پخش زنده
گفتار رسول خدا به حضرت زهرا دربارۀ شفاعت از امّت در قيامت:در «أمالي» صدوق از محمّد بن إبراهيم بن إسحق، از أحمد بن إسحق، از أبوقلابه عبدالملك بن محمّد، از غانم بن حسن سَعدي، از مسلم بن خالد بن مكّي، از حضرت جعفر بن محمّد از پدرش عليهماالسّلام از جابربن عبدالله أنصاري، از أميرالمؤمنين عليهالسّلام روايت كرده است كه:قَالَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ لِرَسُولِ اللَهِ صَلَّي اللَهُ عَلَيْهِ وَءَالِهِ وَسَلَّمَ: يَا أَبَتَاهُ! أَيْنَ أَلْقَاكَ يَوْمَ الْمَوْقِفِ الاعْظَمِ وَ يَوْمَ الاهْوَالِ وَ يَوْمَ الْفَزَعِ أکبر؟!قَالَ: يَا فَاطِمَةُ! عِنْدَ بَابِ الْجَنَّةِ وَ مَعِي لِوَآءُ الْحَمْدِ وَ أَنَا الشَّفِيعُ لاِمَّتِي إلَي رَبِّي!قَالَتْ: يَا أَبَتَاهُ! فَإنْ لَمْ ألْقَكَ هُنَاكَ؟! قَالَ: الْقَيْنِي عَلَي الصِّرَاطِ وَ أَنَا قَآئِمٌ، أَقُولُ: رَبِّ سَلِّمْ أُمَّتِي! قَالَتْ: فَإنْ لَمْ أَلْقَكَ هُنَاكَ؟! قَالَ: الْقَيْنِي وَ أَنَا عِنْدَ الْمِيزَانِ، أَقُولُ رَبِّي سَلِّمْ أُمَّتِي.قَالَتْ: فَإنْ لَمْ أَلْقَكَ هُنَاكَ؟! قَالَ: الْقَيْنِي عَلَي شَفِيرِ جَهَنَّمَ أَمْنَعُ شَرَرَهَا وَ لَهَبَهَا عَنْ أُمَّتِي! فَاسْتَبْشَرَتْ فَاطِمَةُ بِذَلِكَ، صَلَّي اللَهُ عَلَيْهَا وَ عَلَي أبِيهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِيهَا.«حضرت فاطمه_سلام الله عليها_ به حضرت رسول_ صلّي الله عليه وآله وسلّم_ عرض كرد! اي پدرجان! من كجا شما را در موقفِ اعظم روز قيامت و در روز دهشتها و وحشتها و در روز فَزَعِ اكبر ببينم؟!حضرت فرمود: اي فاطمه! در پهلوي درِ بهشت، و با من پرچم حمد است، و من در نزد پروردگارم شفيع امّت خود هستم!فاطمه عرض كرد: اي پدرجان! اگر تو را آنجا نبينم، كجا ببينم؟! فرمود: مرا بر روي صراط ببين كه ايستادهام و در حالی که ميگويم پروردگار من! امّت مرا سلامت بدار.فاطمه عرض كرد: اگر تو را آنجا نبينم، كجا ببينم؟! فرمود: در نزد ميزان، من ميگويم: پروردگار من! امّت مرا سلامت بدار!فاطمه عرض كرد: اگر تو را آنجا نبينم، كجا ببينم؟! فرمود: در ورودی جهنّم، كه من شرارهها و شعلههاي آتش را از امّت خودم كنار ميزنم!فاطمه كه سلام خدا بر خودش و پدرش و شوهرش و فرزندانش باد، از اين گفتار خوشحال و مسرور گشت.»”امالی صدوق ص۱۶۶۶”توضیح استاد:چون امر دست پروردگار است دست من که نیست، الان کار دست شماست مثلا ببینید فرض کنید یک فردی که صاحب خانه است یک آشپز هم در خانه آورده، اینکه آشپز امروز چه میپزد؛ چهطوری میپزد؛ مناسب مهمانها میپزد یا نمیپزد، این دیگر به همه چیز اطمینان ندارد، بین خوف و رجاست. نمیداند خدا چه تصمیمی و چه ارادهای دارد. دارد آخرین مرحله را هم چک میکند. این خیلی برای ما باارزش است به اینکه در وجود صدیقه طاهره_سلامالله علیها_ یک خوفی هست یعنی همان خوف وعید که فرموند در وجود مؤمن هست. خوف وعید یعنی همین! اگر کسی خوف وعید داشته باشد از این سؤالها میکند. مؤمن خوف وعید داره چون خوف وعید داره از این جور سؤالات و از این جور دغدغهها دارد. مثل این میماند که مثلا فردی در خیابان به شما میگوید حاج آقا التماس دعا دارم، شما به او میگویی آقا ما رو هم دعا کن ما جهنم نرویم، میگوید حاج آقا شما!؟ شما هم بروید جهنم ما هم برویم جهنم!…او این جوری تصور میکند. محال میداند که میخواهد یک تلنگری به شما بخورد. یعنی از آنچه که از خودش خبر دارد و آنچه که از شما میداند. ولی شما در آن مرتبه خوفت از او بالاتر است، یعنی خوفی که شما داری، نگرانی که شما داری از آن جاهل بالاتر است. برای همین به شما یک اطمینان و یک خوشحالی خاص و زائدالوصفی به شما داده میشود لذا صدیقه طاهره_سلام الله علیها_ هم خوف وعید دارد؛ مقاماتش را هم میداند، همهی اینها را هم گفته ولی آن خوف را هم باید جواب بدهد شوخی بردار هم نیست اصلا جزو صفاتش است که باید داشته باشد مثل عاقل که احتیاط میکند و ترس دارد اگر ما گفتیم عاقل میترسد داریم تعریفش را میکنیم، عاقل بنا بر عقلش نگرانی دارد ولی جاهل نه! الکی خوش است و میگوید خدا ما را بهترین جای بهشت میبرد، این حرف مال جهلش است. ببینید خوف وعید تا کجا است! که حضرت چقدر قشنگ آن خوف را جواب میدهد. ببینید آن خوف با آن رجا تنظیم میشود آن خوف وعید با این روایت جواب داده میشود. هیچ رجائی اینقدر خوف وعید را جواب نمیدهد یعنی من فکر نمیکنم شما روایتی بیاورید که اینجوری اطمینان بیاورد، یعنی رجائی بیاورد، که شما را آرام کند.