qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

اهمیت زیارت اباعبدالله-علیه‌السلام-

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ»
«الحَمْدُ لله رَبِّ العالَمین الصَّلوةُ وَالسَّلامُ علیٰ سَیِّدِنا وَنَبِیِّنا وحَبیبِ قُلوبِنا وَطَبیبِ نُفوسِنَا وَشَفِیعِ ذَنوبِنا اباالقاسِمِ المُصْطَفیٰ مُحَمَّد و آلِهِ الطّاهَرین الْمِعْصومینَ المُکَرَّمین؛
اللّهُمَّ الْعَنْ أبَاالشُّرُورِ وَ أتْباعَهُ فِی کُلِّ لَحْظَهٍ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ، بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلمُک؛
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
صلواتی برای امام عصر-علیه‌السلام- مرحمت کنید.
«اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي اَلاِمامِ التَّقيِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِكَ عَلي مَن فَوقَ الاَرضِ و َمَن تَحت الثَّري اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تآمَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَة كَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلي اَحَدٍ مِن اوليائِكَ.»
صلواتی برای امام رضا-علیه‌السلام- مرحمت بفرمایید.

این اعیاد، بر ما و شما مبارک باشه؛ اعیاد پر خیری ست و خداوند متعال زمینه‌ی رحمتش رو این‌طور قرار داده تا ما جز اون کسانی بشیم که خدا لطفی رو به صورت خاص و ویژه براشون در نظر گرفته و ما هم از این لطف، بهره‌مند باشیم و این اتفاق نمی‌افته مگه با سه مطلب: یکی این‌که این جایگاه رو بفهمیم و دوم این‌که معرفتمون به این جایگاه مشخص باشه و سوم این‌که امر دیگه‌ای رو همسان با این قرار ندیم؛ یعنی از هر چیزی که غیر از این هست، فاصله بگیریم؛ اگه این اتفاق نیفته، ما به اون مقصد و مقصود نرسیدیم. من برای این‌که یه مقداری دقیق‌تر مطلب رو به شما انتقال بدم، از یه روایتی استفاده می‌کنم که تقریبا توی این روایت، حضرت به یه نوعی، اسراری رو مطرح کرده و ما خیلی نیاز داریم به این‌که این اسرار رو از زبان معصوم-علیه‌السلام- بشنویم؛ یه فردی هست به نام «حمّاد»، خدمت امام صادق-علیه‌السلام- می‌رسه؛ حضرت می‌فرمایند: «در نزدیکی و نزد شما یه فضیلتی‌ست،» خوب به کلمات دقت کنید! خیلی روایتِ عجیبی‌ست! که خدا این فضیلت رو به هیچ‌کس عطا نکرده و شما هم اون‌طور که شایسته هست، نسبت به این فضیلت، شناخت پیدا نکردید؛ بعد حضرت اضافه می‌کنند که: «خداوند برای این فضیلت، اشخاصی رو در نظر گرفته،» یعنی مشخص کرده که این فضیلت مال این‌ها باشه و بدون زحمت به این‌ها ارزانی شده. من کلامی رو اضافه نمی‌کنم؛ همه‌اش کلام امام صادق-علیه‌السلام هست. «این به خاطر سعادتی‌ست که از جانب پروردگار به عنوان رحمت و رافت، شامل حال این‌ها شده؛ به همین دلیل اون‌ها از شما سبقت گرفتند.» ببینید! یه فضیلتی‌ هست که خدا به هیچ‌کس نداده، شما هم اون رو نشناختید، افراد خاصی برای اون در نظر گرفته شدند، بدون زحمت بوده، سعادتی از جانب خداست و به هر‌کسی که خواسته به عنوان رحمت و رافت عطا کرده؛ حمّاد می‌پرسه که: «یابن‌رسول‌الله! اون فضیلت، چیه؟» حضرت فرمودند: «این فضیلت، زیارت جدم حسین-علیه‌السلام- هست»؛ بعد حضرت می‌فرمایند: «او در سرزمین غربت، غریب بود، هر‌کس به زیارت او برود، با گریه برمی‌گردد؛ اگر هم نتواند به زیارتش برود، به خاطر این فضیلتی که خدا به اون فرد داده، از راه دور، از غم و غصه‌ی حسین-علیه‌السلام- محزون هست و می‌سوزد و وجودش آتش می‌گیرد. هر‌کس به زیارت او برود و به قبر فرزندش، علی اکبر-علیه‌السلام- نظر کند، مورد ترحم و رحمت خدا واقع می‌شود. هیچ‌‌کس نزدیک حسین-علیه‌السلام- نیست؛ نه دوست و آشنا، نه نزدیکان و اقرباء! او را از حقش بازداشتند.» خب ببینید، حالا این‌جا اون جنبه‌ای رو که خدا به عنوان یه فضیلت، مورد رحمت و رافت قرار داد، حضرت داره علتش رو می‌فرماید: «او را از حقش بازداشتند، گروهی مرتد با هم، همدست شدند تا این‌که ایشون رو به شهادت رسوندند، بدن مبارکش رو رها کرده و در معرض درندگان قرار دادند و او رو از نوشیدن آب فرات بازداشتند؛ همان آبی که حتی کِلاب نیز از آن می‌نوشیدند؛ سفارشات پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله- را گوش ندادند؛ آیا دستمزد رسول خدا-صلی‌الله‌علیه‌وآله- این بود؟» بعد حضرت می‌فرمایند:
«وقتی شب عاشورا شد، جنازه‌اش را روی تلی از خاک انداختند و رفتند، اهل‌ بیتش را در آن‌جا به تنهایی و دور از خانه و کاشانه و حرم رسول خدا-صلی‌الله‌علیه‌وآله- در حال وحشت زده و اندوهگین نگه داشتند.»
این‌ها بیان این مطلبه که اگه کسی تو ذهنش سوال پیش بیاد که چرا چنین فضیلتی رو خدا در نظر گرفته، حضرت داره علت‌ها رو می‌گه؛ می‌فرمایند که برای حجت خدا یه همچین بلاهایی اومده و حالا کسی که محبت امام حسین-علیه‌السلام- رو داره و به زیارت امام حسین-علیه‌السلام- می‌ره، خدا به برکت بلاهایی که او تحمل کرده و شناختی که نسبت به اباعبدالله-علیه‌السلام- پیدا کرده، این‌ها رو به او ارزانی داده. بعد حضرت اشاره می‌کنند: «کربلا سرزمینی است که کسی به آن‌جا نمی‌رود مگر این‌که خدا قلبش را در ایمان امتحان کرده»؛ این فرد میل داره به زیارت امام حسین-علیه‌السلام- بره، بعد حضرت اشاره داره که این‌ها در این فضیلت، نسبت به شما که این میل در وجودتون نیست و میل‌های دیگه‌ای در وجودتون هست، سبقت گرفتند و به حماد می‌فرماید: «خدا قلبش را بر ایمان امتحان کرده و حق ما را به او شناسانده». بعد حضرت فرمود: «آیا می‌دانی فضیلت کسی که به زیارت آن حضرت برود چیست؟ و چه پاداش عظیمی دارد؟ ملائکه‌ی آسمان به او افتخار می‌کنند»، این جمله، ملائکه‌ی آسمان به زائر امام حسین-علیه‌السلام- افتخار می‌کنند! «و آن‌چه نزد ما دارد، این است که هر صبح و شام بر او رحمت می‌فرستیم و هیچ‌گاه قبر سیدالشهدا-علیه‌السلام- از زائر خالی نشد، زائرانی از ملائکه، جنّ و انس.» حتی حیوانات رو خدا قرار داده که زائر امام حسین-علیه‌السلام- باشند، حتی حیوانات! «هیچ شیئی در عالم نیست مگر این‌که به زائر حسین-علیه‌السلام- حسرت می‌خورد و او را مسح می‌کند»، زائر امام حسین رو مسح می‌کنه! این‌جا رو دقت کنید: «و امید دارد که با نگاه به زائر حسین-علیه‌السلام- خیری به او برسد»، نگاه می‌کنه به زائر اباعبدالله-علیه‌السلام- و امید داره که با نگاه به زائر حسین-علیه‌السلام- خیری به او برسه؛ چون زائر، به قبر اباعبدالله نگاه کرده.
