خداوند بر روی انسان

خدای متعال خدایی خودش را با به کمال رساندن انسان ثابت می‌کند؛ «الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى» «گفت پروردگار ما كسى است كه هر چيزى را خلقتى كه درخور او است عطا کرده و سپس آن را هدايت فرموده است» (طه/۵۰) یک سنگ از بین سنگ‌ها برجسته می‌شود و تبدیل به عقیق، فیروزه یا دُر می‌گردد؛ حال چگونه این سنگ بی‌ارزش، ارزشمند می‌شود؟ این همان معرفی خداوند است، وقتی شما تغییر را احساس می‌کنید و می‌بینید که خدای متعال از هیچ یک وجودی را خلق می‌کند و رشد می‌دهد؛ یعنی در حال اثبات خدایی خودش است؛ «الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى» «و لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» «به راستى انسان را در نيكوترين اعتدال آفريدیم» (تین/۴) خداوند متعال می‌خواهد بر روی وجود انسان سرمایه‌گذاری کند و به او کمال عطا کند، به این ترتیب خدایی خودش را به اثبات برساند.

معیارهای اصلی برای ایجاد زمینه‌ی رشد و کمال

قرآن نسبت به انسان دو خطاب دارد؛ یکی «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيم»ِ «اى انسان چه چيز تو را درباره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته است» (انفطار/۶) و دیگری «إنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ» «واقعا انسان دست‌خوش زيان است» (عصر/۲) این آیات خطاب به انسانی است که هنوز تربیت نشده است و قرار است که تربیت شود؛ «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا»«ما آدمی‌زادگان را گرامی داشتیم، آن‌ها را در خشکی و دریا (بر مرکب‌های راهوار) حمل کردیم، از انواع روزی‌های پاکیزه به آنان روزی دادیم و آن‌ها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده‌ایم برتری بخشیدیم» (اسراء/۷۰) وقتی انسان تربیت شد او را به سمت بالا می‌کشند و به او رشد و کمال عطا می‌کنند، ما باید این رشد را در وجود خود بپذیریم و نکته این‌جاست که هر چه‌قدر زمینه پیدا کنیم تا از این سفره‌ای که خداوند پهن کرده است استفاده کنیم به همان مقدار رشد خواهیم کرد.
شما سلمان-رحمة‌الله‌علیه-، ابوذر-رحمة‌الله‌علیه- و مقداد-رحمة‌الله‌علیه- را ببینید که چگونه رشد کردند و به کجا رسیدند. حضرت خدیجه‌ی‌کبری-سلام‌الله‌علیها- یک تاجر است، وقتی متوجه می‌شود پیغمبری آمده است که استوانه‌ی اخلاق و فهم است، تمام زندگی و وجودش را در خدمت این پیغمبر می‌گذارد، چرا؟ چون می‌فهمد کمال و رشد فقط نزد او است؛ لذا خدیجه‌ی کبری-سلام‌الله‌علیها- از تمام امور صرف‌نظر می‌کند و یکی از آن چهار بانو می‌شود.
این امور همین‌طور به راحتی اتفاق نمی‌افتد! اگر شما برای نماز صبح بلند نشوید چیزی به شما نمی‌بخشند، اگر شما اهل ذکر و اهل امانت نباشید و از آن خصوصیاتی که در این سفره پهن است استفاده نکنید، نه تنها رشد نمی‌کنید بلکه در جا هم می‌زنید؛ مثل کسی که روی تردمیل راه می‌رود و عرق می‌ریزد، اما وقتی پایین می‌آید می‌بیند همان‌جای قبلی مانده است.
پس باید از این سفره استفاده کرد، خدای متعال در این سفره سه امر گذاشته است؛ یکی از آن امور شرعیات است؛ یعنی واجب و حرام.
خوب است که انسان واجبات را درست هضم کند، چون غذای خوبی برای روح او به حساب می‌آید.
حضرت-علیه‌السلام- فرمودند اگر موقع وضو گرفتن «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» بگویید، این وضو برای شما غسل حساب می‌شود و در جایی دیگر حضرت-علیه‌السلام- فرمودند به همراه وضوی خود آیة‌الکرسی بخوانید تا وضوی انبیاء-علیهم‌السلام- به حساب آید.
یا هنگام وضو گرفتن «انا انزلناه» بخوانید تا خداوند تمام ثواب‌هایی که به تمام افراد عطا کرده است به شما هم عنایت کند؛ ببینید مواظبت بر وضو که یک امر خیلی ساده است چه برکاتی برای انسان دارد! چه‌طور وقتی سفره پهن است از چیزی غافل نیستیم و هر چه هست همه را از دوغ، سالاد و ماست تا پلو و خورشت می‌خوریم و از چیزی صرف نظر نمی‌کنیم، این عیبی ندارد، نوش جان! ولی در معنویات هم باید به همین صورت باشیم، به‌گونه‌ای که از یک ذکر صلوات بر محمد و آل محمد باز نمانیم و استفاده کنیم؛ سلام کنیم و شصت و نه ثواب ببریم؛ در افطاری دادن به مردم ولو با یک خرما شریک شویم؛ خلاصه این‌که در ثواب جمع کردن حریص باشیم.
آقای بروجردی-رحمة‌الله‌علیه- که همین‌طور آقای بروجردی نشد، حضرت امام-رحمة‌الله‌علیه- که همین‌طور حضرت امام نشد؛ آقا‌زاده‌ی آیت‌الله بهجت-رحمة‌الله‌علیه- می‌گفت ایشان وقتی بلند می‌شدند تا یک کتاب بیاورند، در همین فاصله دعا می‌خواندند و کتاب را برمی‌داشتند.

