خداوند عقل را در قبول ولایت قرار داده است
سرمایهی انسان، عقل و فهم اوست و خدا عقل را در قبول ولایت قرار داده است
وقتیکه عقل و فهم، تحت تربیت ولایت قرار گرفت، عقل میشود و الّا شعور است.
یکی از آن فهمهایی که ما به آن، خیلی نیاز داریم درک و شناخت صدیقهی طاهره-سلاماللهعلیها- است. اگر شیعه معرفت به صدیقهی طاهره-سلاماللهعلیها- پیدا کرد، بقیهی امورش هم روشن میشود.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سیدنا نبینا و حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا اباالقاسم المصطفی محمد و آله الطاهرین
و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری الصدیق الشهید صلاة کثیرة تامة زاکیة متواصلة متواترة مترادفة کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک.
اللهم انا نرغب الیک فی دولة کریمة تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدعاة الی طاعتک و القادة الی سبیلک و ترزقنا بها کرامة الدنیا و الاخرة.
صلواتی برای امام زمان-علیه السلام- مرحمت بفرمایید.
تفاوت ما با همدیگه در نماز خوندنمون نیست، در عبادتهامون نیست، در کارهای خوبمون نیست. اون چیزی که ما رو از هم جدا میکنه، فهم و عقل هست! هرکس بیشتر میفهمه، دونم کارتره، عاقلتره؛ پیش خدا جایگاه بهتری داره.
تفاوت مقام انبیاء هم در تفاضلشون هست. انبیاء هم پایین و بالا دارند، یه پیغمبر بالاتر از پیغمبر دیگه است. نه به خاطر اعمالش، به خاطر عقلش. تو دستگاه خدا تحفهی عقل حرف اول و آخر رو میزنه.
در روایات اومده که: جاهل هرچهقدر طواف کنه، هی قرآن بخونه، هی نماز بخونه، بهش چیزی نمیدن.
به میزان عقلمون با ما کار دارند. این عقل وقتی تحت تربیت ولایت واقع شد، میشه عقل و الّا شعوره، اگر این عقل در معرض تابش نور ولی خدا قرار گرفت، عقل میشه، و الّا شعوره؛ یعنی طرف میفهمه باید چیکار بکنه.
مثل زنبور؛ زنبور شعور داره ولی عقل نداره، زنبور خیلی کارهای پیچیدهای انجام میده، هنوز ترکیب عسل زنبور کشف نشده! ولی این اسمش عقل نیست فقط شعوره.
یا مثلا کسی بفهمه یک ساختمون رو چهطور بسازه و مصالح رو چهجوری کنار هم بچینه که بشه یک برج پنجاه طبقه. این طرف، پنجاه طبقه رو میسازه، ولی با پنج نفر داخل یک خونه نمیتونه بسازه و مدارا کنه!
اون ساختن اولی شعوره ولی این ساختن دومی عقله. اونی که با پنج نفر تو یک خونه میسازه، یعنی میدونه که با زن و بچهش چهجوری تا کنه, لذا افراط و تفریط نمیکنه.
ببینید الان ما تو جمهوری اسلامی داریم چوب افراط و تفریط رو میخوریم. یعنی سی ساله که داره کار میشه ولی به اندازهی سه سال بازدهی داشته. همین مقدار رو هم عقلا انجام دادند. یعنی اگر فقط سه سال عقلاء فکر میکردند، برنامه میریختند و اجرا میکردند، همین نتیجهای رو میدیدیم که تو سی سال کار دیدیم.
مثلا مصوبهای گذاشته میشه, حالا وقتی میخواد اجرا بشه، بیست نفر آدم کم عقل میخوان این قانون رو پیاده کنند. خب معلومه اون نتیجهای که باید حاصل نمیشه.
پس اون چیزی که سرمایهی ماست، فهمه. مثلا نماز صبح دو رکعته. خدا نمیخواد مارو معطل کنه؛ و الّا میگفت: باید پنجاه رکعت نماز بخونید. که اگر فقط عبادت مهم بود میگفت: پنجاه رکعت نماز بخون. چرا گفت دو رکعت؟ میخواد ببینه بقیه شو چهجوری انجام میدی.
