۹* ما یه آشنا داریم ایشون به حد دیوانگی رسید اومدند خونهی ما و گفتند که این دیگه آخرشه، گفتم این آقا موز میخوره بگید موز نخوره، گفت حاجآقا شما یه موز هم به ما نمیبینی؟ گفتم آره موز هم نباید بخوری. گفت بگو چی بخورم؟ گفتم خیار بخور.
آقا این رفت و یه ماه موز نخورد، میگفت الان نمیدونم چند سال هست که لب به موز نزدم، میگفت اگه بخورم همون حالت دیوانگی سراغم مییاد.