شیعه تحت تربیت امام معصوم-علیهالسلام- است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین الصلوة و السلام علی سیدنا ونبینا و حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا و شفیع ذنوبنا ابا القاسم المصطفی محمد و اله الطاهرین المعصومین المکرمین سیَّما بقیة الله فی الارضین
يَا أَبَا مُحَمَّدٍ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الْمُجْتَبَي يَا اِبْنَ رَسُولِ اللَّهِ يَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَي خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلاَناَ
بر ما و شما شب میلاد پر خیر و برکت امام حسن مجتبی-علیهالسلام- مبارک باشد.
فضائل امام حسن مجتبی-علیهالسلام-
در روایت دارد که رسول خدا-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- فرمودند: «الحسن افضل من الحسین» حسن-علیهالسلام- با فضیلتتر از حسین-علیهالسلام- هست.
در روایتی دیگر دارد که «حسن منی و انا من حسن»
باز در روایت دارد که صدیقهی طاهره-سلاماللهعلیها- در آخرین لحظات عمر پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- خدمت ایشان آمد و فرمود: من، حسن و حسین-علیهمالسلام- را آوردم که از شما برایشان یک چیز ماندگار بگیرم.
پیامبر-صلیاللهوعلیهوالهوسلم- فرمودند: من هیبت و سیادتم را به حسن-علیهالسلام- دادم و بخشش و شجاعتم را به حسین-علیهالسلام- میدهم.
امام حسن-علیهالسلام- بیست و پنج بار به حج رفت و با اینکه مرکب هم همراه ایشان بود، اما ایشان این فاصلهی چهار صد و پنجاه کیلومتری را پیاده طی میکرد. امام حسن-علیهالسلام- سه مرتبه نصف اموال و دو مرتبه همهی اموالش را در راه خدا داد. حضرت-علیهالسلام- کریم و سفرهدار اهل بیت-علیهمالسلام- هست و هر کس هر جای مدینه جا مانده بود، امام حسن مجتبی-علیهالسلام- پذیرای او میشد.
ببینید چیزی که مهم هست و ما باید آن را دنبال کنیم این هست که ائمه-علیهمالسلام- امامِ ما و حجت خدا روی زمین هستند و ما به عنوان رعیت و کسانیکه تحت تربیت معصوم و اهلبیت-علیهمالسلام- هستیم ظرفیت این را داریم که از امام حسن مجتبی-علیهالسلام- یک امر ایمانی در وجودمان شکل بدهیم.
میوهی وجودی شیعه از اهلبیت-علیهمالسلام- تغذیه میشود
شما به این مثال من خوب توجه و دقت کنید؛ الان میوههایی نظیر پرتقال، انار، خیار، هندوانه استعداد میوه شدن را داشتند.
یعنی از نور خورشید، آب و موادی که در زمین هست استفاده کردند که تبدیل به میوه شدند.
حالا مهم چیست؟ مهم این است که از وجود ما هم چیزی تبلور کند و به تعبیری وجود ما هم میوه بدهد، مثل درختی که میوه میدهد. ببینید قرار هست که میوهی وجودیِ ما از اهلبیت-علیهمالسلام- تغذیه شود تا به ثمر بنشیند. در کنار استعداد و لیاقت هم امور دیگری قرار میگیرد که میوه میدهد.
دلیل تلخی و شیرینی میوهها
از آن طرف میوههایی داریم که تلخ و مثل زهر هستند، مثل هندوانهی ابوجهل و… که این میوهها هم یک وادی دارند؛ یعنی اهل باطل هستند که میوهی تلخ میدهند.
حضرت-علیهالسلام- فرمود: شیرین بودن هر میوهای بهخاطر قبول داشتن ولایت ما اهلبیت-علیهمالسلام- هست، لذا در روایت دارد که خرما بالاترین ولایت را از اهلبیت-علیهمالسلام- کسب کرده، هم آب است و هم غذا.
زیتون هم میوهی اهلبیت-علیهمالسلام- هست و در مورد عناب گفته شده که فضیلت عناب نسبت به میوهها، مثل فضیلت ما اهلبیت-علیهمالسلام- بر مردم است.
