فضل خداوند در زمان غیبت امام زمان-علیهالسلام-
امام زمان-علیهالسلام- یه چارچوب و یه امامتی ماسوای ائمهی گذشته داره، مومن باید با تیزبینی، خصوصیات امام عصر-علیهالسلام- رو بفهمه.
ما باید با عقلمون بفهمیم که غیبت امام زمان-علیهالسلام- مثل حضور امام است و خداوند متعال این عقل رو به هر کسی نداده.
وقتی قلب به معصوم-علیهالسلام- متصل باشه، خراب نمیشه.
«بسم الله الرحمن الرحیم»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَی سَيِّدِنا وَ نَبِیِّنَا وَ حَبیب قُلوبِنا وَ طَبیب نُفوسنا أَباَالْقَاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد-صَلَّیاللَّهُعَلَیْهِوَآلِهِ- المَعَصُومین الْمُکرَمیِن. اللّهمَ الَعَن أَبالشُرور وَ أتباعَه فی کُلِ لَحظَة مِنَ اَلازَل الی الأَبَد بِعَدد ما أحاطَ بِه عِلمُک»
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّبْنِمُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ.»
صلواتی برای امام رضا-علیهالسلام- مرحمت بفرمایید.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْکَ فِی دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ وَ الْقَادَةِ اِلی سَبِيلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة.»
صلواتی برای امام عصر-علیهالسلام- مرحمت بفرمایید.
«السلام علی الحسین و علی علیّبنالحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و رحمة الله و برکاته.»
خدای متعال فضل زیاد داره و زیاد هم به مومن نشون داده، ولی فضلی که به صورت خاص میشه از اون یاد کرد که برای مومن مثل همون خیر کثیری است که به پیغمبر-صلیاللهعلیهوآله- عطا کرد، این بود که امام عصر-علیهالسلام- بالاخره به امامت رسید؛ یعنی همه چیز دست به دست هم داده بود که شیطان موفق بشه و خدا این رحمت واسعهاش رو از مردم بگیره، ولی فضلی که برای خودِ خداست، باعث شد نه تنها تر و خشک بعد از واقعهی کربلا نسوخت، بلکه برعکس شد، استعداد و ظرفیتِ رشد مومن فراهم شد و نکبت و ضلالت هم برای کافر فراهم شد.
ممکن است شما فکر کنید و بگید که طبیعی است امام دوازدهم باید بیاد، نه! اینطور نیست، خدا میتونست تا پنج تن قضیه رو تموم کنه، به دلیل بیلیاقتی و هزار مسئله که مردم از خودشون نشون دادند، دیگه جریان امامت ادامه پیدا نکنه، این فضل پروردگار است که بعد از امام حسین-علیهالسلام- یکی پس از دیگری ائمهی ما اومدند.
اما اون چیزی که من میخوام بگم این نیست، امام زمان-علیهالسلام- یه چارچوب و یه قاعده و یه امامتی ماسوای ائمهی گذشته داره، مومن باید با تیزبینی، خصوصیات امام عصر-علیهالسلام- رو بفهمه؛ برای مثال یه نمونهی خیلی ساده رو میگم! امام در حال غیبت مثل حضور است؛ این رو چه کسی میتونه درک کنه؟ درک این چهقدر سخت است که شما امامی رو که غایب است، مثل یه امام حاضر فرض کنید، این عقل دیگهای میخواد، این عقلهای معمولی به اون مقام نمیرسه تا بفهمه که امامی که الان غایب است، این غیبت مثل حضور امام است، اون قدرت، اون سیطره، اون تصرف، اون تدبیر و هر چیزی که شما فکر کنید که در حضور هست،