ما صبح تا شب شاید پنجاه بار تصمیمهای مختلف میگیریم. مثلا شما امروز تصمیم میگیری که خیار بخری یا سیب بخری؛ خونهی کسی بری؛ فلان حرف رو بزنی و…. ببینید ما چهقدر داریم تو یک روز تصمیم میگیریم!
این تصمیمها بر اساس عقل گرفته میشه. الان شما ببینید؛ اهلبیت-علیهمالسلام- چهجوری تشیع رو پیش بردند؟ بعد از هزار و چهارصد سال دوباره شیعه روی کار اومد. ببینید ائمه-علیهمالسلام- چهقدر تلاش کردند؛ در برابر دشمنی که مثل معاویه رو آورد، بنیامیه رو آورد، بنیالعباس رو آورد، قوهی قهریه آورد. الان هم که داعش رو آورده. ولی الان تو دنیا حرفی برای زدن ندارند, چون تو مبناشون عقل نیست. خدا عقل رو در ولایت امیرالمؤمنین-علیهالسلام- قرار داد. هر کسی که امیرالمؤمنین-علیهالسلام- رو داشته باشه، عقل داره.
باید نور ولایت به قلب مؤمن بتابه.
«بِمُوالاتِكُمْ عَلّمنا اللّهُ مَعالِمُ دينِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا»
«خداوند به ولايت شما نشانههاى روشن دين را به ما آموخت و آنچه را از دنيای ما تباه شده بود، اصلاح كرد.»
(زیارت جامعهی کبیره)
یعنی به موالات شماست که ما میفهمیم دین چیه و اصلاح امور ما به واسطهی همین نور ولایت شماست.
یکی از اون فهمهایی که ما خیلی بهش نیاز داریم، درک و شناخت صدیقهی طاهره-سلاماللهعلیها- است. یعنی یه نقطه و کانونی تو این مسیر هست که اگه کسی به اونجا توجه کنه و بفهمه، به بالاترین درک میرسه.
ببینید مثلا شما وقتی یه بذری مثل ریحون رو میکارید، وقتی به عمل میاد که آفتاب بهش بتابه، ماهم همینجور هستیم؛ باید آفتاب ولایت به ما بتابه.
ولایتی که صدیقهی طاهره-سلاماللهعلیها- از اون برخورداره. لذا خیلی به حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- سفارش شد. اونقدری که پیغمبر اکرم-صلیاللهعلیهوآله- امیرالمؤمنین-علیهالسلام- رو معرفی کرد، چندین برابر حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- رو به مردم معرفی کرد.
هفتاد تا اسم و لقب داره. این یعنی چی؟ چهطوریه کسی به چنین مقامی میرسه که هفتاد تا لقب داره؟ هجده تا نماز داره؟! چهار تا تسبیح داره. نُه اسم داره که خصوصی بین خدا و خود حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- است. راضیه، مرضیه، فاطمه، زهرا، محدثه، مبارکه، صدیقه، طاهره و زکیه. اینها حکایت از این داره که یه توجه ویژهای به این امر داده شده. ما هر چهقدر به ظهور نزدیک میشیم، مقام و چهرهی صدیقهی طاهره-سلاماللهعلیها- برامون آشکارتر میشه. زیارتنامههایی که ایشون داره، تسبیحاتی که ایشون داره. یه تعابیر عجیبی داره:
«سُبْحَانَ ذِى الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِيفِ….»
«پاک و منزّه است آن خدایی که دارای شکوه و عزت افراشته و بلند است»
یه تسبیحی ایشون داره، مخصوص کسی که مشرف به کربلا میشه، هزار مرتبه این تسبیح رو پایین پای امام حسین-علیهالسلام- میگه.
چهار خط تسبیح هم برای بالا سر امیرالمؤمنین-علیهالسلام- داره.
امر صدیقهی طاهره-سلاماللهعلیها- نباید بر شیعه پنهان باشه. اگر شیعه معرفت به صدیقهی طاهره-سلاماللهعلیها- پیدا کرد، بقیهی امورش هم روشن میشه
« أَبَا جَعْفَرٍ-عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ- يَقُولُ: بِنَا عُبِدَ اَللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اَللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى»
«فرمود: بهوسيلهی ما خدا پرستش شد و بهوسيلهی ما خدا شناخته شد و بهوسيلهی ما خداى تبارك و تعالى را يگانه شناختند و محمد-صلیاالهعلیه- پردهدار خداى تبارك و تعالى است (تا واسطه ميان او و مخلوقش باشد.)»
