بسم الله الرحمن الرحیم
سه اصل مهم: موالات، معادات و مواسات
«اعوذُ بالله من الشَّیطان الرَّجیم
بسْمِ اللَّه الرّحمن الرّحیم
الحَمْدُللَّه ربِّ العالَمین وَالصَّلاةُ والسَّلامُ علی سَیِّدنا و نَبِیِّنا و حَبیبِ قلوبِنا و طَبیبِ نفوسِنا وَ شَفیعِ ذُنوبِنا ابیالقاسم مُصْطفیٰ مُحَمَّد
اللهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»
ما قرار است برای خداوند متعال بندگی کنیم و برای امام زمان-عجلاللهتعالی- سرباز باشیم و به درد آنها بخوریم؛ این ماموریت و این سربازی میطلبد که برای خودمان یک شاکله درست کنیم، شاکله مهم است. ما به دنبال عمل هستیم اما ائمه-علیهمالسلام- به دنبال شاکله هستند. وقتی شاکلهی شما درست شد، عمل خود به خود درست میشود.
امیرالمؤمنین-علیهالسلام- میفرماید: در راه باشید، ولو با لغزش. (بحارالانوار/ج۵/ص۲۵۵)
مثلاً فرد دارد مشهد میرود، در راه ماشین دو بار پنچر میشود و میایستد، اشکالی ندارد، مهم آن مسیری هست که دارد میرود. ما را همین که در مسیر باشیم هم قبول دارند و این قبول داشتن مهم است. این کلامی که میخواهم به شما بگویم خیلی باارزش و مهم است، ولی از آن درست استفاده کنید، چون شما قابلیت دارید و به جایی رسیدید که این حرفها سوء استفاده نمیکنید. آدمِ خوب بودن مخلوق خداست، معصیت هم مخلوق خداست، خدا به یک نفر توفیق نماز شب میدهد به یک نفر هم نمیدهد، یک نفر طاعت میدهد به یک نفر طاعت نمیدهد، هم معصیت و هم طاعت، هر دو مخلوق خداوند هستند. نه طاعت بِماهُو طاعت است و نه معصیت.
حالا چه زمانی طاعت مهم است و چه زمانی معصیت بد است؟
خوب دقت کنید! اینکه آدم خوب باشد خیلی مهم است و اگر معصیت کند خیلی بد است؛ این در نگاه اول است و این نگاه خیلی نگاه ساده اِنگارانهای است! در صورتی که اینچنین نیست. چه موقع طاعت خوب است؟ وقتی که آن را از جانب خودتان ندانید، شما که خودتان را خوب نکردید، اگر بگویید من خودم، خودم را خوب کردم رهایتان میکنند، هیچ پیغمبری چنین ادعایی نکرده است. پیامبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- میفرماید:
«اِلهی لا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِی طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً» (زادالمعاد/ج۱/ص۳۳۲)
اگر یک لحظه خداوند پیامبرش را رها کند میشود مثل یونس-علیهالسلام-.
چه زمانی طاعت خوب است؟ وقتی که شما با این طاعت خدا را شکر کنید، نه اینکه با این طاعت بازی و فخر فروشی کنید، مثلا زمانی که نماز اول وقت میخوانید، انجام دادن این طاعت را از جانب خودتان ندانید،
بلکه بگویید خدایا ممنونم که من اجازه دادی امروز نماز صبحم را بخوانم. اینجوری راه بروید؛ بگویید خداوند ارادهاش را داد، میلش را داد، توفیقش را داد.
خانمهای باحجاب و متدین یک وقت فکر نکنید کسانی که حجاب درستی ندارند فلان هستند! چون الان لطف خداوند شما را گرفته است، و اگر شکرش را بهجا نیاورید خداوند به همان بدحجاب لطفش را میدهد و او باحجاب میشود و شما بدحجاب!
حالا اگر دچار معصیت شدیم، نباید برای خودمان یأس درست کنیم و بگوییم انگار خداوند ما را نمیبیند، چرا خداوند شیطان را از ما دور نمیکند و…، نه! نباید اینطور بشویم. بلکه باید تصمیم بگیریم معصیت نکنیم. حالا اگر معصیت اتفاق افتاد وظیفهی ما چیست؟ باید استغفار و توبه کنیم نه اینکه با معصیت برای خودمان یأس درست کنیم. پس ما باید شاکله درست کنیم.
