با قرار گرفتن در مسیر دینداری به مقصد میرسیم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ»
«الحَمْدُ لله رَبِّ العالَمین الصَّلوةُ وَالسَّلامُ علیٰ سَیِّدِنا وَنَبِیِّنا وحَبیبِ قُلوبِنا وَطَبیبِ نُفوسِنَا وَشَفِیعِ ذَنوبِنا اباالقاسِمِ المُصْطَفیٰ مُحَمَّد و آلِهِ الطّاهَرین الْمِعْصومینَ المُکَرَّمین؛
اللّهُمَّ الْعَنْ أبَاالشُّرُورِ وَ أتْباعَهُ فِی کُلِّ لَحْظَهٍ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ، بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلمُک؛
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
صلواتی برای امام عصر-علیهالسلام- مرحمت کنید.
خداوند متعال با به کمال رساندن انسان، خدایی خودش را ثابت میکند
«الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى»
«گفت پروردگار ما كسى است كه هر چيزى را خلقتى كه درخور اوست داده سپس آن را هدايت فرموده است»( طه/ ۵۰).
یک سنگ از بین سنگها برجسته میشود و تبدیل به عقیق، فیروزه یا دُر میگردد. حال چگونه این سنگ بیارزش، ارزشمند میشود؟ این همان معرفی خداست، وقتی شما تغییر را احساس میکنید و میبینید که خدای متعال از هیچ، یک وجودی را خلق میکند و رشد میدهد، این یعنی خدا دارد خدایی خودش را ثابت میکند؛ «الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى».
«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» «براستى انسان را در نيكوترين اعتدال آفريدیم»( تین/۴)
خداوند متعال میخواهد روی وجود انسان سرمایهگذاری کند و به او کمال بدهد و خدایی خودش را به اثبات برساند.
رشد انسان در استفاده از فرصتهایی که خدا برای او قرار داده است
شما وقتی قرآن را نگاه میکنید نسبت به انسان دو خطاب دارد؛ یکی «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيم»ِ «اى انسان چه چيز تو را درباره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته» (انفطار/۶) و دیگری « إنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ» «واقعا انسان دستخوش زيان است»(عصر/۲)
این آیات خطاب به انسانی هست که هنوز تربیت نشده و قرار است که تربیت بشود؛ «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا»
«ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم؛ و آنها را در خشکی و دریا، (بر مرکبهای راهوار) حمل کردیم؛ و از انواع روزیهای پاکیزه به آنان روزی دادیم؛ و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کردهایم، برتری بخشیدیم» ( اسراء/۷۰)
وقتی انسان تربیت شد او را بالا میآوریم و به او رشد و کمال میدهیم. خب، حالا من باید این رشد را در وجود خودم بپذیرم، نکته اینجاست! هر چقدر من زمینه پیدا کنم تا از این سفرهای که خدا پهن کرده استفاده کنم، به همان مقدار رشد خواهم کرد.
با خدمت به پیغمبر و اهلبیت-علیهمالسلام- به کمال و رشد خواهیم رسید
شما سلمان را ببینید، ابوذر را ببینید، مقداد را ببینید که چگونه رشد کردند و به کجا رسیدند. حضرت خدیجهیکبری-سلاماللهعلیها- یک تاجر هست، وقتی میفهمد پیغمبری آمده که استوانهی اخلاق و فهم است، تمام زندگی و وجودش را در خدمت این پیغمبر میگذارد، چرا؟ چون میفهمد کمال و رشد فقط نزد اوست، لذا خدیجهی کبری-سلاماللهعلیها- از همه چیز صرف نظر میکند و یکی از آن چهار بانو میشود.
از دست دادن فرصتها مانع رشد انسان میشود
همینجور که اینها اتفاق نمیافتد! اگر شما برای نماز صبح بلند نشوید چیزی به شما نمیدهند، اگر شما اهل ذکر نباشید، اهل امانت نباشید و از آن خصوصیاتی که در این سفره پهن است استفاده نکنید، نه تنها رشد نمیکنید بلکه در جا هم میزنید. مثل کسی که روی تردمیل راه میرود و عرق میریزد اما وقتی پایین میآید میبیند همانجایی که بوده، هست.
غذای روح انسان
پس باید از این سفره استفاده کرد، خدا در این سفره سه امر گذاشته است: امر شرعیات؛ یعنی واجب و حرام. خوب است که انسان واجبات را درست هضم کند، چون غذای خوبی برای روح او به حساب میآید.
وضویی که انسان را به کمال میرساند
حضرت-علیهالسلام- فرمود: اگر موقع وضو گرفتن «بسماللهالرحمنالرحیم» بگویید، این وضو برای شما غسل حساب میشود. در جایی دیگر حضرت-علیهالسلام- فرمود: با وضویتان آیة الکرسی بخوانید تا وضوی انبیاء حساب بشود.
یا هنگام وضو گرفتن «انا انزلناه» بخوانید تا خدا تمام ثوابهایی که به هر کس داده به شما هم بدهد. ببینید مواظبت بر وضو که یک امر خیلی ساده است چه برکاتی برای انسان دارد!
