qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

شرط رضایت خدا از بنده، پذیرفتن امام علی-علیه‌السلام- و قبول کردن ولایت ایشان است

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُصْطَفیٰ مُحَمَّد وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِين ألمَعصومین المکرمین»
«اللّهُمَّ الْعَنْ أبَاالشُّرُورِ وَ أتْباعَهُ فِی کُلِّ لَحْظَهٍ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ، بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلمُک»
«اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏.
صلواتی برای امام رضا-علیه‌السلام- مرحمت بفرمائید.

عید غدیر بر ما و شما مبارک باشه. ببینید خدای متعال رضایتش رو با این عید برای ما آورد. وقتی خدا از یه نفر راضی شد، دیگه اون شخص خیالش باید راحت باشه، نگه اعمال‌مون چه‌طوری می‌شه، فقط باید حواسش باشه که خرابکاری نکنه و اعمال خوب رو انجام بده. حالا خدا از چه افرادی ناراضی هست؟ از اون‌هایی که علی-علیه‌السلام- و ولایت حضرت رو قبول نکردند. با این‌که قرآن خوب می‌خونند، روزه می‌گیرند، حج به جا می‌یارند، ولی خدا ازشون ناراضیه، چرا؟ چون خدا شرط رضایتش رو در علی-علیه‌السلام- گذاشت. خدا حتی به این راضی نشد که پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- بدون علی-علیه‌السلام- باشه. پس رسول خدا-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- هم باید علی-علیه‌السلام- رو بپذیره و ولایت حضرت رو قبول کنه و بعد به دیگران هم این ولایت‌پذیری رو اعلام کنه. این‌قدر ولایت علی-علیه‌السلام- مهمه که وقتی حضرت به ولایت رسید، پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- زمانی که از حجه‌الوداع برگشت، رفت نبش قبر کرد و به امر خدا پدر و مادرش رو دوباره زنده کرد، سوال کردند چرا این کار رو کردی و ما رو برگردوندی؟ حضرت فرمود حیفم اومد فردای قیامت شما بدون ولایت علی-علیه‌السلام- محشور بشید. شما رو به امر خدا زنده کردم تا ولایت علی-علیه‌السلام- رو بهتون عرضه کنم، چون امروز علی-علیه‌السلام- به ولایت و وصایت رسید.
حالا رفقا من و شما این ولایت رو داریم و این خیلی برای ما افتخاره، ارزش و اعتبار ما پیش خدا همین ولایت و علی دوستی‌مونه، همین دشمنی با دشمنان علی-علیه‌السلام- هست و این بالاترین قیمت رو داره.
اگه یه موقعی احساس بزرگی نکردی، احساس کمال نکردی، تقصیر خودته. چون با داشتن ولایت، خدا شما رو بهترین مخلوق خودش می‌دونه، حالا اگه شما این رو نفهمیدی، این نفهمیدن از کفر برات بدتره! به برکت علی-علیه‌السلام- تو بهترین مخلوق خدایی و خدا خیرش رو نسبت به تو کامل کرده؛ حالا اگه شما این رو قبول نداشته باشی، بگی من آدم بی‌خودی هستم، ملائکه هم می‌گن بله تو آدم بی‌خودی هستی. باید هم بی‌خود باشی، چون وقتی خدا بالاترین و باارزش‌ترین چیز رو بهت داده، باز هم تو احساس کسری می‌کنی و خودت رو آدم بی‌خود و بی‌ارزشی می‌دونی. یه نفر به خاطر مدارج علمی یا ورزشی که به دست آورده، بهش مدال می‌دن و همه جا احساس شخصیت می‌کنه، حالا خدا بالاترین و حقیقی‌ترین مدال رو بهت داده، حواست رو جمع کن که از دستش ندی! چیزهای دیگه باید برات کوچیک و بی‌ارزش باشه، ما با علی-علیه‌السلام- پیش خدا آبرو و شأن داریم. پس به خاطر محبت علی-علیه‌السلام- خدا من رو دوست داره و تا موقعی که اعمال من، محبت و ولایت حضرت رو از وجودم بیرون نبرده، من با خدا هم مخالفت نکردم. ببینید دارم بحث خیلی مهمی رو عرض می‌کنم، خیلی گوش بدید؛ اگه محبت علی-علیه‌السلام- و چهارده معصوم-علیهم‌السلام- الان توی دلته، این نشان‌ دهنده‌ی اینه که شما تا امروز یه گناه هم انجام ندادی. من به شما بگم اگه یه گناه از شما صادر می‌شد، اولین چیزی که ازت می‌گرفتند، محبت علی-علیه‌السلام- بود و بغض و دشمنی با حضرت رو بهت می‌دادند. ممکنه شما بپرسید پس این‌همه کارهای خلافی که انجام دادیم چی؟ جواب شما رو با روایت می‌دم، حضرت فرمود این‌ها مخالفت با خدا نبوده، از روی فشار غریزه بوده، از روی بی‌پولی بوده، مخالفتِ با خدا نبوده، حقاً هم همینه، هیچ شیعه‌ای با داشتن محبت امیرالمومنین-علیه‌السلام- راضی به مخالفت با خدا نیست. درسته خطا کرده، ولی این خطا به عنوان مخالفت با خدا نبوده، اما بقیه تا یه خطایی کردند، لذت بردند و گفتند ما با خدا مخالفت کردیم و بشکن زدند و به این کارشون افتخار هم کردند. حالا کدوم یکی از شما با خدا مخالفت کردید؟ نشونه‌ی مخالفت نکردن اینه که بعدا از خطایی که کردید پشیمون شدید و توبه کردید، این پشیمونی یعنی ولایت علی-علیه‌السلام-! حضرت فرمود مومن روی دو پا راه می‌ره، یه پاش که می‌لغزه، یه پای دیگه‌ش اون رو نگه می‌داره؛ از این روایات حالا با تعابیر مختلف زیاد وجود داره.
ببینید حضرت آدم-علیه‌السلام- با اون خطایی که کرد از درگاه خدا بیرون شد و کارش پیچ خورد، ولی اومد توبه کرد، با چی؟ با همین پنج تن، گفت «اِلهی! یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد، یا عالیُ بِحَقِّ علی، یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه، یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن،یا قدیمَ الاِحسان بِحَقِّ الحُسَیْن»
وقتی حضرت آدم-علیه‌السلام- پذیرفت این نام‌های مقدس رو بگه، در وجودش احساس کرد چه‌قدر این پنج تن براش بزرگ شدند. وقتی توبه کرد، تازه فهمید این پنج نفر پیش خدا چه‌قدر ارزشمند هستند، لذا به خدا گفت این‌ پنج نفر رو بهش معرفی کنه، چون اون‌ها رو نمی‌شناخت.
حالا خدا می‌خواد این پنج تن رو معرفی کنه.
قَالَ آدَمُ-علیه‌السلام-: «یَا رَبِّ مَا أَعْظَمَ شَأْنَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ خِیَارِ أَصْحَابِهِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ یَا آدَمُ إِنَّکَ لَوْ عَرَفْتَ کُنْهَ جَلَالِ مُحَمَّدٍ عِنْدِی وَ آلِهِ وَ خِیَارِ أَصْحَابِهِ لَأَحْبَبْتَهُ حُبّاً یَکُونُ أَفْضَلَ أَعْمَالِکَ قَالَ یَا رَبِّ عَرِّفْنِی لِأَعْرِفَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی یَا آدَمُ إِنَّ مُحَمَّداً لَوْ وُزِنَ بِهِ جَمِیعُ الْخَلْقِ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ سَائِرَ عِبَادِی الصَّالِحِینَ مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ إِلَی آخِرِهِ وَ مِنَ الثَّرَی إِلَی الْعَرْشِ لَرَجَحَ بِهِمْ وَ إِنَّ رَجُلًا مِنْ خِیَارِ آلِ مُحَمَّدٍ لَوْ وُزِنَ بِهِ جَمِیعُ آلِ النَّبِیِّینَ لَرَجَحَ بِهِ وَ إِنَّ رَجُلًا مِنْ خِیَارِ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ لَوْ وُزِنَ بِهِ جَمِیعُ أَصْحَابِ الْمُرْسَلِینَ لَرَجَحَ بِهِمْ یَا آدَمُ لَوْ أَحَبَّ رَجُلٌ مِنَ الْکُفَّارِ أَوْ جَمِیعُهُمْ رَجُلًا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَصْحَابِهِ الْخَیِّرِینَ لَکَافَأَهُ اللَّهُ عَنْ ذَلِکَ بِأَنْ یَخْتِمَ لَهُ بِالتَّوْبَةِ وَ الْإِیمَانِ ثُمَّ یُدْخِلُهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ إِنَّ اللَّهُ لَیَفِیضُ عَلَی کُلِّ وَاحِدٍ مِنْ مُحِبِّی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَصْحَابِهِ مِنَ الرَّحْمَةِ مَا لَوْ قُسِمَتْ عَلَی عَدَدٍ کَعَدَدِ کُلِّ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ إِلَی آخِرِهِ وَ کَانُوا کُفَّاراً لَکَفَاهُمْ وَ لَأَدَّاهُمْ إِلَی عَاقِبَةٍ مَحْمُودَةِ الْإِیمَانِ بِاللَّهِ حَتَّی یَسْتَحِقُّوا بِهِ الْجَنَّةَ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا مِمَّنْ یُبْغِضُ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَصْحَابَهُ الْخَیِّرِینَ أَوْ وَاحِداً مِنْهُمْ لَعَذَّبَهُ اللَّهُ عَذَاباً لَوْ قُسِمَ عَلَی مِثْلِ عَدَدِ مَا خَلَقَ اللَّهُ لَأَهْلَکَهُمْ اللَّهُ أَجْمَعِینَ»
حضرت آدم-علیه‌السلام- فرمود: «خدایا! چه‌قدر مقام محمّد و آل او و اصحاب برگزیده‌اش در نزد تو زیاد است! خطاب رسید: ای آدم! اگر تو به حقیقت جلال محمّد و آل او و اصحاب برگزیده‌اش در نزد من عارف باشی، آن‌چنان او را دوست می‌داری که بهترین اعمالت همان دوستی ایشان می‌شود. عرض کرد: خدایا! آن‌ها را به من معرفی کن تا بشناسم. فرمود: ای آدم! اگر تمام مردم از پیامبران و مرسلین و ملائکه مقرب و سایر بندگان صالح از ابتدای دنیا تا آخر آن، از زمین تا عرش با محمّد هم ترازو شوند، او سنگین‌تر از تمام آن‌ها است. و اگر یکی از برجستگان آل او با تمام آل انبیا موازنه شود، از همه‌ی آن‌ها سنگین‌تر خواهد بود. و اگر یکی از اصحاب خوبش هم ترازو با تمام اصحاب پیامبران قرار گیرد، از همه سنگین‌تر خواهد بود.
آدم! اگر یکی از کفار یا همه‌ی آن‌ها یکی از آل محمّد و اصحاب خوبش را دوست بدارند، خداوند پاداش این دوستی را چنان می‌دهد که عاقبت او را با توبه و ایمان ختم می‌کند و خداوند او را داخل بهشت می‌کند. خداوند به هر یک از دوستداران محمّد و آل محمّد و اصحاب او آن قدر رحمت لطف می‌کند که اگر تقسیم شود بر تعدادی؛ مانند تعداد همه‌ی مخلوقات خدا از اول آفرینش تا آخر آن، و همه‌‌ی آن تعداد کافر باشند، همه را کافی است و آن‌ها را به سوی عاقبت پسندیده ایمان به خدا می‌برد، به طوری که مستوجب بهشت می‌شوند. و کسی که دشمن آل محمّد و اصحاب پاک او است یا با یکی از آن‌ها دشمنی دارد، خداوند چنان او را عذاب می‌کند که اگر تقسیم شود بر تمام مخلوق خدا، همه را خداوند هلاک خواهد کرد.» (بحارالانوار/ ج۲۶/ ص۳۳۰)
«یَا رَبِّ مَا أَعْظَمَ شَأْنَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» حضرت آدم-علیه‌السلام- گفت خدایا شأن پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌‌وآله‌وسلم- و آل پیغمبر نزد تو چیه؟
«وَ خِیَارِ أَصْحَابِهِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ یَا آدَمُ إِنَّکَ لَوْ عَرَفْتَ کُنْهَ جَلَالِ مُحَمَّدٍ عِنْدِی وَ آلِهِ وَ خِیَارِ أَصْحَابِهِ لَأَحْبَبْتَهُ حُبّاً یَکُونُ أَفْضَلَ أَعْمَالِکَ»
خدا وحی فرستاد که ای آدم! اگه کُنه معرفت این پنج تن رو پیدا کنی، یعنی به این‌ها خوب معرفت پیدا کنی، به یه مقام محبت می‌رسی که اون باعث می‌شه پیش من افضل اعمال رو انجام داده باشی. ای آدم بالاترین عمل نزد من دوست داشتن این پنج نفره. اگه به این مقام برسی، یعنی پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم-، اهل‌بیت-علیهم‌السلام-، اصحاب و دوستانشون رو بشناسی، به همه چیز رسیدی.