الان اگر کسی هفتاد ساله هست و هر روز مسجد رفته، یا اگر شخصی بگوید من تا حالا یک دانه قرص هم نخوردم، مثلا خیلی کار عجیبی انجام دادهاند و به تعبیری تخم دو زردهی خداوند هستند؟! خیر، خداوند او را اینطور قرار داده که در طول عمرش یک دانه قرص هم نخورد. بعضیها را هم طوری قرار داده است که هر روز باید قرص بخورند. من یک جانباز را میشناسم که روزی پنجاه عدد قرص میخورد و زندگی هم میکند، عبادت هم میکند و خدا را هم شکر میکند.
یا یک نفر عمرش طولانی و یک نفر عمرش کوتاه است؛ خدا به نوح-علیهالسلام- هزار سال عمر داد، اما به پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- شصت و سه سال عمر داد، شصت و سه سال عمر است؟! به نظر شما خداوند به کدام یک باید عمر طولانی میداد؟ خدا باید تعیین کند نه ما!
پس هیچ عملی را به خودتان نگیرید؛
نه با معصیت بازی کنید که تبدیل به یأس بشود و نه با طاعت بازی کنید و بگویید این طاعت را خودم انجام دادم و مغرور بشوید. پس غرور و یأس را کنار بگذارید.
ما میخواهیم شاکله درست کنیم؛ شاکلهای که امام زمان-عجلاللهتعالی- بپسندد. دین خیلی ساده است و این پیچیدگیهایی که در دینداری درست میکنند صحیح نیست، مثل چیزهایی که آقای آقامیری میگوید، او اصلاً پرت شده و با سر زمین خورده و همه چیز را مسخره کرده است. شما باید ببینید راه خدا چیست؛ راه خدا را علما میگویند و فقها قشنگ اندازه دستشان است، نه دین را ضایع میکنند و نه دین را سخت میگیرند.
مثلا حق نماز را باید رعایت کنیم؛ نماز را نه سخت باید گرفت و نه در آن سهلانگاری کرد، نمازتان را خیلی قشنگ و روان بخوانید. یا شما باید معلوم کنید که با چه کسی دشمنی دارید، دشمنی را نمیشود سمت هر کسی ببرید، این آقا اگر رفیق شما است نمیتوانید با او دشمن شوید، او مؤمن است. حتی اگر شخصی را میبینید که فاسق است، باز هم نمیتوانید با او دشمنی کنید و بگویید فاسق است ،چون آن شیعهی امیرالمؤمنین-علیهالسلام- است و اگر به او بگویید فاسق، امیرالمؤمنین-علیهالسلام- ناراحت میشود،
چون ایمان امیرالمؤمنین-علیهالسلام- در دل او هست، پس باید بگوییم او عملش غلط و فاسقالعمل است، چون فقط عملش بد است لذا حق ندارید چیز دیگری به او بگویید. بعد هم برایش دعا کنید و کمکش کنید، اصلا شما را برای همین گذاشتند.
خدا به شما لطف کرده که دست ده نفر را بگیرید نه اینکه مچگیری کنید! خدا خودش بلد است که مچ بگیرد؛ هم به غیب دسترسی دارد و هم به سرائر وجود و هم میداند که این آدم جهنمی هست یا نه. اصلا شما نمیدانید که آدم جهنمی است یا بهشتی.
معادات! شما باید بدانید دشمنی را باید کجاها ببرید، دشمنی از آن بالا شروع میشود؛ چطور شما اول میگویید پیغمبر علی فاطمه حسن حسین-علیهمالسلام-، اولی و دومی و سومی ملعون هم دشمنان ردیف اول هستند و بعد معاویه و یزید-لعنةاللهعلیهما- و همینطور بیایید تا پایین.
برای همین ما لعن داریم، در زیارت عاشورا اول لعن میکنیم و بعد سلام میدهیم.
«اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ ، اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ ، وَشٰايَعَتْ وَبٰايَعَتْ وَتٰابَعَتْ عَلىٰ قَتْلِهِ ، اَللّٰهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً»
اصلاً ما بیتفاوت نداریم و اینهایی هم که وسط هستند و میگویند ما نه جزء اینها هستیم و نه جزء آنها، ما اصلا این را نداریم؛ شما جزء یک طرف هستید «و شایَعَت» با سکوتت «و بایَعَت و تابَعَت علیٰ قَتْلِه» بعضیها به اسب زین بستند. «و الجمت» لجام زدند، خدا اینها را هم لعنت میکند. میگویند ما که کاری نکردیم! آنها اسبها را آوردند و ما لجام زدیم، عجب! اسب از امام حسین-علیهالسلام- بود یا از یزید-لعنةاللهعلیه-؟!
صفوان جمّال شتر کرایه میداد، حضرت-علیهالسلام- به او فرمود که به هارونالرشید شتر کرایه نده، صفوان گفت: آقا! او دارد به مکه میرود؛ حضرت-علیهالسلام- فرمود: آیا منتظر هستی که بیاید تا پولت را بدهد؟ گفت: بله! حضرت-علیهالسلام- فرمود: به همین اندازه که راضی هستی ظالم دو روز بیشتر عمر کند در ظلم کردن او شریک هستی.
آقا با پدرش دشمن است! پس «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» (بقره/۸۳) چه میشود؟ چرا خدا بعد از خودش، پدر و مادر را سفارش کرد؟ ریشهی شما همین بابای بددهن، همین بابای بخیل، همین بابای عصبانی هست و باید او را تحمل کنید و اصلا باید دورِ اینها چرخید
من به جوانان میگویم اصلاً در اختلاف پدر و مادرها وارد نشوید کارهای آنها به شما ربطی ندارد، بروید به عمو یا دایی بگویید دخالت کنند، شما اصلاً و اصلاً طرفداری از هیچکدام نکنید، تا میتوانید کمک کنید ولی طرفداری نکنید. مادر هم باید حواسش باشد که بچهها را به سمت خودش نکشاند، بچهها به طور طبیعی طرف مادرشان هستند، بچهها باید یک مقدار پدر را تحویل بگیرند و نگذارند پدر در خانه منزوی شود. مثلا فرزندان زنگ میزنند و فقط با مادر کار دارند ولی به پول که میرسد میگویند پدر! اینجوری که نمیشود.
مادر ذاتاً عزیز هست و این پدر است که نیاز دارد عزتش حفظ و تقویت بشود، خانهای که عزت پدر در آن کم باشد خدا به آن خانه نگاه رحمت نمیکند. لذا باید جایگاه پدر در خانه حفظ و تقویت بشود.
ما باید شاکله را درست کنیم، حضرت-علیهالسلام- میفرمایند: دوست بدارید دوستان ما را ولو اینکه قاتل پدرتان باشد، شما حق ندارید با او دشمنی کنید ولی میتوانید قصاصش کنید. از آن طرف اگر پدر شما دشمن اهل بیت-علیهمالسلام- هست با او دشمن باشید ولی احترامش را حفظ کنید. چیزی که اهل پلشتی دوست دارند را شما نباید دوست داشته باشید. الان ما باید از سگبازی بدمان بیاید، سگبازی برای یزید-لعنةاللههلیه- است. جای سگ معلوم هست که کجاست و باید نگهبان خانه و باغ باشد، ولی اگر سگ را با خودتان به خانه و کوچه و خیابان بردید معلوم میشود چیز دیگری شده و دارید برای خدا شاخ و شانه میکشید.
پس دوستی و دشمنی خود را معلوم کنید، اینکه با چه کسی دوست هستید و با چه کسی دشمن. الان خیلیها در جمهوری اسلامی با اینکه آدمهای خوبی هستند ولی کفار را هم دوست دارند؛ مثلا ترامپ را دوست دارند و بدانید به همین مقدار خدا از آنها دور میشود. حالا هر چقدر هم روضه بخوانند و گریه کنند فایده ندارد «و شایَعَت و بایَعَت و تابَعَت»! شما روضه نخوانید، سیاه نپوشید ولی دوستی و دشمنی و موضعتان معلوم باشد تا مشخص شود چهکاره هستید، بعد میبینید این چقدر تراز وجودی آدم را تنظیم میکند.