در ثواب جمع کردن ولع داشته باشیم
چطور وقتی سفره پهن هست از چیزی غافل نیستیم و هر چه باشد را از دوغ و سالاد و ماست تا پلو و خورشت هم میخوریم و از چیزی صرف نظر نمیکنیم، این عیبی ندارد، نوش جان! ولی در معنویات هم باید اینچنین باشیم؛ از یک ذکر صلوات بر محمد و آل محمد باز نمانیم و استفاده کنیم، سلام کنیم و شصت و نه ثواب ببریم، در ثواب جمع کردن حریص باشیم، در افطاری دادن به مردم ولو با یک خرما شریک بشویم و ثواب جمع کنیم. آقای بروجردی-رحمةاللهعلیه- که همینطوری آقای بروجردی نشد، حضرت امام-رحمةاللهعلیه- که همینطوری حضرت امام نشد. آقازادهی آیتالله بهجت-رحمةاللهعلیه- میگفت: ایشان وقتی بلند میشدند تا یک کتاب بیاورند، در همین فاصله دعا میخواندند و کتاب را برمیداشتند
آقایی از تبریز میخواست با کاروانهایی که از مناطق ترکیه به مکه میرفتند همراه شود،
اما از کاروان جا ماند، برف زیادی هم آمده بود. این آقا میگوید دیدم شخصی با بیل دارد برفها را از درخت پایین میریزد و به من گفت تو اینجا چکار میکنی؟ گفتم: من از کاروان جا ماندم، بعد فرمود حالا که جا ماندی بلند شو و نافله بخوان. با خودم گفتم وقت خوبی است و شروع به خواندن نافله کردم، یک مقدار که گذشت دیدم خبری نشد و آن آقا همچنان مشغول کارش هست، دوباره به من گفت تو که هنوز نرفتی! گفتم کاروان نیامده که من بروم! گفت عیبی ندارد، مشغول خواندن زیارت جامعه باش، من زیارت جامعه را حفظ نبودم ولی یکدفعه دیدم زیارت جامعه را از حفظ هستم، یک مقدار که گذشت دوباره به من گفت هنوز که اینجا هستی! گفتم بله. گفت زیارت عاشورا بخوان، زیارت عاشورا هم خواندم بعد دیدم ایشان با الاغی آمد و به من گفت سوار اسبت شو تا برویم، دیدم اسب نمیآید، ایشان افسار اسب من را گرفت و در یک چشم به هم زدن، من را به کاروان رساند و گفت این کاروان شماست، دارند برای نماز صبح وضو میگیرند.
اگر مومن خوب دینداری کند، تمام نیازهایش برطرف میشود
در مسیر دینداری، اگر کسی خوب دینداری کند از این چیزها برایش پیش میآید؛ یک خواب خوب به او نشان میدهند، یک روزیِ من حیث لا یحتسب به او میرسانند، یک زن مومنه روزی او میکنند و فرزند صالح هم به او میدهند.
شما داستانهای قرآن را بخوانید، اینها که دروغ نیست، هر دفعه که حضرت زکریا نزد حضرت مریم میآید میبیند که جلوی او غذا هست، این از کجاست؟ یا در سن پیری به حضرت زکریا وعده میدهند که تو بچهدار میشوی. پس اینها داستان نیست و چنین چیزهایی وجود دارد.
نماز و قرآن را با لذت و علاقه بخوانیم
باید سر سفرهای که خدای متعال برای ما پهن کرده با اشتها بنشینید، بیاشتها و کم اشتها نباشید، نماز را خوب و با ولع بخوانید، طوری نخوانید که زود تمام بشود و بگویید راحت شدیم، از نماز خواندن لذت ببرید تا کم کم رشد کنید.
شیخ انصاری-رحمةاللهعلیه- وصیت کرد پنجاه سال برای من نماز بخوانید، تعجب کردند و دلیلش را پرسیدند، فرمود: من اینقدر نمازهایم را با لذت خواندم که میترسم بهخاطر چشیدن آن لذت نماز خوانده باشم نه بهخاطر خدا!
من و شما از غذا خوردن خیلی لذت میبریم، عیبی هم ندارد، اما کم کم به جایی برسیم که قرآن خواندنمان من هم با لذت باشد، طوری نباشد که بخواهیم که زود تمام بشود.
صلوات، انسان را به نماز علاقهمند میکند
امروز به آقا پسری گفتم نماز میخوانی؟ البته هنوز به سن تکلیف نرسیده بود، گفت گاهی میخوانم، گفتم حالا که گاهی نماز میخوانی، بر محمد و آل محمد زیاد صلوات بفرست. در روایت دارد که برای هر صلواتی که شما میفرستید دو رکعت نماز مستحبی برایتان مینویسند. اگر بچهی شما به سن تکلیف نرسیده و یا در نمازش کاهلی میکند این صلوات فرستادن به او در این امر کمک میکند.