در زمان غیبت داره اتفاق میافته؛ یه عقل دیگهای میخواد که این رو بفهمه، اگه این رو فهمید، لوازمش رو هم به او میدن و اصلا احساس نمیکنه که حالت غیبت هست، به اینها منتظر میگن، این آدم منتظر است که غیبت رو مثل حضور میفهمه، درک داره، این داره انتظار ظهور رو میکشه، برای او کَالمشاهده است، این اتفاق افتاده. این یکی، یکی دیگه هم اینکه یه رشدی است، دقت کنید! این هم لطف خودشون است که چنین صحبتهایی در چنین روزی باید باشه، ببینید در حالت عادی، من و شما یه رشدی داریم که با یه سری دستوراتی که به نام دین مییاد و یه تاثیراتی هم که امام معصوم-علیهالسلام- داره روی ما میذاره، ما یه رشد قابل قبولی رو به صورت طبیعی داریم. بذارید این رو تکرار کنم، چون این مطلب رو اگه متوجه نشید، توی قسمت دوم مشکل پیدا میکنیم. ما به صورت طبیعی چهقدر رشد داریم؟ مثلا یه فردی به مدرسه میره، توی مدرسه معلم هست، کتاب هست و این شرایطی که الان توی مدارس هست، قبول است، کتاب و مدرسه و معلم، با همون انضباط، دستورات و چیزهایی که میخونه، این فرد چهقدر رشد میکنه؟ حالا شما فکر کنید این بچههایی که اینقدر رشد میکنند و راندمانشون همینقدر بود، حالا یه سری وسایل کمک آموزشی هم به این کلاس اومده، رشدشون چهقدر زیاد میشه؟ همون بچهها هستند! خیلی تغییر میکنه. زمانی هم که امام غایب شد، این فضل پروردگار، حکمت خدا، لطافتی که خدا به کار برد، چه کار کرد؟ این غیبت که آغاز شد، یه کمبود و کسری از نبود امام به وجود اومد، در حالیکه این کسری نبود، خدا این رو کسری حساب کرد، چرا کسری نبود؟ چون مردم نشون دادند امام هم که هست، خیلی رشد نمیکنند. ببینید امام و حجت خدا هم که هست، مردم خیلی رشد نکردند، شما از اول تا آخر رو نگاه کن، ولی خدا این رو چه چیزی حساب کرد، خدا این رو کسری حساب کرد، خدا این کسری رو یهجور دیگه پر کرد، به صورت طبیعی اگه امام باشه، با این عقلم، با این قلبم، با این صبرم، با این تواناییام، یه سیر از امام استفاده میکنم، در یه مرتبهای قرار میگیرم که یه سیر رشد کردم، نبودِ امام که این نیست، خدا امام رو گرفت، یه خروار به من برگردوند، یه خروار! اگه من در زمان امام بودم، یه سیر بیشتر استفاده نمیکردم، خدا اینطور حساب کرد، فضل خدا این است، امام رو گرفت برای اینکه جبران کنه، این جبران رو به خود فرد داد و عقلش رو کامل کرد، قلبش رو در اعلاء مرتبه قرار داد، شیطان رو ناتوان کرد، فیضش رو علیالدوام ریخت، دعای امام زمان-علیهالسلام- رو بالای سرش قرار داد، تکلیفش رو هم ساده کرد.
یه کمی ذهنهاتون رو متمرکز کنید تا بفهمید، میخوام از این حرف نتیجه بگیرم؛ این فضل خدا چه چیزی بوده؟ ببینید یه زمانی بود یه پیغمبر اولوالعزم میاومد، شما خروجی این پیغمبر اولوالعزم رو نگاه کنید، آخرش چهقدر بوده؟! یا امام معصوم اومد، ببینید خروجی امام معصوم چهقدر بوده؟ هفده نفر، هجده نفر، بیست نفر است. اونوقت بقیهای هم نیست که شما بگی بقیه همینجور هستند، بقیه توی دین هستند، ولی سطح پایین هستند، نه! بقیه مرتدند، کافرند. اینطور نگاه کن، امام رو گرفته، اما یه فقیه مثل آقای بروجردی مییاد که میلیونها نفر کافر نمیشن، بلکه هدایتشدهی آقای بروجردی هستند. وقتی با امام معصوم بودند، چند نفر بودند؟ چهارده نفر، بقیه کافر و مرتد بودند، ولی الان با آقای بروجردی هستند، چند نفر هستند؟! ببین خدا چیکار کرد!
این در روایتی در اصول کافی است، در اصول کافی داره که خدا در زمانی که معصوم هست، برای کسی نصرت نمیفرسته، بلا میفرسته، بعد اهل تقوی رو طوری تنبیه میکنه که اهل معصیت رو تنبیه میکنه، ولی وقتی که معصوم رو از مردم گرفت، اهل معصیت رو، معصیت حساب نمیکنه، برعکس، بلا رو برمیداره و روی دشمن میذاره.