قرار گرفتن در مسیر مهم است

اگر در مسیر دینداری قرار بگیریم، حتی اگر جا بمانیم باز هم ما را به مقصد می‌رسانند؛ فردی از تبریز قصد داشت با کاروان‌هایی که از مناطق ترکیه به مکه می‌رفتند همراه شود؛ اما از کاروان جا ماند و این در حالی بود که برف زیادی هم ‌آمده بود. این آقا می‌گوید شخصی را دیدم که برف‌ها را از درخت پایین می‌ریخت و به من گفت تو این‌جا چه‌ کار می‌کنی؟ گفتم من از کاروان جا مانده‌ام، بعد گفت حالا که جا ماندی بلند شو و نافله بخوان، با خودم گفتم وقت خوبی است و شروع به خواندن نافله کردم، یک مقدار که گذشت دیدم خبری نشد و آن آقا هم‌چنان مشغول کارش است، دوباره به من گفت تو که هنوز نرفتی! گفتم کاروان نیامده است که من بروم! گفت عیبی ندارد، مشغول خواندن زیارت جامعه باش، من زیارت جامعه را حفظ نبودم، ولی یک‌دفعه دیدم زیارت جامعه را از حفظ هستم، یک مقدار که گذشت دوباره به من گفت هنوز که این‌جا هستی! گفتم بله؛ گفت زیارت عاشورا بخوان، زیارت عاشورا هم خواندم، بعد دیدم ایشان با استری آمد و به من گفت اسبت را سوار شو تا برویم، دیدم اسب نمی‌آید، ایشان افسار اسب من را گرفت و من را در یک چشم به هم زدن به کاروان رساند و گفت این کاروان شماست که برای نماز صبح وضو می‌گیرند.

رفع تمام نیازها به واسطه‌ی دینداری صحیح

اگر کسی در مسیر دینداری توانست خوب دینداری کند، برای او مسائلی پیش می‌آید؛ یک خواب خوب به او نشان می‌دهند، یک روزی از جایی که گمان نمی‌کند به او می‌رسانند «وَ يَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ» (طلاق/۳) یک همسر مؤمنه روزی او می‌شود و فرزند صالح هم به او عطا می‌کنند.
شما داستان‌های قرآن را بخوانید، این‌ داستان‌ها که دروغ نیست، هر دفعه که حضرت زکریا-علیه‌السلام- نزد حضرت مریم-سلام‌الله‌علیها- می‌آمد می‌دید که مقابل او غذاست، این غذاها از کجاست؟! یا در سن پیری به حضرت زکریا-علیه‌السلام- وعده‌ی فرزند می‌دهند! پس این‌ وقایع داستان نیست و چنین مسائلی وجود دارد.

انجام امور عبادی با لذت و علاقه

باید سر سفره‌ای که خدای متعال برای شما پهن کرده است با اشتها بنشینید، بی‌اشتها و کم اشتها نباشید؛ مثلا نماز را خوب و با علاقه بخوانید، طوری نخوانید که زود تمام شود و بگویید راحت شدیم، از نماز خواندن لذت ببرید تا کم‌کم رشد کنید؛ شیخ انصاری-رحمة‌الله‌علیه- وصیت کرد پنجاه سال برای او نماز بخوانند، اطرافیان تعجب کردند و دلیلش را پرسیدند، فرمود من آن‌قدر نمازهایم را با لذت خواندم که می‌ترسم به‌خاطر چشیدن آن لذت نماز خوانده باشم، نه به‌ خاطر خداوند!
من و شما از غذا خوردن خیلی لذت می‌بریم، اشکال هم ندارد، اما کم‌کم به جایی برسیم که قرآن خواندن‌ هم برای ما با لذت باشد، طوری نباشد که بخواهیم زود تمام شود.
به نوجوانی گفتم نماز می‌خوانی؟ البته هنوز به سن تکلیف نرسیده بود، گفت گاهی می‌خوانم، گفتم حالا که گاهی نماز می‌خوانی بر محمد و آل محمد زیاد صلوات بفرست؛ در روایت دارد که برای هر صلواتی که شما می‌فرستید دو رکعت نماز مستحبی برای شما می‌نویسند.
اگر فرزند شما به سن تکلیف نرسیده است یا در نمازش کاهلی می‌کند، این صلوات فرستادن به او در این امر کمک می‌کند.

