امور حق، ماندنی است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله رب العالمین الصلوة و السلام علی سیدنا ونبینا و حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا و شفیع ذنوبنا ابا القاسم المصطفی محمد و اله الطاهرین المعصومین المکرمین سیما بقیة الله فی الارضین
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی الامام التقی النقی و حجتک من فوق الارض و من تحت الثری الصدیق الشهید صلوة کثیرة تامة زاکیة متواصلة متواترة مترادفة کاافضل ما صلیت علی احد من اولیائک.»
ببینید بین امر ما و امر خدای متعال یک تفاوتی وجود دارد؛ یعنی هر امری که مربوط به خدای متعال میشود باقی است و میماند و هر امری که مربوط به ما میشود فانی است و میرود.
«وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ»
«و اما (حق چون) آن آب و فلز که به خیر و منفعت مردم است در زمین درنگ میکند.» (رعد/۱۷)
امر خدا امری حقیقی است و حق در آن هست، ولی، امر ما مجازی هست؛ الان اینجا نماز خواندیم و نشستیم با هم صحبت کردیم، خوردیم و بعد هم که میرویم تمام میشود، چون امری که مربوط به ما هست از بین میرود، ولی در مورد نماز این نیست و از بین نمیرود و باقی میماند و در جاهای مختلف همراه شماست.
به خاطر خدا قرض یا صدقه بدهید
چقدر مردم پول دست به دست یا داد و ستد میکنند، اما وقتی اسم این پول صدقه شد دیگر برای خدا میشود و میماند.
در روایت دارد که وقتی شما به اندازهی یک کاه صدقه دادید، آن را مثل کوه احد رشد میدهند و زیاد میکنند، چون این برای خداست.
خیلیها به هم قرض میدهند، اما وقتی قرض را، برای خدا دادید، میشود «يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا» (حدید/۱۱)
ببینید تبدیلها خیلی مهم است، وقتی قرض دادن بهخاطر خدا شد، خدا هم آن را زیاد و بارور میکند.
پدیدهی شاندیز طرحی حساب شده و کفرآمیز
الان ما با هم چقدر قرارداد میبندیم و با اینکه صد تا برگه هم نوشته شده و امضا هم کردیم، اما قراردادهای ما سست است. این جریان محاکمهی پدیدهی شاندیز را ببینید، چقدر آمدند تعهد دادند و امضا کردند و حالا معلوم شد تمام اینها دروغ بوده، البته خدا تو گوش اینها زد! بنده شاید همان موقع پنجاه منبر بر علیه این پدیده حرف زدم از این جهت که اینها داشتند مقابل گنبد و بارگاه امام رضا-علیهالسلام- چیزی درست میکردند که از هر طرف که نگاه میکردید فقط این را ببینید، بهطوری که مردم دیگر نگویند میخواهیم به زیارت برویم، بگویند میخواهیم به پدیدهی شاندیز برویم! این طرح یک چیز خیلی حساب شدهی کفرآمیز بود.
الان یک عقد شرعی میخوانید و با «انکحت و زوجت…» با همین چند کلمه زن و شوهر چندین سال نسبت به هم تعهد دادند، چون امر حقیقی است. آدم امر حقیقی را رها نمیکند که دنبال امر مجازی برود.
خیلی ها به طرق مختلف میمیرند، میگویند در سال هفت هزار مرگ مغزی داریم، اما وقتی در یمن یک قطره خون از یک بچه میریزد ببینید چه حماسهای درست میکند! وقتی جنگ است پهبادها بمب میاندازند و چند نفر کشته میشوند، اما چون بحث خون در راه خداست، شهید حساب میشوند، او مادر شهید میشود، او پدر شهید میشود، او برادر شهید میشود و مراسم و مزار هم نام شهید میگیرد و باقی میماند، چون در دستگاه خداست.
با نقشه امام حسین-علیهالسلام- را به کربلا بردند، یک جایی بردند که بعد از واقعهی عاشورا دیگر هیچ نام و اثری از آنها باقی نماند، حجاج سه مرتبه قبر امام حسین-علیهالسلام- را شخم زد، ولی خدا کارهای اینها را رو و آنها را رسوا کرد. لذا آنها ذلیل شدند و پایین رفتند و امام حسین-علیهالسلام- عزیز شد و بالا آمد.