مثلا فردی میگوید چرا من حال نماز خواندن ندارم؟ چون دوستی و دشمنی تو بد است، فقط میتوانی در یک اتاق دوازده متری داد بزنی، اگر جرأت داری برو در خیابان و مأمور نیروی انتظامی را بزن! مگر همسرت اسیر تو هست که سرش داد میزنی! اگر شجاعی، شجاعتت را برو جای دیگری خرج کن.
ببینید موالات و معادات ما درست است، ولی اشکال ما در سومین مورد یعنی مواسات است. ما هر چه ضربه میخوریم برای این است که مواساتمان ضعیف است. نمیشود که وضع شما مثبت پنجاه و عالی باشد ولی وضع برادر شما منفی پنجاه و خراب باشد و بعد بگویید من خودم کار کردم و زحمت کشیدم تا پول درآوردم، برادرم مفتخور است او هم برود زحمت بکشد! خیر اینطور نیست! او برادر شما هست و مایحتاج اولیهی او بر عهدهی شماست،
نباید دیگران به برادر یا خواهر شما رسیدگی کنند. شما باید به پدر و مادر و برادرتان سر بزنید، احوال آنها را بپرسید و به آنها رسیدگی کنید؛ چطور برای خانهی خودتان میوه میگیرید، برای خانهی آنها هم بگیرید.
بعضیها رفیقباز هستند، مثلا میرود ده نفر را مهمان بستنی میکند! بستنی نه نان است نه آب، لااقل دو کیلو هویج میخریدید میخوردید. خدا بخیل نیست، خدا خوب روزی میدهد ولی ما بد خرج میکنیم.
حضرت-علیهالسلام- فرمود: به آیهی خلف عمل کنید. اگر از جا بردارید و به جا خرج کنید، خدا پر میکند و برای شما میرساند.
ما نه از جایش برمیداریم نه به جا خرج میکنیم.
خدا دهنده است و دنبال یک نفر میگردد که به او بدهد و دستش را پر کند.
مثلا شما اگر نان گرفتید، یک نان هم برای کسی بخر که نمیتواند نانوایی برود، بعد هم او میگوید پس خدایی هم هست و ما را فراموش نکرده! لذا این فرد به واسطهی شما با خدا آشنا میشود.
در روایت داریم که دست خالی به خانه نروید. هر روز یک چیز دستتان باشد و زن و بچهی شما ببینند خدا رزاق است، آنها نگاهشان به دست شماست که دست پر آمدید یا دست خالی. «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ» (ذاریات/۵۸)
خانم اگر آش پختی دو کاسه آش به همسایه هم بده. مواسات داشته باشید! سابق اینجور بود که اگر به همسایه میگفتیم سیبزمینی نداریم و مهمان داریم، او سیبزمینی به ما میداد و بعدا اگر او هم نیاز به چیزی داشت میآمد از ما میگرفت، همسایهها با هم در ارتباط بودند، اما الان دزد میآید طبقهی همکف را میزند و از صاحبخانهی طبقهی بالا کمک میگیرد تا یخچال را ببرد، او هم به خیال اینکه همسایه است، کمکش میکند که یخچال را ببرد! بعدا فهمیده او دزد بوده نه همسایه! ببینید چهقدر بی ارتباطی!
مواسات یعنی اگر شما کفش دارید، یک جفت کفش برای برادرتان که کفش ندارد بخرید، وقتی شما به برادرتان رسیدگی کردید و او را نگه داشتید، خدا هم شما را نگه میدارد.
عراقیها وقتی به حرم حضرت عباس-علیهالسلام- میروند میگویند «بمروتک یا عباس»
مروت یعنی اینکه حضرت عباس-علیهالسلام- وقتی به شریعهی آب رفت برادری را تمام کرد و به امام حسین-علیهالسلام- گفت من را به خیمه نبر، چون میدانست حضرت-علیهالسلام- خیلی خجالت میکشد. حضرت عباس-علیهالسلام- با این کار، بزرگ شد کوچک که نشد!
مفاهیم دینی باید در متن زندگی ما بیاید.
ببینید زینب-سلاماللهعلیها- برای امام حسین-علیهالسلام- چکار کرد؛ هم برایشان خواهر بود و هم مادر.
ببینید این خواهر و برادری چقدر عمیق است! اما متأسفانه الان فرد تا زمانی که ازدواج نکرده، با خواهرش دعوا دارد و کتکش میزند و حالا هم که ازدواج کرده اصلا تحویلش نمیگیرد!
