زمان آقای بروجردی-رحمهالله- مثلا ولی فقیه، دو مثقال تصرف داشته، اگه اون دو مثقال رو بتونیم ثابت کنیم، پس ولایت عامهی امروز رو هم ثابت کردیم. آقای بروجردی-رحمةالله- به چه اجازهای اون تصرفات رو داشتند؟! امام زمان-علیهالسلام- رو که ندیده بودند، طوقه و نامهای هم که نیومده بود. از طرف رسول خدا-صلیاللهعلیهوآله- هم چیزی نیومده بود.شیخ انصاری-رحمةالله- از کجا اون تصرفات رو داشتند؟! میرزای شیرازی-رحمةالله- تنباکو رو به چه اجازهای تحریم کردند؟ به چه اجازهای حلال خدا رو حرام کردند؟! اگه بخواهی ولایت عامه رو رد کنی، باید همه رو رد کنی،اما اگه دو مثقال رو قبول کردی، حالا دیگه دو مثقال نیست، چهار مثقال شده. مثلا الان محدودهی کاری یه فرد دهدار، ده است، وقتی بخشدار شد، حدود کارش بخش میشه، فرماندار شد، محدودهی کارش شهرستان میشه، استاندار شد و……در مورد ولایت عامه هم همینطور هست، اول قدرتش اندازهی ده بود، بعد توسعه پیدا کرد. یه زمانی میرزای قمی بود، یه زمانی علامه مجلسی بود، یه زمانی هم میرزای شیرازی تصرف داشت، فتوا داد «الیوم استعمال توتون و تنباکو محاربهی با امام زمان-علیهالسلام- هست».این ولایت، توسعه پیدا کرده تا به الان رسیده که ارتش و خزانهی دولت در اختیار ولیفقیه هست. مثل پدر یه خانواده، اول فقط همسرش هست، بعد بچهها اضافه میشند، بعد نوهدار هم میشه، به این صورت بابا بودنش توسعه پیدا میکنه، ولی فقیه هم توسعه پیدا کرده. پس اصلش رو باید بحث کنیم که نیابت عامه در زمان غیبت، اجازهی تصرف داره یا نه؟ این وقوع رو کسی انکار نکرده، یعنی اتفاق افتاده. حالا توسعه پیدا کرده، بسط پیدا کرده، اگر شما مقدار اول رو قبول کردید، این مقدار دوم هم مثل مقدار اول هست، چه فرقی میکنه؟! مگه اینکه یه دلیلی برای ما بیاد و بگه اینجا دیگه اجازه تصرف نداره، مثلا جهاد ابتدائی در محدوهی اختیار ولی فقیه نیست. تازه نظر همهی آقایون این نیست.