اصلا هر کاری برای خدا انجام بدهید اینجوری هست؛ شما الان میوه میخرید و به خانه میبرید این به عنوان نفقه است و چون خدا نفقه را گفته و شما برای خدا انجامش میدهید این پیش خدای متعال حساب میشود.
خیلی چیزها نزد خدا حساب میشود
خدا اعمالی را به نام نماز و حج گذاشته و برای آنها ثواب قرار داده، از آن طرف زنا و لواط که حرام هستند احکام سنگینی دارند.
مدال خدا
انسان باید در دستگاه خدا جستوجو کند. آدم راضی نمیشود که یک نفر بیاید و به او مدرک یا تندیسی بدهد و بگوید این را ببر گوشهی خانهات بگذار و نگاه کن، حالا یکبار نگاه میکند، دو بار نگاه میکند، خدا تندیس نمیدهد ولی یک مدال میدهد میشود آقای بهجت، یک مدال میدهد میشود آقای بهاری همدانی، آقای کشمیری، آقای سید یزدی، میشود کاشف الغطاء، یک مدال میدهد میشود مرجع عالیقدر امام خمینی-رحمةاللهعلیه-.
یک مدال میدهد میشود مسجدی، میشود پیر غلام و گریهکن امام حسین-علیهالسلام-.
کوچکترین کار در دستگاه اهلبیت-علیهمالسلام- خریدار دارد
شخصی بانی جلسه بود، میگفت وقتی جلسه تمام شد دیدم حضرت-علیهالسلام- کادوهای عجیب و غریب آورده و به افرادی که در این هیئت کار کردند میدهد و دیدم حضرت-علیهالسلام- یک هدیهی درست و حسابی به آقایی داد و من در دلم گفتم که او جزء ما نبوده، چطور آقا به او هم کادو داد؟ همین که به ذهن من آمد، حضرت-علیهالسلام- فرمود: شما وقتی میخواستید آتش برای چای روشن کنید، دنبال کبریت میگشتید و این آقا کبریت را از جیبش درآورد و سماور امام حسین-علیهالسلام- را روشن کرد، ما این کبریت را از او قبول کردیم و خریدیم.
نام امام حسین-علیهالسلام- تا ابد زنده ماند
الان کدام یک از اسامی مانده و کدام اسمها نامی نیست؟ یزید-لعنهاللهعلیه- بالای خانهی کعبه رفت و مشروب خورد و رقاصی راه انداخت که بگوید همه چیز با من است.
او میگفت بنی هاشم بازی درآوردند! عربده میکشید و حسین-علیهالسلام- هم درگودال قتلگاه بود. حالا اسم چه کسی روی زبانهاست؟ اباعبدالله-علیهالسلام- .
برای انجام هر کاری قصدتان قربة الی الله باشد
ببینید برای خدا کار را انجام بدهید؛ مثلا وقتی میخواهید به مادرتان زنگ بزنید نیت کنید و در ذهنتان بگویید برای خدا، نمیخواهد به زبان هم بیاورید، فقط یادتان باشد این برای خداست، یک بسم الله هم چاشنی این کار کنید.
خیلیها الان پول برای صدقه میدهند ولی صدقه حساب نمیشود. صدقه مثل نماز قصد میخواهد، فقط از جیب درآوردن صدقه حساب نمیشود، اگر شما قصد قربة الی الله کردید صدقه حساب میشود.
برای همین خیلی از صدقهها در جاده اثر ندارد، شما صدقه را هفتگی نیت کنید، حالا چه کم و چه زیاد و بگویید خدایا این به نیت توست و از همین پول بردارید و بدهید. خدا صدقه را میگیرد اخذ آن با خداست.
فقیر، عزیز خداست
ما استادی داشتیم که خدا رحمتش کند، ایشان میفرمود: بروید گدایی کنید که محتاج خلق نشوید. برو گدایی کن که محتاج خلق نشوی یعنی چه؟ یعنی مردم به حساب خدا پول میدهند.
