qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

راهکار زندگی برای آخرت

«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُصْطَفیٰ مُحَمَّد وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِين ألمَعصومین وَ لَعنةُ اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعینِ مِنَ الان إلی قیامِ یَومِ الدّین»
«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الحسین»

ما برای دنیا خلق شدیم؛ لذا اگر ما را رها کنند میل و کشش‌ ما به سمت دنیاست و دنیا برای‌ ما جذاب است، چون از همان ابتدا در دنیا بوده‌ایم.
خدای متعال به انسان لطف کرده است و می‌خواهد او را به عالم آخرت مرتبط کند؛ لذا خداوند خلق دیگری در وجود انسان ایجاد کرد که عالم دیگر را بپذیرد
قرآن می‌فرماید «ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ» «سپس او را با آفرینشی دیگر پدید آوردیم.» (مؤمنون/۱۴) و مهم‌تر از آن قرار است خدای متعال عالم آخرت را در این عالم پیاده کند و می‌خواهد انسان در این دنیا باشد، ولی آخرتی زندگی کند؛ به عبارتی در دنیا باشد، ولی حلال بخورد؛ حلال یعنی آخرت! در دنیا باشد، ولی اطاعت کند؛ اطاعت یعنی آخرت! در دنیا باشد، ولی برای نماز وقت بگذارد؛ نماز یعنی آخرت! ساعت نماز از ساعت دنیا نیست؛ لذا اگر کسی ساعتی در مسجد باشد آن ساعت جز عمر او به حساب نمی‌آید، حتی سفره‌ی ما نیز قرار است آخرتی باشد، چگونه؟ به این صورت که سر سفره نجس، اسراف و حرام نباشد، هر فردی حق خودش را بخورد و به سفره به عنوان نعمت نگاه کند، «بسم‌الله» و «الحمدلله» بگوید و دیگران را هم در سفره‌ی خود شریک کند، این همان سفره‌ی آخرتی است!
پس قرار است که ما آخرت را در دنیا بیاوریم و با این‌که در دنیا هستیم، ولی آخرتی زندگی کنیم، اما عده‌ای برعکس هستند و تمایل دارند آخرت را دنیایی کنند؛ مثلا می‌خواهند مسجد را محل گناه کنند یا قرآن را که برای آخرت است خراب کنند؛ لذا قرآن را با لحنِ آواز می‌خوانند یا می‌خواهند مداحی را خراب کنند؛ لذا با موسیقی حسین حسین می‌گویند، مگر مداحی بدون موسیقی امکان ندارد؟!
ازدواج یک امر آخرتی است، چون می‌خواهند جلوی ارتکاب گناه گرفته شود، اما عده‌ای در همین مراسم ازدواج شراب می‌خورند و آن را خراب می‌کنند، پس برای چه شما «اَنْکحْت و زَوَجْت» را می‌خوانید؟!
کار ما این است که آخرت را در دنیا بیاوریم، وقتی ما “بسم الله الرحمن الرحیم” می‌گوییم، این ذکر برای دنیا نیست؛ حسین-علیه‌السلام- برای دنیا نیست؛ این مسیری که افراد در اربعین طی می‌کنند برای آخرت است.
فردی نزد حضرت-علیه‌السلام- آمد و گفت ما تلاش می‌کنیم برای همسر و فرزند خود سرمایه جمع ‌کنیم و می‌خواهیم زندگی‌ ما قشنگ‌تر شود و به آن توسعه دهیم، آیا این امر اشکال دارد؟ آیا این امر پرداختن به کار دنیاست؟ حضرت-علیه‌السلام- فرمودند نه، بلکه این امر پرداختن به آخرت است و دنیا نیست.
