۱۷۶۲* طرف یک زیرپله یک متر در یک متر داشت و به او اجازه نداده بودند که به هیئت برود، لذا خودش آنجا را سیاه پوش کرده بود، خودش چای میریخت و خودش میخورد، خودش سینهزن بود و نوحهخوانی میکرد، با همین کارها دستش را گرفتند.
۱۷۶۲* طرف یک زیرپله یک متر در یک متر داشت و به او اجازه نداده بودند که به هیئت برود، لذا خودش آنجا را سیاه پوش کرده بود، خودش چای میریخت و خودش میخورد، خودش سینهزن بود و نوحهخوانی میکرد، با همین کارها دستش را گرفتند.