امام صادق-علیه‌السلام- در آخر این بیان، اضافه می‌کنند: «الحمدلله، خدا گروهی را بین مردم قرار داد که به سوی ما می‌آیند، ما را مدح می‌کنند» علاقه‌مندند که به سراغ ما بیایند! «آن‌ها مداح ما هستند و برای ما مرثیه می‌خوانند و دشمنانی قرار داده که زائران و دوستان ما را شماتت و سرزنش می‌کنند، که چرا به زیارت حسین-علیه‌السلام- می‌روید و تهدیدشان می‌کنند و زیارت آن‌ها را زشت می‌شمارند»
ببینید، من این‌جور می‌فهمم که با بودن یه همچین روایاتی، هیچ احتیاج نیست که حرفی اضافه‌ بزنیم.
یه صلوات بفرستید. کار وقتی دیجیتالی بشه، اون هم با ده تا رمز! بله، باز هم یه صلوات بفرستید، باز هم بفرستید، بله باز هم یه صلوات دیگه، بله مثل این‌که پاک شده، حذف شد. خب حالا می‌خواستم یه چیزی رو بگم، خیر بوده که گفته نشه.
وقتی روایات و زیارات اهل بیت-علیهم‌السلام- رو مطالعه می‌کنید، این‌که من سفارش می‌کنم، در دل زیارت‌ها و ادعیه، حتی اون‌جاهایی که شما فکر می‌کنید مثل دعای علقمه فقط یه دعاست؛ ولی همه‌ی مطالب و معارف رو می‌شه از داخل دعا درآورد و چه‌قدر هم یقینی است! به جای این‌که برید و یه اموری رو که اصلا هیچی‌اش معلوم نیست رو مطالعه کنید، که همه‌اش بافته‌ست. وقتی می‌رید و معارف رو از زیارت‌نامه در می‌یارید، می‌بینید که امام عین واقع رو یه جایی گذاشته که هیچ‌کس احتمال نمی‌ده.
دو سه نکته‌ی دیگه عرض می‌کنم و صحبتم تمام؛ یکی این‌که جریان اباعبدالله الحسین-علیه‌السلام- رو در بین معصومین-علیهم‌السلام- ببینید، این هم باید جدا و معلوم بشه که خدا چه شانی رو برای این حضرت قائل شده؛ که تمام معصومین-علیهم‌السلام- به ایشون ارجاع می‌دند؛ شبِ نیمه‌ی شعبان، زیارت اباعبدالله-علیه‌السلام-؛ شب جمعه، زیارت مخصوص حضرت؛ عید غدیر و فطر، زیارت حضرت؛ جا و زمان مقدس و مهمی عندالله نیست، مگه این‌‌که می‌بینید زیارت اباعبدالله-علیه‌السلام- وارد شده.
