qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

لزوم قرار گرفتن در برنامه‌ی دینی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ»
«الحَمْدُ لله رَبِّ العالَمین الصَّلوةُ وَالسَّلامُ علیٰ سَیِّدِنا وَنَبِیِّنا وحَبیبِ قُلوبِنا وَطَبیبِ نُفوسِنَا وَشَفِیعِ ذَنوبِنا اباالقاسِمِ المُصْطَفیٰ مُحَمَّد و آلِهِ الطّاهَرین الْمِعْصومینَ المُکَرَّمین؛
اللّهُمَّ الْعَنْ أبَاالشُّرُورِ وَ أتْباعَهُ فِی کُلِّ لَحْظَهٍ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ، بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلمُک؛
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
صلواتی برای امام عصر-علیه‌السلام- مرحمت کنید.

حظ مومن از کار خالصانه‌ای که انجام می‌دهد

اگر شما دو رکعت نماز خالصانه خواندید، این دو رکعت نماز شما را راهنمایی می‌کند و در جاهای مختلف راه می‌برد. اگر شما یک کار خالصانه‌ای انجام بدهید اول خودتان حظ می‌برید و وجودتان شارژ می‌شود؛ یک احساس رغبت، میل، کیف به شما دست می‌دهد. مثل مسابقه‌ی فوتبال که وقتی تیم مورد علاقه‌‌‌ی شما گل می‌زند چقدر هیجان زده می‌شوید، مؤمن هم همین‌طور است؛ مؤمن وقتی کار خالصانه‌ای انجام می‌دهد، در وجودش یک حظی می‌برد. بعضی از علما نصفه‌های شب که بیدار می‌شدند، یک حالت روحانی به آن‌ها دست می‌داد و بعضی از آن‌ها اشعاری را در این رابطه گفتند که پادشاهان کجا هستند ببینند ما چه حظی از عبادت می‌‌بریم. مومن از یک زیارت عاشورا چقدر لذت می‌برد، از گرفتن یک وضو چقدر حظ می‌برد و اگر از این‌ها لذت نبرد آن عقبه درست نیست.

با قرار گرفتن در برنامه‌ی دینی، خداوند فکر مومن را تقویت می‌کند

پس ببینید برنامه‌ی دینی هوشمند است و خودش را اداره می‌کند همه‌ی کارهایش به هم ربط دارد. مثل ماشین که یک چیز تک واحدی نیست و باید همه‌ی اجزای ماشین از جمله برق ماشین، آب ماشین، روغن ماشین، ترمز ماشین همه‌ با هم یکی باشد و هم‌خوانی داشته باشد.
«و نَاجَاهُمْ فِی فِكَرِهِمْ»؛ زمانی که مومن دارد فکر می‌کند، خدا به کمک او می‌آید و فکرش را تقویت می‌کند تا چیز دقیق‌تری به ذهنش خطور کند، لذا برداشت قشنگ‌تری از موقعیت اجتماعی و زندگی‌اش پیدا می‌کند.
«وَ اسْتَعْمِلْنِی …»؛ خدایا کاری کن و من را وادارم کن تا اعمالی را که باعث رضایت تو هست، انجام بدهم.
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْعَفْوَ وَ الْعَافِيَةَ وَ الْمُعَافَاةَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» «خدايا از تو عفو و بخشش و سلامت از هر لغزش و هر گونه آسايش در دنيا و آخرت مى‌طلبم.»(مفاتیح‌الجنان)

دعایی برای گشایش در کارها

«یا مَنْ إذَا تَضَایقَتِ الأُمورُ فَتَحَ لَها باباً لَمْ تَذْهَبْ إلَیهِ الأَوهامُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وَ افْتَحْ لِأُموری المُتَضایقه باباً لَمْ یذْهَب إِلیهِ وَهْمٌ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمینَ»
«ای آن‌که هنگام تنگی و دشواری کارها درهایی را می‌گشایی که در خیال و تصور هیچ کس نمی‌گنجد، بر محمّد و خاندان او درود فرست و بر تنگناها و امور دشوار (زندگی) من دری بگشای که خیال و تصور هیچ کس بدان نرسد»(دعای حضرت حجت-عجل‌الله‌تعالی)
«يا مَن إِذا تَضايَقَتِ الأمُور» امام زمان‌-عجل‌الله‌تعالی- وقتی که کارها به هم گره می‌‌خورده، دعایش این بوده و به ما هم یاد داده و گفته وقتی برای شما هم کارها سخت می‌شود، این دعا را بخوانید. «لَمْ تَذْهَبْ إِلَيْهِ الأوْهام»؛ وقتی که فکرها به جایی نمی‌رسد، «صَلِّ علی محمد و آل محمد و افتح لأموریَ المتضایقةِ باباً لم یَذهَب الیه وَهمٌ یا ارحم الراحمین» راهی برایم باز کن که فکر و تصور هیچ‌کس به آن نرسد.

