qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

خروجی امور برا اساس شاکله‌ی انسان‌هاست و خدا خودش امور من را به عهده گرفته

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

«أعوذبِاللَّهِ‌مِنَ‌الشَّیطَانِ‌الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمنِ‌الرَّحِيمِ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا و طَبیبِ نُفوسِنا وَ شَفیعِ ذُنوبِنا أبوألقاسِمِ المُصطفی مُحَمَّدٍ (صلوات) وَ عَلی آلِهِ الطَّاهِرِين ألمَعصومین المُکرَّمین، سِيَّمَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي الْأَرَضِينَ وَ لَعْنُ الدّائِم عَلَی أَعْدائِهِمْ أَجْمَعِینَ مِنَ الْآنَ إِلَی قِیَامِ یَوْمِ الدِّین.»
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏.»
صلواتی برای امام رضا-علیه‌السلام- مرحمت فرمایید.

قال الرضا-علیه السلام- : «مَن زارَنِي عَلَى بُعدِ دارِي، أتَيتُهُ يَومَ القِيامَةِ في ثلاثِ مَواطِنَ حتّى اُخَلِّصَهُ مِن أهوالِها: إذا تَطايَرَتِ الكُتُبُ يَمينا و شِمالاً، و عِندَ الصِّراطِ و عِندَ المِيزانِ»
« هر كه مرا در ديار غربت زيارت كند، روز قيامت در سه جا به داد او مى‌رسم و از هراس‌ها و سختی‌هاى آن‌ها نجاتش مى‌دهم: وقتى كه نامه‌هاى اعمال از راست و چپ پراكنده شوند و هنگام گذشتن از صراط و موقع سنجيدن ميزان [اعمال] .»
(وسائل الشیعه/ ج۱۰ / ص۴۳۳)

در این سه جا امام رضا-علیه‌‌السلام- بازدید رو پس می‌ده و زیارتی رو که انجام دادید، جبران می‌کنه.
«السَّلَامُ‏ عَلَى‏ مَحَالِ‏ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِكْمَةِ اللَّهِ وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ»
(فرازی از زیارت جامعه‌ی کبیره)
ببینید، خدای متعال در خدایی خودش امور رو جلو می‌بره.
یک دستورالعمل عرض می‌کنم که باعث آرامش من و شما هست و باید از اون استفاده کنیم. ما نوعاً افکارمون پیش خودمون هست. فکر در ذهن می‌یاد، اوهام و خیالات می‌یاد، تعقلات می‌یاد. هی دنبال می‌کنیم و می‌خوایم ببینیم چه خبره؟!
خیلی از این‌ها باعث افسردگی و ناراحتی هست و به نتیجه‌ای نمی‌رسیم، لذا احساس کسری می‌کنیم.
یکی از کارهای خوب اینه که شما در افکارتون، کارهایی که خدا داره انجام می‌ده رو دنبال کن. ببین خدا داره در عالم چه‌کار می‌کنه! مثلا این همه مکتب و سر و صدا در عالم هست. هر کس یه پرچمی بلند کرده و فرقه‌ای رو نشان می‌ده، مثل فِرق باطل، ولی می‌بینی فقط این درست است.
مردم به حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا-علیه‌السلام- پناه آوردند خدا از چه طریقی این‌ها رو هدایت کرده؟ امام رضا-علیه‌السلام- رو پیدا کردند. مگر در این جامعه زندگی نمی‌کنند؟ مگه خبر‌های ماهواره به گوش این‌ها نمی‌رسه؟ مگه این مردم مبتلا به معصیت نیستند؟ مگه گرفتار شیطان نیستند؟ پس چه‌طوره که امام رضا-علیه‌السلام- رو پیدا کردند! این رو دنبال کن.
این یک جریان قویست که موج‌ها رو کنار می‌زنه و امام رضا-علیه‌السلام- رو در قلوب مردم این‌قدر زنده می‌کنه.

