qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

مرام برخاسته از دین افراد است

رفتارهای ما در قالب مرام تعریف می‌شود؛ یعنی این‌طور نیست شما بدون این‌که مرامی را پذیرفته باشید کاری انجام دهید، عقبه‌ی کار شما یک مرام دارد که به شما فرمان می‌دهد چه برخوردی داشته باشید؛ به عنوان مثال آدمی که صاحب مروّت است، مروتش به او می‌گوید که همسایه‌داری‌ او خوب باشد یا مثلا مرام یک فوتبالیست مغرور این است که هیچ‌کس را به جز خودش قبول ندارد، برخلاف یک فوتبالیست متواضع که مرام دیگری دارد.
این مثال‌ها مرام‌های خیلی ضعیفی هستند و سوسو می‌زنند، دین به انسان مرام و قالب می‌دهد، اگر دین براساس حق باشد یک مرام می‌دهد و اگر بر اساس باطل شد مرام دیگری می‌دهد.
مرام بعضی از افراد مذهبی‌ اشتباه است و حتی خیلی بدتر از آدم‌های لاابالی هستند یا مثلا مرام یک مشروب‌خوار خیلی بهتر از یک آدم مذهبی است که مرام باطلی دارد؛ شما داعش را ببینید! داعشی‌ها مذهبی هستند، ولی مرام آن‌ها اشتباه است یک تعصب جاهلانه‌ی مذهبی هم برای ظلم کردن به کمک‌ آن‌ها می‌آید تا ظلم را انجام دهند، همین که به داعش بگویند این‌ امور باطل است و باید افرادی را از بین ببرند از مذهب و اعتقادات‌ خود به صورت تمام عیار استفاده می‌کنند.

چهارده معصوم-علیهم‌السلام- به‌جای یک معصوم

ائمه-علیهم‌السلام- می‌خواستند مرام را در ما شکل دهند، پس یک امام کافی بود که تمام مرام‌ها و خصوصیات را به ما بفهماند، مثل قرآن که یکی است، ولی چون دشمن به ائمه-علیهم‌السلام- فرصت نمی‌داد، خدای متعال چهارده معصوم-علیهم‌السلام- را فرستاد که هر کدام در فرصتی که دارند یک قسمت از این مرام و مذهب را نشان دهند؛ مثلا ما احادیث زیادی از امیرالمؤمنین-علیه‌السلام- نداریم، چون حضرت-علیه‌السلام- همیشه در جنگ بودند و نهج‌البلاغه‌ هم براساس حکومتداری است، ولی از امام صادق و امام باقر-علیهم‌السلام- روایات زیادی داریم؛ بلاتشبیه می‌گویم تلفن همراه سی سال پیش این امکانات را نداشت، ولی شما می‌بینید اتفاقات دیگری افتاد و الان خیلی از کارها با این گوشی تلفن انجام می‌شود و در تکامل این امر، فکرهای مختلفی دخالت داشته است و مطالعات فراوانی انجام شده تا به این شکل و پیشرفت در آمده است که الان شما از آن استفاده می‌کنید.
بلاتشبیه در جریان اهل‌بیت-علیهم‌السلام هم به این صورت است، وقتی شما از امیرالمؤمنین-علیه‌السلام- شروع می‌کنید و جلو می‌آیید تا به امام زمان-عج‌الله‌تعالی‌‌فرجه‌الشریف- برسید کم‌کم چهارچوب فکری شما شکل می‌گیرد.
شما در این برنامه باید امام حسن مجتبی-علیه‌السلام- را در کنار رسول خدا-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- و بقیه‌ی ائمه-علیهم‌السلام- ببینید و آن‌چه که باید از مرام امام حسن مجتبی-علیه‌السلام- یاد بگیرید موضع‌گیری‌های ایشان است که با آن می‌توانیم راه را درست برویم.

