بسم الله الرحمن الرحیم
مقام حضرت زهرا-سلاماللهعلیها-
ایام ولادت زهرای اطهر-سلاماللهعلیها- هست و این مهم است که ما در این ایام بتوانیم معرفت لازم را نسبت به ایشان کسب کنیم و شیعه احتیاج دارد که از انوار قدسیهی حضرات معصومین-علیهمالسلام- استفاده کند. تشریفاتی که خدای متعال نسبت به فاطمه-سلاماللهعلیها- قائل شده و رفتارهایی که نسبت به خودِ پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- راجع به ایشان در عالم بالا، در عالم ملائکه صورت گرفت، حکایت از مقام و جایگاه حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- دارد و ما خیلی نیاز داریم این جایگاه را بفهمیم و درک کنیم و وقتی ما این جایگاه را به اندازهی خودمان فهمیدیم انشالله آن آثار به سمت ما سرازیر خواهد شد.
ببینید رسول خدا-صلیاللهعلیهوالهوسلم- در آخرین لحظات عمر مبارکشان به حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- اشاره کردند که سمت راست ایشان بنشیند «ثُمَّ اجْلَسَها عَنْ یَمینِهِ» (مسند فاطمهزهرا-سلاماللهعلیها-/ص۲۱۵)
دقت کنید مطلب مهمی است! رسول خدا-صلیاللهعلیهوالهوسلم- یک سِری را در گوش حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- بیان کردند، «فَبَکَتْ بُکاءً شَدیداً» حضرت-سلاماللهعلیها- گریه کرد و گفته شده که پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- خبر رفتن خودشان را به ایشان گفتند. «ثمّ سارّها ثانیه فَضَحِکَتْ» فاطمهی زهرا-سلاماللهعلیها- ایندفعه خندید و ما علت این خنده را تا حالا گفتیم که خبر این بود اولین کسی که بعد از مرگ پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم-نزد ایشان میرود حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- هست و این تکهی اول خبر بود.
تکهی دوم خبر این است؛ «اَلثَّانِيَةَ؛ فَقَالَ يَا فَاطِمَةُ! أَمَا تَرْضَيْنَ أَنْ تَكُونِي سَيِّدَةَ نِسَاءِ اَلْعَالَمِينَ أَوْ سَيِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ»
«دخترم فاطمه! آيا به اين كرامتى كه خدا به تو داده راضى نمىشوى كه تو، سرور زنان جهان و سرور زنان اين امّت و سرور زنان با ايمان باشى!»
ببینید این یک مقام و یک مدال از طرف خداست تا حالا حضرت مریم-سلاماللهعلیها- سیدهی نساء عالمین بوده، اما قرار هست دیگر حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- این مقام را داشته باشد و پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- با همین سِر به فاطمه-سلاماللهعلیها- آرامش میدهد و ایشان خوشحال میشود و فراق پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- را میپذیرد.
برای ما اثبات شده است که فاطمهی زهرا-سلاماللهعلیها- نساء عالمین هست. خود پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- رسول عالمین هست و وقتی راجع به فاطمه-سلاماللهعلیها- میفرماید: «فاطِمَةُ بِضْعَةُ مِنّی فَمَنْ أغْضَبها أغْضَبَنی» «فاطمه پاره تن من است، هر كس او را به خشم آورد بسان اين است كه مرا خشمگين كرده است» (ارشادالقلوب/ج۲/ص۲۳۲) همین برای شناخت مقام ایشان کافی است. پارهی تن هم به اندازهی خودِ آن تن باارزش است و لذا علما از این هم فهمیدند که فاطمه-سلاماللهعلیها- نساء عالمین هست. ما در عالم دو الگو برای مردها و زنها میخواستیم؛ خدای متعال پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- که الگوی همهی عالم هست را الگوی مردها قرار داد و عِدلش که فاطمهی زهرا-سلاماللهعلیها- هست را الگوی زنان قرار داد.
به این روایت دقت کنید!
«سُمِيَّتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَهَ لاِنَّهَا فُطِمَتْ مِنَ الشّرِ» «فاطمه، فاطمه ناميده شده است؛ چرا كه از شر بريده و جدا است.»
قرار هست که کسی به کُنه و به معرفت زهرای اطهر-سلاماللهعلیها- پی نبرد.
