ازدواج، نیازمند دعا یا دوا؟!
سوال: جوانی هستم که عمر خودم را در هیئتها و با مواظبت اخلاقی و دینی سپری کردم، الان چند سال است که از زمان ازدواج من میگذرد و با دعا، نماز و ذکر شرایط ازدواج برای من محیا نمیشود و نسبت به عقایدم دچار شک و تردید شدم و احساس میکنم دینی که برای خودم ذخیره کرده بودم نمیتواند به من کمک کند.
جواب: آقای بهجت-رحمهاللهعلیه- میفرمودند: بعضی چیزها دعایی هستند و بعضی چیزها دوایی! چیزهای که دوا میخواهد، با دعا انجام نمیشوند، لذا بین دوایی و دعایی فرق بگذارید؛ یک اموری مربوط به دعا است و باید دعا کرد، یک موقع هم امور با دوا حل میشوند، دوا مقدمات ازدواج است. شما از خاله، عمه، مادر یا خواهرتان کمک بگیرید و ببینید اشکال کار کجاست؟ گاهی سن که بالا میرود فرد سلیقهاش سخت میشود و من توصیهام به پدر ومادرها این هست که جوانها را زود زن بدهید، چون یک مقدار که سن آنها بالا برود مسائل اجتماعی و مسائل مختلفی را دنبال میکنند و انتخاب برایشان سخت میشود و خودشان هم در آن میماند، ولی در سن پایین نه، شما فکر میکنید اگر فرزندتان با سن کم ازدواج کند به مشکل میخورد، عیبی ندارد یک دختر و پسر وقتی در سن مثلا هفده، هجده سال با هم ازدواج میکنند هر چقدر با هم کَل کَل و دعوا کنند، با هم شکل میگیرند و بالا میآیند و روحیات همدیگر را میفهمند و یا پدر ومادر وساطت میکنند و آنها را با هم آشتی میدهند، ولی اگر این آقاپسر در خانهی پدر ومادر بزرگ شد و سنش به سی سال رسید و این دخترخانم هم در خانهی پدر و مادرش بیست و پنج ساله یا سی سال رسید، دیگر شکل خودشان را گرفتهاند، لذا وقتی در این سن ازدواج کنند حوصلهی تغییر ندارند و شرایط به گونهای هست که نمیتوانند با هم هماهنگ باشند، لذا اختلافها شروع میشود. پس اگر دختر و پسر در سن پایین ازدواج کنند این کمک میکند خیلی از روحیات بههم نزدیک شوند.