خیلی‌ها پول خرج می‌کنن، لقمه از دهان بچه می‌گیرن، ولی زیارت امام رضا-علیه‌السلام -رو ترک نمی‌کنند.
پس معلوم می‌شه، خدا داره یک کاری می‌کنه. کسی نمی‌تونه میوه تولید کنه، تولید میوه یکی از اموریه که مربوط به خداست، الان توی هر میوه‌فروشی پر از میوه است.
خدا در قلب یک عده‌ای قرار داده که کشاورزی کنند، به آفتاب، آب و خاک هم دستور داده تا همکاری کنند، لذا به خوبی امر خودش رو که تولید میوه بوده، داره انجام می‌ده. زاد و ولد رو انجام می‌ده، خلقت در رحم رو نگاه کنید! کسی کاره‌ای نیست. مادر هم کاره‌ای نیست.
در عالم رحم، خداوند داره وجود یک موجود رو شکل می‌ده. با این‌که خیلی از چیزها عوض شده و صنعتی شده، باز می‌بینید بچه همون جور سالم به دنیا می‌یاد این امر خدایی است!
چه‌قدر حیوانات هستند که روزی‌های عجیب و غریبی دارند. مثلا یه پشه غذاش چیه؟ یه کرم و یه فیل غذاشون چیه؟!!
شما حیوانات رو می‌بینید که همه سر حال هستند. این همه موجود دارن غذا می‌خورن، پس کار خدا داره انجام می‌شه. چه‌قدر مردم هوا رو آلوده می‌کنند؟ ولی شما می‌بینید صبح دوباره هوا تازه شد!
آب نیست، ولی یه دفعه بارون می‌یاد و سدها پر می‌شه. دوباره بهار می‌یاد، پاییز می‌یاد، رشد می‌یاد، هدایت می‌یاد، کمال می‌یاد، دوباره راه نشون داده می‌شه.

این خیلی مهمه!
یه زمانی بود که امیرالمومنین-علیه‌السلام- رو تحمل نمی‌کردند. وقتی امیر‌المومنین-علیه‌السلام- رو کشتند فکر کردند کار تموم شده. الان در نجف اشرف این همه مردم به زیارت امیر‌المومنینی که نمی‌بینن می‌رن.
پس می‌رن اون‌جا کنار مضجع شریف امیر‌المومنین-علیه‌السلام- چه‌کار می‌کنن؟! قرآن می‌خونن، خب دارن هدایت می‌شن، دعا می‌خونن، خدا هم همین رو می‌خواد.
اگه حضرت علی-علیه‌السلام- زنده بود، می‌خواست چه‌کار بکنه؟ می‌خواست به مردم بگه قرآن بخونید؟ الان هم دارن می‌خونن، این معجزه‌ی پروردگار است.
مأمون برای چی امام رضا-علیه‌السلام- رو مسموم کرد؟ برای این‌که هیچ چیز از امام باقی نمونه، ولی شما می‌بینی جمعیت می‌یان این‌جا نماز می‌خونن، دعا می‌کنن، گریه می‌کنن!
پس اگه این‌ها رو دنبال کردی، توحید رو دنبال کردی، می‌فهمی تو هم یکی از این‌ها هستی، خدایی که در عالم رحم داره رسیدگی می‌کنه، شما که دو پا داری و این‌جا راه می‌ری، ‌این‌جا که تنفس هست، این‌جا که اکسیژن هست، فراخی هست، این‌جا تو رو رسیدگی نمی‌کنه؟! پس خدای زندگی، همون خدای رحم است!
خدایی که می‌تونه در کمر‌بند آتش یه منطقه‌ی امن درست کنه، «برداً و سلاماً» می‌خوان آتش به پا کنند ولی «برداً و سلاماً» می‌شه.
وقتی یه زن از این‌ طرف کشور می‌خواد بره اون ‌طرف کشور، اگه ریگ تو کفش خودش نباشه، یه نفر مزاحمش نمی‌شه، این همونه!
این امنیت که کار کسی نیست، اگه کار ارتش بود، خب دیگران هم ارتش دارن، ترکیه و افغانستان هم ارتش داره. اگه کار نیروهای اطلاعاتی بود، اون‌ها هم دارن. نه! خدا داره امنیت رو درست می‌کنه، پس در وجود شما هم می‌تونه امنیت درست کنه، ما باید این‌ها رو دنبال کنیم، ولی ما فکرهای خودمون رو دنبال می‌کنیم. هی فکر می‌کنم این رو این‌جوری بگم، اون‌جا این‌جوری بشه؛ ولی در امر خدا این‌طوری نیست!
مادر موسی-علیه‌السلام- وقتی بچه رو در آب رها کرد، با چه فکری این کار رو انجام داد؟ حالا ما نمی‌خوایم بچه در آب بندازیم، می‌خوایم خودمون رو نگه‌ داریم! این‌قدر نسبت به خدا توکل داشته باشیم که ما رو نگه می‌داره؛ کما این‌که تا حالا نگه داشته!
اگه همه‌ی عالم جمع بشن که شما بخوابی، نمی‌تونی بخوابی، تا این‌که خوابت بیاد.
اگه همه‌ی عالم جمع بشن که یه آبرویی از شما بره، تا خدا نخواد نمی‌ره!
لذا اگه من اون قدرت اصلی و مرکز فرماندهی رو خوب بفهمم و درک کنم، یه جور دیگه زندگی می‌کنم. حواسم به اون دایره‌ی مدیریت و اون تدبیر و تدبر که داره انجام می‌شه هست، هیچ کسری‌ نیست و خدا زمینه رو برای هدایت فراهم می‌کنه. من باید یه مقدار از خودم بیرون بیام؛ ما گرفتار خودمون هستیم! این یک.