شخصی پیش امام هادی-علیه‌السلام- می‌یاد،
حضرت می‌فرمایند: «راهی کربلا هستی؟» یه مبلغی رو هم حضرت به ایشون می‌دند و می‌فرمایند: «برو در حائر اباعبدالله‌الحسین-علیه‌السلام- زیارت و دعا کن،» امام هادی-علیه‌السلام- درخواست می‌کنه و حاجتی داشته؛ اون شخص می‌گه: «آقا، شما افضل بر حائر هستید، چه‌طور می‌فرمایید که ما بریم و اون‌جا برای شما دعا کنیم؟» حضرت می‌فرمایند: «پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله- هم افضل بر خانه‌ی کعبه بود، افضل بر حَجَر بود؛ ولی ایشون هم حَجر و خانه‌ی کعبه رو طواف می‌کرد؛ الان دارم به شما می‌گم، برو اون‌جا، خدای متعال تحت قبه رو برای رحمت و نزول برکات و برآورده شدن حاجات قرار داده، خیلی مهمه که خدا این رو قرار داده؛ وقتی گفته می‌شه که خلقت اباعبدالله-علیه‌السلام- از نور پروردگار گرفته شده، بعد از نور امام حسین-علیه‌السلام- جنت و حورالعین خلق شده، بعد حضرت می‌فرمایند:«حسین افضل است از بهشت»، برای چی این رو می‌گه؟ داره آدرس می‌ده دیگه! این‌که کسی که زیارت اباعبدالله-علیه‌السلام- نرفته و رغبت نشون نداده، اگه بهشت هم بره، جا و مکان نداره؛ الا این‌که در جایی که به او می‌دند، میهمان می‌شه. این‌ها همه گواه به یه مطلبه، که قرب از این ناحیه است، اما حرف آخرم اینه، یعنی اون چیزی که من خودم فهمیدم اینه که این‌قدر مسئله‌ی قرب به پروردگار، تقوا، حتی خودِ ولایت، که ما باید صاحب ولایت باشیم و این‌که با دشمنان‌شون دشمنی کنیم، این‌که مواسات کنیم، این‌که تقوا داشته باشیم، رعایت حقوق دیگران رو بکنیم، همه‌ی این‌ها نشون می‌ده که ما درخطریم؛ یعنی مثل این می‌مونه که شما یه ماشین کاملا مجهز با همه‌ی سیستم‌هایی که شما فکر می‌کنید، در اختیار یه راننده‌ی بسیار خوب هست، در یه جاده‌ی خیلی خوبی با سرعت زیاد داره می‌ره، خطری این فرد رو داره تهدید می‌کنه که هیچ‌کس رو تهدید نمی‌کنه، ببینید، همین که بهترین ماشین رو داره، گول بهترین ماشین رو خورده، اگه ماشین این‌جوری نبود که این‌طوری نمی‌رفت! گول بهترین جاده و بهترین راننده رو خورده، این شخص در خطر هست، حفاظ می‌خواد، چه حفاظی داره، هیچی! ببینید در راهی که شما دارید می‌رید، توش ریا، بطلان، حبط عمل هست، در راهی که دارید می‌رید، هزاران نفر با پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله- اومدند و همین کارها رو کردند و صد متر مونده بود که به قله برسند، سقوط کردند، مثل زبیر که ختم قرآن‌ها کرد، چه‌قدر درست راه رفت! چه‌قدر به دستورات دین عمل کرد! چه‌قدر واقعا مواظبت کرد! این مثل همینه، هم ماشین‌شون خوب بود، هم رانندگی‌شون خوب بود، هم جاده خوب بود و هم مسیرشون خوب بود، داشتند به مشهد می‌رفتند، بین سبزوار و نیشابور برید، همین قبل از سبزوار و بعد از این منطقه، منطقه‌ی قتلگاه هست، مسیر امام رضا-علیه‌السلام- هم این‌جاست؛ برید و آمار بگیرید که چه‌قدر راننده‌ و با چه ماشین‌هایی‌ کشته شدند؛ این راه هم همین جوری است، این راه، حسین-علیه‌السلام- می‌خواد و الا اوحدی از بزرگان هم نمی‌تونه راه بره. من جرات می‌کنم این رو از روایت امام هادی-علیه‌السلام- بگم، امام هادی-علیه‌السلام- هم می‌دونه که بدون حسین-علیه‌السلام- نمی‌شه راه رفت، پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله- هم می‌دونه که بدون حسین-علیه‌السلام- نمی‌شه راه رفت؛ «حسین منی و انا من حسین»؛ فاطمه-سلام‌الله‌علیها- و علی-علیه‌السلام- هم