ببینید از زمان غیبت تا الان یه نفر مثل معاویه پیدا نشده، یه نفر مثل عمر پیدا نشده و پیدا نخواهد شد، چرا؟ چون معصوم که هست، حریفی مثل معاویه هم است که بتونه دفع فتنه کنه، حالا همون موقع هم که امام هست و اومده دفع فتنه کنه، مردم از امام بهرهمند نیستند، بلکه توی دام معاویه هستند، ولی در زمان غیبت، امام زمان نیست، معاویه رو قرار نمیده، معاویه در این مرحله استعداد پیدا نمیکنه، مردم اون هدایت خاص خودشون رو پیدا میکنند.
حالا در مرحلهی بعد هدایتهای ویژه و خاص رو میگم.
شما فکر میکنید در این زمانِ ما کسی مثل سلمان هست؟ زیاد! یعنی کسانی هستند که سلمان محتاج به اونها است، من جابربنانصاری رو در خواب دیدم، دیدم جابر محتاج است، لَهلَه میزنه، در اون مرتبه! دیدم این که خیلی عجیب است، نکته این است!
این که حضرت میفرماید عقول اینها غیر از عقول دیگران است، قلب اینها غیر از قلب دیگران است. همینقدر شما بدونید که خدا راضی شد غیر امام جای امام رو بگیره، مرجوح جای راجح بیاد. شما از زمان غیبت شروع کنید، این اصلا توی فرض خدا نیست، ببینید ائمه-علیهمالسلام- رو کجا تربیت کرد، در چه مقامی برد، چه علمی به اونها داد؟ «علماء امتی افضل من انبیاء بنیاسرائیل» صد در صد اینطور است، صد در صد! خود امام میفرمایند که شما نسبت به ما اَصْبَر هستید، این دقیقترین حرف امام است، اگه کسی این رو بفهمه که اَصْبَر یعنی چه، زمان غیبت رو میفهمه، اینکه حضرت میفرمایند شما نمیبینید، نمیدونید، یعنی اون علم لدنی رو خدا به شما نداده، اون وحی رو به شما نداده، این کارهایی که شما میکنید، برای کسی است که به او وحی میشه، اینها برای کسی است که به او علم لدنی داده شده، این دفاعی که شما از دین میکنید، اینکه شما برای دین وقت میذارید، اینکه شما این دین رو پذیرفتید، همینقدر بوده. پیغمبر-صلیاللهعلیهوآله- میفرموده بگید لا اله الا الله، نمیگفتند! میگفته بگید حِطَّه، نمیگفتند. الان شما صبح تا شب مییاید میگردید یه روایت تازه پیدا کنید، دعا پیدا کنید، بعد هم کیف میکنید میگید عجب چیزی است! مینشینید گریه میکنید، در مصیبت امام برای امام خرج میکنید، این که همینطوری درست نمیشه، مگه چشم و ابروی ما نسبت به اونها مشکی است، چهطور اونها یه لا اله الا الله نمیگفتند!
الان یه آدم معمولی اومده شده رهبر، یه آدم معمولی! اینطور از او اطاعت میشه، معصوم که نیست، مثل خود مردم است. شما تقوای کسانی که الان اطراف مقام معظم رهبری-حفظهالله- هستند رو ببینید، اینها که کمتر از ایشون نیستند، چه تقوایی است که تبعیت از ایشون رو میپذیرند؟! این تقوا مهم است، خیلی از این افراد علمشون بیشتر از رهبری است، چه علمی به اینها حالی شده که اینها رو نسبت به رهبری منقاد میکنه، مخالفت نمیکنند؟ امام-رحمةاللهعلیه- میفرمود که آقای خوانساری اگه بخواد مخالفت کنه، مخالفتش تأثیر داره؛ چون امام میدونست آقای خونساری چه کسی است؟ امام میدونست آقای بهجت-رحمةاللهعلیه- چه کسی است؟ آقای بهجت چه تقوایی، چه علمی داره که میپذیره در زمان مقام معظم رهبری-حفظهالله- باشه و یکی از رعیتش بشه. شما جعفر کذاب رو ببینید، جعفر کذاب چیزی نداره که ادعای امامت میکنه، آقای بهجت-رحمةاللهعلیه- میتونه ادعا کنه و بگه شما برو کنار من باید بیام؛ یعنی اگه مثل آقای بهجت میاومد به جای امام زمان-علیهالسلام- نماز میخوند، باز ما میگفتیم آقای بهجت چیزی داره، جعفر کذاب هیچ چیزی نداره. محمد حنفیه با امام سجاد-علیهالسلام- راجع به امامتش اختلاف پیدا میکنه، محمد حنفیه آدم کمی نیست که امام میفرماید شما چشم من در مدینه هستی، نمیپذیره.