اگر فقیر راست بگوید آبرو دارد و آبرویش نمیریزد، چون برای خدا پول میدهند.
فقیر عزیز خداست، همینکه پول من را میگیرد تا من سالم بمانم دارد برای من کاری انجام میدهد. منتها فقیرهای ما اینطوری نیستند، خیلی از آنها بدزبان هستند، اصرار میکنند و تعفف ندارند.
دست فقیر دست خداوند است
امام صادق-علیهالسلام- وقتی فقیری به منزلش آمد و به او پول داد، فرمود: پول را دوباره کف دست من بگذار، وقتی گذاشت حضرت-علیهالسلام- فرمود: حالا بردار.
گفت آقا این کار برای چه بود؟ حضرت-علیهالسلام- فرمود: دست فقیر دست خداست و دست خدا باید بالاتر از دست من باشد، «یدالله فوق ایدیهم» (فتح/۱۰)
امام سجاد-علیهالسلام- وقتی داشت به فقیری پول میداد نوک انگشت فقیر به دست امام-علیهالسلام- برخورد کرد، امام سجاد-علیهالسلام- دست او را به صورت کشید، فرد فقیر پرسید این کار برای چه بود؟ حضرت-علیهالسلام- فرمود: دست من تبرک شد؛ چون دست خدا به دست من خورد. خدا که دست ندارد منظور رحمت خداست.
باید خوش نیت بود
انسان باید برای خدا کار کند، برای خدا بدهد، خدا ظرفیت میدهد. اگر من بهخاطر خدا برای زن و بچهام خرج کردم دیگر اذیت نمیشوم و نمیگویم اینها مفت خور هستند! میگویم اینها عیال من هستند. وقتی من به خانوادهام رسیدگی کردم، خدا هم به من رسیدگی میکند. بگذارید با نیت کردن کارها بماند، با نیت کار کنید. این کلام امام جواد-علیهالسلام- را باید با طلا نوشت، حضرت-علیهالسلام- فرمود: اعمال خیلی راحتتر با نیتها و با قلب به خدا میرسد تا با اعضا و جوارح.
یعنی خوش نیت باشید، خوش گمان باشید و بگویید خدا به ما برمیگرداند، بعد به شما رشد میدهند.
وقتی کار برای خدا باشد میشود «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» نگویید حالا یک ضربه زد، هزاران ضربه برای اسلام زدند. نه! وقتی برای خدا باشد میشود «ضربة عَلیٍّ افضل»، از عبادت جن و انس بالاتر است.
بهخاطر خدا برای همسرتان زینت کنید
میخواهید بخوابید برای خدا باشد، وضو میگیرید برای خدا باشد. ریا مارا بیچاره کرده است؛ برای مردم کار کردن، خانه را برای مردم تمیز کردن. خانوم برای خدا در خانه کاری را انجام بده و بهخاطر خدا خودت را برای شوهرت زینت کن، نه برای فلان مهمانی! عیب ندارد در آن مهمانی هم هر طور خواستی لباس بپوش، ولی شوهر شما باید شما را با آن لباسها ببیند، چه اشکالی دارد هر روز یکی از این لباسها را برای همسرتان بپوشید؟
اگر این کار را بکنید و این لباس را برای خدا بپوشید، نماز شب هم نمیخواهد بخوانید نماز شب انبیا-علیهمالسلام- را برای شما مینویسند.
رسیدگی به خانواداه
آقای محترم حتما که نباید مهمان بیاید، به خانواده رسیدگی کن؛ یک سور و سات برای خانوادهات آماده کن، ماهی یکبار چیزی را که نخوردند برایشان مهیا و برای خدا آنها را خوشحال کن.
پس این باور مهم است که شما نیت خودتان را درست و میزان کنید و در کارها قربة الی الله بگویید.
«یدالله فوق ایدیهم» (فتح/۱۰)
شما ائمه-علیهمالسلام- را ببینید، ائمه-علیهمالسلام- فقط برای خدا کار میکردند و به همین دلیل هم هست که تمام کارهایشان در زمین باقی مانده است.
