در دستگاه خلقت، اونچه که از ما خواسته شده، اگه شما نگاه کنید، میبینید که امور پیچیدهای نیست؛ مثلا اینکه رو به قبله میایستیم، یه مهر میذاریم و دو رکعت یا چهار رکعت نماز میخونیم، در همین اندازه، به شما که کارهای دیگه نگفتند! الان کارهایی که مردم مثلا به عنوان ورزش انجام میدن، ببینید چهقدر سختکوشی لازم داره که یه ورزش انجام بدن! این طرف هم برای ما دو رکعت نماز یا یه ذکر هست، مثل همین لاالهالاالله ببین چهقدره؟ مگه این خستگی داره؟ در عین حال بزرگترین ذکر حساب شده. اینکه شما در وجودت نسبت به دومی-لعنةاللهعلیه- بغض پیدا کنی، این شده نصف ایمان یا همین دو رکعت نماز، فرد رو میبینی هزار تا از این کارهای سخت میکنه، دو رکعت نماز رو نمیخونه یا وقتی بخواد راست مطلبی رو بگه، نمیتونه. یعنی میخوام بگم اگه شما همهی درخواستهای پروردگار عالم از مومن رو هم که جمع کنی، میبینی نسبت به اونچه که اهل دنیا دارند برای کارهای دیگهشون انجام میدند، خیلی پیچیده نیست. اصلا اگه مومن نیت یه کار خیر بزرگ کنه، ولو انجام نده، براش مینویسند، این خیلی مهمه! ببینید اگه کسی رو قبولش کردند، ایمان به او دادند، اهل تقرب شد، این نیست که اینجوری فکر کنید که تو کار خیلی سختی افتاده، از مومن کار سخت نخواستند، همهی امورش تو عافیت هست، ولی همین هم که در عافیت هست، باید انجام بشه، البته این امتحان هست که کار رو سخت میکنه.