برای آخرت‌مان برنامه داشته باشیم

ما در امور دنیایی این‌همه برنامه برای خودمان درست کردم؛ انواع تفریح و سرگرمی‌ها، فقط برای خوراک‌مان دو‌هزار‌ودویست‌وپنجاه نوع غذای ایرانی داریم، انواع میوه‌ها را داریم. همه‌ی این‌ها برای جسمی است که در این دنیا نمی‌ماند، آن‌وقت برای روح‌مان برنامه نداشته باشیم؟!
ما حدودا سیصد نوع نماز داریم؛ نماز باران، نماز میت، نماز مسافر، نماز حاجت، نماز حضرت زهرا-سلام‌الله‌علیها- ، نماز امیرالمؤمنین-علیه‌السلام- ، نماز‌هایی که در مکه خوانده می‌شود. چقدر ذکر و کتاب دعا داریم؛ کتاب اقبال، مفاتیح، مصباح، فقط صد‌ و ده جلد علامه مجلسی کتاب روایی دارد.

دین هیچ مزاحمتی برای دنیای ما ندارد

ما باید در برنامه‌ی دینی قرار بگیریم و زندگی‌مان را بر اساس دین بچینیم. قرار هم نیست دین هیچ مزاحمتی با دنیای ما داشته باشد و وقت ما را بگیرد، برعکس به ما وقت هم می‌دهد و باعث برکت در وقت‌مان می‌شود.
ما حوصله نداریم، لذا دین می‌آید و به ما حوصله می‌دهد که در زمان کاری انجام بدهیم.
وقتی شما در شب قدر احیا می‌‌گیرید، تازه روح‌تان طراوت پیدا می‌کند و زمان و وقت برایتان با‌ارزش می‌شود و می‌توانید قرآن را ختم کنید. پس دین مزاحم من نیست!

مومن، هم زندگی می‌کند و هم دین‌ را در زندگی می‌آورد

هم‌زمانی که من دارم زندگی می‌کنم، دین‌داری هم می‌کنم؛ می‌خواهم پیراهن بپوشم «بسم الله الرحمن الرحيم» می‌گویم، خدا را بابت نعماتش شکر می‌کنم؛ الحمدلله که پیراهن دارم؛ الحمدلله دستم سالم است و می‌توانم دکمه‌های لباسم را ببندم؛ الحمد‌لله چشم دارم و پیراهنم را پشت و رو نپوشیدم؛ الحمدلله که فکرم آزاد است و می‌دانم کجا باید بروم و برنامه‌ام را اشتباه نمی‌کنم.

حضور ملائکه در سفره‌ی مومن

در روایت دارد که وقتی مومن سفره پهن می‌کند، فرشته‌ها سر سفره‌ی او می‌آیند؛ یعنی سفره‌ی مومن این‌قدر با ارزش است و مومن این‌قدر نزد خدا مقام دارد که وقتی شما با خانواده می‌خواهید غذا بخورید، ملائکه هم می‌آیند که با شما غذا بخورند تا به شما خوش بگذرد. شیاطین هم طمع می‌کنند، ولی شیاطین به سفره‌ی مومن راه ندارند. کدام مومن؟ کسی که موقع غذا «بسم‌الله» گفته باشد. شیطان در انعقاد نطفه هم می‌تواند شریک بشود الا مومنی که «بسم‌الله» می‌گوید.
در روایت دارد اگر یک مومن سر سفره باشد و به‌خاطر آن سفره چهار هزار درهم هزینه بشود، خدا به‌خاطر حضور آن مومن نمی‌گوید اسراف شده است، ببینید ارزش مومن چقدر زیاد است!

حضور در برنامه‌ی دینی باعث برکت و شادابی می‌شود

پس اگر ما وارد برنامه‌ی دینی بشویم، دست به هر چیزی که بزنیم برایمان پر از خیر و برکت می‌شود، حظ می‌شود، نعمت می‌شود، باعث گشایش و شادابی می‌شود.

نشاط واقعی در قرآن است، نه آهنگ و موسیقی!