اگر کسی بخواهد در دنیا آخرتی زندگی کند، بسیار سخت است و سخت‌تر این است که دیگران اجازه نمی‌دهند، اگر فردی محاسن بگذارد می‌گویند آقا! این چه قیافه‌ای است! اگر باحجاب باشد می‌گویند مثل پیرزن‌ها شده است! اگر لباس سیاه بپوشد می‌گویند لباس غم است! اگر برای رفتن به کربلا هزینه کند می‌گویند بهتر این است که این پول را به فقرا و نیازمندان بدهد، اگر هم بخواهد برای نیازمندان مبلغی هزینه کند، اجازه‌ی این کار را هم نمی‌دهند و بسیار می‌پسندند که این سرمایه صرف خواسته‌های آن‌ها شود! تمام این‌ موارد آخرتی زندگی کردن را سخت‌تر می‌کند؛ صحبت درباره‌ی این است که ما چه‌طور می‌توانیم از پس این‌ امور بربیاییم و با چه راه حلی می‌توانیم آخرتی زندگی کنیم.
ما الان از عهده‌ی این امور برآمدیم که در جلسات مذهبی هستیم، وگرنه خانه‌ی کسی‌که در این هیأت نیست! هر کدام از ما از جایی آمده‌ایم تا در این مجلس باشیم؛ لذا یک اتفاقی افتاده است که این‌جا هستیم و این آخرت است.
موقع نماز صبح همه خواب هستند، ولی ما بیدار می‌شویم و نماز می‌خوانیم، این امر چه‌گونه ممکن است؟ چه‌گونه عده‌ای برای سحر بیدار می‌شوند و عده‌ای نماز شب می‌خوانند؟ «عَسَىٰٓ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا» «امید است پروردگارت تو را [به سبب این عبادت ویژه‌] به جایگاهی ستوده برانگیزد.» (اسراء/۷۹)
یک عده نه تنها حجاب دارند، بلکه حیا هم دارند، نه فقط حیا دارند، بلکه عفت هم دارند! ترفند چیست؟ یعنی ما چه‌طور می‌توانیم وجود خود را با امر آخرت هماهنگ کنیم؟
بعضی‌ از افراد می‌خواهند دینداری کنند، اما دعوا دارند؛ مثلا یک آدم مذهبی متعصب خانه را تبدیل به یک پادگان نظامی می‌کند و فضای خانه سنگین می‌شود؛ به طریقه‌ی نماز خواندن بچه‌ها کار دارد، نسبت به همسر خود بدبین و مشکوک است و او را اذیت می‌کند! امام جواد-علیه‌السلام- فرمودند غیرت زیاد خوب نیست.
به خصوص افراد مذهبی‌ باید تلاش کنند که فضای خانه را یک فضای شاد نگه دارند، البته نه با گناه! طوری باشد که فرزندان لذت ببرند از این‌که پدرشان مذهبی است؛ پدری که فرزند خود را در آغوش می‌گیرد، می‌بوسد، تحویل می‌گیرد، به او اسکناس می‌دهد، پدری که تغافل می‌کند و مدام ایراد نمی‌گیرد.
وقتی می‌خواهید فرزند خود را برای نماز صبح بیدار کنید با سر و صدا نباشد، خب این بچه خواب است وقتی او را این‌طور بیدار کنید می‌ترسد و یک‌دفعه از خواب می‌پرد و ممکن است با این اوضاع دیگر نمازخوان نشود، بلکه اگر خواستید او را بیدار کنید به پای او ضربه بزنید، چون بچه از طریق پا چیزی متوجه نمی‌شود و نمی‌ترسد، ولی بیدار می‌شود یا گاهی اوقات می‌توانید زیر سجاده‌ی او چیزی بگذارید؛ یک اسکناس اتو کشیده، یک گل سر، یک تقویم، یک کتابچه و یا هر وسیله‌ای که دوست دارد، چون ما می‌خواهیم کاری کنیم که فرزندان ما دینداری را بپذیرند.
به عنوان مثال کسی که می‌خواهد وزنه‌بردار شود، همان روز اول که نباید وزنه‌ی هفتاد کیلویی را بلند کند، این اشتباه است! ورزشکارهای حرفه‌ای در باشگاه به او اجازه نمی‌دهند چنین کاری انجام دهد، حتی یک دمبل هم نمی‌گذارند بلند کند، بلکه از او می‌خواهند که فعلا بدنش را گرم کند تا بعد ببینند بدنش چه‌طور است، آمادگی دارد یا نه؟ در دین هم همین‌طور است، چرا به پسرها چهارده سال مرخصی داده شده است که نماز نخوانند و گفته شده است که اختیار دارند و تکلیفی بر عهده‌ی آن‌ها نیست؟ چون دست‌گرمی است و می‌خواهند آن‌ها را آرام آرام برای دینداری آماده کنند، دخترها یک مقدار فهم آن‌ها بیشتر است؛ لذا سن تکلیف آن‌ها نُه سال است، اما چون غفلت پسرها زیاد است گفتند چند سال دیگر هم ورزش و شیطنت کنند؛ خدای متعال حساب تمام امور را کرده است.

