با مسلح شدن به ابزار دینی مثل نماز و حجاب، مسیر صحیح بندگی رو پیدا کنیم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُصْطَفیٰ مُحَمَّد وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِين ألمَعصومین المکرمین»
«اللّهُمَّ الْعَنْ أبَاالشُّرُورِ وَ أتْباعَهُ فِی کُلِّ لَحْظَهٍ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ، بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلمُک»
«اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
اون چیزی که دسترسی ما رو به حقایق نزدیک میکنه، اینه که راه رو پیدا کنیم، چون از بیراهه نمیشه رفت. خدا صراط قرار داده، ما هر روز داریم چند بار “إهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم” میگیم. اگه راه رو پیدا نکنیم، هر چهقدر هم که کارهای خوب انجام بدیم، این کارهای خوب ما رو به نتیجه نمیرسونه. در روایت داره که اگه کسی در بیراهه سرعتش بیشتر بشه، فاصلهش از هدف بیشتر میشه. ولی اگه به سمت هدف حرکت کرد، ولو آهسته بره، به مقصد و مقصود خودش میرسه. شاید خیلی از ماها سوالمون اینه که چرا به نتیجه نمیرسیم؟ چرا عبادات ما جواب نمیده؟ چرا گریههای ما، سینهزنیها و زیارات ما جواب نمیده؟ چون راه رو دنبال نمیکنیم، گاهی هم که میریم بیراههست. مثلا الان شما میخواید مشهد برید، خب با دوتا تابلو راه مشهد رو پیدا میکنید، راه رو اشتباه هم که برید، باز تابلو به شما میگه که به کدوم سمت باید حرکت کنید. الان خیلی ابزارها اومده که داره راه رو نشون میده، توی دین هم همینه، ما باید مسلّح به ابزار بشیم تا راه رو پیدا کنیم. مثلا حجاب راهه، اگه کسی حجاب رو پیدا نکنه به بیراهه میره، پس باید راه رو پیدا کرد. یکی دیگه از راهها نمازه که راهی ثابت و تضمینی هست. نماز مثل یه دالان میمونه، که ما رو وارد امور دیگه میکنه؛ یعنی اگه نماز قبول شد، بقیهی اعمال هم قبول میشن. ما اگه از این دالان عبور نکنیم، چیزی دستمون رو نمیگیره و خبری نیست، لذا نماز برای ما راهه.
رسول خدا-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- میفرمایند: «ما مِن مُؤمِنٍ يَقومُ إلى الصَّلاةِ إلاّ تَناثَرَ علَيهِ البِرُّ ما بينَهُ و بينَ العَرشِ، و وُكِّلَ بهِ مَلَكٌ يُنادِي: يا بنَ آدمَ، لو تَعلَمُ ما لَكَ في صلاتِكَ و مَن تُناجِي ما سَئِمتَ و ما التَفَتَّ»
«هيچ مؤمنى نيست كه به نماز ايستد، مگر آنكه در فاصلهی بين او تا عرش، نيكى بر او فرو ريزد و فرشتهاى بر وى گماشته شود كه آواز دهد: اى فرزند آدم! اگر بدانى از نمازت چه بهرهاى مىبرى و با چه كسى راز و نياز مىكنى، هرگز خسته و روی گردان نمىشدى» (بحارالأنوار/ ۸۲/ ص۲۳۴)
ببینید خدا قدرشناسه، مقایسه میکنه و میبینه یه نفر رفته کافر شده و پشت به خدا کرده، ولی یکی دیگه با اینهمه شهوت و غضب، خدا رو قبول کرده و داره نماز میخونه، لذا خدا به ملائکه میگه برکات رو روی سر این بنده بریزید؛ این خیلی مهمه، این یعنی راه و شما همین راه رو پیدا کن، همین نماز برای شما بسه، با نماز همه چیز از خدا بگیر، حرفهای عمل کن؛ یعنی چی؟ یعنی یه وضوی خوب، یه مواظبت نسبت به وقت نماز، یه تجوید خوب، یه رکوع و سجود و قنوت خوب، یه خشوع خوب. اینکه فقط خودت رو خم و راست کنی، چیزی توش نیست. یه آشپز اگه غذا رو خراب کنه، دیگه به درد کسی نمیخوره، ولی یکی دیگه با همین مواد، غذایی درست میکنه که همه متحیر میشن. یا آدم یه چای رو درست دم بده که همه دوست داشته باشند اون رو بنوشند. نماز هم همینه، آدم نماز رو خوب از کار دربیاره.
حضرت به یکی از یارانشون فرمود بلند شو و جلوی من نماز بخون، وقتی نماز خوند حضرت فرمود تو شصت سال درِ خونهی ما اهلبیت-علیهمالسلام- هستی، اونوقت اینطوری نماز میخونی؟!