می‌دونند بدون حسین-علیه‌السلام- نمی‌شه راه رفت، مکه هم می‌دونه که بدون کربلا، نمی‌شه مکه باشه، قرآن هم می‌دونه بدون حسین-علیه‌السلام- قرآن نیست، مومن هم می‌دونه که بدون حسین-علیه‌السلام- ایمان نیست، فقط خدا می‌دونه! ببینید، فقط خدا می‌دونه؛ چون زیارتش رو زیارت خودش کرده و ثارالله شده؛ ببینید، محدث نوری در دارالسلام چی داره می‌گه، می‌گه که وقتی نماز می‌خواد قبول بشه، در طبقات آسمان سوال می‌شه، اوحدی از اولیا هستند که نمازشون به آسمان دوم می‌رسه، اوحدی‌اند که به آسمان سوم برسه، دیگه آسمان چهارمی رو در روایت، خیلی کم می‌گه، بعد اون‌جا می‌فرمایند: ولی کسی که با تربت امام حسین-علیه‌السلام- و اعتقاد به اباعبدالله-علیه‌السلام- نماز بخونه، این نماز، مقبول درگاه پروردگار هست؛ این‌ها آدرس است، ببینید شما نرو فلان…! نمی‌خوام الان بگم، بعد محکوم بشم، نرید فلان جا و مساله‌ای رو این‌قدر بزرگش کنید، این‌قدر بزرگ نیست، شما دارید بزرگش می‌‌کنید! امام حسین-علیه‌السلام- بزرگ است؛ برید و جایگاه امام حسین-علیه‌السلام- رو ببینید! حضرت چی داره میگه، می‌فرمایند: یه فضیلتی است که خدا به هیچ کس نداده و می‌خوام اون رو به شما بگم و کسی که این فضیلت رو داره بر همه سبقت گرفته و خدای متعال بدون زحمت این فضیلت رو به او داده. ملائکه به کی افتخار می‌کنند؟! ملائکه به کدوم نمازخوان افتخار می‌کنند! کی می‌تونه یه نمازی بخونه که خدا و ملائکه بهش افتخار کنند؟ آقای بهجت-رحمة‌الله- یا آقای بروجردی-رحمة‌الله- می‌تونه؟! کی می‌تونه یه نمازی بخونه که ملائکه به نمازش افتخار کنند! ولی حضرت فرمود: که به زائر امام حسین-علیه‌السلام- افتخار می‌کنند، یعنی هم‌ردیف معصوم-علیه‌السلام- قرار‌ می‌گیره؛ آقای بهجت-رحمة‌الله‌علیه- می‌فرمود که اشک بر اباعبدالله-علیه‌السلام- از نماز شب هم بالاتر است، چرا؟ این تعبیر چی هست؟ چون اون‌جا راجع به نماز شب گفته شده، از خودش که نگفته! اون روایتی که آقای بهجت-رحمة‌الله‌علیه- گفت، راجع به نماز شب بود، «وَمِنَ الَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى‏ أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَّحْمُوداً» «و پاسی از شب را برای عبادت و بندگی بیدار باش که این افزون [بر واجب،] ویژه توست، امید است پروردگارت تو را [به سبب این عبادت ویژه] به جایگاهی ستوده برانگیزد. (سوره‌ی اسراء/آیه ۷۹)
آن نماز شب «عَسَى‏» دارد، اما این فضیلت بدون «عَسَى‏» است، «یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَّحْمُوداً». نه، این حرف امام صادق-علیه‌السلام- است؛ در روایت دارد که ملائکه‌ای در آسمان‌اند و ملائکه‌ی دیگه‌ای ملاقاتشون می‌کنند، می‌گن چه‌قدر خوش عطر و خوش بو و نورانی شدید، ملائکه‌ای که اصلا خودشون نورانیت مطلقند! می‌گن، شما خوش بو و نورانی‌تر شدید، کجا بودید؟ می‌گن در جلسات روضه امام حسین-علیه‌السلام- بودیم، در جلسه‌ای بودیم که از حسین-علیه‌السلام- یاد شده، می‌گن، خب به ما هم آدرسش رو بگید تا ما هم بریم، می‌گن اگه تا الان جلسه بود که ما آسمان نمی‌اومدیم، ما برای همین پایین رفتیم و چون جلسه تموم شد، بالا اومدیم؛ جلسه که تموم شد، دیگه روی زمین خیری نیست و جای موندن نیست، بعد ملائکه می‌گن که خب آدرس بدید ما هم بریم، می‌گن جلسه تموم شده، بعد می‌گن خب آدرس بدید که ما بریم خودمون رو فقط به این فرش‌ها و در و دیوارها مسح کنیم، شاید مثل شما هم یه عطر و بویی بگیریم.
