زن؛ مجذوب همسر؟!
سوال: زنی است که همه موارد ظاهری و اخلاقی را رعایت می‌کند تا مجذوب شوهرش باشد، اما در جامعه زنانی هستند که بالاخره در این موارد جلوتر عمل می‌کنند و این زن مؤمنه به پای آن زن‌ها نمی‌رسد و کم می‌آورد و در نهایت با اینکه شوهر مؤمن است، اما این زن کشف می‌کند که او قانع نیست و مثلا چشمش…، این‌جا وظیفه زن مؤمنه چیست؟ به اضافه اینکه این رفتار همسر، برایش زجر آور است، چگونه باید تحمل بشود؟
جواب: نه؛ این‌جا این خانم یک مریضی دارد! اولا یعنی چه که من شوهرم را جذب کنم؟ شما به وظیفه‌ات عمل کن. شما وقتی می‌افتی دنبال جذب، این‌جور مسائل به ذهنت می‌آید، می‌گویی جذابیت من و …، این مقایسه شروع می‌شود، ولی اگر شما به وظیفه‌ات عمل کنی “وُدّ”، مودت امری است قلبی نه دیدنی! خیلی از زن‌ها بیرون هستند، برای مردها تنفر ایجاد می‌کنند! با اینکه ممکن است به لحاظ شهوانی هم برایش جذاب باشند! وقتی این زن را در خیابان می‌بیند، پلشت می‌داند، آن که جذبش نمی‌کند که! یک نگاه سرپایی است، آن نگاه سرپایی هیچ موقع جای این مودت و محبت که “لتسکنوا الیها” که در ازدواج هست را نمی‌گیرد.
زن‌ها بیخودی دستپاچه‌اند! زن‌ها بیخودی نگرانند! بیخودی حسادت می‌کنند! بیخودی فکر می‌کنند رقیب دارند! اصلا این‌جور نیست. یک نگاه است، طرف چشمش آلوده است، مثل اینکه زبانش آلوده است، چشم چران است، خب وقتی چشم چران است، چشم دارد کار می‌کند، قلب پیش شماست، وقتی می‌آید خانه محبت شما را می‌بیند، لطف شما را می‌بیند، وقتی می‌آید خانه چایی شما را می‌خورد، وقتی می‌آید خانه می‌بیند شما دارید امور بچه‌هایش را انجام می‌دهید، این خیلی عمیق است!
شما نیایید فکر کنید با یک چیز ساده‌ای، یک زنی با دو تا پیامک با دو تا رفت و آمد جای شما را می‌گیرد! حتی من به شما بگویم، یکی از اشکالاتی که به خانم‌ها دارم این است، آن خانمی که در خیابان این آقا را ظاهرا جذب کرده، شما هم با ناراحتی‌ای که با این آقا شروع کردی، داری هُلَش می‌دهی به طرف آن خانم! شما این کار را نکن، شما خانمِ رسمی او هستی، آن عقدی که خوانده شده عمیق است، آن عقد یک قرارداد عمیق خدایی است، خدا نمی‌گذارد قطع شود! ایجاد مودت کرده.
اینکه در خیابان است، مودت با او ایجاد نمی‌شود! دارد شهوتش را ارضا می‌کند، مثلا فرض کنید چه کسی می‌تواند جای مادر را بگیرد؟ هزار هم بیایند بگویند، عمه‌اش بیاید بگوید من شما را خیلی دوست دارم، مادرش که نمی‌شود! دایی‌اش بیاید بگوید من شما را خیلی دوست دارم، پدر بیاید حسادت کند به دایی‌اش بگوید این دارد جای من را می‌گیرد؟ نه این‌طور نیست! هر کدام این‌ها سر جاست. من به خانم‌ها می‌گویم در این قضیه به خدا توکل کنید، به اینکه از خدا بخواهید این امر را محکم کند، شما نمی‌دانید خدا چطور این مودت محکم می‌کند!