بعد حضرت بلند شد و فرمود نگاه کن ببین من چهطوری نماز میخونم! میگه دیدم که حضرت وقتی وضو میگرفت سورهی قدر و آیهالکرسی خوند و برای اقامهی نماز عطر زد. دستهای مبارکش رو وقتی بالا آورد، کف دستها رو به قبله بود، برای رکوع وقتی دستها رو روی زانو گذاشت بین انگشتهای حضرت باز بود. وقتی به سجده رفت همهی انگشتها بسته و چسبیده به هم بودند، به غیر از انگشت شصت که باز بود و موقع تشهد دیدم که همهی انگشتهای مبارک بسته هستند. ببینید من میخوام راه انتخاب کنم، شما وقتی یه مسیر طولانی میخوای بری، اول میگی باید ماشین رو حسابی سرویس کنم.
حالا هم شما باید راه خدا رو بری، راه خدا هم از طریق نمازه! یادتون باشه باطن نماز ائمه-علیهمالسلام- هستند. شما فقط سینهزنی رو به ائمه-علیهمالسلام- اختصاص نده، روزهی ماه رمضان هم مثل سینهزنیه.
باز در روایت داره که تا موقعی که در حال نماز خوندنی، انگار داری در میزنی و میخوان در رو باز کنند، پس زود سر و ته نماز رو به هم نیار! میبینی “السلامعلیکم و رحمةالله و بركاته” رو توی راه میگه، این یکی از کارهای شیطانه! این که نماز نشد. تا اینجا اومدی وضو گرفتی، پس چرا خرابش میکنی؟ چرا زود از سر سفرهی نماز پا میشی؟ خب سر سفرهی غذا هم یه لقمه بخور زود بلند شو، بگو سالاد رو ولش کن، ماست رو ولش کن، نوشابه و دوغ رو ولش کن؛ میتونی این کار رو کنی؟ خب اینجا هم نمازه، تسبیحات حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- رو بچسب، نافله رو بچسب، بعد از نماز دعا کن و سجده برو. اگه زیاد در بزنی، این در رو برات باز میکنند. خدا اینطوری قرار داده که زود در رو باز نمیکنه، البته برای انبیاء-علیهمالسلام- زود باز میکنه، ولی برای منی که گناه زیاد دارم که نباید زود در باز بشه، چون که اگه زود در باز بشه من میرم باز به گناهم ادامه میدم، یه خورده باید پشت در معطل بشم، بفهمم خطاکارم و توبه کنم.
باز در روایت داره که امیرالمؤمنین-علیهالسلام- فرمود: «إذا قامَ الرجُلُ إلى الصَّلاةِ أقبَلَ إبليسُ يَنظُرُ إلَيهِ حَسدا، لِما يَرى مِن رَحمَةِ اللّه ِ التي تَغشاهُ»
«هرگاه آدمى به نماز ايستد، ابليس از اينكه مىبيند رحمت خدا او را فرو پوشانده است حسودانه به وى مىنگرد» (خصال/ ج ۱۰)
«إذا قامَ الرجُلُ إلى الصَّلاةِ أقبَلَ إبليسُ يَنظُرُ إلَيهِ حَسدا» وقتی که بلند میشید نماز میخونید، شیطان هم مییاد با حسرت نگاهتون میکنه.
وقتی میبینه که اینقدر خدا به شما توجه داره، حسرت میخوره که چی رو از دست دادم.
الان که شما به نماز ایستادی و اینهمه خیرات و برکات برات نازل میشه، کجا همچین خیراتی هست؟ چرا این خیرات رو درک نمیکنیم؟
چرا نمازم «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» نمیشه؟ چرا راهم به سوی خدا باز نمیشه؟ چون خدا بیاعتنایی میبینه.
در روایت داره که خدا میگه این بنده چرا نمازش رو زود تموم کرد؟ مگه نمیدونه دنیا دست منه؟
مگه خدا میذاره مسجدی و نمازخون جیبشون خالی بشه؟ نه، ولی ما خرابکاری میکنیم. مثلا نماز خوندیم، میخوان رزق فراوان بهمون بدند، ولی از طرف ما در خونه بستهست، مهمانپذیر نیستیم.
میگن یه سگ و گربهای با هم صحبت میکردند، سگِ به گربه گفت که خوش به حالت، تو بالاخره خونهزادی و اجازه میدن توی خونه بری، ولی من رو راه نمیدن، همین دم در یه تیکه نون جلوم میاندازند. گربه گفت به خاطر اینکه تو با صاحبخونه خوب تا نمیکنی، وقتی مهمون مییاد، پارس میکنی و اونها رو میترسونی. اگه تو هم مثل من با مهمونها همراهی میکردی، میتونستی داخل خونه بیای، هم نوازشت میکردند، هم بهت غذا میدادند.
ببینید به خاطر نماز همه چیز به ما دادند، ولی باز یه جای دیگه میلنگیم و میریم. مثلا الان به یه نفر پول خوبی دادند، این پول رو برده حروم کرده، رفته توی بورس سرمایهگذاری کرده. حالا بورسی که اومد نیومد داره یا همه میگن ظرفیتش پر شده.
