عاق مادر
سوال: گاهی اوقات با مادرم دعوا و جر و بحثمان میشود، با اینکه مادرم هر چه میخواهد میگوید، من صبر میکنم، اما گاهی اوقات صبرم تمام میشود و عصبانی میشوم یک حرفی به مادرم میزنم. از این موضوع ناراحت هستم، اما نمیتوانم از این حالت دست بردارم.
جواب: باید فاصله بگیرید، نباشید! چون اگر اینطور است که شما میگویید؛ اولاً حتماً عاق شدهاید یعنی کار تمام شده! و اصلاً مادر حتی از پدر مهمتر است، یعنی این که الان شما میگویی که نمیتوانم، معلوم است عاق شدهای! برای اینکه این عاق حل بشود، تشریف ببرید حرم حضرت معصومه-سلاماللهعلیها-، سر قبر آقای بروجردی-رحمهاللهعلیه- زیارت وارث بخوانید. از آقای بروجردی تقاضا کنید برایتان دعا کند، بخواهید که این را بردارد، بعد هم نیم کیلو، 200 گرم کندر بخرید. ( اینها نقل قولهای سینه به سینه است از خوبان، برای گرهگشایی، حالا ممکن است مثلا من روی اینها سندی هم نتوانم ارائه بدهم ولی شنیدههاست که میگویم) 200 گرم کندر بگیرید، کندری که برای دود دادن است، ۷۰ بار آیه الکرسی روی آن بخوانید، هر روز یک ذرهاش را در خانه دود بدهید که مادرتان از شما راضی شود.
این دود در فضای خانه، شیطان را میبرد، یک زمینههایی فراهم میکند، ولی تمام تلاشتان را بگذارید که حتماً مادرتان را از خودتان راضی کنید و الا کارتان بسیار سخت است. من زندگی افرادی که اینطور دارند زندگی میکنند را دیدم، یعنی از هر انگشتش یه هنر میبارد ولی روزانه گرفتار یک عدد نان است! نقاش است، الکترونیک بلد است، در کارهای ورزشی است و خیلی چیزها، ولی زندگیاش را نمیتواند اداره کند! آدم باید مواظبت کند که در عاق نماند.