با علاقهمند شدن به دین، از الزامات آن لذت خواهیم برد
دین اینطور نیست که یک چیز خوشمزه و روان باشد نه! (انها لکبیرة)، دین سنگینی خودش را دارد، منتها وقتی شما به دین علاقهمند و برای آن یک حقیقت قائل شدید و ایمان هم آمد، دین هم جزء چیزهایی میشود که شما دوست دارید.
مثلا اگر دیدید یک نفر منتظر نماز هست و از شنیدن صدای اذان لذت میبرد نگویید دروغ میگوید و چنین چیزی نیست. یک نفر دوست دارد آهنگ گوش بدهد و دیگری دوست دارد مداحی گوش کند، علاقه است. (انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا) یکی دنبال حرام و موسیقی و ساز و آواز است ولی دیگری دنبال خدا و پیغمبر و قرآن رفته و علاقهاش را اینجا آورده است، اینجور نیست که آدم بدون علاقه بماند، نه! علاقه میآید، چه موقع میآید؟ وقتی شما به الزاماتش و چیزهایی که مربوط به آن هست توجه کنید.
باید نماز را با طمأنینه خواند تا از ثمرهی آن بهره برد
از خواندن دو رکعت نماز جان بگیرید. ببینید اگر شما غذای خوب را تند تند بخورید دچار سوء هاضمه میشوید، معدهی شما ورم میکند و نفخ معده هم زیاد میگیرید. ولی همین یک لقمه غذا را اگر بیست، سی مرتبه بجوید به بدن شما ویتامین میدهد و یک آدم نیرومند میشوید، ولی اگر صد لقمه را تند تند بخورید فایدهای برای بدن شما ندارد چون همهی آن تفاله میشود.
نماز هم همینطور هست، سورهی حمد هفت آیه دارد، صد آیه که نیست. کل نماز صبح دو دقیقه یا سه دقیقه هست، ولی این سه دقیقه را خوب از کار در بیاورید تا آن ثمرهای که خدا در دین گذاشته، شما هم حس کنید. فکر نکنید فقط در مسابقهی فوتبال خوشمزهگی هست، نه! در نماز جماعت هم خوشمزهگی هست، دیدید بعضیها برای نماز جماعت میدوند، چون برایشان خوشمزه هست. یا بعضیها اذان میگویند یا مداحی گوش میکنند، برایشان این امور خوشمزه هست و خداوند متعال هر کسی را بخواهد هدایت میکند.
انسان باید از انجام امور عبادی حظ ببرد
پس ما باید مایحتاج خودمان را از دین بگیریم، حتی از یک بسماللهالرحمنالرحیم هم حظ خودمان را ببریم. وقتی نمازتان تمام شد زود بلند نشوید، انگار که به زور شما را سر سجاده آوردهاند، اینطور نباشید. نماز که تمام شد به سجده بروید، امام زمان-عجلاللهتعالی- فرمود: سنتی بالاتر از سجدهی شکر، بعد از نماز نداریم.
مباهات خدا و ملائکه به بندهای که بعد از نماز سجدهی شکر بهجا میآورد
در روایت دارد که ملائکه مباهات میکنند به سجده شکری که بنده بعد از نماز انجام میدهد. خدا هم مباهات میکند و میگوید من نماز را واجب کرده بودم، ولی سجدهی بعد از نماز را برای بندهام واجب نکرده بودم، اما او به سجده میرود. میدانید مباهات خدا یعنی چه؟ یعنی یکدفعه شما را به نقطهای میرساند که لذت ببرید و رشد کنید، آن هم رشدی که موجب تعجب همه میشود!
باید بهرهی خودمان را از سفرهای که خدا برای به کمال رسیدن انسان پهن کرده، ببریم
پس ببینید در دین و در دینداری خدای متعال سفرهای پهن کرده و ما هم بالاخره سر این سفره هستیم، پس باید از این سفره خوب بهره ببریم و چیزی را از دست ندهیم.
در سحرهای ماه رمضان بلند شویم و سحری بخوریم، نگوییم من غذا خوردم و دیگر برای سحر بلند نمیشوم، اینطور نباشد! حتی اگر شده یک لقمه سحری بخورید که آن یک لقمهی سحر چیز دیگری هست، خود آن بیدار شدن موقع سحر حال و هوای دیگری دارد، بعد میبینید آن خوشمزهگی برایتان اتفاق میافتد. پس ما باید با میل و اشتها سر این سفرهای که پهن است برویم.
رسیدگی ویژهی خدا به مومن
لطف خدا زیاد است، خدا روی شما حساب باز کرده و همه را هم میبیند؛ بینمازها را، خانومهای هرزه را، خانومای محجبه را هم دارد میبیند و هیچ موقع اینها را مساوی قرار نمیدهد. وقتی خدا شما را جدا کرده، یعنی میخواهد به شما رسیدگی ویژه داشته باشد، لذا از این رسیدگی ویژه استفاده کنید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هیأت فاطمیون؛ رزمندگان غرب کرج؛ رمضان ۱۴۴۰؛ شب یازدهم؛ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