خدا میخواهد اصل این عالَم بماند، میخواهد راه خودش بماند، ولی در این راه میخواهد هر دو باشد، هم حق باشد هم باطل باشد که اگر کسی خواست انتخاب کند، هم دسترسی به حق و هم دسترسی به باطل آسان باشد. در وجودش هم همین است، خدا در وجود افراد تصرف نمیکند، لذا وقتی انبیاء میگفتند خدایا چرا وضع اینطور است؟ چرا عوض نمیکنی! خدا میگوید اگر من بخواهم، در یک لحظه همه را هدایت میکنم ولی این کار را نمیخواهم بکنم. پس همهی ارادهها حاکم است، همه با هم است، برای همین میبینی هنوز میوه هست، هنوز آدمِ خیّر هست. آدمِ خوب هست. هنوز خوبیها مطرح است،میتوان دعوت به حق کرد، میشود در دنیا و در این اوضاع باطل، جمهوری اسلامی درست کرد، لذا مهم است تا این حد بفهمیم که خدا چقدر دخالت میکند یعنی اینجا ما مشکل پیدا میکنیم. مثلا من میخواهم یک حرکتی بکنم ولی اسباب اجازه نمیدهد.