«عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی الصَّادِقِ جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدٍ-علیهالسلام- وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنَ الشِّیعَةِ وَ هُوَ یَقُولُ مَعَاشِرَ الشِّیعَةِ کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ کُفُّوهَا عَنِ الْفُضُولِ وَ قُبْحِ الْقَوْلِ»«سلیمانبنمهران گزارش کند که خدمت حضرت صادق-علیهالسلام- مشرف شدم. چند نفر از شیعیان در محضرش بودند و آن حضرت میفرمود: ای جمعیت شیعه! برای ما زینت باشید نه ننگ و عار؛ با مردم نیکو سخن گویید، زبانتان را حفظ کنید و آن را جلوگیری کنید تا زیادهروی در گفتار و سخنان زشت نکند.»(أمالی الطوسیّ/ جلد ۲/ صفحهی ۵۵) این تابلو هست دیگه، چرا به ما میگن «کونوا لنا زیناً»؟ چون ما یه جایگاهِ خطرناکی داریم. داود یه جایگاه خلیفه بودن داشته، این خلیفه بودنِ ما الان خیلی گستردهتر هست، سال که میگذشت دو نفر پیش او میاومدند، اِقبال نبود که، الان به یه طلبه بیش از یه پیغمبر مراجعه میکنند. با اینکه نه علم پیغمبر رو داره نه جایگاه پیغمبر رو داره.