آفت انسان، انجام حرام است
همانطور که به درخت آفت میخورد، وجود ما هم آفت میگیرد، آفت ما چیست؟ انجام حرام! اگر به زبان ما دروغ جاری شود، میوهی وجودی ما دیگر میوهی سالمی نمیشود، پس نباید بگذاریم آفت بخورد.
اگر به میوه آفتاب نخورد، میوه نمیرسد. خب حالا آفتاب ما چیست؟ آفتاب ما ولایت است، امامت است.
علم و فهم فقط نزد اهلبیت-علیهمالسلام-
به میوه باید آب برسد، اگر آب نرسد درست رشد نمیکند. برای ما آب علم و فهم است، انسان باید بفهمد جلسه را بههم نزند، یک خانواده را به هم نزند، اینکه پولی را هدر ندهد و نعمتی را از دست ندهد فهم میخواهد و این علم و فهم نزد اهلبیت-علیهمالسلام- هست و اگر انسان این علم را پیدا نکند هدر میرود. مثل خوردن آب یخ که کبد و معده را از بین میبرد.
شما اگر ندانید یک پیچ از سمت راست سفت میشود یا از سمت چپ، ممکن است یک دستگاه را از بین ببرید.
اگر فرد نداند چگونه با همسرش صحبت کند و خواستههایش را چه موقع بگوید، زندگیشان از دست میرود، مثلا خانم نمیداند الان که همسرش آمده خسته هست و باید استراحت کند، اما او همان موقع حرفها و گلایههایش را میخواهد بگوید.
هر امام یک ثمره دارد
در کتاب منتهی الامال دارد که بدانید حاجتهایتان را از کدام امام بخواهید؛ اگر فرزندتان مشکل تربیتی دارد، از امام رضا-علیهالسلام- کمک بخواهید، یا اگر میخواهید مسافرتان سالم برگردد، یا صاحب خانه بشوید، یا مریضتان شفا بگیرد، از کدام امام این درخواستها را داشته باشید.
ذکرها هم همین است، هر ذکری مخصوص چیزی هست؛ شما وقتی مریض هستید که نمیگویید «یا رزاق»، رزاق برای رزق و روزی هست.
رضایت خدا در گرو دوست داشتن امام حسن-علیهالسلام-
حضرت-علیهالسلام- فرمود: هر کس میخواهد خدا را ملاقات کند در حالی که خدا هم از او راضی باشد، امام حسن مجتبی-علیهالسلام- را دوست بدارد.
در دوست داشتن امام حسن مجتبی-علیهالسلام- رضایت خداوند هست، ببینید چقدر مهم است!
حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- فرمود: هر کس اسم بچهاش را حسن بگذارد، من خودم در تربیت بچه به او کمک میکنم.
خدا نام امام حسن-علیهالسلام- را انتخاب کرده است
وقتی امام حسن مجتبی-علیهالسلام- به دنیا آمد، به امیرالمومنين-علیهالسلام- گفتند اسم او را چه میگذارید؟ حضرت-علیهالسلام- فرمود: من بر پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- سبقت نمیگیرم، بچه را نزد پیغمبر- صلیاللهعلیهوالهوسلم- بردند و ایشان فرمود: من بر جبرئیل سبقت نمیگیرم، وقتی جبرئیل نازل شد گفت: یارسولالله، من بر خدا سبقت نمیگیرم، چون میدانم خدا دوست دارد اسم این بچه را بگذارد و خدا اسم او را حسن-علیهالسلام- انتخاب کرده است.
چرا ائمه-علیهمالسلام- از نسل امام حسن-علیهالسلام- نیستند؟
گفتهاند امام حسن-علیهالسلام- از امام حسین-علیهالسلام- بالاتر و با فضیلتتر هست، سوال کردند اگر اینچنین هست پس چرا نسل ائمه-علیهمالسلام- از امام حسین-علیهالسلام- هست و از نسل امام حسن-علیهالسلام- نیست؟! حضرت-علیهالسلام- فرمود: نسل انبیاء از هارون است، نه موسی-علیهالسلام- ، با اینکه موسی-علیهالسلام- پیغمبر اوالعزم بود، ولی خدا نسل انبیاء را از هارون گذاشت.