شما می‌خواهید تا وجودتان مثل یک ورزشکار حرفه‌ای آماده و سپس آخرتی شود، اما شما نمی‌توانید وجود خود را تحت فشار قرار دهید و بگویید که برای نماز به مسجد برود! به عبارتی شما جسم‌ خود را به مسجد برده‌اید، اما روح‌ خود را به همراه خودتان نبرده‌اید برای همین نسبت به مسجد آزرده‌ خاطر می‌شوید! یا وقتی‌که به زیارت امام رضا-علیه‌السلام- می‌روید شب تا صبح در حرم می‌مانید، خب این کار فرزند شما را از حرم و زیارت آزرده خاطر و فراری می‌کند! حضرت-علیه‌السلام- فرمودند «زُر فَانْصَرِف» زیارت کردید زود برگردید، آن‌جا ننشینید مدام پشت سر هم این دعا و آن دعا را بخوانید، کدام یک از علما وقتی مشهد می‌آیند این کار را انجام می‌دهند؟ با وجود این آیا او جلوتر است یا من؟ آیا او دل‌باخته‌ی دعاست یا من؟ آیا دعای او مستجاب است یا من؟ مدام مفاتیح را ورق می‌زند فلان دعا را می‌خواند، بعد هم می‌گوید این دعا و ذکر را نخواندم، این ختم را هم بخوانم! این‌طور که نیست! حضرت-علیه‌السلام- فرمودند ما یُسر هستیم؛ یعنی ما تمام امور را آسان کردیم.
هیچ امری مثل صلوات خدای متعال را راضی نمی‌کند؛ رسول خدا-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- می‌فرمایند «مَنْ صَلّی عَلَیَّ مَرَّةً لا یَبْقیٰ عَلَیْهِ مِنَ الْمَعْصِیَةِ ذَرَّةً» هر کس یک‌بار بر من صلوات بفرستد ذره‌ای گناه برای او باقی نمی‌ماند.» ولی ما می‌گوییم نه این دعا را هم باید بخوانیم، زیارت جامعه را هم باید بخوانیم! خب زیارت امین‌الله را بخوانید! زیارت عاشورا باید با صد لعن و صد سلام و نماز و دعای علقمه باشد، اگر نمی‌توانید زیارت وارث بخوانید که سفارش شده است و این موارد را هم ندارد، زیارت عاشورا و زیارت ‌عاشورای غیرمعروفه هر کدام برای جاهای مختلف سفارش شده است، البته آقای بهجت-رحمة‌الله‌علیه- می‌فرمودند غیر معروفه نگویید، بلکه اسمش را مختصره بگذارید. گاهی اواسط ایام محرم لباس‌ خود را عوض کنید و در خانه لباس سفید بپوشید دوباره فردا لباس مشکی بپوشید، حتی ما در ماه صفر هم ولادت داریم، البته عده‌ای قبول ندارند، اما ما شهادت و ولادت هر دو را قبول داریم، شهادت امام حسن-علیه‌السلام- و هم ولادت موسی‌ابن‌جعفر-علیه‌السلام- هر دو در ماه صفر است.
آقای بهجت-رحمةالله‌علیه- می‌فرمودند هم از فضائل و هم از مصائب بگویید؛ یعنی هر دو را جمع کنید، چرا؟ چون شما طاقت دارید دو ماه لباس مشکی بپوشید، ولی کسانی‌که شما را نگاه می‌کنند طاقت ندارند؛ لذا گاهی لباس‌ خود را عوض کنید، تغییر ذائقه دهید تا بچه‌ها هم لذت ببرند.