ببینید الان دارم با شما مقایسه میکنم، خیلی از کسانی که الان مقلد مثلا آقای مکارم هستند، خیلی از آقای مکارم بهتر میفهمند، ولی چون به مرحلهی مقلَد نرسیدند، احتیاط میکنند و تقلید از ایشان رو جایز میدونند.
من به شما بگم! این تن دادن به کسی، چیز کوچکی نیست، یه وقت از یه نفر ترسیده است، داره مییاد و منقاد میشه، این ترس است، تقیه میکنه. فرض کنید آقای موحدی کرمانی رو من میشناسم، خیلی آدم با تقوا و محتاطی است.
من با بچههاش بودم، آقای موحدی کرمانی خودش رو مقلِد میدونه، مقلد رهبری میدونه. این ظرف در زمان غیبت درست میشه، کَالمشاهده میشه، اگه من جرأت داشتم به شما میگفتم که خدا در این زمان اون چیزی رو که میخواست بده، تمام کرد، میترسم بگم که تمام کرد، میترسم؛ چون ممکنه این شبهه توی ذهن بیاد که خدا آخرین چیزش همین است، مثلا خدا چیز دیگه نداره، نه! میخوام بگم پُر داد.
خب حالا حرف آخر من رو گوش کنید، میخوام نتیجه بگیرم.
اشکال ما در زمان غیبت اینه که نمیدونیم مومن یعنی چی؛ یعنی باید بریم یه سال صفات مومن رو بخونیم. مگه توی روایات، صفات مومن رو نمیگه، مومن اینجور است، مومن اونجور است! حالا من دارم میگم بدون اون صفات مومن است، خدا اینطور قبول کرده، اون صفات چهقدر سخته! راضی کردن خدا چهقدر سخته!
مثل اینکه خدا همهی اینها رو برداشته و گفته بدونِ اینها قبول دارم که شما مومن هستید.
ببینید در زمان معصوم اگه یه لغزش از کسی صادر میشد، طردش میکردند، ولی ما الان چهقدر لغزش داریم؟! حضرت فرمود بگو فاسق العمل، مومن بودنش رو نمیتونیم به هم بزنیم. فاسق العمل یعنی چی؟ یعنی بدون اون صفات مومن است. غیر از اینه؟ مگه اون صفات برای عمل نیست؟ اگه ما تونستیم یه نفر رو فاسق العمل کنیم، چیزی از اون نمیمونه؛ شما اومدی از یه ماشین، موتورش رو برداشتی، شمعش رو برداشتی، چرخهاش رو برداشتی، فرمان رو هم برداشتی، میگه باز هم به اون بگید ماشین! بگو یه ماشینی است چرخ نداره، یعنی چی؟ این چه ماشینی هست؟! به قول آقایون انقلاب ماهیت شده.
در زمان غیبت این رو برداشتند، امام چی میگه؟ حضرت میفرمایند اگه نبود که اصلاح شما به گردن ما است، محبت و رحمت ما بر شماست، اگه اینها نبود، «فی شُغُلٍ» مشغول کارمون میشدیم. این یعنی چی؟ یعنی خدا ما رو گیر انداخته است. اینها اینجور هستند، اونها تمام شد.
