زمینههای هدایت
قرار است در زمان غیبت افراد ویژهای تربیت شوند.
اگر من میخواهم یک متدین معمولی باشم، نباید بگویم که دستورات دین زیاد است، نه!
بلکه باید بگویم ظرفیت من محدود است.
زیرا این دستورات برای علما و بزرگانی همچون آیتالله بهجت، میرزای قمی، شیخ مفید حضرت امام-رحمةاللهعلیهم- که قرار است یک حرکت عظیمی از آنها مشاهده شود زیاد نیست. لذا آنها روزانه نماز امیرالمؤمنین-علیهالسلام- را ترک نکردند، زیارت عاشورا و جامعه را ترک نکردند.
من هم اگر قرار شد کسی بشوم، تازه میفهمم که اگر هر روز، صبح و شام بر سیدالشهداء-علیهالسلام- گریه کنم، کار زیادی انجام ندادم.
پس یاران امام زمان قرار است در زمان غیبت با همین اعمال تربیت شوند. ما هم به حقیقت معارف یعنی قرآن و روضه و روایات دسترسی داریم؛ فقط باید حواسمان جمع باشد که استفاده کنیم و دستمان خالی نماند.
«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُصْطَفیٰ مُحَمَّد وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِين ألمَعصومین وَ لَعنةُ اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعینِ مِنَ الان إلی قیامِ یَومِ الدّین»
«اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.»
«اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي اَلاِمامِ التَّقيِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِكَ عَلي مَن فَوقَ الاَرضِ و َمَن تَحت الثَّري اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تآمَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَة كَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلي اَحَدٍ مِن اوليائِكَ.»
صلواتی برای امام رضا-علیهالسلام- مرحمت بفرمایید.
در هر دورهای از خلقت و ارسال رُسل، یه امری، یه غرضی هدف بوده و به اعتبار اون غرض و اون هدف، امت اون پیغمبر هم تربیت شدند و اندازهای از تربیت رو پیدا کردند. مثلا در زمان نوح-علیهالسلام- ظرفیت مردم یه حدی داشته، به همین دلیل شما میبینید که نوح-علیهالسلام- نزدیک به هزار سال پیامبریاش طول میکشه، چرا؟ تا اون تعداد افراد، با اون خصوصیات تربیت بشن. زمان نوحِ پیغمبر، در زمان حضرت آدم-علیهالسلام- نیست. در زمان حضرت موسی-علیهالسلام- هم نیست. برای امت موسی-علیهالسلام- خودِ موسی-علیهالسلام- و هارون کافی هستند. قرار است از مسائلی که بهشون حاکم است یه تعدادی با یه خصوصیاتی تربیت شن و رشد کنند. لذا موسی-علیهالسلام- و هارون کافی هستند، اون اتفاقات هم کافی است، اون نتیجه هم برای اون عده کافی است. اما وقتی شما به امت رسول خدا-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- نگاه میکنید، میبینید مطلب کاملا متفاوت میشه؛ نه به اعتبار اینکه این آخرین دین است، نه اون یه وجهش است. خوب دقت داشته باشید، رسول خدا-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- و دوازده امام-علیهمالسلام- و زهرای اطهر-سلاماللهعلیها، نواب و اصحاب ائمه-علیهمالسلام- یه طرف، علمایی که سیرهی حضرات معصومین-علیهمالسلام- رو هم میخوان با خودشون بین مردم بیارند، یه طرف دیگه؛ یعنی یه اتفاق دیگهای میخواد بیفته.
ببینید مثلا خاک یه شهر فقط برای سیبزمینی و پیاز مناسب است، دیگه از اون خاک موز نمیخواد در بیاد، کیوی نمیخواد در بیاد، پرتقال نمیخواد در بیاد، انار نمیخواد در بیاد. خاکش فقط برای سیبزمینی و پیاز است. باغبانهای اونجا هم ضریب هوشیشون به همین اندازه است. بارانی که اونجا مییاد همین است. خب شما اگه جایی که فقط سیبزمینی پیاز از خاکش در مییاد بخوای سرمایهگذاری کنی و بگی از این خاک انار هم در مییاد، خب اشتباه کردی!
