راهکارهای تقویت ایمان
«بسم الله الرحمن الرحیم»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَی سَيِّدِنا وَ نَبِیِّنَا وَ حَبیب قُلوبِنا وَ طَبیب نُفوسنا أَباَالْقَاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد-صَلَّیاللَّهُعَلَیْهِوَآلِهِ- المَعَصُومین الْمُکرَمیِن. اللّهمَ الَعَن أَبالشُرور وَ أتباعَه فی کُلِ لَحظَة مِنَ اَلازَل الی الأَبَد بِعَدد ما أحاطَ بِه عِلمُک»
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّبْنِمُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ.»
صلواتی برای امام رضا-علیهالسلام- مرحمت بفرمایید.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْکَ فِی دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ وَ الْقَادَةِ اِلی سَبِيلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة.»
صلواتی برای امام عصر-علیهالسلام- مرحمت بفرمایید.
خوب ایام امام سجاد-علیهالسلام- است و منم از دعای مکارمالاخلاقِ صحیفه استفاده میکنم.
“اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِى أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِى أَفْضَلَ الْيَقِينِ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِى إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ، وَ بِعَمَلِى إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ”
“خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و ایمان مرا به کاملترین مرتبهی ایمان رسان، و یقین مرا بهترین یقین گردان، و نیت مرا در زمرهی بهترین نیات و عمل مرا از جمله بهترین اعمال قرار ده”
(صحیفهی سجادیه/ دعای ۲۰/ فراز ۱)
“اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِى أَكْمَلَ الْإِيمَانِ”
امام رضا-علیهالسلام- روایتی دارند که خیلی کاربردی است و به ما کمک میکنه که در یه چهارچوب حرکت کنیم. حضرت فرمودند:
“اَلطَّاعَةِ بَعْدَ اَلطَّاعَةِ عَلامَة قَبولُ اَلطَّاعَةِ، واَلْمَعْصِيَةِ بَعْدَ اَلطَّاعَةِ علامة رَد الطاعة، واَلطَّاعَةِ بَعْدَ واَلْمَعْصِيَةِ علامة غُفران اَلْمَعْصِيَةِ و اَلْمَعْصِيَةِ بَعْدَ اَلْمَعْصِيَةِ عَلامَة خِذلان العَبد”
“اطاعت انجام دادن بعد از اطاعت، نشانهی قبول شدن اطاعت است، و گناه انجام دادن بعد از اطاعت، نشانهی مقبول واقع نشدن اطاعت است، و اطاعت پس از معصيت نشانهی آمرزش گناهان است، و معصيت انجام دادن بعد از معصيت، علامت گمراهى و هلاكت بنده است” (عوالیاللئالی/ ج ۱/ ص۲۸۳)
“اَلطَّاعَةِ بَعْدَ اَلطَّاعَةِ عَلامَة قَبولُ اَلطَّاعَةِ”
طاعتی انجام دادی، مثلا الان نماز خوندی، طاعت بعدی رو انجام بده؛ تسبیحات حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- رو بگو، تسبیحات تموم شد نافلهات رو بخون، این طاعتها پشت سر هم باشه، نذار بینش فاصله بیفته، ولو به یه ذکرِ سبحانالله، طاعت رو به طاعت بعدی بچسبون.
اگه من بخوام ایمانم کمال پیدا کنه، این کارهایی رو که دارم انجام میدم پررنگ کنم. مثلا من سالی یه بار میرفتم مشهدالرضا، الان با این وضعِ ایمانی که پیدا کردم نمیشه سالی یه بار رفت، باید ماهی یه بار برم، خب نمیرم، نمیفهمم با زیارت امام رضا-علیهالسلام- ایمان من تقویت میشه، بیخیال این میشم، لذا از همین جا ایمان من سوراخ میشه، چون خدا در این مکان یه چیزی قرار داده. یا من اهل صدقه بودم، فامیلمون رو تحت پوشش داشتم، ولو به یه پول خیلی کم، داداشم میدونست اگه مشکل داره باید بیاد پیش من، اما من این رو ترک کردم، دیگه اهل کمک و صدقه دادن نیستم، این وسط ایمان من چی شد؟ در اون خلأ ایجاد شد. یا من یه زمانی اهل دعای کمیل بودم الان نیستم، یه زمانی اهل بینالطلوعین بودم الان نیستم، یه موقع مجدّانه دنبال مباحث علمی بودم الان نیستم؛ نتیجهی این کارها چی میشه؟ ایمانِ من دیگه کمال پیدا نمیکنه. ببینید ده تا کاره که شما انجام میدید و ایمانِ شما در این مرتبه است، خب حالا از اون ده تا کار دوتاش آفت خورده؛ مثلا
خورهی ایمان چیست؟!