اونها یه عدهای بودند، ما هم اینها رو میخواستیم، ولی اینها نه! چرا؟ چون من، امام رو از اونها گرفتم، حجت! شوخی نیست، خدا همهجا گفت حجت، همهجا گفت بیّنه، مگه میشه خودش حجت رو برداره، مگه میشه بیّنه رو برداشت، مگه میشه صورت مسئله رو پاک کرد؟ حالا باید بیّنه رو سرجاش بذاره، حجت رو سرجاش بذاره، چارهای نداره، خلاف فرض میشه، حجت رو چطور گذاشته؟ شما یه بچهای رو فرض کنید که مثلا معلم میگه آقا ما نمرهی بیست میخوایم، بعد میگه حالا بیست نشد شانزده بیارید، حالا در فلان روستا که بچهها عاقل هم هستند، میگه آقا شانزده نه، حالا شما دوازده رو بیارید، بعد میگه دوازده هم یه کمی زیاد است، دیگه از هشت کمتر بیارید از مدرسه اخراج میکنیم، میگه حالا اگه دو بیارید قبول حساب میکنیم، حالا دیگه دو رو بیارید؛ الان این شده، از بیست نمره، دو بیارید، دو نمره بیارید؛ این دو نمره چیه؟ یعنی امام زمان-علیهالسلام- زنده است و برمیگرده! همین دو تا کلمه، این دو نمره رو بیارید، دیگه بقیهی چیزها رو نمیخوایم.
اونجا امام صادق-علیهالسلام- میفرماید اگه جلوی کسی نشستی و گفتی حسین-علیهالسلام- و دیدی نسبت به این اسم و این فرد ارادت داره، حضرت میفرماید قسم یاد میکنم که از نظر منِ امام صادق، این فرد دینش کاملِ کامل است.
بابا شما چیز دیگهای گفته بودید، صفات مومن چیز دیگهای بود، پس اون حرفها کو؟ این است که دارم به شما میگم! عقل، درک زمان غیبت لازم است که بفهمی خدا در زمان غیبت چه کرده؟ چرا پیغمبر اکرم-صلیاللهعلیهوآله- میفرمایند که خدا به اونها پنجاه برابر اصحاب من ثواب میده؟ شما فکر میکنید زیادی است، من میگم پیغمبر میخواسته بگه پنج هزار برابر، دیده نمیپذیرند، فرموده پنجاه برابر. حضرت میخواسته بگه اینها عقلهاشون پنجاه هزار برابر شماست، دیدند اگه بگه پنجاه هزار برابر نمیپذیرند. مگه اینها چه کسانی هستند؟ لذا حضرت میفرماید «قل هو الله احد» برای اینها نازل شده. در «قل هو الله احد» چه چیزی هست که برای اینها نازل شده؟ یعنی اونها خدا رو نشناختند، خدا رو اینها میشناسند، چرا؟ خدایی که با یه معجزه شناخته بشه، با یه سروصدا هم میره، همینطور هم شد! از اینطرف شتر دیدند معتقد شدند، از اونطرف هم فلانِ ابولؤلؤ رو دیدند منصرف شدند. گوساله! الان گوسالهی سامری چه خصوصیتی داشت که اینها رو متوجه خودش کرد، موسی چی کم داشت؟ چه چیزهایی رو باید اینها میدیدند که موسی نشون نداد، پیغمبر اکرم-صلیاللهعلیهوآله- به اینها معجزهای مثل امیرالمومنین-علیهالسلام- رو نشون داد که میفرماید «آیت الله العظمی» بزرگترین آیهی پروردگار رو به اینها نشون داد که هیچ پیغمبری نشون نداد. اینها چطوری باز هم دنبال گوساله رفتند؟ و چطور این مردم هزار و چند سال است معجزه ندیدند، پیغمبر ندیدند، علم ندیدند، یه آدم حسابی هم ندیدند. حالا شما نگاه نکنید که توی حوزه هستید چهار تا پنج تا ده تا صد تا هزار تا آدم دیدید، مردم واقعا ندیدند. چطور است که اینها موندهاند؟ پس این یه جریان دیگهای است که زمان غیبت رو باید بفهمید.
