qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

تمام وجود مؤمن، باید در خدمت عقایدش باشد

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُصْطَفیٰ مُحَمَّد وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِين ألمَعصومین وَ لَعنةُ اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعینِ مِنَ الان إلی قیامِ یَومِ الدّین»
«اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي اَلاِمامِ التَّقيِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِكَ عَلي مَن فَوقَ الاَرضِ و َمَن تَحت الثَّري اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تآمَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَة كَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلي اَحَدٍ مِن اوليائِكَ.»
صلواتی برای امام‌رضا-علیه‌السلام- مرحمت بفرمایید.

ما خیلی نیاز داریم که تمام وجودمان در خدمت عقاید و در مسیر تفکر‌مان باشد.
نمی‌شود ما اهل‌بیت-علیهم‌السلام- را پذیرفته باشیم، اما غذا خوردن‌مان خلاف رویه‌ی اهل‌بیت-علیهم‌السلام- باشد. نمی‌شود ما اهل‌بیت-علیهم‌السلام- را قبول داشته باشیم، ولی معاملات‌مان خلاف باشد. حرف زدن و معاشرت‌هایمان خلاف باشد. البته ما به همان مقدار که اهل‌بیت-علیهم‌السلام- را قبول داریم بهره می‌بریم، کفار هم همین‌طور هستند. شما خیال می‌کنید کفار از عرفه استفاده نمی‌کنند؟ کفار هم از عرفه بهره‌مند هستند. کفار هم از پیاده‌روی امام حسین-علیه‌السلام- بهره‌مند هستند، ولی قرار است ما وجودمان شاکله‌ی اهل‌بیتی باشد؛ «کلٌّ یَعمَلُ علیٰ شاکِلَتِه» نمی‌شود من از امیرالمومنین-علیه‌السلام- بگویم، ولی زندگی‌ام جور دیگری باشد. امام سجاد-علیه‌السلام- به این امر این‌طور اشاره می‌کند، خوب دقت بفرمایید و این کلام نورانی را ببینید؛ « اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِى بِالْهُدَى، وَ أَلْهِمْنِى التَّقْوَى، وَ وَفِّقْنِى لِلَّتِى هِىَ أَزْكَى، وَ اسْتَعْمِلْنِى بِمَا هُوَ أَرْضَى»(صحیفه/ دعای ۲۰/فراز۱۶)
علی‌الدوام باید در هر امری به من تقوا برسد حتی در نگاه من، یعنی من جوری تربیت بشوم که نگاهم نسبت به یک مومن تحقیر آمیز نباشد، نگاهم نسبت به مومن عزتمندانه باشد؛ یعنی مومن در نگاه من بزرگ باشد و اگر خدمتی به او می‌کنم به‌خاطر بزرگواری مومن باشد.
«وَ وَفِّقْنِى لِلَّتِى هِىَ أَزْكَى» چرا این‌قدر گفته شده تزکیه، مزکی بودن؟ چرا گفته شده بهترین باشید؟ حضرت-علیه‌السلام- فرمودند اگر در جایی یک مومن میان هزار نفر بود، همه‌ی آن هزار نفر بگویند او بهتر است. اگر سطل زباله‌ی یک مومن را بخواهند نگاه کنند یک دانه برنج یا یک تکه نان در آن ریخته نشده باشد. مومن نمی‌تواند هر جوری زندگی کند، خدا به مومن فهم داده و از او می‌خواهد درست زندگی کند و به کافر این فهم را اصلا نداده، حالا که خدا به شما فهم داده از شما هم می‌خواهد. شما این‌قدر فهم‌تان بالاست که امام حسین-علیه‌السلام- را پیدا کردید، کسی که امام حسین-علیه‌السلام- را پیدا کرده خیلی فهمش بالاست، کسی که حرم امام رضا-علیه‌السلام- را پیدا کرده خیلی فهمش بالاست، یکی هم رفته قمارخانه را پیدا کرده است!
خب حالا شما که فهم‌تان این‌قدر بالاست، زن‌داری و بچه‌داری‌تان چطور است؟ به همسرتان عزت می‌گذارید یا نه، ذلیلش می‌کنید؟ به همان مقدار که ما اهل ولا هستیم یا نیستیم پای ما حساب می‌کنند، و إلا اگر به ادعا باشد که من زیاد از ولایت دم می‌زنم، خب حالا که چه؟ الان من رفتم احادیث زیادی خوانده‌ام خب که چه، مهم این است که الان چه کسی هستم و چقدر با ولایت زندگی می‌کنم؟ این را از ما می‌خواهند.
