بصیرت
سوال: ما مردم را دعوت به واجبات و مستحبات میکنیم، در حالی که ضربهای که در طول تاریخ به دین وارد شده از بیبصیرتی بوده، نه از بی دینی. چرا در این رابطه صحبت نمی شود؟
جواب: همینها بصیرت است. یعنی اگر کسی یاد گرفت برود مسجد، خانه خدا، یاد گرفت با مومن معاشر باشد، یاد گرفت با دشمن همراهی نکند، رفت حدیث خواند، همینها بصیرت است! در صحیفه سجادیه در دعای فرزند، حضرت از خدا میخواهد خدایا بچه مرا از ابرار، اتقیا، بُصری قرار بده. بصیر باشند، یعنی بصرا را بین دو دسته اخلاق و اینها قرار داده، یعنی کسی که جزء ابرار شد، بصیر هم میشود. آدم با تقوا دروغ نمیگوید که بصیر میشود. آدم با تقوا نفاق ندارد. بصیرت یعنی همین، یعنی کور عمل نکند. بصیرت چیزی خارج از این نیست که شما بیایید بگویید یک چیزی است به عنوان بصیرت، خارج از این چیزها، نه! روایت بخواند، قرآن بخواند، با عقلا سروکار داشته باشد، مشورت کند، مسائلش را بپرسد، آرام آرام چشمش باز میشود، آن بصیرت دینی را به دست میآورد. شما خطبههای امیرالمومنین-علیهالسلام- در نهج البلاغه را بخوانید، همین را میگوید، میگوید چرا اینها بصیر نشدند؟ به خاطر اینکه اینها رعایت نکردند، اول حرام خورند، اگر حلال میخورند اینجور نمیشدند.