علاقه‌مندی به دین و امور دینی

دین این‌طور نیست که یک چیز خوشمزه و روان باشد، نه! «إِنَّها لَکَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخاشِعينَ» (بقره/۴۵) دین سنگینی خودش را دارد، منتهی وقتی شما به دین علاقه‌مند شدید، برای آن یک حقیقت در نظر گرفتید و ایمان هم با آن همراه شد، دین هم جزء اموری می‌شود که شما دوست دارید.
مثلا اگر دیدید یک نفر منتظر نماز است و از شنیدن صدای اذان لذت می‌برد، نگویید دروغ می‌گوید و چنین چیزی نیست؛ یک نفر دوست دارد موسیقی گوش بدهد و دیگری دوست دارد مداحی گوش کند، این علاقه است.
«إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً»
«ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد
و پذيرا گردد يا ناسپاس» (انسان/۳) یک نفر حرام، موسیقی و ساز و آواز را پیگیر است و یک نفر دیگر مسیر خداوند، پیغمبر و قرآن را پیموده و علاقه‌‌ی خود را در این‌ قسمت آورده است، این‌طور نیست که فرد بدون علاقه بماند، نه! علاقه می‌آید، چه موقع می‌آید؟ وقتی شما به الزاماتش و اموری که مربوط به آن است توجه کنید.

بهره‌مندی از ثمرات دین

اگر شما غذای خوب را با سرعت بخورید دچار سوء هاضمه می‌شوید، معده‌ی شما ورم می‌کند و نفخ معده هم زیاد می‌گیرید، ولی همین یک لقمه غذا را اگر بیست، سی مرتبه بجوید به بدن شما ویتامین می‌رساند و یک آدم نیرومند می‌شوید، ولی اگر صد لقمه را تند تند بخورید فایده‌ای برای بدن شما ندارد، چون تمام آن تبدیل به تفاله می‌شود؛ نماز هم همین‌طور است، سوره‌ی حمد هفت آیه دارد، صد آیه که نیست و کل نماز صبح دو دقیقه یا سه دقیقه است، ولی این سه دقیقه را خوب از کار در بیاورید تا خدای متعال آن ثمره‌ای که در دین گذاشته است را شما هم حس کنید و از خواندن آن دو رکعت نماز جان بگیرید.

فکر نکنید فقط در مسابقه‌ی فوتبال خوشمزه‌گی است، نه! در نماز جماعت هم خوشمزه‌گی است، دیدید بعضی‌ از افراد برای نماز جماعت می‌دوند، چون برای آن‌ها خوشمزه است یا بعضی‌ از افراد اذان می‌گویند یا مداحی گوش می‌کنند، چون این امور برای آن‌ها خوشمزه است و خداوند متعال هر کسی را بخواهد هدایت می‌کند.
پس باید مایحتاج خود را از دین بگیرید، حتی از یک «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» هم لذت ببرید. وقتی نماز تمام شد زود بلند نشوید، مانند این‌که شما را به اجبار سر سجاده آورده‌اند، بلکه به سجده بروید؛ امام زمان-عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف- فرمودند: سنتی بالاتر از سجده‌ی شکر بعد از نماز نداریم.
در روایت دارد که ملائکه مباهات می‌کنند به سجده شکری که بنده بعد از نماز انجام می‌دهد، خداوند هم مباهات می‌کند و می‌گوید من نماز را واجب کرده بودم، ولی سجده‌ی بعد از نماز را برای بنده‌ام واجب نکرده بودم، اما او به سجده می‌رود؛ می‌دانید مباهات خدا یعنی چه؟ یعنی یک‌دفعه شما را به نقطه‌ای می‌رساند که لذت ببرید و رشد کنید، آن هم رشدی که موجب تعجب تمام افراد شود!

خدای متعال برای دین و دینداری سفره‌ای پهن کرده است و ما هم بالأخره سر این سفره‌ هستیم، پس باید از این سفره خوب بهره ببریم و چیزی را از دست ندهیم؛ در سحرهای ماه رمضان بلند شویم و سحری بخوریم، نگوییم غذا خوردیم و دیگر برای سحری بلند نشویم، این‌طور نباشیم! حتی اگر شده یک لقمه سحری بخوریم که آن یک لقمه‌ی سحر چیز دیگری است و خود آن بیدار شدن موقع سحر حال و هوای دیگری دارد، بعد می‌بینید آن خوشمزه‌گی برای شما هم اتفاق می‌افتد، پس ما باید با میل و اشتها سر این سفره‌ای که پهن است برویم.

رسیدگی ویژه‌ی خداوند به مؤمنین

خدای متعال تمام افراد را می‌بیند؛ بی‌نمازها، خانوم‌های فاسد و محجبه و……..را هم می‌بیند و هیچ وقت این‌ افراد را مساوی با هم قرار نمی‌دهد.
لطف خداوند زیاد است و بر روی شما حساب باز کرده و شما را جدا کرده است، یعنی می‌خواهد به شما رسیدگی ویژه داشته باشد؛ لذا از این رسیدگی خاص و ویژه استفاده کنید.

وصلی‌الله‌علی‌محمدوآله.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کرج؛ هیأت فاطمیون رزمندگان غرب کرج؛ رمضان ۱۴۴۰؛ شب‌یازدهم؛ ۹۸/۲/۲۶