و خدا این را قرار داده والا اگر بنای خدا این نبود آن مطالبی که باید گفته میشد، گفته میشد. رفقا! حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- در روش، در قول، در عمل، در موضعگیری، در معرفی دشمن و در معرفی دوست، الگوست؛ یعنی هر عملی که از صدیقهی طاهره-سلاماللهعلیها- صادر شده عملی هست که از ناحیهی پروردگار مورد تایید بوده و این خیلی مهم است.
ببینید ما محتاج هستیم که بفهمیم چکار باید بکنیم و حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- این را بیان کرده است.
زهرای اطهر-سلاماللهعلیها- دختر کیست؟ دختر کسی هست که خدا راجع به او میفرماید: «خَلَقْتُ الْأَشْیآءَ لِأَجْلِک، وَ خَلَقْتُکَ لِأَجْلی» (اصولکافی/ج۴/ص۲۲۸)
ای پیغمبر! من همهی اشیاء و همهی عالم را بهخاطر تو خلق کردم و تو را برای خودم خلق کردم.
در مقام زهرای اطهر-سلاماللهعلیها- همین قدر بس که خدا در معراج، در بهترین سفر بشارت خلقت فاطمه-سلاماللهعلیها- را به پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- میدهد؛ «یا محمد! انَّ اللهَ یُبَشِّرُکَ بِفاطِمَه» و جالب این است که هنوز به دنیا نیامده اسم او را خدا معلوم میکند؛ و تمام اتفاقاتی که در معراج میافتد برای معرفی حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- هست.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ-صلیاللهعلیهوآلهوسلم-: «هَلْ تَدْرِي لِمَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ! قَالَ عَلِيٌّ: لِمَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ؟! يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّهَا فُطِمَتْ هِيَ وَ شِيعَتُهَا مِنَ النار»
رسول خدا-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- فرمودند:
«ای علی آیا می دانی دخترم فاطمه را چرا فاطمه نامیدم؟ فرمودند:برای چه؟ رسول خدا فرمودند: بخاطر اینکه او و شیعیان او از آتش نگاه داشته شدهاند.» (بحارالأنوار/ج۴۳/ ص۱۰) چرا خدا فاطمه-سلاماللهعلیها- را انتخاب کرد؟ بهخاطر اینکه خدا نمیگذارد او و شیعیانش و ذریهاش در آتش بروند.
پیغمبر خدا-صلیاللهعلیهوالهوسلم- حتی یک لقمهی شبههناک در وجودش نیست، هر آنچه را که میخورد از بهترین غذاهای بهشتی و طیب و طاهر هست و حالا این پیغمبر قرار هست صاحب فرزندی بشود که نامش فاطمه-سلاماللهعلیها- است. خدا به پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- دستور میدهد که باید چهل شب از این زندگی دنیایی و از خدیجه-سلاماللهعلیها- فاصله بگیری. ببینید با اینکه ایشان پیغمبر و تمام وجودش خدائی هست و همهی مواظبتها را دارد ولی باید چهل شب از اینها فاصله بگیرد، و این برای پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- سخت شد که بخواهد چهل شب از خدیجه-سلاماللهعلیها- فاصله بگیرد، «و کانَ لَها مُحبّاً و بِها وامِقاَ» چون ایشان خیلی خدیجه-سلاماللهعلیها- را دوست داشت و به او وابسته بود. (اینجا یک پرانتز باز کنم، آقایان این کلمات را گوش کنید) چرا این کلمات باید گفته بشود؟ مگر نمیگوییم پیغمبر مال آن عالم است؟ مگر اهل معنا نیست؟ پس یعنی چه که به یک زن دل بسته؟! آن هم خدیجه-سلاماللهعلیها- که نه معصوم هست و نه عصمت دارد! چرا پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- اینقدر به او محبت داشته است؟ عرفانی فکر نکنید، حقیقی فکر کنید، به مسائل زندگی قشنگ نگاه کنید، اینکه شما به زنتان محبت داشته باشید و به او و به خانه وابسته باشید ارزش هست و نباید اسمش را زنذلیلی گذاشت، زن ذلیلی چیز دیگریست. خیلی آموزههای غلط در زندگی ما آمده است؛
بعضی آقایان میگویند من سه ماه میروم و زنگ هم نمیزنم، شما خیلی بیخود میکنید! شما نمیدانید حقایق چیست و برای همین است که شیطان بر شما مسلط میشود و رابطهی شما با همسرتان خوب نیست؛ مثلا فرد وقتی به خانه میرود سلام نمیکند و با خودش گرمی محبت را به خانه نمیبرد و اینها را کسر شأن میداند، خب معلوم هست که چنین فردی نمیتواند با پیغمبر برود.