یک آهنگ، یک سر و صدای بی‌خود چیست که به انسان شادابی می‌دهد، مگر ممکن است که یک چیز پست به یک چیز عالی نیرو و شادابی بدهد؟! ولی یک آیه‌ی قرآن وجود انسان را پر از شادابی و نیرو می‌کند.
«لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۚ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»؛
«اگر این قرآن را بر کوهی نازل می‌کردیم، می‌دیدی که در برابر آن خاشع می‌شود و از خوف خدا می‌شکافد! اینها مثالهایی است که برای مردم می‌زنیم، شاید در آن بیندیشید!» ( حشر/ ۲۱)
ببینید این آیه با انسان چکار می‌کند، خوراک انسان حکمت است.
«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَی نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ «یعنی امام زمان-عجل‌الله‌تعالی-» مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ.» «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ.» (نور ۳۴ و ۳۵)
«فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ»؛ بببنید چقدر مهم است! این آیات آدم را بالا می‌برد، حالا اگر من از این امور لذت نمی‌برم عیب از من است که عادت دارم به شنیدن یک آهنگ و یک صدای پست‌تر، لذا حواسم پرت می‌شود
آقا تازه از فلان روستا آمده و از مجله فروشی فلان مجله‌ی خارجی را می‌خواهد! شما اول یک کیهان ورزشی بگیر بخوان ببین می‌فهمی چیست! یا مثلا آهنگ خارجی می‌گذارد و اصلا هم نمی‌فهمد چه می‌خواند!

خدا مومن را برای خودش خلق کرده است

ببینید خدا وجودی را برای خودش خلقش کرده که او در سحرها با خدا مناجات بکند، ولی این وجود در بیابان‌ها رفته و خودش را مشغول امور بیهوده کرده و حواسش پرت شده است. وجودی که باید از خواندن زیارت آل‌یاسین و زیارت جامعه و …حظ ببرد الان در کجاها دارد سیر می‌کند؟!
خدای متعال حتی روی اسم شما هم حساس است، اسم شما نباید اسمی باشد که کرامت در آن نیست.

با حسین-علیه‌السلام- حظّ عالَم را ببریم

«أسْماؤُكُمْ فِى الأْسْماء»ِ، وقتی امام حسین-علیه‌السلام- به دنیا آمد، خودِ خدا اسم آن حضرت را می‌گذارد و جبرئیل و پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- این کار را انجام نمی‌دهند. «أرْواحُكُمْ فِى الأْرْواحِ» ما با این‌ها سر و کار داریم. یک یاحسین-علیه‌السلام- که می‌گوییم کیف عالم را می‌بریم.

مومن برای اهل‌بیت-علیهم‌السلام- ساخته شده است

حضرت-علیه‌السلام- فرمود: امام سجاد-علیه‌‌السلام- در نماز «ایاک نعبد و ایاک نستعین» را صد بار می‌گفته، شما هم یک بار امتحان کنید و چهل بار «ایاک نعبد و ایاک نستعین» بگویید، تکرارش هم مستحب است. بعد وقتی که این برایتان جا افتاد، ببینید چقدر حظ می‌برید.
یک موقع در خلوت بنشینید و مدام بگویید حسین، حسین، مدام بگویید علی، علی. اصلا شما را برای این قضیه ساختند و شما برای این‌ها هستید.

اگر لذت ما در امور معنوی نباشد، روح‌مان گرفتار می‌شود

حظ شما در مسجد است، در حسینیه است، در حرم امام رضا-علیه‌السلام- است. حواس‌تان کجاست؟! چرا نزد این و آن پرسه می‌زنید و روح‌تان را گرفتار می‌کنید و به بند می‌کشید؟ بعد غصه‌هایتان حل نمی‌شود و در دام انواع مواد مخدر می‌افتید و در آخر خدایی ناکرده دست به خودکشی می‌زنید!

قرار گرفتن در برنامه‌ی الهی باعث موفقیت و شادابی در کارها می‌شود

شما شهید عسگری و شهید حججی را ببینید، آن‌ها راه‌شان را پیدا کردند و بالا رفتند. شما فکر می‌کنید قاسم سلیمانی با چه چیزی راهش را پیدا کرد؟ با همین دعای کمیل خواندن‌ها، با مفاتیح، با حسین حسین گفتن راه را پیدا کرد نه با چیز دیگری! شما خیال می‌کنید شهید همت و شهید جهان‌آرا چه اشخاصی بودند؟ بچه‌های زلال زلال که غیرت دینی و کشوری آن‌ها یک لشکر به هم ریخته را در مدت زمان کوتاهی منظم و شارژ می‌کرد. شهید بروجردی در سنندج هر دفعه با پنجاه تا صد نیرو وارد منطقه‌ می‌شد و می‌گفت اصلا نمی‌خواهد به ما نیرو بدهید که به مناطق سنندج ببریم، آن‌جا نیرو هست. اینقدر این شخص جاذبه داشت که مثل آهن ربا همه را به خود جذب می‌کرد، بچه شیعه همین است! آقای چمران هم همین‌طور بود سال پنجاه و نه در نگارستان هشتم که مرکز فرماندهی سپاه بود، رزمندگان و فرمانده‌هان می‌آمدند و در زمین چمن دعای کمیل می‌خواندند و در و دیوار با آن‌ها تسبیح می‌گفت، برای همین همیشه فتح الفتح بود! پس هر چقدر مومن خودش را پیدا کند و تحت برنامه‌ی خدا قرار بدهد و افراط و تفریط هم نکند، شاداب می‌شود و در مسیر الهی پیش می‌رود و به بالا صعود می‌کند.