حضرت فرمود اگه نمازخون میفهمید که در پرتوی چه رحمتیه، اگه میفهمید که خدا پیش ملائکه چهطوری به این مباهات میکنه و اگه میفهمید که خدا چهطوری داره ازش پذیرایی میکنه، به این زودی سر از سجده برنمیداشت و سجدهش رو طولانی میکرد.
خب صحبتم رو جمع کنم؛ ببینید در دین گفته شده خدا هزار رحمت داره، ما با صلوات میتونیم این هزار رحمت رو جذب کنیم. شب جمعه خدا هزار رحمت داره، با سورهی قدر میتونیم رحمت خدا رو کسب کنیم. چهطور الان من یاد گرفتم که برای ماشین یا فلان چیز برم ثبتنام کنم یا برم فلان رستوران غذای خوب بخورم یا یاد گرفتم فلان جنس خوب رو برم از کجا بخرم، اینها برای دنیامه و عیبی هم نداره. خب توی دین هم همینه، توی دین هم چهل تا دستوره، این چهل تا دستور رو یاد بگیر. یکیاش بیدار بودن در بینالطلوعین هست، یکیاش صلهی رحم و اطعام دادنه، یکیاش گریه برای امام حسین-علیهالسلام- و صلواته؛ با اینها بارت رو ببند، ولی شرط داره. ببینید مثلا من بخوام به یه نفر شربت بدم، اگه توی اون شربت یه مگس بیفته، اون همهی شربت رو دور میریزه، میگه این دیگه شربت نیست، داخلش مگس افتاده. در مورد قبولی اعمال ما هم همینه، اگه داخل اعمال ما یه پشه یا مگس باشه، اعمالمون به درد نمیخوره و خدا قبول نمیکنه. ما همهش در حال خراب کردنیم، و اِلا ما با همون اعمال کم به همه چیز میرسیدیم. با یه قطره اشک بر حسین-علیهالسلام- همه چیز گیرمون اومده. با یه دونه صلوات و دو رکعت نماز به همه جا رسیدیم، ولی تا مییایم مزدمون رو بگیریم، تا مییایم راهمون رو پیدا کنیم، میبینیم خراب کردیم. پس امور اینطوریه و میشه آدم راه رو پیدا کنه. شما نیا بگو آقا ما تصمیم گرفتیم نشده، نه، این راه همینجوریه، مثل شیطان نشو که بهت بگن خداحافظ. ما هی زمین میخوریم، هی پا میشیم، این زمین خوردنها در دلِ این مسیری هست که داریم میریم، ما هنوز به جایی نرسیدیم. نه تنها من بلکه انبیاء-علیهمالسلام- هم زمین خوردند و خدا دستشون رو گرفته. حضرت آدم-علیهالسلام- مگه از بهشت رانده نشد؟ خب خدا چهکار کرد؟ براش جبران کرد، ولی شیطان لغزید و زمین خورد. ببینید زمین خوردن برای همهست. هزار دفعه هم که شده باید زمین بخوری، اون موقعی که زمین نخوردی معلومه دیگه درست شدی و راه رو پیدا کردی. پس اجازه بده زمین بخوری، از اون طرف یه یا علی بگو و بلند شو، باز هم روی شیطان رو کم کن. شیطان میخواد بگه تو هم مثل منی، به درد این راه نمیخوری. تو بهش بگو نه، تو به درد این راه نخوردی و بهت رجیم گفتند، به ما که نگفتند.
ببینید هزار تا آدم معمولی بخشیده میشن، ولی یه دونه عالم، یه دونه پیغمبر بخشیده نمیشه، چرا؟ چون در ازای علمی که خدا به عالم و انبیاء-علیهمالسلام- داده، بهشون سخت گرفته، ولی خدا به ما که عوام هستیم آسون گرفته. ما عوامانه داریم زندگی میکنیم و این خوبه و خوشمون هم مییاد.
خوش به حال علما، خوش به حال اونهایی که بارشون رو بستند، حالا من اینم، درسته من عوام هستم، ولی خدا توی همین عوام بودن یه چیزهایی گذاشته، یه خوشیهایی گذاشته، پس راه بیا، با خودت راه بیا، با خدا راه بیا، مساله رو بینِ بود و نبود قرار نده، اگه همه چیز هم به هم خورده باشه، دوباره جمع میشه.
الان شما دیدید که در روزهای اول، دوم، سوم شیوع کرونا، وحشت همه رو گرفته بود، ولی الان دیگه این وحشت نیست، جمع شده. پس هر بحران و اتفاقی افتاد خودت رو نباز، همون کارهایی که بلدی انجام بده، منتظر باش، چون حجت خدا، ولیّ خدا میخواد بهت کمک کنه.
“وصلىاللهعلىمحمدواله”
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صوتِ پخش زنده ۸ خرداد ۱۳۹۹ ؛ ۵ شوّال ۱۴۴۱