خب پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- باید چهل شب از خدیجه-سلاماللهعلیها- و زندگی دنیایی فاصله بگیرد و در این چهل روز پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- از غذاهای دنیایی چیزی نمیخورد و غذاهای ایشان بهشتی هست، ولی روز چهلم از پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- سفارشی پذیرایی میشود؛ میکائیل ظرفی آورده که روی آن پارچهای اعلی و مخصوص است و جبرئیل به پیغمبر میگوید: یارسولالله! صبر کن، خدا میخواهد به تو تحفهای بدهد. پیغمبر میپرسد تحفه چیست؟ جبرئیل میگوید من هم نمیدانم و صبر کن. طبق را میآورند و پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- این پارچه را برمیدارد، یک خوشه خرمای بهشتی و یک خوشه انگور بهشتی در ظرف است. حضرت-علیهالسلام- از آنها سیر میخورد و از آبهای بهشتی هم سیر مینوشد. بعد به ایشان گفته میشود که میخواهیم دستان شما را بشوییم، حضرت-علیهالسلام- دستانش را جلو میآورد و جبرئیل روی دستان پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- آب میریزد و میکائیل شروع به شستن دستان پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- میکندو اسرافیل هم حولهای دارد که با آن دستان پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- را خشک کند. آنها زیادی غذا را به آسمان بردند. پیغمبری که همیشه میفرمود بیایید با من غذا بخورید، اینبار علی-علیهالسلام- را جلوی در گذاشته و فرموده کسی داخل نیاید و حرام است کسی از این غذا بخورد، لذا اضافهی غذا را به آسمان برگرداندند.
یادتان باشد در خوشهی خرما وخوشهی انگور نکته است و مدتی که پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- قرار بود از خدیجه-سلاماللهعلیها- فاصله بگیرد برای عبادت در منزل امیرالمؤمنین-علیهالسلام- بود و این هم یک نکته.
خب چهل روز تمام شده و بعد از خوردن این غذا جبرئیل آمد و سلام خدا را به پیغمبر رساند و آن تحفه را آورد و پیغمبر از آن غذا استفاده کرد. رسم پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- این بود که بعد از غذا همیشه دو رکعت نماز میخواند، جبرئیل به ایشان گفت که خدا دستور داده که به شما بگویم امشب نماز نخوان و زودتر به نزد خدیجه-سلاماللهعلیها- برو، دستور دستور عجیبی بود. وقتی از خدیجهی کبری-سلاماللهعلیها- دربارهی ورود پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- و مراحل بعدی پرسیده میشود ایشان میفرماید: به برکت حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- توجهی به من شده بود و در وجودم احساس نورانیتی کردم که تا آن روز چنین حالتی را احساس نکرده بودم.
حالا این خانمی که متولد شده است کیست؟ این کلام خدا دربارهی فاطمه-سلاماللهعلیها- هست؛ «الصِّدیقةُ الکُبْریٰ راحَةُ روحِ المُصْطَفیٰ» (کتاب زندگانی حضرت زهرا-سلاماللهعلیها-) یعنی این خانوم آرامش پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- است، «حَاملَةُ البَلْویٰ مِنْ غیْرِ فَزَعٍ و لا شَکویٰ»
قرار هست تمام بلاهایی که میخواهد به پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- نازل بشود، فاطمه-سلاماللهعلیها- بدون فزع و بدون جزع آنها را تحمل کند. حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- کجای عالم است و نزد پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- چه سهمی دارد؟ پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- میفرماید که من هر موقع مشتاق بهشت میشدم فاطمهام را میبوئیدم. «و صاحِبُ شَجَرَةِ طوبیٰ» تمام سلسلهی امامت، تمام سلسلهی ایمان، تمام سلسلهی تشیع و تمام سلسلهی هدایت از این ناحیه است. خدا دارد کسی را قرار میدهد که این فرد میخواهد برای پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- کاری بکند که ایشان بتواند رسالتش را انجام بدهد.
حالا دقت کنید میخواهم نتیجه بگیرم؛ قالبی را که من و شما برای شکلگیری به آن محتاج هستیم در دوستی فاطمه-سلاماللهعلیها- است؛ اینکه با چه کسانی دوست باشیم.