خدا از علمش گذشته و قرار است یه افراد ویژهای در زمان غیبت تربیت شن، به همین دلیل شما میبینید غیبت طولانی است. بودنِ علما، بودنِ مراجع، بودنِ فقها باز خودش یه امری است که داره اینجا اتفاق میافته. اگه شما از این زاویه نگاه کنی میتونی جریان کربلا رو تحلیل کنی. میتونی امام حسین-علیهالسلام- ، اتفاق کربلا، قضیهی اُسرا و جریان شهادت رو بفهمی. پس جریان گریه، جریان مصیبتزدگی رو با این نگاه دنبال کن، بفهمی که قرار است نیروی ویژهای از داخل این مجموعه در بیاد، اون هم نه برای این مجموعه و این موقع، نه! قرار است این نیروی ویژه برای امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- و برای زمان ظهور در بیاد. باز به این اضافه کنید که قرار است افرادی برای زمان رجعت تربیت شن. الان شما ببینید به صورت طبیعی ما چهقدر ادعیه و زیارات داریم، چهقدر ذکر و ختومات داریم، چهقدر حرز و تسیبحات داریم، چهقدر نماز داریم؛ اینها برای چیه؟ اون وقت شما این مجموعه رو به عنوان خوراک فرض کنید که یه آدم میخواد انجام بده، خب چی میخواد بشه؟ میخواد این یه آدم خوبی بشه که مثلا الان در قم مومنانه زندگی کنه. اینکه نه پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- رو میخواد، نه دوازده امام-علیهمالسلام- رو میخواد، نه حضرت زهرا-سلاماللهعلیها رو میخواد، نه کربلا میخواد، نه شکافندهی علم میخواد، نه این همه علما رو میخواد، نه حوزهی علمیه رو میخواد، نه این همه شهید میخواد، اینها رو نمیخواد. زمان حضرت نوح-علیهالسلام از اول تا آخرش ده تا ذکر بود! زمان فلان پیغمبر کل دستورات ده تا کاغذ است، ده تا فرمان است!
خوب دقت کنید دارم یه مطلب مهمی رو در این مقدمه میگم، میخوام برسم به یه مطلب مهم! ببینید میخواد یه اتفاقی بیافته، میخواد یه ویژگی به وجود بیاد. حالا لزوما این همه خوراک (نماز، دعا، ذکر، حرز، تسبیحات) مال من است؟ نه! چون من اصلا اون نیستم؛ من نه جزو ۳۱۳ نفر هستم، نه جزو کسانی هستم که میخوان رجعت کنند، نه جزو اصحاب خاص هستم و نه کاری به عهدهی من است. من قرارِ یه متدین معمولی بشم، برای همینِ نه اشتهای نماز شب دارم، نه در نماز اشتهای اذان و اقامه گفتن دارم، نه اشتهای تعقیبات نماز دارم، نه اشتهای این رو دارم که قرآن بخونم، نه اشتها دارم زیارتنامه بخونم، نه اشتها دارم دعا بخونم، نه اشتها دارم روزه بگیرم، نه اشتها دارم گریه کنم، یعنی مثل زمان حضرت نوح-علیهالسلام- دارم زندگی میکنم؛ با ده تا ذکر، با بیست تا ذکر، چرا؟ چون پذیرفتم که مثل زمان حضرت نوح-علیهالسلام- زندگی کنم. پذیرفتم یه آدمِ خوب معمولی باشم، خب این اتفاق داره میافته، ولی در اون برنامه اینهمه اعمال ریخته شده که اگه یه نفر مثل آقای بروجردی-رحمهاللهعلیه- ، مثل شیخ مفید-رحمهاللهعلیه-، مثل کاشفالغطاء، مثل محقق حلی پیدا شد که این استعداد رو داشته باشه، بتونه از اونها استفاده کنه که هم جزو ۳۱۳ نفر بشه، هم زمان رجعت برگرده و هم در زمان خودش مثل یه پیغمبر بتونه یه رسالت رو به دوش بکشه. مثلا شیخ مفید-رحمهاللهعلیه- در بغداد، بغداد اون موقع اصلا قابل مقایسه با زمان حضرت نوح-علیهالسلام- نیست؛ یعنی زمان حضرت نوح-علیهالسلام- یه نوع مطالبی هست که قرارِ به مردم منتقل شه، ولی در زمان شیخ مفید-رحمهاللهعلیه- خیلی مسائل متفاوت است، توقعها بالاست. پس ببینید نگاه رو باید درست کرد، منظر رو باید درست کرد. من نیام بگم این دستورات زیاد است، نه! من بیام بگم که ظرفیت من این است. مثلا الان نماز رو به موقع نمیخونم، ولی متدین هستم. گاهی نمازم قضا میشه، راست و دروغ رو با هم میگم، اما باز هم متدین هستم. حلال و حرام رو با هم میخورم، باز هم متدین هستم. قمارخونه و مسجد رو با هم میرم، باز هم متدین هستم. غیبت میکنم، تهمت هم میزنم، حرفهای خوب هم میزنم، ولی باز هم متدین هستم. مطلب رو اشتباه نگیرم، افرادی مثل حضرت آقای بهجت-رحمهاللهعلیه- یا زکریابنآدم یا میرزای قمی یا میرزا جواد آقای تبریزی، ملکی تبریزی یا آقای کشمیری و… که شما یه حرکتی ازشون میبینی، یه جلوه ازشون میبینی، این عزیزان خواستگاه و دیدشون رو عوض کردند، روزانه نماز هزار قلهوالله رو ترک نکردند، نماز امیرالمومنین-علیهالسلام- رو ترک نکردند، زیارت عاشوراشون ترک نشد، زیارت جامعهشون ترک نشد. زیارت جامعهی آقای بهجت-رحمهاللهعلیه- یه روز ترک نشد، اون هم ایستاده، اون هم در حرم و تو اون سن! اما من اصلا اشتهای معنوی رو ندارم؛ من اشتهای یه صلوات بر محمد و آل محمد رو ندارم، من این اشتها رو ندارم که اگه روزی هزار تا بفرستم شاید یه تغییر مختصری در من ایجاد کنه. وقتی اشتها ندارم، خب مال من نیست.
ببینید مثلا ممکن است گفته بشه چرا جریان کربلا رو اینقدر دامن میزنید؟ بله، هر کس این رو بگه بهش حق میدم، میگم واقعا برای چی؟ چون قرار نیست کسی بشم، قرار نیست چیزی بشم، این حرف رو میزنم. اگه قرار شد چیزی بشم، کسی بشم، اونجا میفهمم که اگه هر روز، صبح و شام بر سیدالشهدا-علیهالسلام- گریه کنم، تأسی به حجت خدا کردم و کار زیادی انجام ندادم. اگه یه دههی محسنیه بگیریم، سر و صدا بلند میشه که آقا دههی محسنیه دیگه برای چی؟ چون راه رو گم میکنیم، این حرفها زده میشه.
شما مفاتیح رو ببینید، مفاتیح کتاب دعا نیست، اشتباه نگیرید؛ مفاتیح کتاب سیر و سلوک است برای کسانی که اهلبیت-علیهمالسلام- اونها رو به یه سلوک اهلبیتی راهنمایی کردند. لذا این فرد میدونه در شب اول ماه محرم چه نمازی داره، چه اعمالی داره؛ غسل داره، ذکر داره، باید تربت میل کند باید این دعا رو بخونه و… . اون طبق مفاتیح ماه محرم رو شروع میکنه، محرم که تموم شد ماه صفر رو شروع میکنه و… کتاب مفاتیح سلوک است، این نیست که ما میگیم حالا یه کتاب دعاست، بعضی موقعها یه دعایی از توش میخونیم و این فایده رو داره، نه! برای اهلش سلوک الیالله است و از اون استفاده میکنند. خب اگه ما این برنامه رو پذیرفتیم، یه برنامهی دیگهست که حالا من اجمالش رو براتون عرض میکنم. یاران امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- در زمان غیبت، قرار است با همین اعمال تربیت بشن و به امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- تحویل داده بشن. از این ۳۱۳ نفر، پنجاه تاشون خانوم هستند، این خانومها کسانی هستند که هم مفاتیح رو میشناسند، هم قرآن رو میشناسند، هم احکام رو میشناسند، هم وظیفه رو میفهمند و هم از یک عقل ویژهای برخوردار هستند. بعضی از این خانومها خودشون میفهمند جزو اون پنجاه نفر هستند. خب این کارکرد همون برنامه است که باعث شده زمینه براش باشه.