رفقا! تلاش کنید زمان غیبت رو بفهمید، زمان غیبت برای خودش یه هویت جداگانه داره، غیر از زمان امام رضا-علیهالسلام- است. یه چیز دیگه هم به شما بگم این ۳۱۳ نفر در هیچ زمانی قابلیت نداشتند که پیدا بشن، الّا در زمان غیبت! اینکه این ۳۱۳ تا اکثرشون در زمان غیبت به وجود مییان، دالّ بر این است که زمان غیبت محل قابلی برای رُشده، همونی است که معصوم میخواد. من بالاترین برهان رو این میدونم، اینکه اکثر ۳۱۳ نفر در زمان غیبت باید به وجود بیان، نشوندهندهی قابلیت زمان است، همون چیزی که گفتم. حالا با این دید برید روایات رو ببینید چه خبره، اصلا غوغا است. روایات یعنی اون جریانی رو از امامت معرفی میکنه که قلب مومن اگه متصل به امام زمان-علیهالسلام- نباشه، نمیتونه این استقامت رو کنه، قلب مومن متصل به حضرت است، از یهجا داره آب میخوره؛ یعنی همینطور که داره الهامات مییاد، به اندازهی ظرف مومن از خروجی امام زمان داره بهش میرسه؛ برای همین است که شما در روایتی میبینی که حضرت میفرماید اونموقع که معصیت میکنه، از ایمان خارج میشه؛ یعنی اتصال در موقع معصیت فقط قطع میشه، ولی بقیهاش اتصال داره. وقتی با امام متصل است، با پیغمبر اکرم-صلیاللهعلیهوآله- هم متصل است؛ وقتی با پیغمبر متصل است، با خودِ خدا هم متصل است.
پس مومن، ظرف فیض پروردگار است، مثل معصوم در ظرف خودش. حضرت فرمود قلب مومن از جنس ما ائمه-علیهمالسلام- است، از جنس خلقت ما ائمه-علیهمالسلام- است، به این دلیل است. این همون چیزی است که خدا امام رو گرفت و اون رو به او داد، قلبی که خودش حجت است.
شما برای یه نفر برهان مییاری، برای چه کسی برهان مییارن؟ برای یه آدم نفهم! برای آدم فهمیده که برهان نمییارن، برای آدم جاهل معجزه مییاری. لذا اصلا معجزه نمیخوایم، دلیلش هم این است که همین معجزه به دردش نخورد، اگه معجزه چیزی بود که به درد میخورد، برای ما هم میذاشتند، نه! اثر نکرد، پس بالاترین برهان کجاست؟ در قلب ما! لذا خیلی ساده حضرت فرمود فقیر جلوت اومد، به قلبت نگاه کن، ببین قلبت تصدیق میکنه که به او کمک کنی. بعد هم حضرت فرمود ببین چهقدر تصدیق میکنه، اگه این مقدار رو دادی قلبت باز هم میگه، دوباره کمکش کن.
ما شبهای جمعه سی تا انا انزلناه رو میخونیم بعدش چی میگیم؟ «اَللّهُمّ اَلْهِمْنِی الْخَیْرَ وَ الْعَمَلَ بِه» الهام کن به من، پس ظرف است، عملش رو هم به من بده. این رو باید فهمید.
لذا امام باقر-عليهالسلام- میفرماید:
«إذا عَلِمَ اللهُ حُسنَ نیةٍ مِن أحَدٍ إکتَنَفَهُ بِالعِصمَةِ» «هر گاه خداوند ببیند کسی حسن نیت دارد، او را در پناه خود حفظ میکند» (بحارالانوار/ جلد۷۵/ صفحهی۱۸۸)
«الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاء» «علم، نوری است که خدا آن را در دل هر کس میخواهد، میاندازد.» (بحارالانوار/ جلد۱/ صفحهی۲۲۵)
«قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ» «قلب مؤمن، عرش الهی است» (بحارالأنوار/ جلد۵۵/ صفحهی۳۹)
حالا حرف آخر! مواظب قلبتون باشید خرابش نکنید، چه موقع خراب نمیشه؟ وقتی که متصل به معصوم است. جلسات اهلبیت-علیهمالسلام- برای همین است. احیاء امر ما اهل بیت-علیهمالسلام- این است؛ چون همهی قلب ما جمع شده است، احیای امر ما است، چون قلبها در جلسه اومده است، امر ما در قلب است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سخنرانی، مورخ: ۹۲/۱۰/۲۰