آقایی نقل میکرد یک بنده خدایی که از علمای بسیار خوب بود سی و هفت جلد کتاب نوشت که انوز به چاپ نرسیده بود، او بچههای نااهلی داشت و وقتی که مُرد بچههایش گفتند این کتابها جای ما را اشغال کردند و رفتند تمام این کتابها را در رودخانهی خاکفرج ریختند و هیچ چیز از این سی و هفت جلد کتاب باقی نماند!
شما قرآن را ببینید یک جلد هست، چه زمانی این قرآن نازل شده؟ تازه در آن زمان تایپ و تکثیر و کاغذ هم برای نوشتن نبوده و روی پوست مینوشتند، ولی این یک جلد قرآن هنوز مانده و دارند از آن استفاده میکنند.
نهج البلاغهی امیرالمومنین-علیهالسلام- را هنوز دارند استفاده میکنند، مفاتیح شیخ عباس قمی را هنوز دارند استفاده میکنند، همهی اینها نشانه است؛ مفاتیح جلوه کرده و به این معناست که خیلی قربة الی الله بوده است. پدر شیخ عباس قمی وقتی کتاب مفاتیح را در بازار میبیند ایشان را توبیخ میکند و میگوید تو چه طلبهای هستی و چرا کتاب نمینویسی؟ ببینید حتی پدر شیخ عباس هم نمیدانست کتاب مفاتیح برای پسرش هست و ایشان مخفی میکرده که بگوید این کتاب برای من است، ببینید وقتی کار قربة الی الله باشد میماند و آن را میخرند.
ما باید قاعده را روی این بیاوریم که هر امری برای خدا باشد بقا دارد.
مهمان را باید بزرگ داشت
برای مهمانی دادن چشم و هم چشمی نباید داشت، بله مهمان را باید تجلیل کرد و بزرگ داشت، مهمان را باید احترام کرد و زمانی که او را دعوت کردید باید بهترین غذا را به او بدهید، ولی اگر خودش آمد غذای ساده مثل املت یا تخممرغ هم جلویش گذاشتید عیبی ندارد، چون خودش آمده است.
قرآن میفرماید: «لا يُحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ» (نساء/۱۴۸) صدایت را بلند نکن، بدیهای دیگران را اظهار نکن؛ «الّا مَن ظُلِم»! اینجا منظور کیست؟ الا من ظلم مهمانی است که شما دعوتش کردید ولی از او خوب پذیرایی نکردید و او حق دارد داد بزند و شما را رسوا کند، برود همه جا بگوید که این آقا یا خانم من را دعوت کردند ولی خوب پذیرایی نکردند.
ببینید آیهی قرآن میگوید اجازه نداری صدایت را بلند کنی، ولی یک جا این اجازه را داری؛ آنجایی که تو را دعوت کردند ولی خوب از تو پذیرایی نکردند: قال الامام الصادق-علیهالسلام-:
«إِنَّ الضَّیْفَ یَنْزِلُ بِالرَّجُلِ فَلَا یُحْسِنُ ضِیَافَتَهُ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِ أَنْ یَذْکُرَ سُوءَ مَا فَعَلَهُ.»
«اگر برای کسی مهمان بیاید و او از مهمان خوب پذیرایی نکند. برای مهمان اشکال ندارد پذیرایی بد میزبان را بازگو کند، [یعنی غیبت محسوب نمیشود].»
(وسائلالشیعه/ ج۱۲/ ص۲۹۰)
خوب تحویل دادن چیزی که برای خداست
این برای خدا کار کردن خیلی مهم است، ائمهی ما برای خدا بودند.
دو رکعت نمازی که میخوانید مگر برای خدا نیست؟ این دو رکعت را خوب بخوانید.
مگر شما برای خدا قرآن نمیخوانید؟خب برای خدا خوب قرآن را بخوانید، سرسری نخوانید.
در صدقه دادن منت نگذارید چون برای خداست، لذا چیزی که برای خدا هست را خوب تحویل بدهید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کرج؛ مسجدجامع رجایی شهر؛ شانزده رمضان ۱۴۴۰؛ ۱۳۹۸/۳/۱