چه امری باعث می‌شود تا ما با دین انس داشته باشیم و به آن کشش پیدا کنیم؟ ببینید دین تکلیف است و تکلیف هم به معنای کلفت و سختی است؛ مثلا گاهی می‌بینید دو رکعت نماز آن‌قدر سنگین می‌شود که تمام نمی‌شود، شما فکر نکنید یک خم و راست شدن است، نخیر! خیلی سخت است! امیرالمومنین-علیه‌السلام- فرمودند وقتی حال و حوصله‌ی نماز خواندن را ندارید زود آن را تمام کنید تا شیطان سراغ‌ شما نیاید؛ مثلا مستحبات آن را انجام ندهید و به یک سلام اکتفا کنید، حتی در مواقعی سوره و قنوت را هم نخوانید‌، شما باید دین را به این صورت در وجود خود جای دهید تا در اعماق وجود شما نفود کند، البته خود این نفوذ به یک کششی نیاز دارد که خدای متعال برای این کشش محبت را قرار داد.
اگر خانه‌ای با پدر اداره شود و در آن مادر نباشد، آن خانه یک سال هم دوام نمی‌آورد. خدای متعال در خانه همسر و مادر قرار داد، مادر یعنی چه؟ مادر یعنی انعطاف و محبت، در حالی‌که بعضی از مادر‌ها مرد و پدر می‌شوند، عصبانی می‌شوند و فریاد می‌زنند، این خیلی بد است! مادر باید لطیف باشد و در خانه لطافت پخش کند.
حضرت زهرا-سلام‌الله‌علیها- در حدیث کساء می‌فرمایند «یا قُرَّةَ عَيْنی وَ ثَمَرَةَ فُؤادى» باید این‌طور بود. خانم‌ها باید هر چه‌ محبت دارند برای همسران خود خرج کنند، نه برای فرزندان! به عنوان مثال برای همسران خود پیامک بفرستند، مرد وقتی ببیند همسرش او را این‌قدر دوست دارد سرِ پا می‌شود؛ لذا خانم‌ها نباید ‌خود را دست کم بگیرند، خدای متعال به آن‌ها نیرو و جاذبه داده است.
فکر می‌کنید برای چه خانم‌ها را‌ به ورزشگاه‌ها می‌کشانند؟ چون در این قضیه کم آورده‌اند، می‌بینند الان دیگر جمهوری اسلامی حریف ندارد؛ لذا می‌خواهند با خانم‌ها جمهوری اسلامی را زمین بزنند، این‌قدر یک خانم صاحب قدرت است!
افراد مذهبی هم بدانند که نباید با این بادها بلرزند و فکر کنند که فحشا زیاد شده است و دین در خطر است، نخیر! دین بستگی به این‌ امور ندارد، بلکه دین به ایمان ما بستگی دارد؛ نوح-علیه‌السلام- پیغمبر چه زمانی است؟ در زمانی که نه ماهواره، نه دیجیتال، نه موبایل، نه اینترنت و نه…….. بود، در این زمان هفتصد زن فاحشه هر روز بعد از نماز ظهر با هم قرار داشتند و از خانه‌های خود بیرون می‌آمدند و در کوچه پس کوچه‌هایی که نوح-علیه‌السلام- تبلیغ می‌کرد با حالت نیمه برهنگی می‌زدند، می‌رقصیدند و کثافت‌کاری می‌کردند، هر روز هفتصد زن این کارها را انجام می‌دادند! در حالی‌که الان ما در جمهوری اسلامی چنین مسئله‌ای نداریم و به‌جای آن این همه خانم چادری و متدین داریم.
سرانجام حضرت نوح-علیه‌السلام- آن‌ جماعت را نفرین کرد و گفت خدایا! خودت این اوضاع را درست کن و خداوند هم پذیرفت؛ لذا ایام عادت را برای خانم‌ها قرار داد که ده روز در خانه بمانند.
من هر جا خانم چادری در خیابان می‌بینم، حتما دو صلوات برای او می‌فرستم، چون این‌ افراد محافظان دین هستند؛ در هر محله‌ای یک چادری کافی است، در تهران صد هزار تا چادری کافی است، آیا ما صدهزار چادری نداریم؟ پس دل‌ شما نلرزد که فساد و فحشا زیاد شده است و در حال ضربه به دین هستند، چون با این اوضاع و احوال هیچ کاری نمی‌توانند انجام دهند.