دومین امر اینه که اعمال ما چه خوب و چه بد، یه چیز است و ما هم یه چیز دیگه هستیم. وجود ما مهم‌تر از عمل ماست. ما به اعتبار وجودمون، عمل می‌کنیم، لذا این وجود ما باید متصل به پروردگار باشه؛ یعنی حتی اگر وجود‌مون متصل به خدا و امام زمان-علیه‌السلام- بود و عمل رو بد انجام دادیم، ما که نمی‌خواستیم انجام بدیم، این‌جا لغزش اتفاق افتاده و خروجی لغزش«یا مُبدل السیئات بالحسنات» است، چرا؟! چون وصل به خدا هستیم. وقتی وصل به خدا باشیم، اگه عمل بدی هم از ما صادر بشه، این عمل بد رو یه موحد داره انجام می‌ده و خدا این رو تبدیل به حسنه می‌کنه.
حالا اگه کسی که وصل به شیطان است و کار خوبی انجام می‌ده، اون کار، خروجی‌اش بد می‌شه؛ کار خوبه، ولی چون از شیطان تغذیه می‌شه، کار خوبش هم بد می‌شه.

«وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»
«و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ايشان بخوان، هنگامى كه [هر يك از آن دو،] قربانی پيش داشتند. پس از يكى از آن دو پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد. [قابيل‌] گفت: «حتماً تو را خواهم كشت.» [هابيل‌] گفت: «خدا فقط از تقواپيشگان مى‌پذيرد.»
(سوره‌ی مائده/ آیه‌ی۲۷)