«وَ اسْتَعْمِلْنِى بِمَا هُوَ أَرْضَى»، خدایا کار و عمل من را طوری جهت بده که رضایت تو خروجی عمل من باشد و مسیرم را عوض کند. در یک نشست و برخاست به این فکر کنم آیا خدا از من راضی شد؟ نه این‌که سخط خدا را برای خودم جمع کنم! یکی از اشتباهات ما این است که فکر می‌کنیم در جاهای خاصی رشد می‌کنیم؛ مثلاً موقع نماز، وقت رشد کردن ماست، یا حرم حضرت معصومه-سلام‌الله‌علیها- جای رشد ماست، نه در اتوبوس هم که نشسته‌ایم و یا در خیابان هم که راه می‌رویم یا داریم رشد می‌کنیم و بالا می‌رویم و یا داریم سقوط می‌کنیم و پایین می‌آییم. خانمی که در آشپزخانه مشغول هست، وقتی بیرون می‌آید یا رشد کرده یا سقوط.
تمام آنات و فعل و انفعالات من یا در هدایت است یا در ضلالت. اگر شما را تحویل گرفتم به اندازه‌ی یک حج بالا رفتم و اگر نسبت به شما بی‌اعتنا بودم به اندازه‌ی گناه کبیره مثل قتل یک پیغمبر، سقوط کردم و پایین آمدم. خدا هدایت و ضلالت را این‌طور قرار داده است. این‌جور نیست که فکر کنید فقط در نماز شب رشد است، بله این درست است «عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا»، ولی در بازار هم «عسی ان یبعثک مقاما محمودا» هست؛ شما الان بازار رفتید و برگشتید یا سخط خدا را برای خودتان جمع کردید و یا رضایت خدا را.

«اللَّهُمَّ اسْلُكْ بِىَ الطَّرِيقَةَ الْمُثْلَى، وَ اجْعَلْنِى عَلَى مِلَّتِكَ أَمُوتُ وَ أَحْيَا.»(دعای۲۰،فراز۱۷)
خدایا راه را به من نشان بده که بفهمم راه اهل‌بیت-علیهم‌السلام- کدام است. طوری باشد که خرابکاری و لغزش پیدا نکنم. مثلا خدا به او یک داماد خوب و یا یک عروس خوب داده، ولی با آن‌ها خوب برخورد نمی‌کند، یا به او یک پدر و مادر مهربان و دلسوز و یا یک همسر خوب داده، اما با آن‌ها درست رفتار نمی‌کند.
ببینید نتیجه‌ی همه‌ی این فعل و انفعالات، شخصی مثل آقای بروجردی-رحمة‌الله‌علیه- می‌شود، نه این‌که فکر کنید آقای بروجردی-رحمة‌الله‌علیه- فقط به‌خاطر این‌که جواهر درس می‌داد و یا نماز شب می‌خواند نمره‌ی قبولی گرفت، نه! در همه جای زندگی به آقای بروجردی-رحمة‌الله‌علیه- نمره داده‌اند.
ما یک جاهایی نمره کم گرفتیم که اصلا فکرش را هم نمی‌کردیم.
«وَ اجْعَلْنِى عَلَى مِلَّتِكَ أَمُوتُ وَ أَحْيَا»
خدایا کاری کن که من جز این‌ ملت حساب بشوم، کدام ملت؟ کدام امت؟ یک موردش را می‌گویم که خدا امتیاز بالایی به آن داد؛ نیّت در هیچ امتی عمل حساب نشد، إلا امت پیغمبر اکرم-صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلم- !
الان مثلا شما نیت کردید و گفتید ای کاش امشب حرم امام حسین-علیه‌السلام- می‌بودم، همین که این نیت را داشتید در نامه‌ی اعمال‌تان ثواب زیارت حرم امام حسین-علیه‌السلام- را نوشتند. «نیت المومن خیر من عمله» ببینید چنین برکاتی دارد.
امتیاز دیگری ‌که فقط در این امت گفته شده «و اذکرونی اذکرکم» اگر منِ خدا را یاد کنید، شما را یاد می‌کنم. خدا که نباید کسی را یاد کند، بلکه باید خدا را یاد کنند و این وظیفه‌ی آن‌ها و پرستش هست. فقط به برکت امیرالمومنین-علیه‌السلام- هست که اگر کسی خدا را در این امت یاد کند، خدا بر خودش واجب کرده که او را یاد کند. این‌که یک لحظه یاد خدا کردیم که چیزی نیست! حالا یاد خدا چگونه هست و خدا در چه چیزهایی ما را یاد می‌کند؟ در چهار چیز خدا ما را یاد می‌کند؛ ۱ـ این‌که نعمت به نعمتت اضافه می‌کند، ۲ـ در احسان، ۳ـ در رحمت، ۴ـ در رضوان.