به دوستان و عزیزان خودم میگویم که اگر میخواهید حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- از شما خوشحال بشود، راجع به سادات مواظب باشید؛یعنی برای سادات یک احترام ویژهای قائل باشید و کسی که سیده و ذریهی حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- هست را خوشحال کنید؛ مثلا با یک هدیه، با یک تبریک گقتن.
این را دارم برای اولین بار میگویم؛ من پیش کسی تربیت شدم و آن کس را هم معرفی نمیکنم. او وقتی حرف میزد میگفت من کلبالسادات هستم و به ما هم همین را یاد داد و ما خودمان را کلبالسادات قرار میدهیم و بعد میگفت من غلام دیگران هستم و واقعا هم اینجوری بود، در سن صد سالگی هر سیدی را که میدید به احترامش به قامت میایستاد و حتما دستش را میبوسید. این خیلی مهم و تاثیرگذار هست و تاثیرش هم اول روی خودتان است. نگاهتان را باید درست کنید، اگر کسی در خانهاش سیدهای هست باید خیلی نسبت به رفتارش مواظب باشد. در مشاورهها وقتی به من میگویند میخواهیم با سیده ازدواج کنیم، میگویم خیلی سخت است و باید خیلی مواظب باشید.
نکتهای را در مورد سادات به شما بگویم؛ خانومهای سیده وجودشان برای تربیت بچهها است. اولا یک حیا و یک عفت از وجود فاطمهی زهرا در وجود اینهاست که بینظیر است. آنوقت طرف میگوید این خانوم سرد است، سرد است یعنی چه؟! این تمام عفت است. موسیبنجعفر-علیهالسلام- به هارون نامه نوشت که شما بیایید دختران ما را بگیرید و دخترانتان را به ما بدهید. خیلیها نفهمیدند که حضرت-علیهالسلام- چه گفت! چرا ایشان فرمود دخترهای ما را بگیرید؟! چون بچههای شما باید تربیت بشوند، زنهای شما عیاش هستند ولی دختران ما پاک دامن هستند و بچههایتان را برای ما تربیت میکنند. چرا فرمود دخترهایتان را به ما بدهید؟ چون دختران شما حیا احتیاج دارند و ما میتوانیم آن را برایشان تامین کنیم.
خیلی باید در این مساله مواظب بود، راه حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- از همینجا عبور میکند و جای دیگری نیست. ببینید سادات ذریه و از شیعیان هستند و بعد هم فرمودند بدهایشان را به ما ببخشید و آن را هم حل کردند و اگر شما یک بدی از آنها دیدید که نباید باعث بیمهری و ترک وظیفهی شما در این قضیه بشود.
حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- موالات و معادات را به ما نشان داد؛ با چه کسانی دوست باشیم و با چه کسانی دشمن. شما وصیتنامهی آقای حاج قاسم سلیمانی-رحمهاللهعلیه- را ببینید، ایشان کار را تمام و در این قضیه دو نکته را بیان کرد؛ یکی بحث ولایت فقیه و یکی هم خود جمهوری اسلامی.
ایشان گفت که جمهوری اسلامی یک حرم است، ببینید چه دیدی داشته! و گفت ولی فقیه صاحب این خیمه است و یک موقع به این خیمه آسیب نرسد. بعد هم ایشان در وصیتنامهاش گفت: من شیعهی فاطمی هستم و صحبت از فاطمهی زهرا و تشیع کرد و این خط پر رنگی هست تا من مسیر را پیدا کنم.
مواسات دستگیری کردن از دوستان حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- است. یک موقعی اگر دیدید با کسی از دوستان حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- اختلاف دارید و کار دادگاهی شد مواظب باشید، اگر مستاجر شما هستند مواظب باشید، اگر به آنها پول قرض دادید برای گرفتن طلبتان مواظب رفتارتان باشید، اگر به کسی که دوستدار فاطمه-سلاماللهعلیها- است دختر دادید مواظب باشید. این زمینهها کمک میکند که ما بتوانیم انشالله آن راهی که حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- برای ما ترسیم کرده است را برویم.
خدایا به حق محمد و ال محمد بهترین خیرات و برکات را برای ما نازل بفرما.
وصلیاللهعلیمحمدوآله.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هیأت حجتبنالحسن-علیهالسلام-؛ هجده جمادیالثانی؛ ۹۸/۱۱/۲۴