ببینید خدا امام حسن-علیهالسلام- را بافضیلتتر از امام حسین -علیهالسلام- قرار داد، ولی نسل را در امام حسین-علیهالسلام- گذاشت، کما اینکه فضیلت را به حضرت موسی-علیهالسلام- داد و او پیغمبر اولوالعزم شد، ولی نسل انبیاء را از برادر موسی-علیهالسلام- یعنی هارون قرار داد.
نجات شیعه
خدا به وسیلهی امام حسن-علیهالسلام- شیعه را نجات داد، چرا؟ چون شیعه داشت میرفت که به بنبست برسد، راه امام حسین -علیهالسلام- بود، اما همه نمیتوانند این راه را بروند و حسینی باشند، لذا خدا آمد یک راه حسنی هم باز کرد. ببینید راه مهم است و امام حسن مجتبی-علیهالسلام- راه درست کرد.
صبر و تحمل امام حسن-علیهالسلام-
امام حسن -علیهالسلام- بهخاطر وظیفهی امامتش هر روز میآمد پای منبر معاویه-لعنةاللهعلیه- مینشست، و طرفدارهای معاویه-لعنةاللهعلیه- به دفاع از او حرف میزدند، امام حسین-علیهالسلام- و حضرت ابالفضل-علیهالسلام- یک روز آمدند ببینند چه خبر است و دیدند آن فرد منبری از اول تا آخر دارد امیرالمومنين-علیهالسلام- را لعن میکند. امام حسین -علیهالسلام- عصبانی شد و رفت که منبری را پایین بیاورد، امام حسن-علیهالسلام- دست ایشان را گرفت و حضرت-علیهالسلام- نشست، امام حسن-علیهالسلام- فرمود: کارش نداشته باش. عباس-علیهالسلام- بلند شد که برود، دست عباس-علیهالسلام- را هم گرفت. امام حسین-علیهالسلام- نتوانست طاقت بیاورد و به حضرت ابالفضل -علیهالسلام- فرمود: بلند شو برویم، جای ما اینجا نیست. رفتند بیرون مسجد، امام حسین-علیهالسلام- به حضرت ابالفضل-علیهالسلام- گفتند: ای کاش من قلب برادرم حسن را داشتم، او چقدر تحمل دارد!
ببینید اقتضا اسلام این هست، لذا یک راهی حسنی درست شد.
راه حسنی، انتخاب تکلیف آسان
از دیگر خصوصیات حسنی بودن بگویم که امام حسن مجتبی-علیهالسلام- هر موقع دو تکلیف جلویش بود که یک تکلیف سخت بود و یکی آسان، حضرت-علیهالسلام- تکلیف سخت را انتخاب نمیکرد و تکلیف آسان را انتخاب میکرد. چرا حضرت-علیهالسلام- این کار را کرد؟ برای امام -علیهالسلام- که فرقی نمیکند، امام-علیهالسلام- طاقت و تحمل عرش را دارد. امام حسن-علیهالسلام- تکلیف آسان را انتخاب کرد که به شیعه اجازه بدهد تکلیف راحت را انتخاب کند. مثلا در ماه رمضان من چند روز روزه گرفتم، اما الان میبینم معدهام اذیت میشود، من نباید به خودم فشار بیاورم و برای خودم زخم معده درست کنم، نهایت این است که چند کیلومتر بروم و روزهام را افطار کنم و برگردم. نگویم در ماه رمضان باید به هر قیمتی که شده روزه بگیرم، این سختی کشیدن راه امام حسین-علیهالسلام- است. پس ما یک راه حسنی داریم و یک راه حسینی.
امام حسن-علیهالسلام- امام افطارکنندگان
در عرفات شخصی به خیمهی امام حسن-علیهالسلام- رفت و دید که مشغول پذیرایی هستند، بعد رفت به خیمهی امام حسین-علیهالسلام- و دید آنجا از پذیرایی خبری نیست و فقط گریه هست! امام حسن-علیهالسلام- به او فرمود: من امام افطار کنندگان و روزهخواران هستم و امام حسین-علیهالسلام- امام روزهداران هست.
بعضیها از کار سخت خوششان میآید و بعضیها هم نه، ولی هر دوی اینها در دستگاه خداوند هست؛ صلح و جنگ، سخت و آسان.