پس محبت کشش به دنبال دارد، آقای عزیز! این پسر شما باید از محبت سیر شود؛ او را در آغوش بگیرید‌، ببوسید، دست روی سر او بکشید و بگویید که شما پشتیبان، آینده‌ و لذت من هستید، با این کارها خون در بدن فرزند شما جریان پیدا می‌کند، چرا که شما پدر هستید و خدای متعال برای شما یک انرژی قرار داده است که باید این انرژی را به فرزندتان منتقل کنید.
آقای عزیز! اگر به خانه آمدید، احوال خانم‌ را بپرسید، بگویید دست شما درد نکند و من مدیون زحمات شما هستم، خانوم هم باید در مقابل همین‌ حرف‌ها را به همسرش بزند و تا مقابل در و پای پله‌ها همسرش را بدرقه کند، چرا ما این انرژی‌ و محبت‌ها را به یک‌دیگر منتقل نمی‌کنیم؟!
خب وقتی شما این محبت را به فرزندتان منتقل نکردید، این محبت را از کجا دریافت می‌کند؟ از تلویزیون، سیگار، انواع مواد مخدر و از پلشتی دریافت می‌کند.
پس محبت کار انجام می‌دهد و کشش می‌آورد؛ لذا خدای متعال امام حسین-علیه‌السلام- را کانون محبت قرار داد.
قالَ رَسُولُ اللّهِ-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْن-علیه‌السلام- حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.» براى شهادت حسین-علیه‌السلام- حرارت و گرمایى در دل‌هاى مؤمنین است که هرگز به سردی نمی‌رود» (مستدرک‌الوسائل/ج۱۰/ص۳۱۸)
هر وقت در جامعه محبت کم می‌شود، امام حسین-علیه‌السلام- کمبود محبت را جبران می‌کند؛ یک‌دفعه می‌بینید افرادی که از روضه‌ها بیرون می‌آیند محبت پخش می‌کنند، افرادی که از زیارت کربلا می‌آیند محبت پخش می‌کنند، کسانی که برای اربعین می‌روند محبت پخش می‌کنند.
محبت‌ خود را حتی با یک کلمه زیاد کنید، هر موقع هم که کم آوردید یک گوشه‌ی خانه بنشینید و “حسین”، “حسین”، “حسین” بگویید، بعد می‌بینید اوضاع تغییر می‌کند، چرا؟ چون خانم فاطمه‌ی زهرا-سلام‌الله‌علیها- صدای شما را می‌شنوند و برای شما دعا می‌کنند و می‌فرمایند به‌به! نام فرزند من را به زبان آورد، حتی اگر نام پسر خود را هم صدا بزنید باز هم حضرت-علیها‌السلام- برای شما دعا می‌کنند و از خداوند درخواست می‌کنند که او را برای شما حفظ کند، چون حسین نام خوبی است.
شما همین که رو به قبله می‌ایستید مغناطیس کعبه وجود شما را فرا می‌گیرد و اگر رو به کربلا بایستید مغناطیس کربلا شما را فرا می‌گیرد. کامل‌ترین زیارت این است که انگشت سبابه را بالا ببرید، سمت راست و بعد سمت چپ را نگاه کنید و بگویید «صلَّی اللهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدالله وَ رَحْمَة اللهِ و بَرَکاتُهُ» کامل‌تر از این زیارت نیست، پس شما دنبال چه هستید؟ چه‌قدر شما می‌توانید از این زیارت‌ها انجام دهید.
محبت امام حسین-علیه‌السلام- را در قلب خود افزایش دهید که این محبت باید به مودت تبدیل شود، مودت یعنی چه؟ نیم کیلو قند، یک بسته چای یا چهل تا استکان بگیرید و به ایستگاه‌های صلواتی که بین مردم چای توزیع می‌کنند ببرید و آن‌جا بگذارید، اگر عده‌ای به کربلا می‌روند به آن‌ها مبلغی را بدهید و بگویید که در مسیر خرج کنند، ده قدم پشت‌سرشان بروید و آن‌ها را بدرقه کنید، این همان مودت و رحمت است.