ببینید چه شأن و لیاقت‌هایی برای ما در نظر گرفته‌اند! حالا در اختیار کفار چه هست؟ هیچ. ولی اگر مومن دو رکعت نماز بخواند برایش معراج است، اگر صدقه بدهد چه پاداشی می‌گیرد. خدا کلام خودش یعنی قرآن را برای پیغمبر اکرم-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- فرستاد و آن را برای من حفظ کرد و اجازه داد این قرآن را بخوانم، البته اگر من به طرف قرآن بروم و آن را بخوانم! متاسفانه بعضی‌ها این‌قدر که به کتاب حافظ و مثنوی و فلان کتاب علاقه دارند که به قرآن علاقه‌مند نیستند!
از یک شخصیتی در بیرجند مستند درست کردند و او اتاقی را که در آن مطالعه می‌کرده نشان می‌دهد و می‌گوید من این‌جا می‌نشستم و کتاب امیرارسلان‌ را می‌خواندم و الان این شدم، بعد هم مدام او را تحویل می‌گیرد و به تعبیری آب به او می‌بندند. حالا اگر من بروم و بگویم نهج‌البلاغه خواندم، اصول کافی خواندم، صحیفه‌ی سجادیه و قرآن خواندم، مگر برایشان مهم است؟! این کتب ارزشمند کجا و حافظ و مثنوی کجا! من را هیچ جایی هم حساب نکنند مهم نیست، اصلا مگر این دنیا لیاقت دارد که مومن را جایی حساب کند؟ آقای بهاء‌الدینی-رحمة‌الله‌علیه- می‌فرمود: دنیا تاریک است و در آن چیزی دیده نمی‌شود. مگر در این دنیا می‌فهمند کسی که نماز شب می‌خواند یعنی چه؟ شما بروید به یک مغازه‌دار بگویید من یک سال هست که نماز شبم ترک نشده به من چیپس بده، اگر بدون پول به شما چیپس داد! ولی اسم ده بازیکن را بگو، یا بگو من بازیکن فلان‌جا‌ را می‌شناسم، یا پایتخت چهار کشور را حفظ هستم، به شما علاوه بر آفرین یک پفک مجانی هم می‌دهد.
دنیا همین است، شما چه انتظاری دارید؟ فلان آقا یک شوت می‌زند پنجاه دفعه آن را از تلویزیون نشان می‌دهند و راجع به آن بحث می‌کنند که از این زاویه زد، نه از آن زاویه زد، چه کسی به او پاس داد و … !
آن وقت اخلاقیات‌ ما هم دست همین‌ها هست؛ اگر این‌ها اخلاق‌شان خوب شد، جامعه‌ی ما هم اخلاق‌شان خوب می‌شود، اگر این‌ها ریختند وسط زمین و هم‌دیگر را زدند و صندلی‌ها را شکستند اخلاق ما هم از آن الگو می‌گیرد.
کسی به مجتهد و مرجع تقلید و فقها و نمازشب‌خوان‌ها کاری ندارد، نباید هم کاری داشته باشند. اگر دیدید یک نفر آمد و از مرجع تقلید تعریف و تمجید کرد، به آن شک کنید.
عربده‌کش همان کسی هست که دارد در عالم سروصدا می‌کند و می‌گوید اِل می‌کنم، بل می‌کنم، فرد متدین که این‌چنین نیست!
پس شما جای خودتان را پیدا کنید، ببینید برنامه‌ی شما چیست تا آن را از دست ندهید و کلاه سرتان نرود.
حضرت-علیه‌السلام- فرمود: به دو نفر حسادت کنید؛ کسی که صبح و شام قرآن می‌خواند و کسی که صبح و شام صدقه می‌دهد. واقعا اگر آدم به چنین افرادی حسادت کند جا دارد، اما به بقیه نباید حسادت کرد.
خودتان، خودتان‌ را تحویل بگیرید و بگویید الحمدلله رب العالمین، شکر که خدا به من امیرالمومنین-علیه‌السلام- را عطا کرده است. به خودتان امتیاز و مدال بدهید که حضرت زهرا-سلام‌الله‌علیها- را قبول دارید، خدا را شکر کنید که حضرت علی‌اصغر-علیه‌السلام- و حضرت علی اکبر-علیه‌السلام- در قلب شما جا دارند، خدا را شاکر باشید که حدیث کساء را دوست دارید و در میان کتاب‌های شما مفاتیح و رساله هست و آن‌ها را می‌خوانید. خدا را شکر کنید که در حکومت ولی‌فقیه زندگی می‌کنید و صبح که بیدار می‌شوید شاه پلید بالای سرتان نیست. شکر کنید که پدر و مادر خوبی دارید و… ، پس به خودتان امتیاز بدهید تا بتوانید راه خدا را بروید و منتظر این نباشید که کسی به شما امتیاز بدهد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شب‌جمعه؛ ۹ شوال ۱۴۴۰؛ ۲۳ خرداد ۱۳۹۸