(اصولکافی/ جلد۱/ صفحه۱۴۵)
ببینید یک مثال میزنم: الان شما یه کاری تو شهرداری داری, نمیدونی شهردار این منطقه کیه؟ وقتی شما این رو نمیدونی پنجاه تا کار رو زمین مونده, ولی وقتی رفتی اون رو شناختی، پنجاه تا کارت حل میشه.
عالمِ وجود، پیغمبر-صلیاللهوعلیهوآلهوسلم- هست دیگه!
این پیغمبر-صلیاللهوعلیهوآلهوسلم- میخواد برای هدایت بشر بیاد، خدا همه چیز بهش داده. ولی این پیغمبر-صلیاللهوعلیهوآلهوسلم- میفهمه کسری داره، میفهمه یه چیزی نداره.
و اگر این کسری باقی بمونه، پیغمبر-صلیاللهوعلیهوآلهوسلم- دیگه پیامبر نیست. خدا براش «انا اعطیناک الکوثر» نازل میکنه؛ میفهمه دارا شد. میفهمه حالا همه چیز پیدا کرد.
به پیغمبر-صلیاللهعلیه- گفتند: فاطمه-سلاماللهعلیها- کیه!؟ حضرت فرمود: ام ابیها، مادر پدرش.
این تعبیر یعنی چی؟ شاید یه معناش این باشه که مثلا زهرا-سلاماللهعلیها- در حق دین من مادری کرده. اگه این مادری کردن نبود، بچهاش از بین میرفت. از این زاویه میخوایم به اون درک و فهم برسیم! ما که خودمون نمیتونیم بفهمیم از زبان اینها و با کدهایی که به ما میدن میفهمیم.
از امیرالمؤمنین-علیهالسلام- میپرسند:
فاطمه-سلاماللهعلیها- کیه؟
حضرت میفرمایند: «بقیةالنبوة» باقی ماندهای از نبوت، مگه نبوت تمام نشد؟ چرا تمام شد. پیامبر-صلیاللهعلیهوآله- آخرین حرف رو هم زد که جریان غدیر بود.
از امام باقر-علیهالسلام- پرسیدند: فاطمهی زهرا-سلاماللهعلیها- کیه؟ حضرت میفرمایند: «درةالتوحید». خود توحید رو نمیشه فهمید، حضرت درّ توحیده.
از امام صادق-علیهالسلام- پرسیدند: فاطمه-سلاماللهعلیها- کیه؟ حضرت میفرمایند: «برزخالنبوة و الامامة».
از موسیبنجعفر-علیهالسلام- میپرسند: فاطمه-سلاماللهعلیها- کیه؟ حضرت میفرمایند: «تفاهةالفردوس».
خداوند راجع به حضرت میگه: «لیلةالقدر»؛ یعنی فاطمه-سلاماللهعلیها- شب قدره. شب قدر چهقدر عظمت داره! هزار ماه، قرآن توش نازل شده, همهی مقدرات همون شب نوشته میشه. میگه اگه ما بخوایم برای همهی اینا اسم بذاریم میگیم: فاطمه-سلاماللهعلیها- لیلةالقدره.
شب قدر چه منزلتی داره؟ «تنزل الملائکة و الروح» تو این شب ملائکه و روح نازل شدند. معلومه که این “روح” فاطمه-سلاماللهعلیها- است.
حضرت فرمود: سقف خونهی فاطمه-سلاماللهعلیها- عرش الهی بود؛ عرش خدا همین سقف بود، ببینید چه تعابیری!
حضرت فرمود: یه روزنهای گوشهی خونهی حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- بود که تمام رفت و آمدهای ملائکه از داخل اون روزنه بود، یعنی محل تمام تصمیمگیریها خونهی فاطمه-سلاماللهعلیها- بود، میخواد همه چیز عالم رو حل کنه، صدیقهی طاهره-سلاماللهعلیها- است. ما کسی رو نداریم که چنین نسبی داشته باشه. باباش پیغمبر، شوهرش امام، بچههاش همه امام، خودش هم ولی خدا.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تهران؛ خیابان ایران؛ یکشنبه: ۹۴/۹/۱۱