حلم ظرف علم است

امام حسن مجتبی-علیه‌السلام- حلم را نشان دادند؛ حلم ظرفیت است شما شیر را نمی‌توانید در یک ظرف کثیف بریزید؛ لذا یک ظرف مناسب لازم است که همان ظرفیت شیر است و از خود شیر مهم‌تر است.
حلم ظرف علم است، فرد علم دارد و اصطلاحات زیادی حفظ است، ولی حلم ندارد؛ مثل راننده‌ای که خیلی خوب است، ولی عجول هم است و این خیلی خطرناک است، پس ما به حلم خیلی نیاز داریم.
حضرت-علیه‌السلام- فرمودند: «إِنَّ اَلظَّالِمَ اَلْحَالِمَ يَكَادُ أَنْ يُعْفَى عَلَى ظُلْمِهِ بِحِلْمِه» «راستى ستمكار بردبار بسا كه به‌وسيله حلم خود از ستم او گذشت شود» (تحف‌العقول/ج۱/ص۴۸۳) آدم ظالمی که ظلم می‌کند، اما عاقل است و حلم دارد، به‌ خاطر همین حلم نزدیک است که دست از ظلم بردارد و بخشیده شود؛ «یَکادُ اَنْ یُعْفیٰ علیٰ ظُلمِهِ بِحِلْمِهِ» و از طرف دیگر می‌فرمایند: «وَ إِنَّ اَلْمُحِقَّ اَلسَّفِيهَ يَكَادُ أَنْ يُطْفِئَ نُورَ حَقِّهِ بِسَفَهِهِ» «و حق‌دار نابخرد، بسا كه به‌ سفاهت خود نور حق خويش را خاموش كند.» یک فرد مذهبی که ظالم نیست و حق با او است، ولی سفاهت دارد و نمی‌داند در کجا چه موضع‌گیری داشته باشد؛ لذا خرابکاری می‌کند، «یَکادُ انْ یُطفِیَٔ» نزدیک است که نظام را زیر سوال ببرد!، «ان یُطفیَٔ نورَ حقّهِ بِسَفَهِهِ» چون ندانم کاری دارد.

شیوه‌ی صحیح نهی‌ از منکر

شما باید در موضع قدرت فکر کنید که قدرت ندارید! سپس نهی از منکر را انجام دهید، چون اگر فکر کنید که قدرت دارید و نهی از منکر انجام دهید خرابکاری می‌کنید، اما اگر فکر کنید که قدرت ندارید با آن کسی که مقابل شما در حال انجام منکر است مساوی هستید، حالا باید ببینید چکار باید کنید که او دست از منکر بردارد؛ شما باید به او دست بدهید و مصافحه کنید، یک مقدار هم از احوال او بپرسید بعد هم به آرامی و بدون این‌که کسی بفهمد به او بگویید که فلان کار را انجام ندهد.
در زمان آقای بهجت-رحمه‌الله‌علیه- زوجی آمدند که ایشان خطبه‌ی عقدشان را بخواند، وقتی ما داماد را دیدیم شرمنده شدیم، گفتیم اگر می‌دانستیم چنین آدمی با این تیپ و قیافه می‌خواهد بیاید، اصلا از همان اول ممانعت می‌کردیم بعد گفتیم در کار حاج آقا که نمی‌شود دخالت کرد؛ لذا خود ایشان هر کاری که صلاح است انجام می‌دهند.
ما این زوج را به اتاق آقای بهجت-رحمة‌الله‌علیه- راهنمایی کردیم و ایشان خیلی آن‌ها را تحویل گرفت و از داماد حال و احوالش را سؤال کرد و پرسید اهل کجا هستی و شغلت چیست؟ و ایشان را خیلی تشویق کرد که چه کار خوبی کردی که می‌خواهی ازدواج کنی و….. بعد که حاج آقا عقد را خواندند و آن‌ها می‌خواستند بروند، آقای بهجت اشاره‌ای به ایشان کرد و او هم فهمید و گفت چشم حاج آقا!

در هر کاری باید عاقلانه رفتار کرد

ما که از مردم طلب‌کار نیستیم و نمی‌خواهیم همه را به اجبار به سمت خودمان بکشانیم! بلکه می‌خواهیم عقیده خود را منتقل کنیم و عقیده ظرفیت می‌خواهد، ما هر چه عاقلانه رفتار کردیم باعث شد این جمهوری، جمهوری اسلامی شود و هر جا کم‌ عقلی و بی‌عقلی داشتیم خرابکاری کردیم و تاوان آن را پس می‌دهیم.
بدحجابی بانوان تاوان رفتارهای قبل ماست و به این صورت هزینه می‌دهیم، وگرنه یک خانم خودش با‌عفت است و دوست دارد که از او دفاع شود، مگر این‌که بد‌کاره باشد.
اگر مردی از خانمی دفاع کرد آن خانم خوشش می‌آید، حالا چه‌طور شده است که ما که از یک چیز خوب دفاع می‌کنیم او می‌گوید نمی‌خواهم و همین‌طور خوب است! می‌گوید من حاضرم به جهنم بروم، اما در بهشت شما نیایم! چرا این‌گونه پاسخ می‌دهد؟ چون ما در این زمینه حلم به خرج ندادیم.
من در خانه نتوانستم همسرم را متقاعد کنم، چرا؟ چون فقط می‌خواستم حرف خودم را ثابت کنم!
امیرالمؤمنین-علیه‌السلام- ۲۵ سال عقب‌نشینی کرد تا مردم بتوانند فکر کنند، ۲۵ سال در خانه نشست و به مردم فرصت فکر کردن داد؛ شما یک جایی باید عقب‌نشینی کنید، یک جایی باید بپذیرید که نمی‌شود، اگر صلح امام حسن-علیه‌السلام- نبود هیچ چیز از دین باقی نمی‌ماند.

شخصی گفت من در عرفات به خیمه‌‌ی امام حسن-‌علیه‌السلام- رفتم و دیدم قبایل می‌خورند، صحبت می‌کنند و در رفت و آمد هستند، به خیمه‌ی امام حسین-علیه‌السلام- رفتم و دیدم یک جوّ سنگین در خیمه حکمفرماست و همه در حالی که روزه هستند گریه می‌کنند! نتوانستم تحمل کنم و با خودم گفتم بالأخره این دو امام هستند، پس چه‌طور شرایط آن‌ها با هم فرق دارد؟ امام حسن-علیه‌السلام- دنبال این شخص می‌فرستد و می‌فرماید من امام افطارکنندگان و امام حسین-علیه‌السلام- هم امام روزه‌دارهاست؛ یعنی اگر کسی در عرفات در شرایطی قرار گرفت که نتوانست روزه بگیرد یک الگو به نام معصوم-علیه‌السلام- دارد که از او تبعیت می‌کند و روزه نمی‌گیرد و این خیلی کار را راحت می‌کند تا این‌که آدم فقط یک راه داشته باشد! در نتیجه برای آن فرد سخت می‌شود که نمی‌تواند روزه بگیرد.
شما در خانه نماز خود را اول وقت می‌خوانید، ولی همسر شما الان نمی‌تواند اول وقت نماز بخواند یا بالعکس، پس شما نباید به هم ایراد بگیرید که چرا اول وقت نماز نمی‌خوانید؟ ایمان او همین اندازه است و اگر او هم ایمانش خوب شد نماز خود را اول وقت می‌خواند.
یا مثلا پسر شما خیلی مسائل را از شما نمی‌پذیرد، شما خودتان هم که جوان بودید همین خصوصیت را داشتید، پس نباید ناراحت شوید که چرا فرزند من این‌طور شده است! باید به او فرصت بدهید، فرصت دادن یعنی حلم! چرا حلم؟ چون کار سنگینی به عهده‌ی شماست.

ما عهده‌دار امری به نام دین هستیم و
می‌خواهیم دین را وارد زندگی مردم کنیم، بردن دین در زندگی مردم کار پیچیده‌ای است و یک عقل مخصوص می‌خواهد؛ لذا خیلی‌ از افراد نباید در کار دین دخالت کنند، اصلا نباید حرف بزنند و باید ساکت باشند، چون با سکوت آن‌ها کار بهتر پیش می‌رود.
ما امری به نام حکومت تشکیل دادیم؛ این حکومت شاید صد سال طول بکشد تا بتواند خودش را نشان بدهد و مردم آن را بپذیرند، یک روز دو روز که نیست، امر پیچیده‌ای است که نیاز به زمان دارد؛ لذا نباید عجله کرد.
جریان اسلام از چه زمانی شروع شد؟ هنوز این جریان نتیجه نگرفته است و ما منتظر هستیم تا امام زمان-عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف- ظهور کنند و در حکومت ایشان نتیجه‌ی رسالت پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله- را ببینیم و این یعنی این‌که جریان اسلام کار پیچیده‌ و بزرگی است که به این آسانی نمی‌تواند خودش را نشان دهد؛ درخت پسته هفت سال طول می‌کشد تا به ثمر بنشیند؛ به عبارتی باید خون دل خورد تا محصول دهد، ولی کدو را می‌توان همان سال برداشت کرد؛ لذا افرادی که در مسائل حلم ندارند و نمی‌دانند حلم چه امر مهمی است مدام اشتباه می‌کنند.