آدم-علیه‌السلام- پرسید: «قَالَ یَا رَبِّ عَرِّفْنِی لِأَعْرِفَ» گفت خدایا این‌ها رو به من معرفی کن تا بشناسم. حالا خدا داره پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- رو معرفی می‌کنه، اصحابش رو معرفی می‌کنه، خوبان و محبین این‌ها معرفی می‌کنه.
خدا می‌فرماید ای آدم! اگه این پیغمبر رو توی یه کفه‌ی ترازو بذاری.
«لَوْ وُزِنَ بِهِ جَمِیعُ الْخَلْقِ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ سَائِرَ عِبَادِی الصَّالِحِینَ مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ إِلَی آخِرِهِ وَ مِنَ الثَّرَی إِلَی الْعَرْشِ لَرَجَحَ بِهِمْ» همه‌ی مخلوقات رو هم توی اون یکی کفه بذاری، کفه‌ی پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌‌وآله‌وسلم- سنگین‌تره. همه‌ی مخلوقات چه افرادی هستند؟ همه‌ی ۱۲۴ هزار پیغمبر. اگه همه‌‌ی خوبان عالم، همه‌ی پیغمبران، همه‌ی مرسلین و همه‌ی ملائکه رو توی یه کفه بذاریم، باز پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- ترجیح داره و کفه‌ی ترازوش سنگین‌تره.
«وَ إِنَّ رَجُلًا مِنْ خِیَارِ آلِ مُحَمَّدٍ لَوْ وُزِنَ بِهِ» نه فقط پیغمبر، بلکه اگه یه نفر از خوبان و اصحاب این پیغمبر رو در یه کفه ترازو بذاریم، در اون یکی کفه‌ی ترازو همه‌ی خوبان و اصحاب انبیاء-علیهم‌السلام- رو بذاریم، باز هم اون یه نفر از دوستداران پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- ارجح و از همه بهتره.
«یَا آدَمُ لَوْ أَحَبَّ رَجُلٌ» اگه یه نفر یا همه‌ی کفار، یکی از آل یا اصحاب پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- رو دوست داشته باشه، فایده این دوستی اینه که در آخر همه‌ی این کفار ایمان پیدا می‌کنند و عاقبت بخیر می‌شن.
«ثُمَّ یُدْخِلُهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ» همه‌ی این کفار با محبت این یه نفر به بهشت می‌رن. پس اگه همه‌ی کفار عالم، یکی از دوستان پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- رو دوست داشته باشه، منِ خدا همه‌ی کفار رو به بهشت می‌برم، چون این پنج تن و یاران و اصحاب‌شون خیلی برام ارزش دارند.
«إِنَّ اللَّهُ لَیَفِیضُ عَلَی کُلِّ وَاحِدٍ مِنْ مُحِبِّی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَصْحَابِهِ مِنَ الرَّحْمَةِ»
اگه یه نفر این‌ها رو دوست داشته باشه، رحمتم رو بهش می‌دم، رحمت من چیه؟ رحمتی هست که اگه تقسیم بشه همه‌ی کفار عاقبت به خیر می‌شن و مقام محمود می‌گیرند و به بهشت می‌رن.