الان چرا اعتماد به نفسها کم شده است؟ چون نظام ارزشی ما کم شده، نه عمو داریم، نه خاله داریم، نه دایی داریم، نه صله رحم انجام میدهیم، صد البته که همهی اینها را داریم ولی ارتباطها قطع شده و افسردگیها زیاد، حالا که تنها ماندیم پس باکی در ارتباط با شبکههای مجازی نداریم.
اروپاییهای کفار اصلاً چنین چیزهایی ندارند؛ نه خواهر دارند نه برادر، نه عمه دارند نه عمو و خاله! زن و شوهر هم اگر بتوانند بین همدیگر دیوار میکشند و خودشان هم برای هم زیادی هستند، چون اصلاً آموزههای انسانی بین آنها نیست و مثل حیوان دارند زندگی میکنند و متأسفانه با وجود پیتزا و سوسیس، کالباس و دلستر و از این دسته غذاها مطمئن باشید ما هم کمکم مثل آنها میشویم.
دلستر حالا چه با نام عالیس و چه با نام کوکاکولا و… مردانگی را میبرد. قبلا در پادگانها کافور میدادند، اما الان خودمان با دست خودمان داریم میخوریم و نمیفهمیم چه میخوریم و زندگی را اینطور از دست میدهیم.
در قدیم مگر چه میخوردند؟ آبگوشت، آن هم پر نخود! این نخود است که مرد را سرپا نگه میدارد و کمرش را سفت میکند، نخود را با زردهی تخممرغ روی سر میگذاشتند و هم به پشت کمر میمالیدند و هم میخوردند؛ الان عراقیها لَبلبی میخورند که زیاد بچه دارند، ولی ما چه میخوریم؟ سالاد! سالاد برای مرد کافور است و به جای آن باید حلوا بخورد؛
این علم است و وقتی نداشته باشیم حیران میشویم.
دلستر میخوریم و علم نداریم و نمیفهمیم مارکش عوض شده ولی ذاتش نه!
آمار دادند اکثر سکتههای قلبی برای نوشابههای گازدار است! شربت نعناع چه مشکلی دارد؟ شربت بیدمشک که رطوبت قلب را برمیدارد چه مشکلی دارد؟ آبگوشت چه مشکلی دارد آش چه مشکلی دارد؟ الان کدام خانواده آش میخورد؟
الان چای کافور است، هیچ چیزی مثل چای سرد مزاج نیست و با خوردنش چیزی از جسم آدم باقی نمیماند و دین آدم را هم کمکم میبرد! من معتقد هستم که آبگوشت دین میآورد و آدم را دیندار میکند؛ یعنی باعث میشود مشاعر خوب کار کنند، خون به مغز میرسد و عقل قشنگ کار میکند. نان سنگک دین میآورد، بهخاطر همین در قم نانوایی سنگک و دیزی زیاد است و حالا میخواهند قمیها را کمکم پیتزاخور کنند، جوانها هم از خوردنش لذت میبرند و نمیفهمند چه میخورند!
دشمنان میدانند از چه طریقی دین را از من و شما بگیرند و اگر دین برود ایمان و انسانیت هم میرود.
خب، پس موالات معادات و مواسات باید با هم باشند و به مواسات خیلی اهمیت بدهید؛ مواظب خانوادهی خودتان باشید، خواهش میکنم پول را اول به فقرای فامیل بدهید، گوشت بگیرید و بگویید نذری هست، یا یک پلاستیک میوه بخرید و بگویید آمدیم چند دقیقه پیش هم باشیم. بعد ببینید امام زمان-عجلاللهتعالی- چهجوری شما را نگاه میکند!
نمیخواهد «اللهم کن لولیک» زیاد بخوانید،
جمکران و زیارت و دعا خیلی خوب است ولی باید دست پر نزد امام زمان-عجلاللهتعالی- برویم، امام زمان-عجلاللهتعالی- ببیند ما به خواهر و برادرمان رسیدگی کردیم تا ایشان هم به ما رسیدگی کند.
وصلیاللهعلیمحمدوآله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هیئت رزمندگان اسلام؛ نورالشهداء؛ محرمالحرام۱۴۴۰؛ شبپنجم؛ ۹۸/۶/۱۳