اهمیت وجود مراجع در جهت‌دهی دین

الان مراجع را ببینید! اگر کار دست مراجع باشد درست پیش می‌رود تا این‌که کار دست ما باشد، آن همخوانی که مراجع با رهبری دارند باعث می‌شود که چالش‌ها به صورت ملایم درست شود.
مراجع خوب می‌فهمند که اگر یک نفر نماز‌خوان شود چه‌قدر مهم است! کسی به این آسانی نماز‌خوان و دیندار نمی‌شود؛ لذا مراجع با طمأنینه، با حلم و با ملایمت دین را جهت می‌دهند و به آن‌جایی که باید برسد می‌رسانند.

دین، مرام و مذهب‌های باطل را آشکار می‌کند

الان شما عربستان را ببینید! خادم حرمین بودند، اما حالا خائن حرمین هستند، چرا؟ چون عجله کردند و یمن را نتوانستند تحمل کنند؛ لذا دست آن‌ها رو شد و مردم فهمیدند که در ذات این مذهب و مرام، یک سر سوزن فهم، عقل، درایت و تحمل نیست؛ ما چه‌قدر باید هزینه می‌کردیم تا ثابت کنیم مرام عربستان باطل است؟! چه کسی باور می‌کرد مرام افرادی که مکه و مدینه را اداره می‌کنند باطل است و آدم‌های بی‌خودی هستند؟ لذا دین می‌آید و تمام این شرایط را ایجاد می‌کند.
پس برای این‌که مرام درست و حق در وجود ما شکل بگیرد دین از همه چیز استفاده می‌کند، از خانواده، از همسایه، از فرد مسجدی، از ماه رمضان و ماه محرم و آن‌قدر شما را در کوچه پس‌کوچه‌ها، پیچ‌و‌خم‌ها و راه‌های باز و بسته می‌برد و می‌آورد تا بتوانید در وجودتان راه را برای اهل‌بیت-علیهم‌السلام- باز کنید.

بصیرت برای کمک به دین

حرف آخر این است که اگر کسی بخواهد در دین برای خدای متعال قدمی بردارد، حتما باید مطلع باشد تا به دین کمک کند و آن امری که دین بزرگ نمی‌داند را بزرگ نشمارد؛ به عنوان مثال در مدینه یک نفر از دنیا رفته بود، امام صادق-علیه‌السلام- و دوستانشان هم در تشییع آمده بودند، زنی شروع به آوازه‌خوانی و مرثیه‌خوانی کرد، چون شنیدن صدای او حرام بود دوستان امام صادق-علیه‌السلام- دسته‌جمعی تشییع جنازه را ترک کردند و رفتند. خبر به امام صادق-علیه‌السلام- رسید و حضرت-علیه‌السلام- فرمودند چرا این‌ افراد رفتند؟ گفتند به ‌خاطر آوازه‌خوانی یک خانم! حضرت-علیه‌السلام- فرمودند تشییع جنازه‌ای که این‌قدر ثواب دارد و مهم است نباید به ‌خاطر یک امر ناچیز ترک می‌شد و نباید آبروی صاحب مجلس می‌رفت، با این‌که امام صادق-علیه‌السلام- خودشان حلال و حرام را گفتند، ولی امور دیگری هم در این زمینه دخالت دارند.
فردی را می‌بینید که به خانه‌ی برادرش نمی‌رود و می‌گوید خانه‌ی آن‌ها فلان است و قطع رحم می‌کند و به خیال خودش دین را جلو می‌برد! شما نمی‌توانید به‌ خاطر فلان مسئله به خانه‌ی برادر خود نروید و قطع رحم کنید! بلکه باید بروید.
شخصی نزد زُراره-رحمة‌الله‌علیه- آمد و حرف‌هایی زد که زراره-رحمة‌الله‌علیه- عصبانی شد و داد و بیداد کرد، آن فرد به زراره گفت از این مسائل من بارها و بارها به امام صادق-علیه‌السلام گفتم و یک بار ایشان به من تند نشدند و فریاد نزدند.
اگر ما مردم را درست و از روی علم و حلم با دین آشنا کنیم دیگر دین به خودی خود مخالف نخواهد داشت.

وصلی‌الله‌علی‌محمدوآله.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کرج؛ هیأت رزمندگان غرب کرج(فاطمیون)؛ رمضان ۱۴۴۰؛ ۹۸/۲/۲۸

برچسب‌ها:, ,