امام حسن-علیهالسلام- برای تقویت و مصلحت شیعه هر کاری کرد
اگر امام حسن-علیهالسلام- نمیبود همیشه جنگ میشد و خبری از صلح نبود.
به امام حسن-علیهالسلام- میگفتند «یا مذل المومنين»، ولی حضرت-علیهالسلام- این را تحمل کرد و یک بابی را به روی شیعه باز کرد. حضرت-علیهالسلام- تا دربار معاویه هم رفت؛ معاویه-لعنةاللهعلیه- ایشان را دعوت کرده بود و امام-علیهالسلام- هم رفت و همهی هدایایی که معاویه-لعنةاللهعلیه- به او داده بود را گرفت، چرا؟ چون مصلحت شیعیان بود، حضرت-علیهالسلام- هدایا را گرفت و در مدینه پخش نمود و شیعیان را تقویت کرد، نیامد بگوید چون معاویه هست از او نمیگیرم، نه! این هدایا و اموال مال خود امام حسن -علیهالسلام- بود که معاویه غصب و خلافت را از آن خود کرد. برای همین یزید اعتراض کرد و به پدرش معاویه-لعنةاللهعلیه- گفت: تو با امام حسن-علیهالسلام- دشمن هستی و او هم با تو دشمن هست، پس چرا این همه هدیه به او دادی؟ معاویه-لعنةاللهعلیه- گفت: این شتر خلافت برای امام حسن-علیهالسلام- هست و اگر او را پشت شتر نشاندم و چند متر رفتم کاری نکردم. پس یک موقع فصل صلح هست و یک موقع هم فصل شهادت، لذا حسینیها نیایند حسنیها را ملامت کنند، این هم یک راه هست. حضرت-علیهالسلام- فرمود. ما چه قیام کنیم و چه صلح، هر دو امام و برادر هستیم. الان شما مراجع را ببینید
برای پیروزی انقلاب، هم راه حسنی داشتیم و هم راه حسینی
حضرت امام-رحمةاللهعلیه- شمشیر را برداشت و آقای خویی کتاب را، هم حوزهها تقویت شد و هم مبارزه با شاه شد. آیتالله خوانساری اصلا در سیاست دخالت نکرد و به او ضد انقلاب گفتند، امام-رحمةاللهعلیه- فرمود: آقای خوانساری چطور ضد انقلاب هست؟ ایشان با سکوتش به انقلاب ما کمک کرد. آقای خوانساری اگر میخواست حرف بزند میتوانست یک عده را که مقلد و طرفدار او بودند تحریک کند، ولی ایشان با سکوتش با ما همراهی کرد.
با وجود سلایق متفاوت، همه یک هدف داریم
الان هم همینجور هست و سلیقهها متفاوت است. اخیرا حضرت آقا-حفظهالله- صحبتی داشتند که درست هست سلیقهها و گرایشهای سیاسی متفاوت هست، ولی قرار نیست ناخن به هم بکشیم و جنگ راه بندازیم، نه! هر کس دارد از یک زاویه نگاه میکند.
یک سبد میوه که در آن انواع میوه هست خیلی قشنگتر از سبد میوهای هست که فقط یک نمونه میوه در آن هست. همین که متنوع هست خوب است، چون انواع ویتامینها در آن هست. حتی در خانه هم پدر و مادر و بچهها سلایق متفاوتی دارند. در نظام جمهوری اسلامی هم همین است، ولی همدیگر را تحمل میکنند، چون حرکتشان به یک سمت است، حرکتشان نظام اسلامی و ولیّ فقیه است، حرکتشان تقویت تشیع است. یک نفر هم خودش را کنار کشیده و شعار میدهد و در جامعه شکاف ایجاد میکند و دارد وحدت جامعه را به هم میزند!
ما چون سر سفرهی امام حسن مجتبی-علیهالسلام- هستیم یک راه داریم که این راه دارد کمک میکند قدم به قدم منزلهای متفاوت را طی کنیم.
«يَا أَبَا مُحَمَّدٍ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الْمُجْتَبَي يَا اِبْنَ رَسُولِ اللَّهِ يَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَي خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلاَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إلَي اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هیأت فاطمیون رزمندگان غرب کرج؛ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۰؛ شب پانزدهم؛ ۱۳۹۸/۲/۳۰