سپاه انقلاب اسلامی در اوایل جنگ برخلاف ارتش پادگان نداشت؛ لذا دورههای آموزشی مثل دورهی فرماندهی نیروهای سپاه در مراکز ارتش برگزار میشد.اولین دوره قرار شد تا به یکی از این پادگانها بروند و آموزش ببینند، همینکه دوستان سپاهی وارد شدند فرماندهی پادگان که یک نیروی حزبالله ارتشی بود به آنها گفت که اولین کار من با شما این است که هر کدام از شما یک چوب کبریت بردارید از ابتدا تا آخر پادگان را با چوب کبریت اندازه بزنید و حساب کنید چند کیلومتر است؛ افراد سپاه زیر بار این حرف نمیروند، جلسه میگذارند و اعتراض میکنند مبنی بر اینکه ایشان نمیخواهد ما آموزش ببینیم. فرماندهی پادگان این مطلب را هم گفته بود که هر کس بخواهد اینجا آموزش ببیند، شرایط همین است و باید بدون چون و چرا بپذیرد، وگرنه معذور هستیم و درِ پادگان هم باز است، اما اگر ماندید باید این کار را انجام دهید.نیروهای سپاه بعد از کلی صحبت مجبور شدند این کار را انجام دهند؛ لذا نشستند و چوب کبریتها را کنار هم گذاشتند و بعد از کلی عرق ریختن محاسبه کردند، البته فرمانده هم زرنگ بود و هر فردی را در یک قسمتی گذاشته بود، بعد اعلام کرد که تعداد چوب کبریتها را به سانتیمتر و بعد به متر تبدیل کنید و در نهایت بگویید میانگین چهقدر است؟! هر فردی که درست انجام داده است میماند، وگرنه باید برود. فرمانده ارتش در آخر بعد از انجام محاسبات نیروهای سپاه درِ کشوی خود را باز کرد و دفترش را که تمام این حساب و کتابها در آن بود را بیرون آورد، بلافاصله یکی از دوستان سپاهی گفت آقا! شما که محاسبات را داخل دفتر داشتید، پس چرا وقت ما را گرفتید؟! ایشان گفت خب شما جواب را گوش کن! فردا جنگ است و من الان باید شما را طوری تربیت کنم که ناخودآگاه و اتوماتیکوار بدانید که یک فرمانده دارید که باید حرف ایشان را بدون چون و چرا گوش کنید و یک سانت بالا و پایین نکنید؛ لذا اینطور نباشد که نگاه کنید و بگویید اگر اینجا بزنید بهتر است، بلکه باید همانجا که فرمانده گفت بزنید و این امر اساس یک ارتش را تشکیل میدهد؛ لذا روحیه شما هم باید روحیهی اطاعت از خداوند باشد، چرا که خدای متعال به دنبال همین امر از جانب ماست؛ به عنوان مثال خداوند خطاب به شما گفته است وضو بگیرید، شما هم میگویید وضو برای نظافت است و به این دلیل خداوند از ما وضو خواسته است، پس وضو را میگیرید، در جایی دیگر خداوند میگوید باید تیمم کنید، خاک بازی کنید! با خود میگویید این دیگر نشد! ما فکر کردیم در اسلام بحث نظافت است! در حالیکه این امر آلودگی دارد! اینجا خدای متعال حکومت میکند، شما با کدام فکر و دلیل اعتراض میکنید؟! خدای متعال از شما خواسته است تیمم کنید و تیمم هم به این صورت است. در وضو مسح داریم و شستن پا فایده ندارد، هزار بار هم شما بگویید شستن پا بهتر است، قبول نیست و مسح کشیدن بهتر است، چرا که این امر از جانب خدای متعال است و آن اموری که شما انجام میدهید از جانب شیطان است. خدای متعال از شما خواسته است که به سمت این قبله نماز بخوانید یک مقدار انحراف داشته باشید، نماز به هم میخورد، آیا خداوند میخواهد شما را آزار دهد!؟ نه! بلکه میخواهد شما حرف گوش کنید و انجام دهید یا در نماز جمعه بعد از حمد رکعت اول قنوت باید بگیرید، در حالیکه ما در رکعت دوم قنوت داشتیم! الان چهطور شده است؟ نماز جمعه است! برای نماز عید فطر باید مرتب قنوت بگیرید و دستها را پایین بیندازید و دوباره بالا بیاورید! نماز میت رکعت اول بعد از حمد ده تا سورهی قدر دارد یا تسبیح حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- ۳۴ مرتبه اللهاکبر، حالا شما بگویید حال ما خوب است پس ۴۰ تا بگوییم!! اگر به شما بگویم در ۳۵ متری عمق زمین گنج است، اگر ۳۴ متر زمین را حفر کنید گنج را پیدا میکنید؟! متأسفانه ما با تمام سرمایهای که داریم هنوز حرف گوشکن نیستیم.