حالا من یه مثال خیلی سادهاش رو بگم: شما اگه با یه دید خدایی به کرونا نگاه کنید، میبینید چهقدر مسائل و معضلات خود به خود حل شدند! شما نمیدونید کرونا چهقدر مسائلی رو که ما شاید در سی چهل سال ریاضت باید به دست میآوردیم، در همین مدت کوتاه از اسفند تا الان، کرونا بسترش رو برای ما فراهم کرده؛ بیرغبتی به دنیا! چهقدر توجه به دنیا، چهقدر هوسها و شهوتها خوابید. چهقدر زمینههای فساد بسته شد. چهقدر معاد تقویت شد. چهقدر مرگ واضح شد و جلوه کرد، کجا میشد یه همچین بساطی درست کرد؟ الان آموزش و پرورش، من به شما بگم اگه آموزش و پرورش پنج سال تعطیل باشه، فساد از جامعه میره؛ یعنی اگه بچهها مدرسه نرن و خونه درس بخونند، من بگم جزو بهترین آدمها میشن. از بین این ۳۵، چهل نفری که سر کلاس مییان، کافی هست که پنج تا آدم فاسد بیاد و همهی اینها رو فاسد کنه. این اصلا ربطی هم به آموزش و پرورش نداره، مدرسه یه کانونی است که خود به خود این اتفاق در اون میافته. باور بفرمایید اگه دو سال دیگه دانشگاهها تعطیل باشه، خیلی از مسائل جامعهی ما خود به خود حل میشه. اینها چون دور هم جمع میشن همش که درس نمیخونند! اونی که درس میخونه داره به علم پزشکی کمک میکنه، اون داره پل درست میکنه، ولی اونی که درس نمیخونه میره اونجا توطئه میکنه و دهها مسئله رو بیخود فرا فکنی میکنه، شبهه افکنی میکنه و ارتباط با اون ور آب داره!
الان شما خبرها رو ببینید، هنرپیشهها و بازیگران بیکار هستند، امور سینمایی فلج شده، خب چه اتفاقی افتاد تو جامعه، جامعه ناامن شد؟ نه، تازه مردم دارند فکر میکنند، تازه دارند میفهمند چیکار باید انجام بدن. پس اگه بخوایم با این دید نگاه کنیم، ویروس کرونا کنار این ویروسها اصلا یه امر موجهی است، با اینکه نحوست داره. خب پس دست خدا بسته نیست، خدا زمینههای هدایت رو فراهم میکنه، جلوههای نور رو سرعت میده. ما در روایت داریم در یه شب امر امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- حل میشه، “طولالله” یعنی خدا اون شب رو اینقدر طولانی قرار میده و در یه شب کار رو حل میکنه، فردا صبح هم امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- تشریف مییاره.