در روایت داره کسانی که تندتند به خانه‌ی خدا می‌رن و حج انجام می‌دن و ما رو محدود می‌کنن و نمی‌ذارن بریم؛ خداوند حج اون‌ها رو نمی‌پذیره و اون‌ها رو پاک نمی‌کنه؛ و اعمال‌شون رو ضایع نمی‌کنه، بلکه عملشون برای مؤمنین نوشته می‌شه، برای همین هم شما می‌بینی در نامه‌ی عملت حج نوشته شده، با این‌که حج نرفتی؛ پس خروجی مهمه!
به خصوص به پدر و مادرها می‌گم وقتی می‌بینید بچه‌هاتون سرشت‌شون شیعه است و به عنوان مومن، حب علی‌بن‌ابی‌طالب-علیه‌السلام- رو داره؛ و بعد دیدی بچه‌ات اهل‌بیت-علیهم‌السلام- رو هم دوست داره، دیگه کار تمامه!!
وقتی اهل‌بیت-علیهم‌السلام- رو دوست داره یعنی در یک کشش خدایی داره زندگی می‌کنه؛ لذا لغزش‌هاش به خوبی تبدیل می‌شه، اون بدی‌هاش رو نبین‌ و مومن بودنش رو ببین. اگه کسی منافق شد، خوبی‌هاش تو رو دل‌گرم نکنه، چرا که خوبی‌هاش هم به درد نمی‌خوره.
عمرِ سعد در وجودش هم عمرِ سعد است، در حالی که ما بعدها فهمیدیم که عمرِ سعد است، چون عمر سعد متصل به شیطانه، خروجی‌اش هم شیطنت است؛ لذا قرآن هم بخونه، همون عمر سعد است و همین‌طور نمازش هم شیطنت است.
شما باید در نگاه خودت به این امر توجه کنید! وقتی یه نفر نماز می‌خونه به اشتباه نیفتید، بلکه ببینید متصل به کجاست؟ آیا وصل به علی بن ابیطالب-علیه‌السلام- هست، وصل به امام رضا-علیه‌السلام- هست یا نه؟ بله، درست است که «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» (سوره‌ی مائده/ آیه‌ی٢٧)، ولی اگر وصل به علی بن ابی‌طالب-عليه‌السلام- نباشه، نماز شب هم بخونه، گریه هم بکنه، این گریه‌های او شما را فریب نده، شعارهاش هم روی شما اثر نگذاره.
ما در این مرحله زندگی می‌کنیم و خروجی ما بر اساس شاکله‌ی ماست.
«قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِ» (سوره‌ی اسراء/ آیه‌ی ٨۴)
حالا به امام و حجت خدا می‌رسیم.
«السَّلام عَلى محالِّ مَعْرِفَةِ اللّه»
(فرازی از زیارت جامعه)
عبارت را نگاه کنید! امام رضا-علیه‌السلام- یک بشر است.
امام رضا-علیه‌السلام- یه بشره، ولی«کَیْفَ بَشَر» چگونه بشری!
«السِّلام علیَ مَحالِّ مَعرِفَةِ الله» مثل کلمه‌ی «الله اکبر»، مثل کلمه‌ی «سُبحانَ الله»، چه‌قدر عظیمه! یعنی امام رضا-علیه‌السلام- مثل «سُبحَانَ الله» است، مثل «لٰا الله الَّا الله» است. امام رضا-علیه‌السلام- مثل «سُبوحٌ قُدوس» است. کلمه‌ی «سُبوحٌ قُدّوس» چه‌قدر بار معنوی درونش هست!
خدا محل و مخزن خدایی خودش رو، معرفی خودش رو، امام رضا-علیه‌السلام- قرار داده؛ لذا وقتی شما به زیارت امام رضا-علیه‌السلام- می‌یای، خیلی ساده رد می‌شی، ولی امام رضا-علیه‌السلام- در وجودت، یه چیزی می‌ریزه که شما مثل کسی می‌شی که در کنار امام رضا-علیه‌السلام- تعلیم دیده، لذا تکون نمی‌خوری! اگه یه موقع ما بگیم، آقای بروجردی منحرف نمی‌شه، حرف مهمی نزدیم، می‌گیم آقای بروجردی عالمه!