من پارسال محرم و صفر، در سی چهل مراسم عزاداری شرکت کردم، ولی امسال فقط سه جلسه رفتم، خب تموم شد! ایمان نه یهدفعه اومده و نه یهدفعه رفته، بَطئی (با درنگ و آهستگی) است خیلی ساده و لطیف. مثلا نماز اول وقت میخوندم، الان دیگه نمیخونم، به جاش برنامههای دیگه رو انجام میدم، برنامهی آخرم میشه نماز، خب ایمان رفته دیگه! ایمان اینطوریه. حضرت فرمود روحِ ایمان رو خدا به شما داده، خب روح ایمان گاهی چاقه، گاهی لاغر! میگه من نماز صبح سخت پا میشم، نماز صبح مال خواب نیست، مال ایمانه، حواست باشه! یا میگه موفق نمیشم نماز شب بخونم؛ اینها همه مربوط به ایمانه، باید کمکش کرد. گاهی یه جا به جایی داریم، مثلا من دعای کمیل میخوندم، الان آلیاسین میخونم، حدیث کسا میخونم، عیبی نداره. سر و سِرّم با مفاتیح سر جاش هست، ولی الان مزاجم عوض شده و این دعاها رو میخونم، خوبه این، اشکال نداره. پس من باید مواظب ایمانم باشم، همونطور که مواظب پولم هستم، در هزینهها صرفهجویی میکنم تا آخرِ ماه کم نیارم، اینجا هم باید توی حرف زدن مواظب باشم، چون ممکنه یه حرفی بزنم ایمانم بپَره. حضرت فرمود اگه به مومنی یه چیزی گفتی، دیگه نمیشه جمعاش کرد، همهی عالم رو هم به مومن بدی که راضی بشه فایده نداره، خورهی ایمانه!
“وَ اجْعَلْ يَقِينِى أَفْضَلَ الْيَقِينِ”
در روایت داره که کمترین چیزی که بین مردم تقسیم شده، یقین است. مردم نماز خوب میخونند، ولی یقینشون کمه! بگو خدایا یقین من رو مثقال مثقال اضافه کن.
اعمالی ساده، ولی پر برکت
چند عمل ساده رو من به عزیزانِ خودم بگم که خیلی برکات در اون هست و این رو از روی روایات دارم میگم؛ همیشه یه حالت تضرع، بُکاء، گریهی درونی داشته باشید. لازم نیست حتما یه جلسهی روضه باشه تا این حالت ایجاد بشه، نه، مثلا من سر سفره نشستم، نون رو دیدم بگم خدایا ممنونتم، الحمدلله، چهقدر نعمت دادی، کسی هم نفهمه؛ این کاری نیست سخت باشه که فردا نتونی انجام بدی، ولی دعای کمیل رو ممکنه نخونی. ممکنه فلان عبادت رو فردا نتونی انجام بدی، ولی این تضرع رو همیشه میتونی با خودت داشته باشی.
بعدی اینکه حالت دعا داشته باشید، از درِ خونه راه افتادی تا به مقصد برسی باید بیست تا حاجت از خدا میخواستی.
امیرالمومنین-علیهالسلام- پرسید یا رسولالله! شما رو ناراحت میبینم، چرا؟ حضرت فرمود من امشب هزار تا حاجت داشتم، ۹۹۹ تاش رو خدا داده، اون یه دونه حاجت من رو نداده، برای این من ناراحتم! حالا الان ما محتاجتریم یا پیغمبر؟! پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- که همه چیز داره، باز هم هزار تا حاجت و دعا داره، ولی من نه! مدام به خدا بگو خدا یه جفت کفش خوب به من بده، یه جفت جوراب خوب به من بده. ظاهرش کفش و جورابه، ولی باطنش ارتباط با خداست. بگو خدایا یه موتور خوب بده. خدایا بتونم ماشینم رو عوض کنم، خدایا یه خونهی بزرگتر بده، پولهام بیشتر بشه، بشه تراول، بشه دلار هی بخواه از خدا، بگو.
گدایی کن تا محتاج خلق نشی!
خودت رو به خدا پلوخور نشون بده، نونخور نشون نده. ما یه رفیق داشتیم هر وقت حجرهاش میرفتیم برنجش به پا بود، با اینکه وضع خوبی هم نداشت! گفت بابام گفته خودت رو به خدا پلوخور نشون بده، ولَو شده برو قرض کن پلو بخور، وقتی خدا ببینه واقعا پلوخوری، بهت پلو میده.
یه فقیری در گذرخان بود که گدایی میکرد و نوعا هم آقایون خارجی رو نشون میکرد، سراغشون میرفت، یه کم باهاشون صحبت میکرد و یه پولی هم ازشون میگرفت. این طلبهها پیگیر شدند ببینند کجا میره. دیدند هر روز میره چلو کبابی! رفتند اونجا بهش گفتند چهطوری هم گدایی، هم کباب میخوری؟! گفت من نذر دارم که هر روز چلو کباب بخورم، ولو با گدایی. خدا رحمت کنه آقا فخرِ ما رو، ایشون میگفت برو گدایی کن محتاج خلق نشی!
پس من باید یقینم رو اضافه کنم. طرف میگه من اگه صاحب یه بچه بشم چیکار کنم، چی میشه؟ هیچی! اون آقا چهار تا بچه داره، زندگی خوبی هم داره. تو توی یکیاش هم موندی، چون یقینت کمه، باید یقینت رو اضافه کنی.
هدیهی خدا به امت پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم-
“وَ انْتَهِ بِنِيَّتِى إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ”
خدایا نیت من رو به نیتهای خوب متصل کن. رسول خدا-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- فرمود من تنها پیغمبری هستم که خدا نیتِ امت من رو عمل حساب کرده. رفقا! برای هیچ امتی نیتشون رو عمل حساب نکردند، ولی برای ما نیتهامون عمل حساب میشه. نیت کن بری مشهد، نیت کن این کار خوب رو انجام بدی، نیت داشته باش.
“وَ بِعَمَلِى إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ” خدایا عمل من رو به بهترین عمل تبدیل کن.
ببینید چهار تا کلمه بود، ولی خدا میدونه که این چهار تا کلمه، همهی مایحتاج من رو برای من داره.
السلام علیک یا اباعبدالله……
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شبجمعه/هیأت حجتبنالحسن علیهالسلام/۱۱ شهریور ۱۴۰۰/ بیست و سه محرم ۱۴۴۳