خب حالا میخوام نتیجه بگیرم. ببینید حضرت نوح-علیهالسلام- باز هم پیغمبر خداست، ولو تکالیف براشون محدود باشه، نکنه در یه بسترِ به این خوبی، مثل زمان حضرت نوح-علیهالسلام- زندگی کنیم! نکنه مثل زمان جاهلیت زندگی کنیم! نکنه افکارمون با وجود اینهمه معارف، اون هم حقیقتِ معارف باز هم تاریک باشه. حقیقت معارف یعنی از منبع اخذ شده و تحویل ما دادند. قرآنی که نور است؛ یعنی شما اگه قرآن رو باز کنی نورانی میشی. حالا حساب کن اگه یه نفر هر روز خودش رو در مقابل این نور قرار بده، تمام بندبند وجودش نورانی میشه. دو رکعت نماز، آقا این نماز شوخی نیست. نمازی که برای پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- اومده، سورهی حمدی که فقط برای پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- اومده، برای هیچ پیغمبری نیومده، این”اَلحَمدُلِلّهِرَبِّالعالَمین/ اَلرَّحمنَالرَّحیم” فقط مختص این پیغمبر است. یه “بسماللهالرحمنالرحیم” به حضرت سلیمان داده شد، شد سلیمان! همین هفت آیهی سورهی حمد هم اگه تو بخونی، برات همون اثر رو داره، اثرش کم نشده! پس حواسم باشه نکنه دستِ من خالی باشه. من که امام رضا-علیهالسلام- رو دارم، نکنه دستم خالی باشه و به چه کنم چه کنم گرفتار باشم! یه امام باقر-علیهالسلام- برای اولِ خلقت تا آخرِ خلقت بسّمونه، ولی امام صادق-علیهالسلام- هم هست، زینالعابدین-علیهالسلام- هم هست، امام حسن، امام حسن و امیرالمومنین-علیهمالسلام- هم هستند، زهرا-سلاماللهعلیها- هم هست، موسیبنجعفر، امام جواد، امام هادی و امام عسکری-علیهمالسلام- هم هستند. امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف هم که هست! قرآن هست، اینهمه ملائکه هستند، خدا هم که هست؛ اینهمه نور بین ماست. علما هستند، اینهمه علم بین ما پراکنده است، فقط کافیِ من همت کنم و خودم رو برسونم که در زمان جاهلیت زندگی نمیکنم و نمیخوام جاهل باشم. به این نظر برسم که میخوام در زمان گسترهی علم زندگی کنم، کِی؟ زمانی که علوم چهارده معصوم-علیهمالسلام- رو بفهمم. گاهی میبینی یه نفر همهی عمرش رو گذاشته سر یه درس! همین یه درس همهی علم است؟! چیزهای دیگه نیست؟! نمیشه اینطوری باشه! جز بحثِ اینکه حالا من بیام فلان کار رو به عهده بگیرم، کار دیگهای نیست؟! چرا، فقط کافیِ یه ذره همت کنم.
ببینید نتیجه رو میخوام عرض کنم، رفقا! باغستان شما، استعداد خاک و آبش این است که یه انار خوب و صادراتی ازش در بیاد، نکنه یه وقت به جای انار، هندونهی ابوجهل در بیاد که خودت هم نتونی بخوری! نکنه مزرعهی شما که میتونه زعفرون ازش در بیاد، به جای زعفرون توش پیاز بکاری! ببینید کار سختی نیست؛ یعنی شما اگه نگاهت رو بندازی و بفهمی که این چهار تا عمل داره تو رو نجات میده، این چهار تا عمل رو وِل نکنی. به خصوص به رفقای فاضل خودم میگم، به خصوص به دوستان طلبه عرض میکنم که موقعیت خودتون رو دریافت کنید. همین الان در همین حوزهی علمیهی قم کسانی هستند که بار روی دوش اونهاست، کار به عهدهشون هست، چرا؟ از این باب که نماز شب میخونن. بار رو دوششونِ چون مواظب هستند، مراقبه دارند، اهل معنا هستند، مواظب هستند معنویت و نورشون کم نشه. مواظب هستند غسل جمعهشون ترک نشه و… ، همون مقداری که میفهمند، توجه دارند و بلد هستند، این زمینه براشون فراهم میشه. جریان سیدالشهدا-علیهمالسلام- هم به عنوان امری که داره جلوه میکنه، همهی اینها رو داره سامان میده. اگه شما گریهکن امام حسین-علیهالسلام- شدی، همهی امور پراکندهات منظم میشه، همهی اون راههای پیچیده برات آسون میشه، چرا؟ چون خدا اینطوری قرار داده که گریهکن امام حسین-علیهالسلام- امرش سهل و آسون بشه.
السلام علیک یا ابا عبدالله…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شبجمعه؛ ۱۳۹۹/۶/۲۷؛ محرم ۱۴۴۲