یه موقع می‌بینی یه مرد عوام، یه زن عامی و عوام، از فلان روستا اومده، بازم می‌گه امام رضا-علیه‌السلام-، این گول نخورده، حالا بازم می‌گه امام رضا-علیه‌السلام- این از کجاست؟ «السَّلام عَلیَ مَحالِّ مَعرِفَة الله» از این‌جاست!
کتاب نخونده، ولی اومده می‌گه، «السَّلامُ‌ عَلَیْکَ یَا عَلی‌ ابْنِ‌ مُوسَی‌ الرِضَا»، همین جمله رو که گفت، انگار صد تا کتاب خونده، اومده ضریح رو نگاه کرده، هزار حج و هزار عمره براش نوشته شده، چرا؟ چون جا رو پیدا کرده است.
«السَّلامُ عَلیَ مَحالِّ مَعْرِفَةِ الله وَ مَسَاکِنِ بَرِکَة الله» شما هر چیزی رو که فکر کنید، برکت حساب ‌می‌شه، لذا مَسْکَنِ برکت، مشهد است، حرم امام رضاست، این‌جا اومدید، از امام رضا-علیه‌السلام- برکت بگیرید.
طرف ممکنه تراول زیاد براش بیاد، ولی فایده نداره، خرج هم زیاد می‌شه، ولی اگه برکت توش اومد، یه چیز دیگه است.
ببینید، خدا توی گوسفند برکت گذاشته، چه‌قدر گوسفند ذبح می‌کنند، ولی تمومی نداره!
رسول خدا-صَلَّی‌الله‌عَلَیه‌وَ‌آلِه- داشت دعا می‌کرد، فرمود: خدایا به مخالفین من، بچه زیاد بده، دعای عجیبیه! ولی برای دوستانش، وقتی دعا کرد، گفت خدایا کفاف بده.
ببینید، گفت، بچه‌ی زیاد بده! خدا می‌خواد قدرت‌نمایی کنه. می‌گن این‌ها جمعیت‌شون داره همه جا رو می‌گیره! خب بگیره! ببین اونی که برکت داره کدومه؟
یه دفعه خدا یه خمینی، یه بروجردی از تو این‌ها در می‌‌یاره، ببینید یه دونه! یه دونه خامنه‌‌ای از توش در می‌یاره که می‌تونه تو دنیا مردم رو نگه داره، تو آتیش مردم رو نگه داره. اون‌ها میلیون‌ها نفر بیارن، آخرش بِنباز می‌شه، قیافه‌‌اش رو شما ببینید! ترکیب‌های اون هفت، هشت نفری که مفتی‌های اون‌ها هستند رو ببینید.
برکت، یعنی آقای بروجردی، یعنی آقای گلپایگانی، آقای مرعشی، یه نفر! اون یه دونه وقتی هست، همه چی هست.
یه خورشیده، صد تا خورشید که نمی‌خواد، یه خورشید با‌ برکته، اصلاً نورش تموم نمی‌شه، حالا شما صد تا خورشید بذار، سوسو بزنه، لذا باید دنبال برکت باشید.
در روایت داره، «بَقیَةَ الله خَیرٌ لَکُم اِن کُنْتُمْ مُومِنین» از دادنِ خمس نترسید، خمس بر عکسه، یعنی شما هزار تومن می‌دی، پول‌هات رو بیمه می‌کنی، برگشتت برکته، «بَقیةَ الله» باقی‌مانده‌ی خدا!
شما هر چی صدقه دادی بیمه شدی، هر چی خوردی، بیمه‌ات مصرف شده.
شما پول می‌دی و یه یتیم رو نگهداری می‌کنی، از اون طرف بچه‌ات از پله‌ی سوم می‌افته و اتفاقی براش نمی‌افته.
آقایی برای من نقل می‌کرد و می‌گفت: اون موقع که تو قم، تازه بنز ۱۸۰ اومده بود، من رفتم سوار یه ماشین نو بشم، یه آقای قلدری اومد و یقه‌ی من رو گرفت و گفت بیا بیرون، برو تو همون ماشین قراضه سوار شو، ما رو طرف اون ماشین پرت کرد، اون ماشین هم لِک ُ‌و لِک، (خیلی یواش) به طرف تهران می‌رفت، ولی ماشین بنز مثل برق از کنارمون رد شد. می‌گفت، کمی جلوتر دیدیم این ماشین بنز تو تصادف له شده، ببینید! این آقا رو به زور از توی ماشین کشید بیرون و فرستاد تو اون ماشین، حالا خودش سالم نرسید، ولی این آقا سالم رسید.