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ» چرا حضرت این رو می‌فرماید؟ چون می‌دونه که همه چیز در ارادت به اباعبدالله-علیه‌السلام- معنی می‌شه؛ وقتی شما اباعبدالله-علیه‌السلام- رو از هستی بگیری، همه چیز بی‌معنا می‌شه و خدا این رو برای همین قرار داد که معنا دار باشه؛ من برای این‌که حرفم رو ثابت کنم از روی روایت براتون می‌خونم، حضرت فرمود که بهشت یه جای معمولی بود تا این‌که با اشک بر حسین-علیه‌السلام- و با خون حسین-علیه‌السلام- زمین و ملات بهشت رو هم‌زدند و از اون به بعد، بهشت، شد بهشت! این‌که خدا هی بهشت، بهشت می‌گه، بعد از این قضیه بوده، قبلش یه جای خوبی بوده، ولی بعد از این‌که امام حسین-علیه‌السلام- شهید شد و خدای متعال این خون و اشک مصیبت زده رو اون‌جا آورد و با گِل بهشت مخلوط کرد، از اون به بعد این بهشت شد، همین بهشتی که این‌قدر ازش صحبت شده و گفتند که اگه به بهشت برید، این‌جوری است و دعوت به بهشت شده؛ این بهشت از نور اباعبدالله-علیه‌السلام- است، ببینید رفقا، کسی که دلش با اباعبدالله-علیه‌السلام- آشناست، «امتحن الله قلبه» است، که حضرت می‌فرماید: کسی است که به زیارت میل داره ولی نمی‌تونه بره، این‌جا دلش می‌سوزه، کسی‌ که این رو داره، تمام اهل بهشت به اون نظر دارند. حرف آخر، امام حسین-علیه‌السلام- در عرش پروردگار، به سه دسته نگاه می‌کنه: یکی اصحابش، یکی زوارش، یکی هم کسانی هستند که در مجالس برای اباعبدالله-علیه‌السلام- گریه می‌کنند، این کار امام حسین-علیه‌السلام- است؛ ببینید از بالا نگاه می‌کنه، اون‌هایی که در مشهدش هستند، اون‌هایی که اصحابش هستند و اون‌هایی که در جلسات اباعبدالله هستند.
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم. خدایا به حق محمد و آل محمد عاقبت‌هایمان ختم به خیر بگردان، فرزندان ما را از صالحین قرار بده، خدایا به برکت امروز و این ایام و این شب و شب قبل خدایا هر چی از محبت که ذخیره کردی برای اباعبدالله که به دوستانش بدهی تام و تمام به ما عنایت بفرما و صلی الله علی محمد و آله اللهم صل علی محمد و آل محمد

.ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


سخنرانی مورخ: ۱۳۹۵/۲/۲۱؛ سوم شعبان ۱۴۳۷