پخش زنده
شاگرد: چرا خدا بعضی رو غنی قرار داد و بعضی رو فقیر؟زندیقی خدمت امام صادق-علیهالسلام- میرسه و سوالاتی مطرح میکنه یکی از سوالاتش اینه قَالَ بِمَا ذَا اِسْتَحَقَّ اَلَّذِينَ أَغْنَاهُمْ وَ أَوْسَعَ عَلَيْهِمْ مِنْ رِزْقِهِ اَلْغِنَاءَ وَ اَلسَّعَةَ وَ بِمَاذَا اِسْتَحَقَّ اَلْفَقِيرُ اَلتَّقْتِيرَ وَ اَلتَّضْيِيقَ «قَالَ اِخْتَبَرَ اَلْأَغْنِيَاءَ بِمَا أَعْطَاهُمْ لِيَنْظُرَ كَيْفَ شُكْرُهُمْ وَ اَلْفُقَرَاءَ بِمَا مَنَعَهُمْ لِيَنْظُرَ كَيْفَ صَبْرُهُمْ وَ وَجْهٌ آخَرُ أَنَّهُ عَجَّلَ لِقَوْمٍ فِي حَيَاتِهِمْ وَ لِقَوْمٍ آخَرَ لِيَوْمِ حَاجَتِهِمْ إِلَيْهِ وَ وَجْهٌ آخَرُ فَإِنَّهُ عَلِمَ اِحْتِمَالَ كُلِّ قَوْمٍ فَأَعْطَاهُمْ عَلَى قَدْرِ اِحْتِمَالِهِمْ وَ لَوْ كَانَ اَلْخَلْقُ كُلُّهُمْ أَغْنِيَاءَ لَخَرِبَتِ اَلدُّنْيَا وَ فَسَدَ اَلتَّدْبِيرُ وَ صَارَ أَهْلُهَا إِلَى اَلْفَنَاءِ وَ لَكِنْ جَعَلَ بَعْضَهُمْ لِبَعْضٍ عَوْناً وَ جَعَلَ أَسْبَابَ أَرْزَاقِهِمْ فِي ضُرُوبِ اَلْأَعْمَالِ وَ أَنْوَاعِ اَلصِّنَاعَاتِ – وَ ذَلِكَ أَدْوَمُ فِي اَلْبَقَاءِ وَ أَصَحُّ فِي اَلتَّدْبِيرِ ثُمَّ اِخْتَبَرَ اَلْأَغْنِيَاءَ بِالاِسْتِعْطَافِ عَلَى اَلْفُقَرَاءِ كُلُّ ذَلِكَ لُطْفٌ وَ رَحْمَةٌ مِنَ اَلْحَكِيمِ اَلَّذِي لاَ يُعَابُ تَدْبِيرُهُ»زندیق پرسيد: چرا گروهى ثروتمند و پر روزىاند و گروهى فقير و تنگدست؟ «فرمود: قصد خداوند از اين كار فقط آزمودن است، اغنياء را به شكر، و فقرا و درويشان را به صبر و شكيب. و دليل ديگر: عطاى الهى به بعضى با شتاب در اين سرا، و به ديگران در روز حاجتشان عنايت شود. و دليل ديگر: خداوند تبارك و تعالى به هر كس در حدّ تحمّلش ثروت داده است، و اگر تمام خلق ثروتمند و بىنياز بود تمام دنيا خراب و تدبير فاسد شده بود، و تمام مردم هلاك و نابود مىشدند، بلكه برخى را (در اين داشتن و نداشتن) كمككار برخى ديگر ساخت و اسباب روزى و رزقشان را در پرتو كار و صنعت قرار داد، و اين براى دوامِ بقاء بهتر و در تدبير و فكر صحيحتر است، سپس اغنيا را در جلب رضايت فقرا آزمود، تمام اينها ريشه در لطف و رحمت خداوند حكيمى دارد كه تدبيرش خلل ناپذير است.» (الاحتجاج/ ج ۲/ ص ۳۳۶)خب حالا اگه یکی بپرسه که خدا طاقت اینها رو در نظر گرفته پس چرا شکایت میکنن؟ پس چرا جزع و فزع میکنن؟ یا اگر خدا اندازهی اونها رو در نظر گرفته چرا اغنیا طغیان میکنن؟! چی میگیم؟ آقا فقه الحدیثِ دیگه، ما باید از تو همین جواب رو در بیاریم، جوابش تو همین هست؛ جوابش اینه که اون مقدار فقری که خدا به اینها داده تحمل میکنن، ولی فقری که این الان احساس میکنه، به خاطر اینه که تو جامعه به دیگران نگاه میکنه، این تحملش رو پایین مییاره، ولی اگر همه فقیر باشن، درست شده. میبینه اونی که باید فقیر باشه دزدی کرده، این هم نگاه میکنه میگه این هم باید مثل من باشه چرا من یه نفر اینجوریام؟ مقایسه میکنه. اون طغیانگره هم همینه، اونی هم که الان داره این مقدار طغیان میکنه، چون یه نفر کاذب بالاتر رفته، این هی خودش رو میخواد بکشه بالاتر، پس طغیان میکنه، والا غنی یه حد مخصوصه. پس خدا تحمل فقر رو به این داده ولی توی جامعه توازن بهم ریخته. فرض کنید مردم اگر واقعا بدونن که دولت پول نداره بده، هیچ کس احساس اجحاف نمیکنه، ولی وقتی بعضیها پولهای حسابی میبرن تحمل مردم پایین مییاد. برای همینه گفته شده والی و امام باید در حد فقیرترین افراد باشن. چون روی اینها تاثیر میذاره. تو قضاوت، الان تو این دادرسیها میگن که این آقا آشنا داره، فامیل داره، قاضی باهاش ساخت و پاخت میکنه، تحمل نداره ولی اگر بدونه واقعاً تو جامعه عدالته و حکمی که صادر شد هم مال اینه هم برای پسر آقای فلانی، تحمل میکنه. یه جهتش اینه.مثلاً دارم میگمها طرف باغداره، باغ این درختهاش خیلی خوب میوه داده، اون اصلاً محصول نداره، این میگه من میدونم اون همه جور زحمت کشیده برای باغش، ولی ما نه، ولش کردیم، فقط رفتیم آبش دادیم، نمیگه چرا باغ من اونجوری نیست، غبطه نمیخوره.اگه همه یه جور کمبود داشتن چیزی نمیگفتن ولی الان اینجوری نیست الان خیلی این تفاوتها زیاد شده.