«وَ کَانُوا کُفَّاراً لَکَفَاهُمْ وَ لَأَدَّاهُمْ إِلَی عَاقِبَةٍ مَحْمُودَةِ الْإِیمَانِ بِاللَّهِ حَتَّی یَسْتَحِقُّوا بِهِ الْجَنَّةَ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا مِمَّنْ یُبْغِضُ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَصْحَابَهُ الْخَیِّرِینَ أَوْ وَاحِداً مِنْهُمْ لَعَذَّبَهُ اللَّهُ عَذَاباً لَوْ قُسِمَ عَلَی مِثْلِ عَدَدِ مَا خَلَقَ اللَّهُ لَأَهْلَکَهُمْ اللَّهُ أَجْمَعِینَ»
اگه کسی نسبت به آل پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- و اصحابش بغض داشته باشه، یا به یکی از این بچه شیعه‌ها بغض داشته باشه، خدا یه عذابی می‌فرسته که همه هلاک می‌شن. خدا همه‌ی سرمایه‌گذاری‌ خودش رو در جریان ولایت قرار داده. حالا شما دنبال چی می‌گردی؟ اگه راست می‌گی و دنبال خدا می‌گردی، خب خدا پیش این‌هاست. «مَنْ أتاكُمْ نَجى، وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَك»
«هر كس رو به شما آورد نجات می‌يابد و هر كس دور شود هلاك می‌شود» (فرازی از زیارت جامعه‌ی کبیره)
پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- با حضرت ابراهیم-علیه‌السلام- و جبرئیل معراج رفته، توی اون عالم می‌بینند یه قطار شتر داره می‌یاد، حضرت ابراهیم-علیه‌السلام- می‌خواد از وسط این شترها رد بشه، پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- دستش رو می‌گیره و می‌فرماید صبر کن تا این شترها برن، بعد با هم می‌ریم. جبرئیل می‌گه یا رسول‌الله این شترها تمومی ندارند، بیا بریم. حضرت می‌گه یعنی چی؟ جبرئیل می‌گه اون‌جایی که من هستم، یه ستاره‌ای هست که هر سی‌ هزار سال یه بار طلوع می‌کنه. من سی هزار بار این ستاره رو دیدم و از اون موقع این شترها با بارشون دارند می‌رن. پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- تعجب می‌کنه، می‌فرماید جبرئیل بار این‌ شترها چیه؟ می‌گه بار این‌ها فضائل علی‌-علیه‌السلام- هست. در یه روایت دیگه پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- به جبرئیل می‌فرماید خدا خیلی به من لطف کرده و من نگرانم. جبرئیل می‌گه یا رسول‌الله نگرانی‌تون چیه؟ حضرت می‌فرماید می‌ترسم نتونم شکر این‌همه لطف رو به جا بیارم و خدا اون رو از من بگیره، از خدا بپرس چه‌کار کنم؟ جبرئیل می‌گه خدا بهت سلام رسوند و فرمود به رسول من بگو برای شکر این‌همه نعمتی که بهت دادم، هر جا نشستی و بلند شدی از علی-علیه‌السلام- بگو. ذکرت علی-علیه‌السلام- باشه، اگه این کار رو کردی منِ خدا می‌گم پیغمبر شکر رو به جا آورده و نعمت رو ازش نمی‌گیرم. ببینید رفقا پیغمبرِ رحمته، هر چی علی-علیه‌السلام- داره از پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- هست، ولی خدا می‌فرماید ای پیغمبر! برای شکر چیزهایی که بهت دادم، هر جا نشستی بلند شدی از علی-علیه‌السلام- بگو؛ از ما هم همین رو خواستند، به خصوص به رفقای منبری می‌گم که به روش‌های مختلف یه چیزی از علی-علیه‌السلام- بگید. اون جلسه‌ای که به علی-علیه‌السلام- ختم بشه، هیچ بدی توی اون نیست.
این مطلبی که عرض می‌کنم یه نسخه‌ست که پیغمبر اکرم-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- یاد داده؛ آخر شب می‌خواستی بخوابی، یه بار بگو «اشهد اَنَّ علیا ولی‌الله» اگه این رو گفتی، نه تنها در نامه‌ی عملت هیچ گناهی نوشته نشده، بلکه برات همه‌ی ثواب‌ها هم نوشته شده.
بالنبی و آله.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مورخ ۱۴۰۰/۵/۷؛ ۱۸ ذی‌الحجه ۱۴۴۲