آقای شیخ عباس قمی-رحمة‌الله‌علیه- در عالم خواب به آقازاده گفته بود، اگه می‌خواهید تو مسافرت سالم بمونید، به هر شهری می‌روید، برای فقرای اون شهر، یه چیزی با خودتون ببرید، مثلا یه کیلو برنج یا کشمش ببرید، چون خدا می‌خواد این صدقه سالم برسه، تو هم سالم می‌رسی. «بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» گاهی یه خانواده، یه طایفه، یه بچه دارن و می‌شه شیخ انصاری! یه نفر صدها بچه داره و هیچی نمی‌شه. یه دونه‌ها مهم هستند، مداح اهل‌بیت-علیهم‌السلام- می‌شه، حاج منصور ارضی می‌شه، قاری قران می‌شه، مثل آقای کارگر که در حادثه‌ی منا شهید شد، قاسم سلیمانی می‌شه، سید‌حسن‌نصرالله می‌شه، شهید حججی می‌شه. این‌ها مهمه! یه دونه‌ها برکت دارند، بذار امورت با برکت باشه.
یه فرش بخر، بنداز تو مسجد، اون وقت تا آخر عمرت زیر پای بچه‌هات، فرش هست، چرا؟ چون یه فرش بردی انداختی تو مسجد و خدا ازت خرید. «مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (سوره‌ی بقره/ آیه۲۰۷) خریدش به خاطر خداست!
«مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِكْمَةِ اللَّهِ» (زیارت جامعه کبیره)
کسانی که می‌یان این‌جا و حکمت یاد می‌گیرن، اولین حکمت، خود امامه؛ این‌که می‌فهمند علی‌ بن‌ موسی ‌الرضا-علیه‌السلام- هست.
امام رضا-علیه‌السلام-رو «عارفا بحقه» زیارت کنید. یعنی چه؟ یعنی به سه چیز، معتقد باشید اول، امام رضا-علیه‌السلام- غریب است؛ غربت امام رضا-علیه‌السلام- رو قبول کنید، نگید چه‌طور امام رضا غریبه؟ نگید قبرستان بقیع چراغ هم نداره؟ این‌ها ربطحی به غربت نداره، غربت یه معنای خیلی عظیمی داره، غربت اینه که امام رضا-علیه‌السلام- رو از جمع‌شون که در مکه و مدینه و عتبات بود، جدا کردند. دوم، حضرت شهید است، به این معتقد بشید. سوم، امام مفترض‌الطاعة هست، یعنی اطاعتش واجبه، الان ما داریم از امام رضا-علیه‌السلام- اطاعت می‌کنیم، ما می‌گیم از خدا اطاعت می‌کنیم، ولی خدا به امام رضا -علیه‌السلام- حواله داده، این باعث فهم ما می‌شه و حکمتی است که به ما داده،
«و حفظة سرّ الله» سرّ خدا هم، پیش امام رضا-علیه‌السلام- است. اسرار عالم، پیش امام رضا-علیه‌السلام- هست.
راوی می‌گه، حضرتعلیه‌السلام به ما گفت اسب‌ها رو زین کنید، می‌خوایم بیرون بریم، حضرتعلیه‌السلام فرمود به فلان منطقه بریم، به منطقه‌ای رفتیم که جوانی را تشییع می‌کردند، امام رضا-علیه‌السلام- پیاده شد، همراه با مشیعین جنازه را بردند، به سر قبر که رسیدیم، امام رضا-علیه‌السّلام- فرمودند بذارید جنازه روی زمین باشه، من کار دارم، دیدم حضرت دستش رو زیر کمر میت گذاشت و صورتش رو روی سینه‌ی میت گذاشت و فرمود بهشت بر تو گوارا باشد که امامِت، بالای سرت اومد. من بعدا به حضرت گفتم آقا این روستا رو از کجا بلدید؟ حضرت فرمود این‌قدر به ما کم معرفت نباشید. حضرت فرمود ما به عالم وجود، مثل این سکه که در دست من است، احاطه داریم. ما بچه‌هاتون رو تا قیامت می‌شناسیم، اسم و آدرسشون رو می‌دونیم، امامت رو این‌جوری بشناس!
جلوی ضریح امام رضا-علیه‌السلام- رفتی، فکر نکن حتما باید داد و بیداد کنی. حضرت موسی‌ بن‌ جعفر-علیه‌السلام- فرمود شما همین که دو تا لبتون رو تکون بدید، ما می‌فهمیم چی می‌گید؟ شما فقط دو تا لبتون رو تکون بدید، ما امر شما رو می‌دونیم چیه. ما اگه با این اعتقاد کنار ضریح بریم، جلوتر، امام رضا-علیه‌السلام- خواسته‌های ما رو برآورده کرده، خیلی جلوتر!
علامه طباطبایی-رحمة‌الله‌علیه- می‌فرمود همه‌ی ائمه رئوف هستند، ولی رأفت امام رضا-علیه‌السلام- حسّی است، این رو تو همون حرمش حس می‌کنیم که رأفتش رو به ما نشون داده، خدا برای ما ایرانی‌ها همچین امام رئوفی رو قرار داده، مهربانی تو ایرانی‌ها هست، نه مثل داعشی‌ها که قساوت قلب دارند، ایرانی‌ها مثل داعشی‌ها نیستند.
امام رضا-علیه‌السلام- برای آدم‌ها پناه است، یکی از لطف‌های امام رضا-علیه‌السلام- همینه که ما رو طلبید. ما داشتیم زندگی می‌کردیم، غرق در امور مادی خودمون بودیم، یه دفعه صدامون زد، یه دفعه ما رو از زندگیمون کَند، یه دفعه دیدی توی حرم، کنار ضریحش هستی و داری می‌گی یا علی‌ بن‌ موسی ‌الرضا-علیه‌السلام، این همون رأفت امام رضا-علیه‌السلام- هست که شامل حال ما شده، لذا این رو با علم و یقین دنبال کن.