در ازدواج بین دختر و پسر محبت است، ولی تبدیل به مودت نمی‌شود، بلکه آن‌ها باید آن‌قدر احترام و کشش بین خود ایجاد کنند تا مودت حاصل شود.
وقتی مودت در وجود شما ایجاد شد، آمادگی پیدا می‌کنید تا آن‌چه مربوط به آخرت است را قبول کنید؛ به عنوان مثال الان بدن شما مانع نمازِ شماست؛ شما می‌خواهید بدن خود را بلند کنید و “الله‌اکبر” بگویید، می‌خواهید آن را خم کنید و به رکوع و سجده بروید، منتهی این بدن وزن دارد و شما باید آن را سبک و بی‌وزن کنید، چه‌گونه این حالت به دست می‌آید؟ فردی را در نظر بگیرید که از اول تا آخر فوتبال ایستاده است، خب این فرد کمر درد ندارد؟ چرا دارد، ولی آن‌قدر فوتبال برای او جذاب است که احساس بی‌وزنی می‌کند؛ در عبادت هم همین‌طور است، پس چرا شما در نماز احساس بی‌وزنی نمی‌کنید؟ چون هنوز قلب شما در نماز نیامده است و خشوع ندارید، باید قلب هم به همراه شما وارد نماز شود؛ لذا با تربت امام حسین-علیه‌السلام- نماز بخوانید، قبلِ نماز بگویید«صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله» و یک روضه‌ی دو دقیقه‌ای گوش بدهید و دو دقیقه گریه کنید، یاد آن لحظه‌ای بیفتید که امام حسین-علیه‌السلام- علی اصغر-علیه‌السلام- را بر روی دستان خود گرفته‌اند و به سمت لشکر می‌روند، البته این یادآوری سی ثانیه هم طول نمی‌کشد، بعد تکبیرة‌الاحرام نماز را بگویید، بعد از این امور متوجه می‌شوید که این قلب شما به عرش رفته است و اصلا بر روی زمین نیست، چرا؟ چون علی اصغر-علیه‌السلام- قلب شما را به عرش برده است.
خدای متعال چه حنجره‌ای به این مداح‌ها‌ داده است! یکی از این آقایان مداح می‌گفت من پیش یک دکتر متخصص رفتم، وقتی گلویم را نگاه کرد گفت آقا! ما این حنجره‌ی شما را نمی‌بینیم، چرا حنجره‌ی شما این‌قدر پایین است؟! حنجره‌ها را اباعبدالله-علیه‌السلام- دست‌کاری کرده است تا هر کدام یک‌طور سوز و حال داشته باشد، وقتی حاج منصور می‌گوید«صَلَّی اللهُ عَلیْکَ یا اَباعبْدِالله» این برای حاج منصور است و خودِ اهل‌بیت-علیهم‌السلام- آن را خواسته‌اند و به طور یقین این امر با ادا بازی اتفاق نمی‌افتد، بلکه در جریان محبت و مودت حاصل می‌شود، وقتی شما قالب‌ وجودی خود را با اهل‌بیت-علیهم‌السلام-درست کردید این حزن را برای شما به ارمغان می‌آورد.
در جلسات قرائت قرآن یک مداح هم باید باشد، چون گفته شده است قرآن را با حزن بخوانید و قرآن به تنهایی کافی نیست، مداح آن حالت حزن را فراهم می‌کند، در سحرهای ماه رمضان و البته در زمان حج روضه بخوانید؛ حضرت-علیه‌السلام- در منا روضه برپا می‌کردند! روضه بخوانید که محبت به اهل‌بیت- علیهم‌السلام- را در قلب شما می‌افزاید.
از امام زمان-عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف- پرسیدند یابن رسول‌الله! زمانی که شما در پس پرده غیبت هستید، ما به چه اموری بپردازیم؟ حضرت-علیه‌السلام- فرمودند دو کار انجام دهید «وَ اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْواضِحَةِ» «مقصد خود را با دوستى ما براساس راهى كه روشن است به طرف ما قرار دهيد.» (احتجاج/ج۲/ص۳۲۳) حواس‌ شما به ما باشد و مودت خود را نسبت به ما زیاد کنید. وقتی محبت امام حسین-علیه‌السلام- در قلب شما نفوذ کرد، نماز مورد پسند شما واقع می‌شود.