در امور دین‌داری به خودتان فشار نیاورید

من با آقای بهجت-رحمة‌الله‌علیه- بودم و ایشان داشتند زیارت جامعه می‌خواندند، دیدم ایشان دارد خمیازه می‌کشد، به خمیازه‌ی اول و دوم اعتنا نکرد، اما وقتی خمیازه‌ی سوم را کشید دیگر زیارت جامعه را نخواند و آن را بست و گفت فردا می‌خوانیم امروز حالش را نداریم! در انجام واجبات هم همین است؛ امیرالمومنین-علیه‌السلام- فرمود: وقتی نماز واجب می‌خوانی و دیدی حال نداری زود تمامش کن تا شیطان سراغت نیاید. زود نمازت را تمام کن؛ یعنی مستحباتش را مثل قنوت انجام نده، یک سلام بگو.

عاقلانه فرزندانمان را به دین علاقه‌مند کنیم

بچه‌ها را وادار به دین‌داری نکنید؛ در یک مواقعی نباید بچه را برای نماز صبح بیدار کنید، یکی دو تا به پایش بزنید اگر بیدار نشد، بعدا به او بگویید ایمانت کم است که بیدار نشدی، حالا برو و قضایش را بخوان، این بچه وقتی قضای نمازش را خواند دیگر نماز خوان می‌شود، ولی اگر شما با داد و بی‌داد بلندش کردید و گفتید تو بی دین هستی، این بچه از نماز زده می‌شود. وقتی آدم خوابش می‌آید، این خواب چکار به دین‌داری و بی دینی دارد؟! شما مرجع تقلید هم که باشید خواب‌تان می‌آید.

کاری کنیم که نفْس از دین خوشش بیاید

مراجع تقلید وقتی روزه هستند و گرسنه می‌شوند اول افطار می‌کنند بعد نماز می‌خوانند، اگر شما دیدید این کار را انجام نمی‌دهید، عیب از شماست که با وجود گرسنگی، اول افطار نکردید و با خودتان جنگیدید و نماز خواندید، خدا چنین چیزی را نمی‌خواهد، بله اگر شما اول با زبان روزه نماز بخوانید این خیلی با ارزش است، ولی برای کسی که این کلاس و آمادگی را دارد، من این کلاس را ندارم. برای ما اول وجود بعدا سجود است. فرد با شکمی که غذا در آن نیست نمی‌فهمد چه می‌گوید و شکمی هم که زیادی پر باشد، باز هم فرد نمی‌فهمد چه می‌گوید. یا مثلا برای شب‌زنده‌داری، مداح همه‌ی کارها و استراحتش را انجام داده و خودش را آماده‌ی مراسم کرده است که سه چهار ساعت برنامه داشته باشد، ولی من که این کارها را نکردم و فقط می‌توانم یک ربع شب‌زنده‌داری کنم، ولی اگر کل مراسم را نشستم، نَفس دیگر با من همراهی نمی‌کند و می‌گوید تو به من فشار آوردی و دیگر با تو همراهی نمی‌کنم.
ببینید نفس‌تان را با دین درگیر نکنید، بگذارید نفس‌ از دین خوشش بیاید.

اگر دین در وجودمان آمد، خود به خود برنامه‌ی دینی را انجام می‌دهیم

پس در برنامه باشیم، افراط و تفریط نکنیم، دین را یک‌جوری در وجودمان جا بدهیم و به تعبیری کج دار مریض با آن راه بیاییم، بعد که دین در وجود ما آمد، خود به خود برنامه‌ی دینی را انجام می‌دهیم و مسیر را می‌رویم؛ برای نماز شب بیدار می‌شویم، نافله‌ها را می‌خوانیم، روزه‌ی مستحبی می‌گیریم و نمازهایمان را هم اول وقت می‌خوانیم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیأت رزمندگان کرج؛ نورالشهداء؛ رمضان ۱۴۴۰؛ شی بیستم؛ ۴ خرداد ۱۳۹۸