پس من دو تا مطلب گفتم، اول این‌که خروجی امور، بر اساس شاکله‌ی آدم‌هاست، یعنی اگه شما ذاتت خوب باشه، که خوب هست، لغزشی از شما سر بزنه، خدا لغزشت رو به حسنه تبدیل می‌کنه و الا اگه ذات کسی مثل عمر سعد، خبیث باشه، نماز هم بخونه، خروجی‌اش قماربازی هست، یعنی نماز رو قمار حساب می‌کنند، نماز حساب نمی‌کنند، پس ما اعمال‌مون از اون ناحیه‌ باید شکل بگیره.
دومین مطلب این بود که من بفهمم در امری که خدای متعال من رو قرار داده، خودش امر من رو به عهده گرفته و به دیگری نسپرده است. طرف می‌گه من زیاد، تو زندگی فکر می‌کنم، لطفا فکر‌هات رو تعطیل کن. خانم! آقا! فکرهاتون رو تعطیل کنید، این‌قدر فکر نکنید، برای همین افسرده شدید.
به این فکر کنید که خدا چه‌طوری داره عالم رو اداره می‌کنه؟ چه‌طوری یه بچه، تو رحم مادر حفظ می‌شه؟ چه‌طوری از آسمون بارون می‌یاد؟ چرا همیشه نمی‌یاد؟ چرا یه دفعه هوا سرد می‌شه؟ چه‌طوری هوا گرم می‌شه؟ کسی که داره عالم رو اداره می‌کنه، شما هم یکی از این‌ها هستین. به این فکر کن که چرا حیوانات، این‌قدر نشاط دارند، ولی ما نداریم؟ چون حیوانات در تسبیح پروردگارند، تو عالم خیال نیستند، ما همه‌اش در عالم خیالیم!
اگه داری فکر می‌کنی، عاقلانه داری تصمیم می‌گیری، فکر کردن برای سه تا، چهار تا کار باشه، بسه دیگه!
یه زمانی ما بچه بودیم، اصلاً نمی‌دونستیم در عالم، چه خبر هست، داشتیم اداره می‌شدیم، حالا هم بزرگ شدیم، فکر می‌کنیم عالم دست ما است. شما وقتی بچه بودید، مگه اداره نمی‌شدید؟ حضرت امیرالمومنین -علیه‌السلام- فرمود خدا یه پدر و مادر دلسوز بالا سرت گذاشته، اون موقع هم که شما غذا می‌خواستی، یه شیر لطیف برات آماده کرده بود. اون موقع هم که تو رحم بودی، غذا داشتی، حالا یه کم بزرگ‌تر شدی، داری فکر می‌کنی خدا من رو اداره می‌کنه یا نمی‌کنه؟ همون‌طور که خدا اون سه جا، تو رو درست اداره کرد، یعنی تو رحم مادر مواظبت بود، یه پدر و مادر دل‌سوز بهت داد، و غذات رو هم تأمین کرد، الان در چهارمین جا هم تو رو اداره می‌کنه، این‌طوری فکر کن! پس خدا تو رو اداره‌ می‌کنه و هیچ چیز کم نمی‌یاد.

و صلی الله علی محمد و اله

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

7539713_ 210118