qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

«عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ اَلْحَجَّاجِ قَالَ: أَكَلْنَا مَعَ أَبِي عَبْد ِاَللَّه-عَلَيْهِ‌السَّلاَم-ُ فَأُتِينَا بِقَصْعَةٍ مِنْ أَرُزٍّ فَجَعَلْنَا نُعَذِّرُ فَقَالَ مَا صَنَعْتُمْ شَيْئاً إِنَّ أَشَدَّكُمْ حُبّاً لَنَا أَحْسَنُكُمْ أَكْلاً عِنْدَنَا قَالَ عَبْدُ اَلرَّحْمَنِ فَرَفَعْتُ كَشْحَةَ مَا بِهِ فَأَكَلْتُ فَقَالَ اَلْآنَ ثُمَّ أَنْشَأَ يُحَدِّثُنَا إِنَّ رَسُولَ‌ اَللَّهِ-صَلَّى‌اَللَّهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌- أُهْدِيَتْ لَهُ قَصْعَةُ أَرُزٍّ مِنْ نَاحِيَةِ اَلْأَنْصَارِ فَدَعَا سَلْمَانَ وَاَلْمِقْدَادَ وَ أَبَا ذَرٍّ رَحِمَهُمُ اَللَّهُ فَجَعَلُوا يُعَذِّرُونَ فِي اَلْأَكْلِ فَقَالَ مَا صَنَعْتُمْ شَيْئاً إِنَّ أَشَدَّكُمْ حُبّاً لَنَا أَحْسَنُكُمْ أَكْلاً عِنْدَنَا فَجَعَلُوا يَأْكُلُونَ جَيِّداً ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ-عَلَيْهِ‌السَّلاَم‌- رَحِمَهُمُ اَللَّهُ وَ صَلَّى عَلَيْهِمْ» «عبدالرحمان بن حجّاج گويد: همراه امام صادق-عليه‌السّلام- غذا مى‌خورديم، براى ما بشقاب برنجى آوردند. از خوردن آن عذر خواستيم.امام-عليه‌السّلام- فرمود: چه‌ كار مى‌كنيد؟! همانا علاقه‌مندترين شما به ما كسى است كه در نزد ما غذا مى‌خورد.عبد‌الرحمان مى‌گويد: من خوردم و حتى ريزه‌هايى را كه از سفره افتاده بود برداشتم و خوردم.پس امام-عليه‌السّلام- فرمود: آرى، الآن شد!آن‌گاه حضرتش بر ما حديث خواند كه روزى بشقاب برنجى برای پيامبر خدا-صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله- از طرف انصار هدیه آوردند. حضرت، سلمان و مقداد و اباذر را دعوت فرمودند. آن‌ها هم نخوردند. حضرت به آن‌ها هم فرمودند: چرا غذا نمی‌خورید؟! همانا علاقه‌مندترین شما به ما کسی است که در نزد ما غذا می‌خورد. بعد از شنیدن این فرمایش آن‌ها هم حسابی غذا خوردند. بعد امام صادق-علیه‌السلام- فرمودند: رحمت و درود خدا بر آن‌ها باد.» (المحاسن/ جلد۲/ صفحه‌ی ۴۱۴)استاد الهی-حفظه‌الله- : اکول است؛ یعنی خوب و با اشتها غذا خوردن.شاگرد: این‌که امام-علیه‌السلام- می‌فرمایند «إِنَّ أَشَدَّكُمْ حُبّاً لَنَا أَحْسَنُكُمْ أَكْلاً عِنْدَنَا» پیش ما شدیدترین حب، علاقه به اینه که شما جلوی ما غذا خوب بخورید، منظور چیه؟استاد الهی-حفظه‌الله- : من تعبیرم اینه که اون آقا می‌گفت اگه مرد خونه دعوت کرده، زن خونه دعوت نکرده یه جور غذا می‌خوری. اگه زنِ هم راضی باشه با اشتها می‌خوری. این رضایت و علاقه‌ی این‌ها باعث این خوب خوردن می‌شه. مثلا مثل بچه! مادر دوست داره بچه‌اش غذا خوب بخوره، اوج محبت مادر به بچه در همین خوردن است. در لباس پوشیدن هم هست که مثلا من لباس خریدم تا بچه بپوشه، ولی در غذا خوردن این محبت بیشتره. مادر اگه ببینه بچه‌اش غذا نمی‌‌خوره اذیت می‌شه.پس پیش ما هم باید همین باشه، اگه ما به کسی علاقه داریم، اون هم به ما علاقه داره، لذت می‌بریم از خوردنش، اون هم لذت می‌بره پیش ما، اون نباید احساس ناخوشایندی داشته باشه.وقتی دعوتت کردند، سفره رو برای شما چیدند، به شما احترام گذاشتند، باید بخوری، حالا شما با نخوردنت داری بی‌احترامی می‌کنی!