آقایان و خانم‌ها! اگر فرزندان خود را با اهل‌بیت-علیهم‌السلام- آشنا کنید، نماز برای آن‌ها دوست‌داشتنی می‌شود، تلاش‌ خود را بر روی نماز نگذارید تا فرزندان شما نماز‌خوان شوند، بلکه سعی کنید بر محبت اهل‌بیت-علیهم‌السلام- در قلب آن‌ها بیفزایید، این زودتر جواب می‌دهد که به سمت نماز بروند؛ لذا ای کاش در مساجد هیئت بود و ای کاش افراد هیئتی‌ هم به نماز خود اهمیت می‌دادند.

وقتی قلب شما مملو از محبت شد و قلب شما نزد خدای متعال، امام حسین-علیه‌السلام- و اهل‌بیت-علیهم‌السلام- آمد، در این هنگام شرع برای محافظت از آن به کمک شما می‌آید، به واسطه‌ی شرع آداب نماز خواندن را به شما یاد می‌دهند که چه‌طور بایستید و چه‌طور رکوع و سجود انجام دهید، حجاب، غسل، نجاست، پاکی و… را به شما می‌آموزند، چرا این کار را انجام می‌دهند؟ چون اگر محبت و مودت باشد، ولی شرعیات-واجب و حرام- نباشد، این محبت و مودت خیلی جواب نمی‌دهد؛ به عنوان مثال همان‌طور که برای محافظت از بنزین باید آن را درون باک بریزید یا باید غذا را در یخچال نگهداری کنید تا فاسد ‌نشود، شرع هم از محبت و مودت محافظت می‌کند و کسانی‌که فقط محبت امام حسین-علیه‌السلام- را در وجود خود می‌آورند و با شرع کاری ندارند، این محبت در وجود آن‌ها خیلی دوام نمی‌آورد و آرام آرام محبت‌های دیگر آن را کنار می‌زنند و جای آن را می‌گیرند برای همین گفته شده است که باید محبت را کنار انجام واجب و ترک حرام قرار دهید؛ یعنی این‌که طاعت‌ خود را بالا ببرید که اگر این کار را انجام دادید دیگر بستر آماده است و می‌شود «إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وسَفینَةُ النَّجاةِ» (سفينة‏البحار/ج۱/ص۲۵۷)
تقوا به مجموعه‌ی این محبت، مودت و شرعیات گفته می‌شود؛ یعنی در وجود شما یک نیرویی به نام تقوا درست می‌شود که شما را کنترل می‌کند و اجاز نمی‌دهد خراب‌کاری کنید و از مسیر هدایت خارج شوید و به بیراهه بروید، جلوی شیطان را می‌گیرد و دیگر شیطان حریف شما نخواهد شد.
شیطان در جریان کربلا جشن گرفت و گفت دیگر تمام شد، کاری را که می‌خواستم انجام دادم و خیالم راحت شد، اما فقط از یک چیز می‌ترسم و آن این است که واقعه‌ی کربلا روضه شود و از طریق جلسات روضه دوباره مردم آشتی کنند و برگردند؛ لذا نیروهای خود را می‌فرستد تا جلسات روضه را به هم بزنند و در آن تشکیک ایجاد کنند؛ در روایت داریم که شیطان در عزاداری‌ها شک ایجاد می‌کند؛ به عنوان مثال لباس مشکی برای چه؟ علم و کتل برای چه؟ ایستگاه صلواتی و این بساط برای چه؟ شیطان می‌خواهد تردید ایجاد کند، چون آن محبت و مودت به واسطه‌ی جلسات اباعبدالله-علیه‌السلام- احیا می‌شود؛ لذا امام حسین-علیه‌السلام- از عرش به سه گروه نگاه می‌کنند یک گروه اصحاب امام حسین-علیه‌السلام- که در یمین عرش هستند، یک گروه زوار حضرت-علیه‌السلام- و یک گروه هم گریه‌کنان ایشان هستند.

وصلی‌الله‌علی‌محمدوآله.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیئت نورالائمه-علیهم‌السلام-؛ ۹۸/۸/۱۸