نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

برای این که انسان تأثير امام و ائمه‌ی معصومین-علیهم‌السلام- را خوب درک کند، باید آن‌چه که به عنوان دنیا و لوازم دنیاست را خوب بشناسد تا بتواند در یک اتصال و ارتباط با آخرت از این دنیا عبور کند؛ به این مثال خوب دقت کنید تا یک مقدار به آن‌چه می‌خواهم عرض کنم نزدیک شوید، الان چرا این‌قدر بیماری زیاد است؟ چرا این‌قدر بیمارستان زیاد است؟ چرا با وجود این‌‌ همه دارو و پزشک، این‌قدر در این جنبه ناکارآمدی وجود دارد؟ مثلا ببینید کسی حاضر نمی‌شود سم بخورد، چون باعث بیماری می‌‌شود، با این وجود که مردم سم نمی‌خورند و از غذا استفاده می‌کنند چرا غذا انسان‌ها را بیمار کرده است؟ ساختار بدن‌ ما عادی نیست، علمی لازم است که به انسان بگوید این را بخور، این را نخور یا اندازه‌ی خوردن را به ما بگوید و الان این علم نیست یا نه، شما بگویید این علم است، ولی قدرتی که فرد بتواند نفس خودش را در خوردن کنترل کند نیست.ببینید خوردن باعث سلامتی و نیاز اولیه و روزانه‌ی ماست و به ظاهر چیز ساده‌ای هم می‌آید، ولی اگر بخواهیم سالم بمانیم این موضوع چه‌قدر پیچیده می‌شود؛ یعنی علمی لازم است که به ما بگوید چه چیزهایی را بخوریم یا نخوریم و یک قدرت باز دارنده و کمک کننده هم لازم است تا ما را در راستای عمل کردن به این علم کنترل کند.خب حالا شما بیایید این مثال را برگردانید به این‌که روحی که در وجود انسان است برای عالم دیگری‌ است که آن را در این بدن جا داده‌اند و به این دنیا آورده‌اند و به ما گفته‌اند که طوری از این روح مواظبت و نگه‌داری کنید که وقتی به آن عالم بر می‌گردد رشد کرده و فاسد نشده باشد؛ یعنی در این دنیا روح مطمئنه شده باشد.حالا ما می‌خواهیم بدانیم چگونه می‌توانیم این روح را به کمال برسانیم؟ ما با عقل و با یک‌سری دستورات و اعمال می‌توانیم این کار را انجام دهیم؛ مثل همان مثالی که در مورد خوردن و سالم ماندن زدم، این‌که ما هنوز در بحث سلامت هم نمی‌دانیم سلامتی چیست!! برای همین این‌قدر بیماری و بیمارستان وجود دارد و الان چه‌قدر پزشک است که خود آن‌ها بیمار هستند.حالا ما می‌خواهیم روح را در این وجود طوری نگه‌داری کنیم که هم رشد کند و هم فاسد نشود؛ به تعبیری نه سیخ بسوزد، نه کباب! یعنی هم در دنیا زندگی دنیایی، به عبارتی عیش داشته باشیم و هم یک زندگی آخرتی به نام معاد داشته باشیم، البته از این سخت‌تر این است که کنار این روح، یک عقل نورانی همراه ماست که آن هم باید حفظ شود و آسیب نبیند و با این‌که من این دو را دارم در جایی به نام دنیا به سر می‌برم که پر از آسیب و آفت است.ببینید چه‌قدر سخت شد! حالا خدای متعال می‌خواهد این امر را برای ما مدیریت کند؛ لذا برای ما پیغمبر قرار می‌دهد، کار پیغمبر همین است که به ما بگوید این روح را در این دنیا با اوضاع و احوالی که دارد چه‌گونه تغذیه کنیم و آن را عبور دهیم که این روح لطمه نبیند و با عافیت به آن سر منزل برسد، در واقع پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- به ما یاد می‌دهد که این روح با چه چیزهایی آسیب می‌بیند و با چه چیزهایی سالم می‌ماند؛ لذا برای ما دو امر قرار می‌‌دهد «کتاب الله» و «عترتی» به عنوان مثال گفته شده که آرزوی زیاد به روح لطمه می‌زند، خب این را ما نمی‌دانستیم و الان فهمیدیم، حالا آن کنترلی که باعث می‌شود ما زیاد آرزو نکنیم را از کجا بیاوریم؟ خداوند می‌فرماید من با تمسک به کتاب و عترت، وجود شما را نورانی و روح‌ شما را رشد می‌دهم.